برتری طلبی و تحقیر ملّت

برتری طلبی و تحقیر ملّت شاه که با این مراسم جشنها و برنامهها،هالهای از تقّدس و ابهام و راز و رمز به دور خود ایجاد کرده بود، انتظارش این بود که ملت نیز این شکوه و عظمت و تقدّس و الوهیت دروغین را باور کرده، به او تعظیم کنند. بر همین اساس، برای خود نوعی برت

برتري طلبي و تحقير ملّت

شاه كه با اين مراسم جشنها و برنامهها،هالهاي از تقّدس و ابهام و راز و رمز به دور خود ايجاد كرده بود، انتظارش اين بود كه ملت نيز اين شكوه و عظمت و تقدّس و الوهيت دروغين را باور كرده، به او تعظيم كنند. بر همين اساس، براي خود نوعي برتري ذاتي نسبت به رعيتش! احساس ميكرد، تشريفات استادانهاي در دربار تنظيم شده بود تا اين اظهار بندگي و تملّق و چاپلوسي به محضر ملوكانه ادا گردد و تحقير ملت كامل شود.

تعظيم و چاپلوسي و اظهار بندگي، هميشه در دربار رعايت ميشد و

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. جلالالدّين مدني، اسامي و مناسبتهاي تعطيلي ايام سال را كه فقط به تولد و ازدواج خاندان پهلوي اختصاص داشت، در مجموع 24 مورد ذكر كرده است. رجوع شود به: مدني، پيشين، صص 131 ـ 130.

2. حسنين هيكل، پيشين، ص 176.

3. منوچهر محمدي، پيشين، ص 86.

[181]

ديداركنندگان مجبور بودند كه در حضور خانواده سلطنتي، عقبعقب راه بروند و خيلي از مراسم پوچ ديگر. حسنين هيكل كه در گفتگوها و ملاقاتهاي خود با شاه، چنين رفتارهاي خودپسندانه را مشاهده كرده بود، مينويسد: اين نظريه براي من ثابت شده كه هرچه تشريفات يك دربار بيشتر سفت و سخت باشد، به همان اندازه، مردم كشور از فشار بيشتري رنج ميبرند. (1) وي با اشاره به انحصار تصميمگيري در شخص شاه مينويسد; همه اطرافيان شاه در مقابل او خم ميشدند; زيرا همگي از مخلوقات او بودند. هرچه قدر و قيمت او به تصّور خودش افزايش مييافت، به همان ميزان از قدر و قيمت اطرافيان او كاسته ميشد، در واقع، بدون او، اطرافيانش هيچ چيز نبودند; (2) ملت ديگر جاي خود دارد.

البته بسياري از چاپلوسان و متملّقين حرفهاي نيز در دولت، مجلس و جاهاي ديگر بودند كه اين جّو كاذب و ناميمون را دامن ميزدند و تصوّر موهوم شاه را برايش واقعي جلوه ميدادند. در آغاز دوره 21 مجلس، مجلسين با تشريفات بسيار و با خطابههاي مفصل و تحقيقات علمي انديشمندان، به اين نتيجه رسيدند كه شاه مافوق انسانهاست و درايت و نبوغ و علم و فكر و عقل و هوش شاه غير از ديگران است; او منجي ايران قلمداد شد كه انقلاب سفيد را به ثمر رساند و قرنها از ملت جلوتر بود، بنابراين عناويني مانند اعليحضرت همايون، شاهنشاه و خدايگان براي او كافي نيست و بايد بيش از اينها از او ياد كرد.

مطالعات همهجانبه متملقين و چاپلوسان حرفهاي به نتيجه رسيد و تصويب شد كه لقب آريامهر براي وي شايسته است. با تشريفات و جشنهاي بسيار، اين لقب تقديم حضور شاه شد و او هم با منّت فراوان قبول نمود. او به شعار شاه - خدا -ميهن قناعت نداشت و خدايگان ديگر او را ارضاء نميكرد و بايد خورشيد آرياييها در همه اعصار ميشد. تا آنجا پيش رفت كه خبرگزاريها هم اين خيالات را به

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. حسنين هيكل، پيشين، ص 174.

2. همان، ص 175.

[182]

عنوان يك شخصيت مافوق انسان گزارش دادند. (1) اين گستاخيها و برتريجوييها، و در مقابل تحقير ملت به عنوان رعايا و بنده و برده سلطاني، بخشي از نارضايتيهاي ملت را از رژيم شاه توجيه ميكند.




| شناسه مطلب: 79748