هدف از شناخت ماهیت انقلاب اسلامی
هدف از شناخت ماهیت انقلاب اسلامی شناخت ماهیت انقلاب اسلامی به سه منظور مختلف انجام میشود. 1ـ برای تمیز انقلاب اسلامی ازسایر مبارزات ملت ایران و نیز انقلابهای جهان، باید وجه مشخصه اصلی آن را شناخت، چون ماهیت انقلابهاست که مایه تمیز آنها از همدیگر میشود
هدف از شناخت ماهيت انقلاب اسلامي
شناخت ماهيت انقلاب اسلامي به سه منظور مختلف انجام ميشود.
1ـ براي تميز انقلاب اسلامي ازساير مبارزات ملت ايران و نيز انقلابهاي جهان، بايد وجه مشخصه اصلي آن را شناخت، چون ماهيت انقلابهاست كه مايه تميز آنها از همديگر ميشود و گرنه اصل انقلابها يكي است و تمايز و تشخّص آنها به ماهيتهاي متفاوت و يا سيماي ظاهري مختلف آنها بر ميگردد.
ــــــــــــــــــــــــــــ1. همان، ص 64.
2. همان، ص 49.
ygolonimoneF ..
4. مطهري، همان، ص 62.
[43]2ـ براي مقايسه انقلاب اسلامي با انقلابهاي ديگر نيز بايد ماهيت آن را شناخت تا با آگاهي از ماهيتهاي متفاوت پديدههاي مورد مقايسه، شرايط مناسب مقايسه فراهم شود و ناآگاهانه، دو پديده ناهمگون و يا موارد غير قابل مقايسه، با هم مقايسه نشوند.
3ـ براي حفظ و تداوم انقلاب اسلامي هم بايد ماهيت آن را شناخت تا پس از گذشت چند نسل، براثر تفسيرها و تأويلهاي نادرست و مغرضانه، انقلاب اسلامي قلب ماهيت نشود و از مسير اصلي خود منحرف نگردد; همان گونه كه انقلاب اسلامي پيامبر (صلي الله عليه وآله) در صدر اسلام ـ به علت عدم توفيق يا عدم فرصت كافي براي تبيين و تعريف ماهيت آن از سوي متوليان انقلاب، ـ بلافاصله پس از پيامبر (صلي الله عليه وآله) به نهضتي قومي و عربي تعبير شد (1) و هنوز هم اعراب مسلمان، دين اسلام را عربي و خود را امّت عرب ميخوانند.
پس از رحلت پيامر گرامي اسلام (صلي الله عليه وآله) ، در اثر رخنه فرصت طلبان و دشمنان اسلام (كه لباس و شكل عوض كرده بودند)، مسير و محتواي اصلي انقلاب عوض شد و امّت پيامبر به جاي اين كه به حفظ و تداوم دستاوردهاي انقلاب بپردازند، با تكيه بر ماهيت قومي و عربي اين حركت عظيم تاريخي، موجب اختلاف و تفرقه در امت اسلامي شدند; (2) زيرا گروهي با طرح شعار اسلام راستين، مدعي شدند كه آن چه به عنوان اسلام، مطرح ميشود، اسلام واقعي نيست و گروه ديگر با طرح شعارهاي ناسيوناليستي و قوميت گرايي، مدعي رهبري و سروري قوم خود شدند و در امّت اسلامي جنگهاي ناسيوناليستي به وجود آوردند.
بر اساس اين تعبير قديمي كه ميگويد: جهانگيري از جهانداري سادهتر است، ميتوان گفت: انقلاب كردن آسانتر از انقلاب نگه داشتن است (3) و حفظ و نگهداري انقلاب بيش از هر چيز منوط به حفظ ماهيت آن است. زيرا بعد از پيروزي انقلاب كه دشمنان ظاهري و بيروني از صحنه خارج شدهاند، به طور طبيعي انقلاب از درون
ــــــــــــــــــــــــــــ1. مرتضي مطهري، پيرامون انقلاب اسلامي، ص 21.
2. همان، صص 23ـ22.
3. همان، ص 23.
[44]تهديد ميشود و كانال ورود اين خطر، رواج تعبيرها و تفسيرهاي متعصبانه و خودخواهانه از ماهيت انقلاب است كه موجب انحراف و شكست انقلاب ميشود. زيرا در مرحله سازندگي بعد از پيروزي، هر گروهي ممكن است مدعي سهم خواهي و تقسيم غنايم شود و انقلاب را به سمت اهداف مورد نظر خود و بر اساس تفسير خود هدايت كند كه اين موجب تجزيه انقلاب و تشكيل حاكميت هاي كوچكتر و گاه متعارض خواهد شد. بر همين اساس، شهيد مطهري معتقد است نميتوان انقلاب را در آنِ واحد در دو مسير متناقض به حركت در آورد; زيرا حركت در دو مسير متناقض مساوي است با نابودي انقلاب. (1)
به همين دليل، بررسي ماهيت انقلاب اسلامي به عنوان يك پديده اجتماعي ضرورت اساسي دارد. ما بايد انقلاب خودمان را بشناسيم و همه جنبههايش را تحليل كنيم; زيرا تنها با شناختن و تحليل كردن است كه جلوي تفسيرها و تعبيرهاي انحرافي گرفته ميشود ودر نتيجه امكان تداوم و حفظ و نگهداري انقلاب فراهم ميشود.