مبارزه سیاسی ـ اجتماعی

مبارزه سیاسی ـ اجتماعی هر انقلاب اجتماعی و بطور کلّی هر اقدام و مبارزه سیاسی باید پشتوانهای از نهضت فکری ـ فرهنگی داشته باشد. (4) نهضت ملّت مسلمان ایران در اوایل دهه 1340 متّکی و ــــــــــــــــــــــــــــ 1. همان، ص 58، مصاحبه هاشمی رفسنجانی; و نیز سی

مبارزه سياسي ـ اجتماعي

هر انقلاب اجتماعي و بطور كلّي هر اقدام و مبارزه سياسي بايد پشتوانهاي از نهضت فكري ـ فرهنگي داشته باشد. (4) نهضت ملّت مسلمان ايران در اوايل دهه 1340 متّكي و ــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص 58، مصاحبه هاشمي رفسنجاني; و نيز سيري در زندگاني استاد مطهّري، ص 12. 2. علي دواني، پيشين، صص 7 ـ 26. 3. سيري در زندگاني استاد مطهّري، صص 14 ـ 12. 4. مرتضي مطهّري، بررسي اجمالي نهضتهاي اسلامي در تاريخ صد ساله اخير، ص 74. [239]

مستظهر به چنين پشتوانهاي بود. در شرايطي كه ملّت مسلمان ايران، روي اعتقادات سنّتي و قديمي خود، سالها زمزمه تفكيك جدايي دين از سياست و قباحت دخالت در امور سياسي را تجربه كرده بودند و برايشان تصوّر كردني نبود كه يك مرجع تقليد از مسايلي كه كمترين ارتباطي با سياست داشته باشد، دم بزند، در سايه تلاشها و روشنگريهاي جريان فقاهتي ـ ولايتي و بخصوص حضرت امامخميني (رحمه الله) ، چنان انقلاب فكري و تحوّل بينشي در جامعه ايجاد شد كه در جريان لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي، امام (رحمه الله) به طور صريح با مردم سخن گفت و دخالت در امور سياسي و سرنوشت كشور را با مسايل اسلام پيوند داد و مردم را به صحنه آورد. (1)

كار فكري و فرهنگي جريان فقاهتي ـ ولايتي، نهتنها موضع و بينش علماي مذهبي را به نفع انقلاب تغيير داد، بلكه جامعه را نيز آماده پذيرش بسياري از مسايل كرد كه مجموعه آنها انقلاب اسلامي را شكل داد. اوّلين ثمره و نتيجه تلاشهاي فكري دهه 1330، به صورت اوّليه و ابتدايي، در قيام 15 خرداد متجلّي شد. گرچه اين قيام بظاهر شكست خورد، ولي به اصلاح موضعگيري و ارزيابي جديد جريان فقاهتي ـ ولايتي هم منجرشد. يكي از دلايل ناكامي قيام 15 خرداد، تكميل نشدن كار فكري بود. اين امر كه در سالهاي پس از خرداد 1342 محقق شد، به عنوان يكي از تحوّلات عمده فكري ـ فرهنگي مورد نظر ما محسوب ميشود كه در شرايط خاصّ اوايل دهه 1340 تحقق يافت.

در دهه 1340 علاوه بر اين كه كار فكري و فرهنگي با مبارزه سياسي درآميخت، توسعه و گسترش بيشتري هم يافت; (2) به طوري كه مدارس اسلامي زيادي در تهران و شهرستانها تأسيس شد، گروهها و انجمنهاي اسلامي در دانشگاه و بيرون دانشگاه به وجود آمدند، تعداد قابل توجّهي از روحانيون وارد دانشگاه و مراكز آموزش عالي شدند، مجالس اسلامي متعدّدي دركشور ايجاد شد كه به تبليغ و نشر مكتب اسلام و پاسخ به پرسشهاي فلسفي و اجتماعي جوانان مشغول بودند و كتابهاي زيادي پيرامون ابعاد اجتماعي و فلسفي اسلام به زبان روز و متناسب با فهم جوانان از سوي

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. سيّدحميد روحاني (زيارتي)، بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني (رحمه الله) ، ص 179. 2. محمدحسن رجبي، پيشين، صص 270 ـ 269. [240]

متفكّران مسلمان نوشته و ترجمه شد كه اسلام را به عنوان نظام كامل فلسفي و اجتماعي معرّفي و مطرح ميكردند.

در اين كار فكري و فرهنگي گسترده، جريان فقاهتي ـ ولايتي نقش مهمّي داشت كه دو پايگاه مهّم آن قم و تهران بودند: در قم، حضرت امام خميني (رحمه الله) (تا قبل از تبعيد در سال 1343) و شاگردان و مريدانش; و در تهران، شهيد مطهّري و دوستانش. حتّي شايد بتوان گفت كه كار فكري و نظري در تهران عميقتر و گستردهتر است و قم در اوايل دهه 1340 هـ. ش. انقلابيتر و مبارزتر است.

جمعيت مؤتلفه: بعد از قيام 15 خرداد، در بُعد سياسي و تشكيلاتي مبارزه، تحوّلي به وجود ميآيد و هيأتهاي مؤتلفه اسلامي تشكيل ميشوند. اين هيأتها مركب از افراد و گروههاي مختلفي بودند كه در جريان لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي فعاليتهاي پراكندهاي داشتند و از طريق تماس با امام، كار خود را در تهران پيميگرفتند و اعلاميهها و نوارهاي سخنراني امام را پخش ميكردند. اين گروههاي پراكنده كه اغلب بهمنظور برگزاري مراسم عزاداري و مجالس وعظ و تبليغ به وجود آمده و فاقد تجربه سياسي و سازماندهي بودند، (1) پس از 15 خرداد به كار خود شكل دادند و با راهنمايي و ارشاد امام با هم آشنا و متّصل شدند و تشكيلاتي بهنام جمعيت مؤتلفه اسلامي را بهوجود آوردند. (2) اين جمعيت، براي مشروعيت بخشيدن به مبارزه خود، درصدد ايجاد ارتباط با فقيهي بودند كه ضمن ايمان به مبارزه، آنها را ارشاد و راهنمايي كند. بدين لحاظ كار آنها در دو جبهه سياسي و فكري متمركز بود:

بُعد فكري آن، نقش مدد رساندن و فكر و ايده دادن به مبارزان سياسي بود و امام (رحمه الله) تأكيد داشتند كه چون مردم ايران، هنوز اسلام را به طور كامل نميشناسند، بايد در اين زمينه كار فكري و فرهنگي بشود. اين بود كه اين جمعيت در تهران با يك شوراي روحاني منتخب حضرت امام ـ از جمله شهيد مطهّري، شهيد بهشتي، شهيد باهنر، انواري، غفوري، مولايي و هاشمي رفسنجاني ـ مرتبط بودند. در اين ميان،

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. سيري در زندگاني استاد مطهّري، ص 17، مقاله هاشمي رفسنجاني. 2. رجوع شود به: جاويد موسوي، پيشين، صص 95 ـ 90، مصاحبه آيتاللّه انواري. [241]

شهيد مطهّري هم مؤسّس جمعيت بود، هم نماينده امام در آن، و هم ايدئولوگ و نظريهپرداز آن; و كتاب انسان و سرنوشت وي، محصول درسهاي ايدئولوژيك در جلسات اين جمعيت است كه در هدايت مبارزه در صراط مستقيم اسلام و دفع شبهات در زمينه قضا و قدر، تأثير بسزايي داشت و مقدّمه آن تحت عنوان علل عظمت و انحطاط مسلمين، بسيار پربار و راهگشا و داراي بار سياسي ـ اجتماعي بود.

در اين جمعيت، جداي از هسته مركزي 12 نفري، يك شوراي روحاني متكفّل تهيّه خوراك فكري براي جوانان بود. اوّلين جزوه آموزشي اين شورا را شهيد مطهّري تهيه كرد كه اين اثر حتّي در حوزهها و محافل خصوصي نيز تدريس ميشد. (1) هيأتهاي مؤتلفه در سالهاي پس از تبعيد حضرت امام (رحمه الله) ، نقش مهمي داشتند. اين هيأتها، ارتباط دهنده بين قم و تهران و شهرستانها بودند و در كنار روحانيت و حوزه علميه قم، قطب ديگري محسوب ميشدند; ضمن اين كه با جوش و خروش كمنظيري، شهر تهران را زير پوشش خود گرفته و از طريق روابط تجاري و كسب و كار و مراكز مذهبي و ديني، نفوذ خود را به شهرستانها نيز گسترش داده بودند و در مواقع مقتضي، مردم را به نفع امام و انقلاب وارد مبارزه ميكردند. (2)

حسينيه ارشاد: در كنار هيأتهاي مؤتلفه اسلامي و در شرايطي كه تاريخ اسلامي محصور در روضهخوانيها بود و مركزي هم براي تبليغ اسلام با توجّه به انگيزههاي جديد وجود نداشت، شهيد مطهّري مركزي براي تبليغ و تحقيق پيرامون اسلام بهوجود آورد و بدين ترتيب حسينيه ارشاد را بنيان نهاد (3) كه در زمان خود مهمترين و شايد تنها مركزي (در تهران) بود كه ذهنها و دلهاي جوانان تشنه اسلام را به خود جلب ميكرد. شهيد مطهّري، مؤسّس و عضو هيأت مديره حسينيه بود و دوستان و همفكرانش ـ مانند شهيد باهنر، شهيد بهشتي و هاشمي رفسنجاني ـ اعضاي هيأت علمي آن بودند. (4)

اين مؤسّسه با هدف كلّي خدمات ديني و علمي در جهت نشر و تبليع و تقويت

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص 34، مصاحبه حضرت آيتاللّه خامنهاي و نيز صص 20 ـ 219، مصاحبه شهيد بهشتي. 2. سيري در زندگاني استاد مطهّري، ص 18، مقاله هاشمي رفسنجاني. 3. جاويد موسوي، پيشين، ص 30، مصاحبه آيتاللّه خامنهاي. 4. علي دواني،پيشين، ص 43. [242]

دين مقدّس اسلام، در سال 1345 تأسيس شد و براي رسيدن به هدف مذكور، برنامههاي مختلفي را نصبالعين خود قرار داد; از جمله: برگزاري سخنرانيها توسّط دانشمندان اسلامي و متناسب با سطح فكر طبقه تحصيل كرده، سخنرانيهاي علمي، فلسفي و تاريخي در مسايل مربوط به حقايق دين، چاپ و نشر، پاسخ به سؤالها و خواستهها و مشغوليتهاي فكري و اخلاقي جوانان، تحقيق در زمينه مسايل اسلامي مرتبط با احتياجات عصر جديد و نيز مطالعه در زمينه جريانهاي مذهبي و اجتماعي جامعه و نقد نشريات و فعّاليتهاي مرتبط با تقويت يا تضعيف عقايد اسلامي، برگزاري كلاسهاي عقيدتي، اخلاقي و فقهي، اجراي برنامههاي اسلامي مانند راهاندازي كاروان حجّ، ايجاد مراكز فرهنگي مثل كودكستان، مدرسه و دبيرستان، و نيز فعّاليتهاي خيريه مانند تأسيس درمانگاه و فعّاليتهاي اقتصادي. (1)

حسينيه ارشاد، كانوني براي تعليم و تربيت و اشاعه اسلام راستين بود. شهيد مطهّري، موج فكري ديگري در آنجا بهوجود ميآورد و در شناساندن حقيقت دين اسلام به نسل جوان تحصيل كرده گام برميدارد. كتاب عدل الهي وي، شرح و بسط سخنرانيهايي است كه در حسينيه ارشاد ارايه شده و مباحث آن، همه منتخب و بر اساس يك طرح حسابشده قبلي بوده است. به تعبير خود ايشان، محتواي اين اثر، مطالبي است كه جوانان با وي درميان ميگذاشتهاند و اين كتاب در واقع يك پاسخ عمومي به سؤالهاي افراد است. (2) سؤالها و مشغوليتهاي فكري جوانان، بقدري فراوان بوده است كه استاد ناگزير ميشود براي همه سؤالها يك جواب عمومي و كلّي تهيه كند. وي در اين كتاب و ساير آثارش، از متن خود اسلام، به همه مسايل عصر جديد كه مبتلابه جوانان است، پاسخ ميدهد و بهدليل اعتقاد به جامعيت دين اسلام، دغدغه اصلاح فكر ديني يا باز تعبير دين و يا تفسير ايدئولوژيك دين به ذهنش هم خطور نميكند.

شهيد مطهّري علاوه بر آثار قلمي خود، با سخنرانيها و درسهاي متعدّدش در

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. جزئيات كامل برنامه مؤسّسه در صص 97 ـ 95 كتاب سيري در زندگاني استاد مطهّري، درج است. 2. مرتضي مطهّري، عدل الهي (قم: دفتر انتشارات اسلامي، 1361)، ص 10. [243]

دانشكدهها و دانشگاهها، مساجد، انجمنهاي اسلامي، حسينيه ارشاد، مسجد الجواد و ديگر مراكز علمي و ديني، با طبقه تحصيل كرده و روشنفكر سخن ميگفت و مسايل اسلامي را آن گونه كه بود، روشن ميكرد. وي با وجود مقام بالاي علمي، با عامه مردم نيز از طريق وعظ و خطابه و ارشاد رابطه داشت و در همين منبرهاي وعظ و ارشاد، معارف عميق قرآن و نهجالبلاغه را تعليم ميداد. (1) بر همين اساس، پس از اين كه بنا به دلايلي از حسينيه ارشاد استعفا كرد، (2) به اداره مسجد الجواد و سخنراني تبليغي در مسجد جاويد پرداخت. (3)

تأثير شهيد مطهّري در زمينهسازي فكر انقلاب اسلامي بقدري روشن و واضح است كه ميتوان وي را ايدئولوگ اصلي انقلاب اسلامي (در غياب امام خميني (رحمه الله) ) دانست. به تعبير آيت الله هاشمي رفسنجاني و اغلب دوستانش، شهيد مطهّري از طريق خطابهها و مقالههاي فلسفي، اجتماعي و مناظرههايش، تغذيه ايدئولوژيك نهضت اسلامي را برعهده داشت و جوابگوي سمپاشيها و شبهات فكري فراواني بود كه مطرح ميشد. (4) بدين لحاظ، وجود ايشان در زمينهسازي انقلاباسلامي، تأثير بسزايي داشت.




| شناسه مطلب: 79775