سـود و زیـان آزادی بـرای انقلاب اسلامـی
سـود و زیـان آزادی بـرای انقلاب اسلامـی استاد سید محمدجواد مهری یکـی از اصـول بسیار دقیق و مهم انقلاب اسلامی, آزادی است. آزادی مفهومـی گستـرده دارد که اگـر درست شکـافته نشــود, نه تنها از چارچـوب مذهب فراتـر مـی رود, بلکه به ویرانـی کشـور و نظام نیز می ا
سـود و زيـان آزادي بـراي انقلاب اسلامـي استاد سيد محمدجواد مهري
يكـي از اصـول بسيار دقيق و مهم انقلاب اسلامي, آزادي است. آزادي مفهومـي گستـرده دارد كه اگـر درست
شكـافته نشــود, نه تنها از چارچـوب مذهب فراتـر مـي رود, بلكه به ويرانـي كشـور و نظام نيز مي انجامد. بايد ديد مقصـود از آزادي كه يكي از آرمان هاي امام و امت بـوده است چيست؟ و محـدوده آن چقـدر است ؟ آزادي در محـدده سخنان معصـوميـن, بـا آزادي به معناي روز فـرق مـي كنـد. أمه و پيشـوايان ـ عليهم سلام الله ـ آزادمرد به كسـي مـي گـويند كه خـود را از قيد و بنـد گناهان رها سازد و تنها بر خدا توكل كند و جز الله
مـا آزادي را در مـحدوده پـرستـش خـدا مـي پذيريم و آزادي را در چارچوب قانون قرآن قبول داريـم. ما با آزاديهاي وارداتـي كه از غـرب ميآيد و جـوانان ما را به سـوي الگوهاي غربي فرامي خواند و از پرستـش خدا دور مي كند, مخالفيـم.
اگر خـداوند انسان ها را آزاد آفريده, به ايـن معنـي نيست كه هر كـس هرچه مي خواهد بگويد و هرچه مي خـواهد بنويسد, هرچند مردم را به بـردگي و بنـدگـي غير خـدا وادارد. آزادي در اسلام مطلق نيست بلكه محـدود است. نخـواندن و پخـش نكردن و ترويج ننمـودن كتب ضاله
امـام و رهبـر بزرگ انقلاب رحمه الله عليه, همـواره بـا قلــم و بيان, از خطر فزون از حد قلـم هاي مسمـوم, هشدار داده و مردم را بـرحذر داشته است. نبايـد در مقابل نص
قطعا يكـي از اصـول مسلمه انقلاب و نظام اسلامـي آزادي است ولــي اسلام مـاننـد غرب نيست كه آزادي را به طـور مطلق بپذيـرد كه آن ديگر آزادي نيست, بلكه بـي بنـد و باري و لجام گسيختگـي و اشاعه فحشا است و اشـاعه فحشـا و منكـرات تنها به صـورت فيزيكـي محقق نمـي شـود, بلكه بالاترين منكر و خطرناك تريـن فحشا, فحشاي زبان و قلـم است. اصلا آن چه انسـان را به بهشت يا به جهنـم وامـي دارد, بيـش از هـرچيز زبان او است كه در روايات بسيار زيادي, انسان ها را از لجام گسيختگي زبانش برحذر داشته و ثمره بدسخن گفتـن و بد نوشتـن را جهنم دانسته است. و اين چنيـن نيست كه برخي فكر كنند اگر زبان شخص او را به جهنـم وامي دارد, چه ربطي به جامعه دارد!
قطعا خطر زبان و قلـم براي جامعه بيـش تر است تابـراي فرد و اصلا در صـورتـي زبان, انسان را به خطر مي اندازد و به دوزخ مـي افكند كه در پي تحميل غلطهاي خـود بر جامعه باشد وگرنه صرف داشتـن يك ايـده و يا يك انديشه غلط, خطري را بـر جامعه تحميل نمـي كنـد و انسـان را به بـدبختـي و شقـاوت شـايـد نكشـاند.
اشاعه فحشا و پخـش نمـودن سخنان تـوطئه آميز است كه مردم را به انحراف مـي كشانـد و قرآن بالاتريـن عذاب را بـراي صاحبـش در نظر گرفته است.
ان الذين يحبـون إن تشيع الفاحشه في الذيـن آمنوا, لهم عذاب إليم في الدنيا و الاخره والله يعلم و انتـم لاتعلمون; كساني كه دوست دارند منكرات و زشتي ها در ميان مومنان, منتشر شـود و شيوع پيدا كند, عذابي دردناك در دنيا و آخرت براي آنان خـواهد بـود.
خداوند مي داند و شما نمي دانيد.
بيأيـد تـا كنتـرل از دست نـرفته ـ اي ياوران انقلاب ـ به فكـر چاره جـويـي باشيد. از يكـديگـر انتقام نگيريـد. به خاطـر مصالح شخصـي, نظام را به خطـر نيانـدازيـد. گذشته را هـر چنـد دردناك باشد, به خاطر اسلام و انقلاب اسلامـي و امام از ياد ببريد, با يك دست و يك زبان و با مهر و محبت و بـا صفا و وفا پيمان ببنـديـد كه يار انقلاب و يار امام باشيد و هـم چون دوران پيـش از انقلاب, تلاش ها و جهادها و اجتهادهـا را در راه تـداوم انقلاب و حفظ نظام اسلامـي كه ميراث امام عزيز و شهيدان شاهـد است, به كار بنـديد.
اختلاف سليقه نبايد شما را از خـدا دور سازد. آزاد باشيد و آزاد بينديشيد ولـي در محدوده قرآن و اسلام. آزادي را چنان كه امامان مي خواهند براي خود برگزينيد نه چنان كه شرق و غرب بخـواهد و نه چنان كه هـواي نفـس بخـواهـد و نه چنـان كه نـادانـان و جـاهلان بخـواهنـد. وصيت امـام را در گـوش جـان بسپـاريـد كه فـرمــود:
اكنون وصيت مـن به مجلـس شوراي اسلامي در حال و آينده و رئيـس جمهور و روساي جمهور مابعد و به شوراي نگهبان و شـوراي قضايي و دولت در هـر زمان, آن است كه نگذارنـد ايـن دستگـاه هاي خبـري و مطبـوعات و مجله ها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند و بايد همه بدانيـم كه آزادي به شكل غربـي ـ آن كه مـوجب تباهـي جـوانان و دختـران و پسـران مـي شـود ـ از نظر اسلام و عقل محكــــوم است و تبليغات و مقالات و سخنرانـي ها و كتب و مجلات و برخلاف اسلام و عفت عمـومـي و مصالح كشـور حرام است, و بـر همه ما و همه مسلمانان, جلوگيري از آن ها واجب است و از آزاديهاي مخـرب بايـد جلـوگيـري نشـود و از آن چه در نظر شـرع حـرام و آنچه بـرخلاف مسيـر ملت و كشـور اسلامي و مخالف با حيثيت جمهوري اسلامـي است, به طـور قاطع اگـر جلـوگيري شـود, همه مسئول مـي باشنـد و مردم و جـوانان حزب اللهي اگر برخـورد به يكي از امور مذكـور نمودند, به دستگاه هاي مربـوطه رجـوع كنند و اگر آنان كوتاهي نمودند, خـودشان مكلف به جلـوگيري هستند, خـداوند تعالـي مددكار همه باشـد
(وصـيت نـامه سـياسـي الـهي) يـك بار ديگر با دقت بيـش تـر ايـن سـخنان درربـار را بـخـوانيد و بـبينيد امام چه مـي گـويد؟ شايد تـعجب كرديـد كه امام درست دست بـر مشكل دوران مـا گذاشته و از خـطـري بـزرگ هـشــــدار مــي دهد. و شايد شگفتـي شما ـ برادر و خواهر عزيز خـواننده ـ از اين باشد كه چطـور تاكنـون ايـن بخـش وصـيت نامه جاودانه امام را نخوانده ايد؟! قطعا خـوانـده ايد ولـي دقـت نـكرده ايد. الان لازم اسـت كه به خاطر خـدا و به خاطر آزرده نـكردن روح والاي امـام عزيزمان, ايـن سخنان را از بر كنيم, حفظ كـنيم, بنويسيم, منتشر كنيـم, در لوح هاي زريـن بنگاريم, به قلب خـود بسپاريـم و از همه مهم تر در جامعه اجرا كنيـم.
چقدر جالب است كه امام با خـون دل و باسـوز روان, اين مطالب را نگاشته و از همه مسئوليـن, و آحاد ملت و جـوانـان آزاده, خواسته است كه ايـن وصيت را بيـش از ديگــر وصيت هايش مد نظر قرار دهند و به كار گيرنـد و به مرحله اجـرادرآورنـد و هـرگز به فراموشـي نسپـارند.
امام همه مسئولين را به نام ياد مـي برد و ايـن تإكيـد بر مطلب است. مسئوليـن نظام را به طـور كلـي دعوت نمـي كند, بلكه تك تك, مسئوليت هاي مهم را يادآور مي شـود و به آن ها هشدار مي دهد. رئيـس جمهور را مـورد خطاب جـدي قرار مي دهد و اكتفا نمـي كند به گفتـن رئيـس جمهور
امام ايـن نـوع آزادي را نه تنها تخطئه مـي كند كه آن را از نظر فقهي حـرام
ضمنا نـاگفته نمانـد كه امام تمـام رسـانه هـاي جمعي را مـد نظر داشته است و همه را يكسان به دوري از بـي بند و باري امر مـي كند و خطر تـوطئه آنان را از هر خطـري بالاتـر مـي دانـد. و آن چه كه حيثيت جمهوري اسلامي را ممكـن است به خطر بياندازد, دستـور قاطع مي دهد كه از آن جلوگيري شـود و همه را در برابر ايـن امر بسيار مهم و حياتي, مسئول مي داند.
امام هرگز خواهان هرج و مرج نيست و نمـي خواهـد كه مردم سر خـود كاري را بكنند و يا تصميمـي بگيرند كه خـداي نخـواسته, منجر به اضطراب شـود و هرج و مرج حكمفرما گردد و كنتـرل از دست بـرود و مـردم به جان هـم بيافتنـد و گروه ها به جنگ و دعوا با يكـديگـر بپـردازنـد, و دشنام هاي نـاروا به يكـديگـر بـدهنـد و در حـالت كينه تـوزي و دشمنـي, انتقام بگيرنـد و برادري و برابري خـود را فراموش كنند و انقلاب اسلامي را فداي هواهاي نفساني خويـش كنند و مسئوليـن محترم نظام را ـ هر كس به گونه اي ـ زير سئوال ببرند و دست از اطاعت رهبري بـردارند و به يكـديگر تهمت بزننـد و ناسزا گـويند و دشمـن اصلي را فراموش كنند و جنايت هاي صهيونيست را از ياد ببرند و خطرهاي بالفعل و بالقـوه دشمنان قسـم خـورده انقلاب را ناديده بگيرنـد و در نتيجه همه نهادها و مقام ها و شخصيت ها و اصـول زير سئوال برود و مردم به حيرت و سرگردانـي روي آورنـد و حالت يإس و نـوميـدي بـر قلـوب مـومنان مستـولـي گردد و آرزوي ديرينه دشمنان محقق شود و غرب پـرستان بـر انقلاب, مسلط شـونـد و سرانجام خـدا فرامـوش شـود و احكام قرآن پايمال گردد و روح پاك شهيـدان آزرده شـود و روح امـام از مـا نـاراضـي شـود.
امام به خاطر اين كه اين مسأل رعايت شـود, قبل از ايـن كه مردم را مخاطب قرار دهد, مسئوليـن را تك تك دعوت مي كند و آن ها را در تمام اعصار و دوران ها مورد خطاب قرار مي دهد كه جلـوي ايـن مشكل بزرگ را بگيـرند و نگذارنـد, قلـم هاي زهـرآگيـن دشمنان, اسلام و نظام اسلامي و حيثيت جمهوري اسلامـي را به خطـر اندازنـد ولـي در آخرين جملات وصيت خويش, مردم و جوانان حزب اللهي را نيز در ايـن مسئوليت شـريك مـي دانـد و آن ها را ـ كه همـواره حافظ و نگهبـان انقلاب بـوده اند و بدون هيچ طمع و چشـم داشتـي از جان و مال خـود بـراي نگهداري آن گذشته انـد ـ دعوت به مشـاركت مـي كنـد ولـي نه به طـور خـودسرانه بلكه با حفظ مراتب, يعنـي بايد در ايـن گـونه امور به دستگاه هاي مربـوطه رجـوع شود و مسئوليـن, مطلع و آگاه شـونـد و در جـريان كار قـرار گيـرنـد ولـي اگـر روزي رسيـد كه متإسفانه از عهده امر برنيامـدند يا شانه خالـي كردند يا مطلب را جدي نگرفتند, در آن صورت چاره اي نيست جز ايـن كه خود كمر همت را محكـم ببندند و هم چون هميشه در صحنه حاضر شوند و از انحراف موجـود جلوگيري كنند و ايـن تكليف الهي را با دقت و بدون تضييع وقت, به مرحله عمل درآورند.
باز هـم سخن امام را در آغاز پيروزي بشنويد كه چه خوش است سخـن حق از حق شناس شنيدن:
حالا كه قلـم آزاد شد, ايـن طـور نباشـد كه هر كـس هر چه دلـش بخـواهد بگويد و هر كـس كاري كند كه ايـن مملكت (كشـور) از نظم بيرون بـرود, از نظام بيـرون بـرود. ايـن معناي آزادي است؟! آن آزادي كه در ممالكـي كه ما را مي خواهند بخـورند هست, ايـن طـوري است؟! اگر اين طـور بـود انسجام پيدا نمـي كردند, ايـن ترقيات را پيـدا نمـي كـردنـد, آن ها با اسـم آزادي كه در مغز ايـن جـوانان مي اندازند, با اسـم آزادي مـي خواهنـد شما را تحت حمايت خـودشان قرار بـدهند و آزادي را از شما سلب كننـد.
بايد رسانه هاي تبليغاتـي خـودشان را اصلاح كنند و هر كـس مـواظب سخـن گفتنـش و قلـم به دست گـرفتنـش بـاشـد.
آزادي را كه هديه اي است الهي, به انتقام الهي نكشانيد و بر ضـد مصلحت نظام و كشـور قلـم فـرسـايـي ننمـأيـد.
رهـبر معظم انقلاب اسلامي هم دربياناتي اينچنين فرمودند: ما به آزادي بـيان و آزادي فـعاليت هاي اجـتمـاعي معتقـديـم, اصلا ايـن مـفاهيـم و ايــن حـقايق را, انـقلاب و پـيشـروان انقلاب در ايـن كشـور آوردند. اما اين آزادي محدود است; حـد ايـن آزادي كجاست؟ حدش عبارت است از آن حـدودي كه اسلام تعييـن كـرده است. اگر بنا شد كساني مردم را به بـي ايماني و به شهوات سـوق بدهند, آن ها در اين كار آزاد نيستند. ايـن آزادي, آزادي خيانت است.
اگـر كـساني قرار شد بنشينند توطئه كنند و اين توطئه را به شكي در يـك نـوشته مـنعكس كـنند, ايـن آزادي توطئه است; ايـن آزادي مردود است.
اين ملت, ملت انقلابي است. ايـن كشور, كشـور اسلام و امام زمان و اهل بيت و قـرآن است. ريشه هاي ايمـان در ايـن كشـور, خيلـي عميق است.
بنده مي دانـم كه در درون ايـن ملت, امـواج خروشان عشق به مبدإ ايماني و اسلامي موج مي زند. بنده مي دانـم كه اكثريت قاطع جوانان ايـن كشور, با فطـرت ديني و ايمانـي تـربيت مـي شـونـد; ديـن را مي خـواهند و نجات را در دين مي يابند. مـي بيننـد كه ايـن ملت به وسيله تمسك به ديـن و به حبل الله تـــــوانست به عزت و استقلال برسدو آماده دفاع از دين است; هر وقت هـم كه لازم باشد, از ديـن دفاع مـي كنـد و فكـر مصـالح و منافع خـودش را نمـي كنـد.
ماهنامه پاسداراسلام