بازتاب جهانی انقلاب اسلامی
بازتاب جهانی انقلاب اسلامی با پیروزی انقلاب اسلامی و سر برافراشتن جمهوری اسلامی به طور همزمان دو جریان عظیم در سراسر گیتی آغاز شد: اول، روند ستایش و امید و درسگیری از سوی ملتهای مستضعف و زیر ستم، به خصوص در کشورهای اسلامی و نیز مسلمانان سراسر جهان و هم
بازتاب جهاني انقلاب اسلامي
با پيروزي انقلاب اسلامي و سر برافراشتن جمهوري اسلامي به طور همزمان دو جريان عظيم در سراسر گيتي آغاز شد:
اول، روند ستايش و اميد و درسگيري از سوي ملتهاي مستضعف و زير ستم، به خصوص در كشورهاي اسلامي و نيز مسلمانان سراسر جهان و همهي آزادانديشان عالم.
دوم، روند نگراني و توطئه و دشمني از سوي دولتهاي مستكبر و صهيونيستها و سرمايهداران غارتگر بينالمللي و نيز وابستگان آنها در برخي كشورهاي ديگر.
جريان اول كه سرگذشتي ناگفته و عمداً مكتوم مانده و بسي درسآموز و عبرت دارد، يكي از پديدههاي كمنظير تاريخ است و سزاوار است محققان جوان و پيگير ما در زمينههاي سياسي و اجتماعي و تاريخي درباره آن به كنكاش برخيزند. خلاصه سرگذشت آن است كه با تشكيل جمهوري اسلامي در ايران مسلمانان در همهي جهان هويتي تازه يافتند و احساس عزّت و شخصيت اسلامي در آنان دميده شد، كوششي كه در طول دهها سال از سوي قدرتهاي استعماري و استكباري براي تحقير مسلماني و مسلمانان به كار رفته بود، نقش بر آب گشت و در همه جاي دنياي اسلام روحيهي افتخار به اسلام و مسلمان بودن روبه رشد و گسترش گذاشت.
نهضتهاي فرهنگي و سياسي از سوي جوانان و آزادگان مسلمان در چهارگوشه
[22]عالم شكل گرفت، از غير مسلمانان كسان بسياري به اسلام و مكتب انقلابي آن ايمان آوردند، كسان بسيار ديگري به ديانت و رسالت دين در تحولات اجتماعي دل بستند و عظيم، همچون رمز هويت اسلامي و پرچمدار مبارزه با استكبار و فرعونها و زور بينالمللي شناخته شد. كساني كه توفيق نظاره و تأمل در تظاهرات ملتها و ابراز احساسات عميق آنها نسبت به جمهوري اسلامي و امام راحل و مسؤولان برجسته آن را پس از انقلاب تا امروز داشتهاند و شوق و شور و ستايش و تحسين بيسابقهي آنان را نسبت به اين بنيان رفيع و همچنين نسبت به مسؤولان و شعارها و پرچم كشورمان در تمام مدت سال ديده يا شنيدهاند، ميتوانند عظمت اين پديده را ادراك كنند.
در بسياري از كشورهاي اسلامي، حاكميت دين و عزت و استقلال اسلامي، شعار مبارزان و جوانان و روشنفكران شد و خيل عظيمي از جوانان آنان، منش و رفتار ايراني را الگوي خود قرار دادند و بسياري از رؤسا و سياستمداران آنان نيز تظاهر به مسلماني و ديانت را از سر مصلحت، جايگزين تظاهر به بي ديني و بي بندوباري كردند! اين جريان يعني پشتيباني و طرفداري و سرسپردگي مسلمانان و آزاديخواهان در سراسر جهان نسبت به جمهوري اسلامي و ملت ايران با وجود تبليغات خصمانه شبكه تبليغاتي استكباري كه شبانه روز بر ضد ايران اسلامي سرگرم كار است، همچنان ادامه دارد و تا وقتي ملت ايران در مواضع انقلابي و اسلامي افتخارآميز خود ثابت قدم است، ادامه خواهد داشت انشاءا....
جريان دوم، يعني روند دشمنيها و كينهها و توطئهها از نخستين روزهاي پيروزي انقلاب آغاز شد و به تدريج با زائل شدن حيرت و گيجي و سردرگمياي كه سياستمداران دولتهاي استكباري و غارتگران و صهيونيستها بر اثر پيروزي انقلاب اسلامي در اين نقطه حساس جهان بدان دچار شده بودند، گسترش و عمق و تنوع يافت.
پيشرو و پرچمدار اين خصومت آشتيناپذير دولت آمريكا و زائدهي صهيونيست آن در خاورميانه بودند كه با سقوط رژيم پهلوي، مطيعترين متحد و مزدور خود در منطقه را از دست داده و از منافع نامشروع سياسي و اقتصادي خود در ايران محروم
[23]شده بودند.
شرح اين روند خباثتآميز و بغضآلود و برخاسته از كينه عميق در سطور و صفحاتي معدود نميگنجد و ظرفيت دهها كتاب و هزاران صفحه براي تبيين آن لازم است، كه بحمدا... نوشتههاي آگاهانهاي در اين زمينه در دسترس همگان است.
نگاهي به فهرست اين تلاشهاي خصمانه كه شامل اقدامهاي سياسي و تهاجمات نظامي و تدارك كودتاها و شورش آفريني در مناطق متعددي از كشور و محاصرهها و توطئههاي اقتصادي و حبس ذخائر ارزي و به كارگيري صدها راديو و روزنامه و دهها هزار مقاله و گفتار تبليغاتي در سالهاي اخير، شبيخون همه جانبهي فرهنگي است، ميتواند عمق دشمني غارتگران بينالمللي و صهيونيستها و قدرتهاي استكباري و در رأس همه، دولت آمريكا را با اسلام و انقلاب اسلامي و ملت انقلابي ايران نشان دهد.
تنها يكي از اين اقدامهاي خصمانه، تشويق و تحريك و سپس كمك همه جانبه به رژيم عراق براي راهاندازي جنگي ويرانگر با ملت ايران بود كه هشت سال به طول انجاميد و علاوه بر خسارتهاي سنگين انساني و مادي و ويرانگري صدها شهر و روستا و بلعيدن امكانات گرانبهاي كشور، ملت و دولت ايران را در فرصت مغتنمي كه بايد صرف سازندگي و اصلاح مفاسد دوران طاغوت ميشد، به خود مشغول ساخت و هشت سال از عمر انقلاب بزرگ ما را به جنگي بزرگ و دفاع از مرزها و سرزمينهاي ميهن عزيز مصروف ساخت.
اين جريان شيطاني و رذيلانه در طول دو دهه به طور مستمر ادامه داشته و به اقتضاي شرايط گوناگون، رنگ و نشانهاي مختلف يافته است، ولي خصوصيت هميشگي آن، سردمداري آمريكا و صهيونيزم، هدف هميشگي آن بازگرداندن ايران به وابستگي رژيم پهلوي و اصليترين آماج هميشگي آن سه عنصر: اسلام ناب محمدي، وحدت ملي و جايگاه رهبري بوده است.
آنان ميخواستند با تهاجمات متوالي سياسي و نظامي واقتصادي و فرهنگي و با
[24]نشانه گرفتن اصليترين پايههاي نظام اسلامي، انقلاب را از مهمترين وظايف بلندمدت خود يعني سازندگي مادي و معنوي جامعه و كشور بازدارند و دين و انقلاب و حكومت اسلامي را در اداره كشور ناتوان نشان دهند و به اين ترتيب از الگو شدن جمهوري اسلامي در دنياي اسلام جلوگيري كنند.