1. مکتب تضاد

1. مکتب تضاد مشخص ترین نظریه در مکتب تضاد، نظریه مارکس در انقلاب است که نخستین نظریه ای است که با بررسی تحولات تاریخی، انقلاب را به عنوان پدیده ای اجتناب ناپذیر، مثبت و مهم ترین عامل در تکامل و تحول جامعه مطرح ساخت. برای فهم

1. مكتب تضاد

مشخص ترين نظريه در مكتب تضاد، نظريه ماركس در انقلاب است كه نخستين نظريه اي است كه با بررسي تحولات تاريخي، انقلاب را به عنوان پديده اي اجتناب ناپذير، مثبت و مهم ترين عامل در تكامل و تحول جامعه مطرح ساخت.

براي فهم تئوري انقلاب ماركس مي بايست آن را در درون دستگاه جامعه شناسي سياسي آن، جاي داد كه بحث مفصل آن از حيطه موضوع ما خارج است. اما عصاره آن اين است كه شيوه توليد، بنياد اساسي جامعه و تحولات آن را شكل مي دهد. تحول شيوه توليد موجب برآمدن طبقه اي جديد مي شود كه تضاد بين اين طبقه و طبقات حاكم موجب بروز انقلاب مي گردد. مثلا تحول شيوه توليد از كشاورزي به صنعتي، موجب پيدايش طبقه بورژوازي گرديد كه حاصل تضاد و تنازع بين آن ها، انقلاب بورژوايي بود و اين خود موجب پيدايش طبقه كارگر شد و باز از تنازع طبقه پرولتر و بورژوا، انقلاب سوسياليستي رخ مي دهد.

بنابراين از ديدگاه انديشمندان معتقد به مكتب تضاد، آرامش اجتماعي از موارد استثنائي منطق تاريخي هر جامعه به شمار مي رود در حالي كه اساس تكامل و پيشرفت هر جامعه در گرو انقلاب هايي است كه با منطق فوق بهوقوع مي پيوندند و پايه و اساس آن ها منازعه و تضاد طبقاتي است.




| شناسه مطلب: 79648