مقدمه
مقدمه انقلاب اسلامی ایران مهمترین و شگفتانگیزترین (1) انقلاب قرن بیستم بود که در شرایطی کاملا استثنایی به ثمر رسید و با ناباوری تمام تداوم یافت و در طول 20 سال پس از پیروزی نیز نتایج چشمگیری به بار آورد. بدین لحاظ، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اس
مقدمه
انقلاب اسلامي ايران مهمترين و شگفتانگيزترين (1) انقلاب قرن بيستم بود كه در شرايطي كاملا استثنايي به ثمر رسيد و با ناباوري تمام تداوم يافت و در طول 20 سال پس از پيروزي نيز نتايج چشمگيري به بار آورد. بدين لحاظ، بلافاصله پس از پيروزي انقلاب اسلامي تلاش محققان و نويسندگان خارجي و داخلي براي شناخت آن شروع شد و تا كنون صدها كتاب و مقاله و تحقيق مستقل در مورد آن نوشته شده است، بهطوري كه بيش از هر انقلاب ديگر در مورد آن قلمفرسايي شده و اين درحالي است كه به اعتراف بسياري از محققان، هنوز زواياي تاريك و ناشناخته بسياري دارد.
اغلب آثار موجود در زمينه انقلاب اسلامي در خارج از كشور نوشته شدهاند و اين واقعيت مبيّن اهداف گسترده خارجيهاست; اولين هدف آنها از شناخت انقلاب اسلامي ميتواند هدفي علمي و نظري تلقي شود; به اين مفهوم كه پس از وقوع انقلاب اسلامي، صاحبنظران و نظريهپردازان انقلاب به منظور ارتقاي دانش نظري مربوط به پديده انقلاب و آزمون فرضيههاي موجود، به انقلاب اسلامي توجه گستردهاي نشان دادند و از آن به عنوان آزمايشگاه تجربي استفاده نمودند.
هدف ديگر خارجيها بخصوص غرب و استكبار جهاني از شناخت انقلاب
ــــــــــــــــــــــــــــ1. ديليپ هيرو در مقدمه كتابش شگفتيهاي انقلاب اسلامي را در چند سال اوّل پس از پيروزي، بيش از شگفتيهاي 60 ساله همه دنيا ذكر كرده است. ر. ش. به:
,orriH piliDshallotayA eht rednU narI .5891 ,luap nagek dna egdeltuoR :nodnol, به نقل از: منوچهر محمدي، تحليلي بر انقلاب اسلامي، تهران، اميركبير، 1365، ص 198. [10]اسلامي، هدفي سياسي و به منظور مقابله با اين انقلاب بوده است. به لحاظ سيطره فضاي سياسي و خصومتآميز استكبار جهاني با انقلاب اسلامي، اغلب آثار خارجي در اين چارچوب نوشته شدهاند. استكبار جهاني به دليل عدم پذيرش واقعيت انقلاب اسلامي و تهديد منافع نامشروعش در اثر انقلاب، (در طول سالهاي پس از انقلاب) سعي در شناخت انقلاب اسلامي و يافتن راهكارهاي مقابله با آن يا نفوذ در آن داشته است كه يكي از مقدمات اين كار، مطالعه و تحقيق پيرامون انقلاب اسلامي بوده است، حتي در برخي از دانشگاههاي غربي رشتههايي در مقطع دكتري به اين امر اختصاص دادهاند.
شناخت انقلاب اسلامي، بيش از همه و در مرحله اوّل بر ملت انقلابيايران به عنوان صاحب و عامل انقلاب اسلامي واجب است تا از پشتوانهها و مايههاي آن براي تثبيت نظام سياسي ـ اجتماعي بعد از انقلاب سود جويند. جدا از ضرورت شناخت انقلاب اسلامي در سطح عامه مردم، شناخت پديده انقلاب در همه دانشگاههاي دنيا مرسوم است و بخصوص در رشته علوم سياسي، واحدهايي به تئوريهاي انقلاب و شناخت انقلابهاي جهان اختصاص يافته است. (1) لذا اوّلين ضرورتي كه پس از پيروزي انقلاب، دانشگاههاي ما با آن مواجه شدند، شناخت انقلاب اسلامي بود. (2)
ضرورت وجود يك درس عمومي در همه رشتههاي تحصيلي دانشگاهي كه به انقلاب اسلامي بپردازد، براي برنامهريزان دروس، بديهي بوده است و اين امر به
ــــــــــــــــــــــــــــ1. شوراي عالي برنامهريزي، مشخصات كلي برنامه و سرفصل دروس دوره كارشناسي علوم سياسي، (مصوب 28/3/1367) ص 49 ـ 79.
2. در جريان انقلاب فرهنگي نيز از جمله دروسي كه به واحدهاي دانشگاهي اضافه شد، درس مباني فقهي قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران بود كه عملا به ريشههاي انقلاب اسلامي در ابعاد مختلف ميپرداخت. ضمن اينكه در رشته علوم سياسي درسي دو واحدي تحت عنوان انقلاب اسلامي ايران، گنجانيده شده بود كه به بررسي ابعاد سياسي، اجتماعي و اقتصادي انقلاب اسلامي و ويژگيهاي ايدئولوژيك و رهبري آن ميپرداخت.
در بازنگري واحدهاي درسي در سال 1367، درس مباني فقهي قانون اساسي، جاي خود را به انقلاب اسلامي و ريشههاي آن از قرن سيزدهم داد كه دو واحد عمومي براي همه رشتههاي دانشگاهي بود. متأسفانه عليرغم اهميت و حساسيت اين درس براي نسل جديد و ضرورت چنين واحدي براي همه فارغ التحصيلان دانشگاهي، اين دو واحد به همراه دو درس ديگر، انتخابي اعلام شده بود كه هر دانشجو بايد دو درس از اين سه درس را در مجموعه دروس عمومي ميگذرانيد. در همين ايام در برنامهريزي دوره كارشناسي ارشد علوم سياسي نيز دو واحد درسي تحت عنوان سمينار انقلاب اسلامي و بازتابهاي آن بر استراتژي منطقه و جهان گنجانيده شد و با راه اندازي مجدد دوره دكتراي علوم سياسي، سه واحد نيز در اين مقطع به انقلاب اسلامي اختصاص يافت. [11]لحاظ اهميت و حساسيت انقلاب اسلامي در مباحث آكادميك و همچنين نياز نسل جديد به شناخت علمي انقلاباسلامي، قابل انتظار بود.
منتها عمومي بودن اين درس مبين يك پيام جدي است و آن اين كه جدا از بحثهاي تخصصي و فنّي مربوط به انقلاب اسلامي (كه در دروس تخصصي برخي رشتهها بحث ميشود) مباحثي در حد دانش عمومي و ضروري در مورد انقلاب اسلامي وجود دارد كه بايد همه فارغ التحصيلان آموزشهاي عالي آن را فراگيرند.
با توجه به مسايل و مشكلات فراروي اين درس در دانشگاهها و عدم تحقق اهداف آن و با اذعان به ارزش و اهميت منابع و جزوههاي موجود در مورد درس انقلاب اسلامي و ريشههاي آن (1) و عرض ارادت و احترام به استادان گرامي اين درس، نگارنده قصد دارد در يك مدخل با نقد و بررسي وضع موجود درس، چشماندازي بر اين درس داشته باشد و در پرتو آن فضاي كلي و محتواي مطلوب درس را ترسيم كند.
بدين لحاظ، نوشته حاضر، در حقيقت مدخلي بر اين درس است و به برخي فصول كلي و زمينهها و فضاسازي مطلوب آن اشاره خواهد كرد و در حكم نقشه و راهنمايي براي تنظيم هدف و سرفصلهاي جديد اين درس و مطالب قابل ارايه در آن خواهد بود. در عين حال نگارنده اذعان دارد كه اهل علم و تحقيق و علاقمندان انقلاب اسلامي از رشتهها و گرايشهاي مختلف علوم انساني بايد با همفكري و تبادل نظر در جبران نقصها و كاستيهاي اين مدخل بكوشند و آن را تكميل كنند. در مورد اين مدخل، چند نكته قابل يادآوري است كه بايد مورد توجه خوانندگان گرامي قرار گيرد:
1. شاكله اصلي اين مدخل در سال 1375 ريخته شد; هنگامي كه در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي در حضور جمعي از دوستان و محققين، ضرورت بازنگري در دروس اسلامي رشته علوم سياسي را احساس نموده و در صدد تهيه
ــــــــــــــــــــــــــــ1. اوّلين و مهمترين منبعي كه براي اين درس ارايه شده است، كتاب انقلاب اسلامي و ريشههاي آن نوشته استاد ارجمند عميدزنجاني است كه به طور تقريب منطبق بر سرفصلهاي موجود درس است و به نسبت حجم مفصلي دارد و به صورت گزيده نيز ارايه شده است.
[12]مدخلها و فضاسازيهاي جديد براي آنها بوديم. از سوي ديگر اين جانب به مناسبت مسؤوليت فرهنگي در وزارت فرهنگ و آموزش عالي، بخصوص بعد از مطرح شدن دانشگاه اسلامي از جانب مقام معظم رهبري، اين ضرورت را در مورد درس ريشههاي انقلاب احساس ميكردم و با توجه به زمينه تحصيلات و مطالعاتم در مورد انقلاب اسلامي متكفل تحقيق روي اين درس شدم كه نتيجه اين تلاشها سرانجام در اواخر سال 1377 منتشر شد. (1)
در حالي كه اين مدخل گرفتار مشكلات اداري چاپ بود، موضوع تكميل و اصلاح آن در دستور قرار گرفت و هنگامي كه در سال 1376 به دعوت معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها تدريس اين درس را بر عهده گرفتم، با مبنا قرار دادن همين مدخل و توسعه و گسترش در آن، متني را به عنوان جزوه درسي ارايه نمودم كه حاوي اين مدخل به اضافه بخشهايي از دو مقاله ديگر بود كه قبلاً چاپ شده بود. (2)
اين جزوه درسي در طول دو سال گذشته بيش از 20 بار تدريس شده و با انجام اصلاحات لازم در آن اكنون به شكل فعلي در معرض ديد علاقمندان قرار ميگيرد. به همين لحاظ، در صورتبندي نهايي كتاب مطمئناً دوستان دانشجويي كه در طول اين مدت در خدمتشان بودم، سهم بسزايي داشته و با سؤالها و نكته سنجيها و ابهاماتي كه مطرح كردهاند به غناي بيشتر آن كمك كردهاند كه شايسته تقدير و سپاسگزاري است و باز هم منتظر اظهارنظر دوستان اهل فضل است.
2. شايد يكي از ايرادهايي كه بر اين مدخل وارد باشد، اينكه بر حسب ظاهر، چارچوب نظري خاصي ندارد يا حداقل فصل خاصي تحت عنوان بحثهاي نظري
ــــــــــــــــــــــــــــ1. مراجعه شود به: موسي نجفي، تأملات سياسي در تاريخ تفكر اسلامي (مجموعه مقالات)، ج 3 (تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1377)، صص 330ـ265. اين مجموعه مقالات حاوي 5 مدخل براي پنج درس است كه مطالعه آن مفيد است .
2. همان، ج 1، سال 1374، صص 223ـ193 و ج 2، سال 1375، صص 412ـ337. و نيز مراجعه شود به: انقلاب اسلامي و ريشههاي آن، مجموعه مقالات سمينار معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامي، (زمستان 1374)، ج 2، ص 225ـ175.
[13]ندارد. با اينكه مباحث و مطالب اين كتاب بر اساس يك طرح نظري حساب شده تنظيم شده و داراي نظم و انسجام درون منطقي است، اما بحث خاصي تحت اين عنوان و بهطور جداگانه وجود ندارد. از آنجا كه طرح مورد استفاده نگارنده تقريباً بديع و جديد در حوزه مطالعات علوم سياسي و اجتماعي است و براي خود نگارنده نيز هنوز انسجام و غناي لازم را نداشت، به صورت يك فصل مستقل در ابتداي كتاب نيامده است، ولي در لابلاي فصلها و بخشهاي كتاب، براي حفظ انسجام منطقي مباحث، به اين چارچوب نظري هم اشاره شده و ارتباط و انسجام منطقي مطالب و فصلها به طور كامل رعايت شده است. ان شاءالله با پختهتر شدن اين چارچوب نظري، در چاپهاي بعدي فصل مستقلي تحت عنوان چارچوب نظري ارايه درس گنجانده خواهد شد.
3. در بهمن ماه 1377، مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنهاي حفظه الله تعالي به مناسبت بيستمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي، پيام بسيار مهمي خطاب به اقشار مختلف جامعه صادر فرمودند كه شايد مهمترين مخاطبان آن دانشگاهها و روشنفكران جامعه بودند. اين پيام بسيار نغز و گويا، به نوعي يك كار عالمانه و تخصصي در مورد درس انقلاب اسلامي و ريشههاي آن بود. اين جانب پيام مذكور را به طور كامل منطبق بر محتواي درس و در راستاي همان فضاسازي مطلوب درس يافتم و بين مباحث جزوه و آن پيام، نوعي همخواني و تطابق، و همدلي و همفكري احساس كردم.
به همين دليل، ديباچه كتاب را با اين پيام عالمانه مزيّن نمودم تا براي خودم درسي باشد و بكوشم تا ان شاءالله در آينده، اين كتاب و محتواي درس را كاملاً منطبق با چارچوب آن پيام ارايه دهم كه به نظرم بهترين شيوه ارايه اين درس است. زيرا اين پيام با يك ساختار منطقي و به شيوه علمي به ريشههاي اصلي انقلاب اسلامي و ساير مباحث مربوط به انقلاب اسلامي پرداخته كه واجد نوآوري و شايسته دقت و پژوهش است و به نوعي سرفصلهاي مورد نياز درس را پوشش ميدهد و بايد با تحقيق و پژوهش محققين و بخصوص اساتيد اين درس، كامل شود.
محمد شفيعيفر
تابستان 1378
[14] [15]