ظلم و ستم و نقض حقوق فردی
ظلم و ستم و نقض حقوق فردی دو عامل استبداد داخلی و استیلای خارجی در ایران، دست به دست هم داده، ملت ایران را از بسیاری از حقوق سیاسی و اجتماعی خود محروم کردند. استبداد، خود به خود حاکی از فشار و اختناق، خفقان، فقدان آزادی و ارعاب و شکنجه است و به میزان امن
ظلم و ستم و نقض حقوق فردي
دو عامل استبداد داخلي و استيلاي خارجي در ايران، دست به دست هم داده، ملت ايران را از بسياري از حقوق سياسي و اجتماعي خود محروم كردند. استبداد، خود به خود حاكي از فشار و اختناق، خفقان، فقدان آزادي و ارعاب و شكنجه است و به ميزان امنيت سياسي ـ اجتماعي در جامعه، به حقوق ملت و رفتار رژيم با مخالفين خود مربوط ميشود. بدين لحاظ يكي از ريشههاي مخالفت ملت با رژيم شاه را بايد در همين عوامل جستجو كرد.
فشار و اختناق و ارعاب و شكنجه به طور مكرر در ايران اعمال ميشد و خشونت سياسي شديدي را كه شاه نسبت به مخالفين خود در اين دوره (57 ـ 1342) اعمال كرده بود، رژيم او را از نظر رعايت موازين حقوق بشر در زمره يكي از بدترين
ــــــــــــــــــــــــــــ1. حامدالگار، پيشين، ص 32.
[164]رژيمها در سطح جهان قراردادهبود. (1) سازمان عفو بينالملل در سال 1354 اعلام كرد كه كارنامه هيچ كشوري در جهان، سياهتر از كارنامه ايران درباره حقوق بشر نيست. (2) بدين لحاظ سازمان مذكور و كميسيون حقوق بشر سازمان ملل، بارها شاه را محكوم كرده بودند.
از همان ماههاي اوّل بعد از قيام 15خرداد و تبعيد امام خميني(ره)، رفتار حكومت نسبت به مخالفين خود، بخصوص علما و روحانيّون، خشونت و شدّت بيشتري يافت و كمكم تعداد زندانيان هم رو به فزوني نهاد; هيچ گروهي در اين دوره از تيررس خشونت شاه مصون نماند و اغلب فعّالين سياسي تحت تعقيب و آزار قرار گرفتند و روانه زندانها شدند. محاكمه نظامي و اعدامهاي قاطعانه در انتظار متهمين بود.
در اوايل اين دهه شمار زندانيان سياسي، ظرف 5 سال، از چند صد نفر به چندين هزار بالغ گرديد كه اين امر نتيجه دو عامل بود: (3) يكي اين كه ساواك از سال 1352 محكوميتهاي سبك را كنار گذاشته، محكوميتهاي سنگين 10، 15 ساله و حتّي ابد را براي متّهمين معمولي مقرّر ميكرد. عامل دوم اين بود كه از آزادي زندانياني كه دوره محكوميتشان تمام شده بود، جلوگيري ميشد. اين رويه از اوايل سال 1354 به طور همگاني اعمال ميشد و شمار چنين زندانياني كه دوره محكوميتشان تمام شده و دوباره در بند مخصوص نگهداري ميشدند، تا اواخر سال 1355 به بيش از هزار نفر رسيد. روزنامه تايمز در 9 ژوئن 1977 (خرداد1356)، از قول شاه، رقم مجرمين سياسي را 2200 نفر نوشت، ولي در همان زمان ناظرين خارجي ارقامي بين 25 تا 100 هزار نفر را ذكر ميكردند. (4)
موج گسترده قلع و قمع مخالفين و رونق دادگاههاي نظامي و در مقابل اتخاذ شيوه مبارزه مسلحانه از سوي برخي گروهها، بازار ساواك را بيشازپيش گرم كرد و به عنوان بازوي اصلي رژيم در مقابله با مخالفين درآورد. ساواك كه در سال 1336 تشكيل شده
ــــــــــــــــــــــــــــ1. زيباكلام، پيشين، ص 159.
2. مدني، پيشين، ص 154.
3. همان، صص 159 ـ 193.
4. همان، ص156.
[165]بود، علاوه بر مسايل امنيتي، در كليه شؤون كشور دخالت داشت و قدرتي مافوق دولت بود (1) و به اقتضاي روابط ميان ايران و امريكا، تحت تعليم سيا هم قرار گرفته بود. (2)
در سالهاي حكومت هويدا، ساواك نقش درجه اوّلي داشت و در مقابل جان مردم احساس مسؤوليت نمي كرد; به طوري كه تيمهاي تعقيب و مراقبت ساواك هركس را به هر اتّهامي دستگير ميكردند و براي كسب اطّلاعات به شكنجهگاهها روانه ميساختند. (3) ساواك مراقب بود تا از هر نوع اجتماع سياسي و اعتصاب جلوگيري كند. حقايق مربوط به قساوتهاي ساواك در سالهاي بعد از قيام 15 خرداد معروفيت جهاني يافت و دبيركل سازمان عفو بينالملل در سال 1354 اعلام كرد كه كارنامه هيچ كشوري در جهان سياهتر از كارنامه ايران درباره حقوق بشر نيست. (4) مطابق گزارشهاي سازمان مذكور و نيز كميسيون جهاني حقوق بشر، ساواك هركسي را كه ميخواست بازداشت ميكرد و هيچ ضابطه و قانوني، او را محدود نميساخت و هيچ حقّي براي آنها قايل نبود.
قدرت ساواك استبدادي و مطلقه بود و آزادانه به جرم و جنايت مبادرت ميكرد; دادگاههاي نظامي، ابزار دست ساواك بودند و تمام محاكمات سياسي بر خلاف قانون اساسي در اختيار آنها قرار داشت. ملاك انتخاب قضات اين دادگاهها نيز درجه اطاعت آنها از ساواك بود; رسيدگي و صدور حكم در آنها هم جنبه واقعي نداشت، مجازاتي را موضوع حكم قرار ميدادند كه به آنها ديكته شده بود. مسايل مربوط به دفاع متهم و يا انتخاب وكيل و رسيدگي، معاني خود را از دست داده بود. (5)
تشكيلات عريض و طويل ساواك (6) اين امكان را پديد آورد كه در تمام كشور اعمال قدرت نمايد و حتي با اعزام مأمورين به خارج از كشور، ايرانيان مقيم خارج را
ــــــــــــــــــــــــــــ1. همان، صص 149 ـ 148.
2. همان، ص 150.
3. همان، صص 152 ـ 151.
4. همان، ص 154.
5. همان، صص 155 ـ 154.
6. براي اطلاع از تشكيلات سازماني و وظايف ساواك رجوع شود به: همان، ص 150 ـ 149.
[166]نيز كنترل كند. ساواك ايران يكي از 4 يا 5 پليس مخفي دنيا بود كه بهطور رسمي و قانوني در آمريكا فعاليت ميكرد. (1) مطابق همين گستره حوزه قدرتش، بودجههاي كلان و هنگفتي نيز به ساواك اختصاص مييافت; بهطوري كه بودجه رسمي ساواك در سال 1351 حدود 255 ميليون دلار و در سال بعد، 310 ميليون دلار بود كه البته بودجه محرمانه از آن جدا بود. (2)
شكنجه، يك برنامه معمول و مرسوم در زندانهاي ساواك بود كه به شكلهاي مختلف اعمال ميشد و به همه اقشار و طبقات، بخصوص روحانيون، مربوط بود; آيتاللّه سعيدي و آيتاللّه غفّاري با همين شكنجهها به شهادت رسيدند. شكنجه در همهجا رواج داشت و وظيفه اصلي ساواك، شناسايي و محو همه كساني بود كه به نحوي با ديكتاتوري شاه مخالف بودند. علاوه بر پليس مخفي بودن، بخشي از سياست ساواك در تهديد متمركز ميشد تا مردم بدانند كه ساواك هر لحظه بالاي سرشان حاضر است. (3) برخي از عوامل رژيم شاه و بخصوص ساواكيها كه در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي محاكمه و اعدام شدند، حقايق تكاندهندهاي از اعمال ساواك را افشاء كردند.