گفتار چهارم : آفات انقلاب اسلامی
گفتار چهارم : آفات انقلاب اسلامی شرط اصلی جلوگیری از شکست و زوال انقلاب، تداوم و حرکت دائمی آن و تلاش در پیاده کردن تمام آرمان های انقلاب در همه زمینه ها، بهویژه گسترش و صدور پیام انقلاب به خارج از مرزهای کشور می باشد. بنابراین هر اندازه که
گفتار چهارم : آفات انقلاب اسلامي
شرط اصلي جلوگيري از شكست و زوال انقلاب، تداوم و حركت دائمي آن و تلاش در پياده كردن تمام آرمان هاي انقلاب در همه زمينه ها، بهويژه گسترش و صدور پيام انقلاب به خارج از مرزهاي كشور مي باشد. بنابراين هر اندازه كه هدف عالي تر و از دست رس دورتر باشد، امكان اضمحلال و فساد انقلاب كمتر خواهد بود. در اين ميان و در مسير حركت، مبارزه با آفات انقلاب از اهم مسايلي است كه انقلابيون بايد آن ها را شناسايي كنند و پي گيرانه در صدد دفع آن ها بر آيند.
آفات انقلاب با آنچه به عنوان شيوه هاي ضد انقلاب براي مبارزه با انقلابيون مطرح مي گردد، متفاوت است. آفات انقلاب ناشي از عواملي فطري، رواني و اجتماعي است كه به صورت بسيار نامحسوس و خزنده، جامعه انقلابي را تحت تأثير و نفوذ خود قرار مي دهد و خسارات خود را با خالي كردن انقلاب از محتواي اصلي و دروني آن، وارد مي آورد.
اهم آفات انقلاب ها بدين قرارند:
الف) نفوذ فرصت طلب ها: در همه انقلاب ها، اين گروه با تغيير ظاهر خود و با فريب انقلابيون واقعي، در ارگان ها و نهادهاي مختلف جامعه حتّي در دستگاه رهبري نفوذ مي كنند و اگر چه ظاهراً انقلابي تر از انقلابيون اصيل هستند، ولي چون اعتقادي به آرمان هاي انقلاب ندارند، موجبات انحراف و قلب ماهيّت انقلاب را فراهم مي كنند. فرصت طلب ها خود دو گروه هستند:
گروه اوّل آن هايي كه ايده و عقيده خاصّي جز جاه طلبي و كسب موقعيّت ها و امتيازات اجتماعي ندارند و خود را با هر نوع سيستم سياسي سازش و تطبيق مي دهند و مهارت خاصّي در تغيير موضع خود براي جلب نظر گروه حاكم دارند.
گروه دوم كساني هستند كه داراي ايده و عقيده اي متضاد با نظريّه حاكم هستند و زماني كه از مواجهه مستقيم با انقلابيون مأيوس مي شوند با تغيير ظاهر خود و نفوذ در سيستم سياسي، ضربه خود را در موقعيّت مناسب و از درون بر انقلاب وارد مي آورند.
ب) رجعت تدريجي به ارزش هاي فرهنگي طردشده: بديهي است كه در هر جامعه انقلابي با سقوط سيستم سياسي، ارزش هاي مسلّط بر آن بلافاصله محو نمي گردد. دوام ارزش هاي مزبور به طول مدّت سلطه آن ها بر جامعه و نفوذ بر مسايل فرهنگي، اجتماعي و تربيتي بستگي دارد. هر چه طول مدت مبارزه براي پيروزي انقلاب كمتر باشد، آثار ارزش هاي نظام پيشين دوام بيشتري مي يابد.
از جمله ارزش هاي مذموم از نظر انقلابيون، تجمل پرستي، راحت طلبي، فساداخلاقي، تبعيض، بي عدالتي و رشوه خواري است. در صورتي كه مبارزه اي مستمر و طولاني با ارزش هاي فرهنگي گذشته به عمل نيايد، تدريجاً با رشد مجدّد اين ارزش ها موجبات انحراف و آلوده شدن ارزش هاي اصيل انقلابي، فراهم مي شود.
ج) خستگي نيروهاي انقلابي و از دست دادن روحيّه انقلابي: يكي ديگر از آفات انقلاب سستي در جناح انقلابيون است. كناره گيري از صحنه به دليل موفّقيّت انقلاب و به ثمررسيدن اهداف آن، خستگي و يأس از انقلاب به دلايل مواجهه با مشكلات و عدم موفّقيّت در حلّ آن ها، نااميدي از تحقق معيارهاي ايدئولوژيك كه به گوشه گيري و به انزوا كشيده شدن انقلابيون منجر مي شود، خود از آفات خطرناك انقلاب است.
فساد در اركان سه گانه انقلاب از قبيل ضعف و انحراف در رهبري و يا قدرت طلبي و عدول اركان از آرمان هاي انقلاب ، تفسير و تأويل هاي انحرافي و احياناً التقاطي از ايدئولوژي و يا ناتواني ايدئولوژي در حصول خواسته هاي انقلابيون و نهايتاً خروج گروه هاي اجتماعي معتقد به انقلاب، از صحنه مبارزه نيز از جمله آفات انقلاب مي باشد. اگر نيروهاي انقلابي در مبارزه با مشكلات، فشارها، مخالفت ها و آفات انقلاب موفق نشوند، خطر ظهور ديكتاتوري كه در چنان شرايطي خواسته اكثر گروه هاي اجتماعي خواهد بود، وجود دارد.
د) ناتواني از انتقال ارزش هاي انقلابي به نسل هاي بعدي: نسل اول يا عاملين انقلاب به خاطر حضور در صحنه (چه در دوران قبل از پيروزي و چه در دوران بعد از آن) برداشت و درك متناسبي از شرايط و اوضاع و احوال دارند و به خاطر همين درك و به خاطر بهاي سنگيني كه براي انقلاب پرداخته است، آماده ايثار و فداكاري براي حفظ آرمان هاي انقلاب مي باشد. در حالي كه فرزندان ايشان طبيعتاً نمي توانند از چنين موقعيت و روحيه اي برخوردار باشند.
چنانچه نسل اول انقلاب نتواند به نحو مطلوب نسل بعدي را آموزش انقلابي دهد و آن را براي استمرار انقلاب آماده نمايد، موجبات جدايي و بروز شكاف ميان دو نسل و بروز مشكلات جدي و اساسي براي انقلاب فراهم خواهد شد.