ب) فروپاشی شوروی و تشکیل دولت های جدید

ب) فروپاشی شوروی و تشکیل دولت های جدید یکی از آثار مهم تغییر جغرافیای منطقه، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد دولت های جدید بهویژه دولت های مسلمان نشین در آسیای مرکزی و منطقه قفقاز بود. کشور ایران قبل از این واقعه با یکی از دو ابر قد

ب) فروپاشي شوروي و تشكيل دولت هاي جديد

يكي از آثار مهم تغيير جغرافياي منطقه، فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و ايجاد دولت هاي جديد بهويژه دولت هاي مسلمان نشين در آسياي مركزي و منطقه قفقاز بود. كشور ايران قبل از اين واقعه با يكي از دو ابر قدرت بزرگ; يعني اتحاد جماهير شوروي، داراي مرز مشترك 2500 كيلومتري بود و اين امر همواره براي ايران به عنوان يك تهديد جدي تلقي مي شد و موجب شده بود در استراتژي هاي متخذه از طرف غرب به منظور محاصره بلوك شرق، ايران جايگاه ويژه اي پيدا كند. اينك جمهوري اسلامي با تعدادي از كشورهاي كوچك مسلمان نشين در دو طرف درياي خزر مواجه بود كه با مشكلات عظيم اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي مواجه اند و در عين حال مشكل بزرگ تر آن ها اين است كه به علت عدم دسترسي به آب هاي آزاد، مي بايد به منظور ارتباط تجاري، روابط ويژه اي با كشورهاي هم جوار خود بهويژه جمهوري اسلامي برقرار نمايند.

اين تحول بنيادين و اساسي در جغرافياي سياسي منطقه در عين حال كه شرايط مناسبي براي انقلاب و نظام اسلامي فراهم كرده بود، حساسيت ها و برخوردهاي تازه اي را در شمال ايران فراهم مي كرد. وجود اختلافات مرزي ميان آذربايجان و ارمنستان، در منطقه قره باغ و درگيري ميان دو جناح قدرتمند در تاجيكستان و از طرف ديگر تلاش هماهنگ قدرت هاي غربي بهويژه امريكا، تركيه و اسرائيل براي يافتن پايگاه هاي نفوذ و اقتدار در اين كشورها، معادلات جديدي را به وجود آورده كه مي بايست با آن مسائل مواجهه مي گرديد.

مشكل عمده اين دولت اين بود كه اولاً از لحاظ اقتصادي به علت وابستگي متمركز و مطلق به مسكو نمي توانستند اقتصاد خود را از روسيه به راحتي جدا نمايند و نظام سوسياليستي متمركز را به يك نظام اقتصادي باز، تبديل كنند. اين در شرايطي بود كه مديريت همه اين دولت در دست مديران باقي مانده از دوران اتحاد جماهير شوروي بود كه با آن سيستم خوگرفته بودند و امكان ارائه ايده هاي جديدي نداشتند. اگر چه علي رغم زمينه تاريخي، كمونيست ها بيش از 70 سال تلاش بيوقفه اي براي حذف همه آثار اسلامي و مبارزه با اعتقادات ديني مردم در اين كشورها صورت دادند، اما اين مردم هم چنان به صورت سنتي خود را مسلمان مي دانستند بدون آن كه اطلاع عميقي از اصول و مباني اسلام داشته باشند. بهويژه نسل جوان تر كه دوران قبل از حاكميت كمونيزم را درك نكرده بود، با آنچه به عنوان نظام اسلامي در كشور ايران حاكم بود، فاصله فرهنگي فوق العاده زيادي داشت.

جمهوري اسلامي پس از اعلان استقلال اين دولت، يكي پس از ديگري آن ها را به رسميت شناخت و بدون آن كه ادعاي ارضي نسبت به اين كشورها داشته باشد، آمادگي خود را براي كمك و همكاري در بازسازي آن ها اعلام نمود.

سياستي كه جمهوري اسلامي در اين دهه و در رابطه با همسايگان جديد خود در مرزهاي شمالي اتخاذ كرد، مبتني بر توسعه و تقويت تدريجي مباني فرهنگي و اعتقادي مردم اين سامان، ارائه كمك هاي اقتصادي فوري و در عين حال فراهم نمودن راه هاي ترانزيتي به منظور دسترسي به درياهاي آزاد بود. اتصال راه آهن مشهد ـ سرخس ـ تجن موجب گرديد كه كشورهاي آسياي مركزي از طريق راه آهن به درياي عمان و خليج فارس ارتباط ترانزيتي پيدا كنند و در عين حال با استفاده از لوله هاي نفتي داخل كشور، زمينه هاي مناسبي براي انتقال و فروش نفت اين كشورها به جهان آزاد، فراهم گردد.

دولت امريكا و تركيه تلاش زيادي كردند كه با اجراي پروژه پر هزينه لوله نفت باكو ـ جيحان با جمهوري اسلامي به رقابت بپردازند و اجازه ندهند جمهوري اسلامي از اين موقعيت استراتژيك بهره برداري كند. اما اين پروژه تاكنون مورد استقبال اين دولت قرار نگرفته است و اجراي آن بعيد به نظر مي رسد.

در عين حال جمهوري اسلامي در جهت حل و فصل اختلافات دروني اين دولت، از جمله بحران قره باغ و منازعات داخلي تاجيكستان، به عنوان ميانجي وارد شد و حداقل در تاجيكستان موفق شد كه ميان گروه هاي مختلف، صلح و آرامش برقرار كند.

از طرف ديگر ايران در ارتباطي تنگاتنگ با فدراسيون روسيه كه عمده ترين وارث اتحاد جماهيرشوروي است، با تلاش امريكايي ها براي نفوذ در اين منطقه مقابله نمود و اجازه ايجاد پايگاه را به آن ها نداد. اگر چه در زمينه رژيم حقوقي درياي خزر هنوز ميان كشورهاي ساحلي اين دريا تفاهمي پديد نيامده است، اما تلاش بر اين است كه مشكل هماهنگي و بهره برداري از بستر دريا، ميان كشورهاي ساحلي درياي خزر هرچه زودتر حل گردد.

دورنماي آينده روابط جمهوري اسلامي ايران با دولت هاي آسياي مركزي و منطقه قفقاز، بيانگر اين واقعيت است كه گذشت زمان و شرايط فرهنگي، جغرافيايي و اقتصادي اين دولت را به ايران نزديك تر مي نمايد و نقش جمهوري اسلامي را به يك نقش محوري و مركزي تبديل خواهد كرد. بهويژه اين كه در رقابت قدرت هاي سه گانه در منطقه، ميان امريكا، روسيه و ايران شانس تفاهم و نزديكي ميان جمهوري اسلامي و روسيه در مقابله با نفوذ و زياده خواهي امريكا به مراتب بيشتر مي باشد. البته ناگفته نماند كه مسائل و سياست هاي دولت هاي اين منطقه خود يكسان و هماهنگ نيست و هر كدام مسائل و مشكلات مخصوص خود را دارند.

اگرچه الحاق اين دولت به سازمان همكاري هاي اقتصادي منطقه اي اكو موجب تسهيل و گسترش همكاري بيشتر ميان اين دولت خواهد شد، در عين حال هم چنان مشكلات خاص هر يك از دولت بر جاي خود باقي خواهد بود. اختلاف ميان آذربايجان و ارمنستان چنانچه حل نشود، بدون ترديد زمينه نفوذ غرب را فراهم خواهد كرد. بهويژه آن كه آذربايجان بارها از پيمان ناتو دعوت به ايجاد پايگاه نموده است كه البته با توجه به ارتباط و علقه فرهنگي ارمنستان با غرب، امكان موافقت اعضاي پيمان ناتو با ايجاد چنين پايگاهي در آذربايجان بسيار بعيد به نظر مي رسد.




| شناسه مطلب: 79686