گفتار سوم : عوامل پیدایش وضعیّت انقلابی در ایران

گفتار سوم : عوامل پیدایش وضعیّت انقلابی در ایران انقلاب اسلامی ایران دارای مبانی مکتبی قوی و نیز در تداوم سنّت طولانی مبارزههای تاریخی ملّت مسلمان ایران است. با این که ملّت مسلمان ایران بر اساس اعتقادات مذهبی و شیعی خود در طول تاریخ به عنوان ملّتی مبارز

گفتار سوم : عوامل پيدايش وضعيّت انقلابي در ايران

انقلاب اسلامي ايران داراي مباني مكتبي قوي و نيز در تداوم سنّت طولاني مبارزههاي تاريخي ملّت مسلمان ايران است. با اين كه ملّت مسلمان ايران بر اساس اعتقادات مذهبي و شيعي خود در طول تاريخ به عنوان ملّتي مبارز و انقلابي بوده، امّا انقلاب اسلامي به لحاظ شرايط زماني و مكاني خاصّ خود از مبارزههاي پيشين ملّت ايران متمايز ميشود.

در اين انقلاب هم، ملّت ايران از مباني مكتبي و عقيدتي خود بهره برد و مثل گذشته

[156]

درخشانش; قيام كرد. امّا خواه ناخواه شرايط سياسي ـ اجتماعي جامعه در اين مقطع تاريخي با قيامهاي قبلي تفاوت داشت. به منظور تطبيق انقلاباسلامي بر مباني مكتبي و تجربيّات تاريخي بايد عامل زمان و مكان را در تحليل وارد نمود و هدف ما در اين بخش، بررسي اين مقتضيّات زماني و مكاني است. گرچه سطح اين علل و عوامل با ساير ريشهها و زمينههاي انقلاب اسلامي يكسان نيست و اينها را ميتوان عوامل سطحي و روبنايي قلمداد نمود.

انقلاب اسلامي با اين كه داراي پشتوانه نظري مكتبي و تاريخي مبارزههاي تشيّع است، عوامل و شرايط عيني جامعه نيز يكي از عناصر تعيين كننده آن به شمار ميرود. به عبارت ديگر، ما نميتوانيم شرايط و زمينههاي عيني پيدايش وضعيّت انقلابي را در سالهاي قبل از انقلاب اسلامي ناديده بگيريم; گرچه وزن و اعتبار اين عوامل در مقايسه با عوامل ديگر، كمتر و سطحيتراست.

بدين منظور، براي ريشهيابي انقلاب اسلامي، لاجرم بايد به سالهاي قبل از پيروزي انقلاب بازگرديم و با كندوكاو در متن واقعيتهاي عيني جامعه مادّه و بهانه انقلابي را از اين واقعيّتها استنتاج كنيم. با اين كه انقلاب اسلامي از نظر تاريخي ريشه در طول تاريخ و تحولات سياسي و اجتماعي و مذهبي معاصر ايران دارد و بدون درك تحولات دوره معاصر ايران نميتوان علل انقلاب اسلامي را فهميد، (1) براي تحديد موضوع بايد به شرايط بلافصل و نزديك انقلاب اسلامي در دهههاي 40 و 50 شمسي پرداخت و عوامل و شرايط پيدايي وضعيّت انقلابي را در اين ظرف زماني ملاحظه نمود.

امّا ذكر اين نكته ضروري است كه اين شرايط و عوامل، خود هيچ گاه سخن نميگويند و منشأ اثري نميشوند، بلكه اين انقلابيون هستند كه با استناد به نظريه سياسي شيعه در نامشروع بودن قدرتهاي دنيوي و به پشتوانه سنّت طولاني مبارزاتي ملّت ايران، اين دادههاي مادّي بي زبان را تفسير ميكنند و از آنها الهام ميگيرند و وضع موجود را به آن پيشينه و مبناي نظري تطبيق ميدهند.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. صادق زيبا كلام، مقدمهاي بر انقلاب اسلامي، صص 7 ـ 103.

[157]

با توجه به موارد مذكور، بايد در بحث ريشههاي انقلاب اسلامي، عوامل و شرايط پيدايي انقلاب اسلامي را كه در واقع عوامل عيني نزديك و بلافصل انقلاب اسلامي هستند، بررسي كرد. براي اين منظور محدوده زماني سالهاي 57 ـ 1342 نقطه تمركز خوبي است تا اندكي به عقب برگرديم و سير تاريخ و روند واقعيّات عيني جامعه را ملاحظه كنيم. در واقع ميخواهيم در قالب تحوّلات سياسي ـ اجتماعي ايران در سالهاي مذكور به جستجوي عوامل و عناصر زمينه ساز انقلاب اسلامي بپردازيم. بر اين اساس، عوامل و شرايطي كه طي سالهاي 57 ـ 1342 در ايران وجود داشته و زمينه ساز انقلاب اسلامي شدهاند، به شرح زير مورد بحث قرار خواهند گرفت:




| شناسه مطلب: 79740