ب. دستاوردهای سیاسی

ب. دستاوردهای سیاسی مهمترین این دستاوردها عبارتند از: 1. براندازی حکومت شاهنشاهی و رفع ستم از ملت ایران; شاه میکوشید با تکیه بر پول نفت، ارتش 700 هزار نفری، دستگاههای امنیتی ـ همانند ساواک ـ و بهرهمندی از حمایت بیدریغ بیگانگان بالأخص امریکا، حاکمیت رژی

ب. دستاوردهاي سياسي

مهمترين اين دستاوردها عبارتند از:

1. براندازي حكومت شاهنشاهي و رفع ستم از ملت ايران; شاه ميكوشيد با تكيه بر پول نفت، ارتش 700 هزار نفري، دستگاههاي امنيتي ـ همانند ساواك ـ و بهرهمندي از حمايت بيدريغ بيگانگان بالأخص امريكا، حاكميت رژيم را مقتدر نشان دهد و تصور تزلزل و سقوط آن را از اذهان بزدايد. درعينحال اراده الهي بر آن قرار گرفت كه مردم كوچه و بازار بدون آنكه به سلاحهاي مدرن مسلح باشند، به سلطه رژيم شاهنشاهي بر كشور پايان دهند.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. رك: عبدالوهاب فراتي (گردآورنده)، رهيافتهاي نظري بر انقلاب اسلامي ، صص 322 ـ 313; پژوهشكده امامخميني و انقلاباسلاميايران پژوهشنامه متين ، ش 1، ص 482 و مجله راهبرد ، ش 9 و

,lopcoks adehT - noitulovoR laicoS dna etatS .

2. حجاريان، پيشين ، ص 320.

[165]

2. استقرار نظام جمهوري اسلامي; پيروزي انقلاب اسلامي خواسته عمومي در زمينه تشكيل جمهوري اسلامي را محقق نمود. لفظ جمهوري به قالب حكومت و لفظ اسلامي به محتواي آن اشاره دارد. از ديدگاه امامخميني(ره) چون حكومت جمهوري ناظر به نظام معرفتي خاصي نيست، با نظام اسلامي و نظريه ولايتفقيه قابل جمع بهنظر ميرسد. دو مورد از مهمترين تغييرات كلي در اصول و جهتگيريهاي اين نظام عبارت است از شكلگيري نظام مبتني بر ولايتفقيه و نقشتعيين كننده مردم در سرنوشت خويش از طريق استقرار آزاديهاي سياسي و انتخابات عمومي در جامعه;

3. شكلگيري تشكلهاي سياسي مختلف و شفافشدن مواضع;

4. استقلال سياسي و كوتاهشدن دست ابرقدرتها و سايرين از مقدّرات كشور;

5. پيوند دين و سياست و به ارمغانآوردن الگويي نو براي حكومت ديني; تبليغات ماركسيسم مبتني بر افيونبودن مذهب و تبليغات نظامهاي سكولار مبتني بر لزوم جداكردن حوزه دين از سياست بود. پيروزي انقلاب به نامخدا (1) و حكومت خدا (2) نهتنها ثابت كرد كه دين، افيون جامعه و ضد حركتهاي انقلابي نيست، بلكه توانايي دين در اداره سياسي جامعه را آشكار كرد. هوبر روزنامهنگار سوئيسي در خصوص تأثيرپذيرفتن الهيات رهاييبخش از انقلاب اسلامي مينويسد:

بهدنبال انقلاب اسلامي و شعار جمهوري اسلامي در مورد دفاع از مستضعفين، امريكاي لاتين شاهد دهها كشيش بود كه با انتقاد از پاپ خواستار تجديدنظر در آيين كليساي واتيكان بودند. اوج چنين روندي در احياي مسيحيت در نيكاراگوا خود را نشان داد. چند سال پس از انقلاب اسلامي ايران، صدها كتاب در مورد نقش مذهب در صحنه سياسي و اجتماعي به بازارهاي جهان آمد و بسياري از دانشگاهها به تحقيق درباره مذهب پرداختند. (3)

6. رشد سياسي و آگاهيهاي عمومي مردم و حضور آنها در صحنههاي مختلف و حركت بهسوي قانونگرايي و جامعه مدني ديني;

7. شكست ابهت غرب و شرق; ابهت امريكا و ساير قدرتهاي خارجي سلطهگر در جريان پيروزي مردم بيسلاح ايران در انقلاب، مقاومت در مقابل توطئههاي بيگانگان و همچنين در جريان جنگ تحميلي شكست. اين تحول شگرف در خصوص انقلاب ايران، معلول تحول فرهنگي، تسليمناپذيري و روحيه شهادتطلبي مردم قلمداد ميشود. (4)

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. اشاره به اثر ذيل است هاينز نامي بومارا، خميني، انقلاب بهنامخدا .

2. اشاره به كتاب زير است: شريل بنارد، حكومت خدا: جمهوري اسلامي ايران .

3. روزنامه جمهوري اسلامي ، 17 خرداد 1369. همچنين رك: كاميلو تورس، كليساي شورشي ، ترجمه جواد يوسفيان و فري بتو فيدل كاسترو و مذهب ، ترجمه سرويس خارجي روزنامه اطلاعات.

4.رك: جرعه جاري ، پيشين، ص 303.

[166]

8. تجديد حيات سياسي اسلام در عالم و كسب عزت براي ملل مستضعف و جهان سوم; برنارد لوييس در سخنراني 1985 م. خود دربارهاصولگرايي اسلامي اظهار داشت كه تا همين اواخر گفتن اين مطلب كه اسلام و مذهب در سياست كشورهاي مسلمان از اهميت برخوردار است، به مذاق كارشناسان غربي خوش نميآمد، ولي اينك با ظهور [ امام ] خميني موضع آنها تغيير كرده است. انقلاب ايران حتي براي غيرمسلمانان نيز پيام آزادي از سلطه و ستم را بههمراه داشت.

9. مبتنيكردن سياست خارجي و ارتباط با ديگر دولتها براساس اصول اسلامي و سياست نه شرقي، نهغربي; ايران در دوران معاصر همواره تحت نفوذ قدرتهاي استعماري و بيگانه بوده است. سياست خارجي جمهوري اسلامي بر اساس نفي هرگونه سلطهجويي و سلطهپذيري، حفظ استقلال همهجانبه كشور و روابط صلحآميز با دول غيرمحارب استوار ميباشد. (1) از نمودهاي عيني تحول در سياست خارجي جمهوري اسلامي، قطع رابطه سريع با رژيم اشغالگر قدس و رژيم آپارتايد در آفريقاي جنوبي بود. شاه با ايندو رژيم، روابط سياسي و اقتصادي گستردهاي داشت و بخش قابل ملاحظهاي از نفت مورد نياز آنها را نيز تأمين كرد. نلسون ماندلا، رهبر كنگره ملي آفريقا و اولين رييسجمهور آفريقايجنوبي پس از رهايي از آپارتايد، در جريان سفر به ايران اظهار داشت:

انقلاب اسلامي ايران تحت رهبري امامخميني اميدهاي فراواني را براي قيام مردم آفريقايجنوبي در مبارزه با بيعدالتي بههمراه داشته است و بدونترديد تاريخ هرگز نقش ايران اسلامي را فراموش نخواهدكرد. (2)

10. صدور پيام انقلاب و حمايت از نهضتهاي آزاديبخش; اكثريت قريب به اتفاق محققان مسايل اسلام، خاورميانه و جهان عرب متفقالقولند كه انقلاب اسلامي در ايران، بزرگترين محرك جنبشهاي سياسي اسلامي بوده است. در اين ميان كشورهايي مانند لبنان، عراق، كشورهاي حوزه خليج فارس، افغانستان، پاكستان، تونس، فلسطين و شمال آفريقا بهشكل مستقيم و سوريه، نيكاراگوا و آفريقاي جنوبي بهشكل غيرمستقيم از انقلاب ايران متأثر بودهاند. (3)

هفتهنامه اشپيگل در آستانه پانزدهمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي نوشت:

انقلاب اسلامي ايران به رهبري امامخميني حيات تازهاي به مسلمانان سراسر جهان بخشيده است... اسلام مبارزترين مذهب دنيا با انرژي انقلاب خود 2/1 ميليارد مسلمان را

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. اشاره به اصل 152 قانون اساسي است.

2. روزنامه جمهوري اسلامي ، 14 مرداد 1371.

3. رك: بهكوشش حاتم قادري، مجموعه مقالات پيرامون جهان سوم ، صص 155 ـ 117. همچنين در مورد تأثيرپذيري انتفاضه فلسطين از انقلاب اسلامي ايران رك: صالح عوض، الانتفاضة الثورة ، ص 89.

[167]

برانگيخته و آنان را براي تشكيل حكومتاللّه در كره زمين بهحركت درآورده است. (1)

11. ترسيم چهره صلحطلبانهاي از اسلام با اثبات مظلوميت ملت ايران در جريان جنگ تحميلي و با طرح نظريه گفتوگوي تمدنها و سعي در ايجاد ارتباط بين ملتها و تشنجزاديي در سطح دولتها; اين طرح بهزودي توسط مجمع عمومي ملل متحد و پارلمان اروپا مقبول افتاد و سال 2001 سال گفتوگوي تمدنها نام گرفت.




| شناسه مطلب: 79631