هـ) انقلاب اسلامی و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس

هـ) انقلاب اسلامي و كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس

با توجه به تشابهي كه ميان دولت هاي اين كشورها و رژيم شاه وجود دارد، اولين لرزه و نگراني از پيروزي انقلاب اسلامي و سقوط شاه براي اين دولت هاي ضعيف و كوچك و در عين حال تحت سلطه و نفوذ غرب فراهم آمد. اين دولت ها آن چنان مضطرب و نگران آينده خود شدند كه با آگاهي از تصميم صدام حسين نسبت به تجاوز به ايران، خصومت ديرينه خود را با وي كنار گذاشته، با تمام توان مالي و تداركاتي خود به كمك دولت عراق شتافتند تا شايد با شكست ايران و انقلاب اسلامي نگراني و دغدغه خاطر آن ها برطرف شود. از طرفي حضور همه ساله حجاج ايراني در مراسم پرشور حج، و بهويژه اجراي آئين برائت در آن جا، براي آن ها خطري بود كه مي بايست از آن پيش گيري به عمل مي آوردند.

انقلاب اسلامي علي رغم همه اين خصومت ها، با سعه صدر و حوصله با آن ها برخورد نمود و سعي كرد به آن ها بفهماند كه اين انقلاب نه تنها عليه آن ها نيست، بلكه مي تواند به آن ها كمك كند تا از سلطه استكبار و امريكا خارج شوند.

جنگ خليج فارس و حمله اي كه دولت عراق به كويت، يعني متحد خود در جنگ با ايران در آغاز دهه دوم نمود واقعيت ها را براي آن ها روشن ساخت و نشان داد كه جمهوري اسلامي نه در صدد انتقام جويي است و نه چشم طمعي به خاك آن ها دوخته است و با وجود اين كه شوراي همكاري خليج فارس بعد از انقلاب تأسيس شد و ترديدي نيست كه يكي از اهداف آن مقابله با انقلاب اسلامي بود و با وجود آن كه همواره بر سر جزاير سه گانه ايراني، ادعاها و قطعنامه هايي را متفقاً مطرح و تصويب مي كرد و با وجود اين كه امپرياليزم امريكا و انگليس سعي مي كند به خصومت و تضاد ميان اين دولت با جمهوري اسلامي افزوده شود، مع هذا جمهوري اسلامي با تحمل، جلوي بهره برداري استكبار را گرفته و سعي در بهبود روابط خود با اين دولت نموده است و امروز شاهد تغيير جدي مواضع اين دولت براي برقراري و تقويت روابط حسنه با جمهوري اسلامي هستيم. اين امر خود زمينه را براي برقراري امنيت در منطقه خليج فارس و جلوگيري از دخالت قدرت هاي بزرگ همچون امريكا و انگليس فراهم مي آورد. در عين حال در بهره برداري بهينه از ذخائر عظيم نفتي كه سرمايه مشترك اين دولت هاست و شريان حيات اقتصادي و صنعتي غرب مي باشد، موثر خواهد بود.

ما در اين بخش مروري بر روابط خارجي جمهوري اسلامي و تأثير انقلاب اسلامي بر منطقه و همسايگان نموديم و به اين جمع بندي رسيديم كه علي رغم مشكلات عظيمي كه بر سر راه انقلاب اسلامي بوده است، كارنامه دهه دوم انقلاب در منطقه خاورميانه، مثبت بوده است. امروز، كمتر كسي است كه به اقتدار و تثبيت انقلاب و نظام جمهوري اسلامي در منطقه خاورميانه معترف نباشد.

در منطقه استراتژيك و حساسي كه بي ثباتي و بحران در آن موج مي زند و اغلب كشورهاي آن منطقه دچار مشكلات و گرفتاري هايي عظيم هستند كه عموماً ميراث دوران استعمار مي باشد، انقلاب اسلامي هم چنان در مسير ترسيم شده خود به پيش مي رود و با تكيه بر سياست استكبارستيزي، اسلام خواهي و اعمال تدبير و كياست، موفقيت هاي قابل توجهي را به دست مي آورد و گامي از خواسته ها و اهداف اوليه و اصولي خود عقب نشيني و عدول نمي كند. اين در شرايطي است كه قدرت هاي غربي و بهويژه امريكا با حضور نظامي وسيع خود، تلاش گسترده اي براي گسترش نفوذ و تأمين خواسته هايشان مي نمايد و بلاترديد در آينده نيز به خاطر نفت، حمايت از اسرائيل و موقعيت استراتژيك منطقه از اين اقدامات و تلاش ها فروگذار نخواهند كرد و انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن بايد خود را براي مقابله با بحران سازي هاي غرب بهويژه امريكا در اين منطقه هم چنان آماده نگهدارد.