متن کامل
غسل عملی است عبادی که فقهای شیعه آن را دو قسم «واجب» و «مستحب» دانسته­اند. تبیین تعداد غسلهای مستحب و اقسام آن، مدخلی است که ما را به درنگ در دو غسل ورود به بارگاه و حرم معصومین علیهم السلام و غسل زیارت رهنمون میشود. بررسی مستندات روایی و طرح دیدگاه
غسل عملي است عبادي كه فقهاي شيعه آن را دو قسم «واجب» و «مستحب» دانستهاند. تبيين تعداد غسلهاي مستحب و اقسام آن، مدخلي است كه ما را به درنگ در دو غسل ورود به بارگاه و حرم معصومين عليهم السلام و غسل زيارت رهنمون ميشود. بررسي مستندات روايي و طرح ديدگاه فقهاي بزرگ شيعي دربارة اين دو غسل مكاني و فعلي، موضوع و محور اصلي اين مقاله است. البته به دليل اهميت غسل زيارت معصومين عليهم السلام ، غالب اين مقاله بدان اختصاص يافته و ساير مباحث جنبة مقدّمي خواهد داشت.
تعداد غسلهاي مستحب
در فقه شيعه، چندين غسل مستحب بيان گرديده و به انجام آن ترغيب شده است. فقهاي شيعه آنها را برشمرده و شرح دادهاند؛ شيخ صدوق به حد اقلّ غسلهاي مندوب (مستحب) اشاره كرده و تعداد آن را 17 ميداند.[1] شهيد اول از پنجاه غسل ياد كرده[2] است. نراقي ضمن اشاره به 85 غسل، مدعي است كه با تتبّع در روايات، به بيش از اين تعداد نيز ميرسد.[3] برخي نيز تعداد آن را بيش از 100 رساندهاند،[4] هرچند كه محقق حلّي، نظر مشهور را 27 غسل ميداند[5] و صاحب جواهر، معروف از مشهور را 18 غسل ميشمارد. [6]
اقسام غسلهاي مستحب
در بسياري از متون فقهي، اغسال مستحب، به سه دسته تقسيم شده است:
1. زماني؛ انجام غسل در وقت و زمان خاص مستحب است؛ مانند غسل جمعه.
2. مكاني؛ كه براي داخل شدن در مكاني غسل مستحب است؛ مانند غسل ورود به مسجد الحرام و مسجد النبي صلي الله عليه و آله و سلم
3. فعلي؛ انجام غسل،گاه پيش از انجام كاري است كه قصد انجام آن را دارد؛ مانند غسل طواف و غسل زيارت پيامبر وائمه اطهار عليهم السلام و يا آنكه غسل پس از انجام فعلي است كه آن را انجام داده است؛ مثل غسل توبه.
اين تقسيم بندي سهگانه، در آثار فقهايي چون محقّق حلّي،[7] علامة حلّي،[8] ابن فهد،[9] فاضل هندي،[10] نراقي،[11] آقا رضا همداني[12] و امام خمينيرحمت الله [13] به چشم ميخورد. البته برخي از فقها بدون در نظر گرفتن اين تقسيم بندي، تنها به ذكر تعداد غسلهاي مستحب اشاره كردهاند؛ شيخ مفيد[14]، شيخ طوسي،[15] سلار،[16] كيدري،[17] ابن زهره،[18] ابوالصلاح حلبي،[19] شهيد اول،[20] شهيد ثاني[21] و سيد محمد عاملي، [22] در اين گروهاند.
ابن برّاج، غسلهاي مستحب را چهار قسم دانسته است؛ به جز زماني و مكاني. او از غسلي ياد ميكند كه به عبادت معيّن تعلق دارد و به عبادت خاصي مرتبط نيست. [23] البته اين دو مورد اخير را ميتوان همان غسل فعلي دانست.
شيخ انصاري= ، ضمن اشاره به تقسيم بندي سه گانة فوق، غسلهايي مستحبي را به شيوه ديگري نيز تقسيم مينمايد:
1. غسل در زماني خاص مستحب است، بدون سبب (غسل زماني).
2. غسل به سبب خاصي مستحب است، بدون در نظر داشتن زمان (غسل مكاني)
3. غسل براي غايت خاصي مستحب است، بدون سبب و زمان (غسل فعلي) [24]
اين نكته نيز قابل توجيه است كه برخي از فقهاي معاصر، غسل مكاني را همان فعلي ميشمارند. [25]
غسل ورود به حرم معصوم عليه السلام
وقتي سخن از غسل ورود به حرم پيامبر وحرم ائمة اطهار عليهم السلام ميرود، بايد آن را در بخش غسلهاي مستحب مكاني جستجو كرد.
1. بيشتر فقهاي شيعه به غسل ورود به مسجد النبي صلي الله عليه و آله و سلم اشاره كردهاند؛[26] به گونهاي كه ابن زهره ادعاي اجماع نموده است.[27] براي مستحب بودن اين غسل به روايت ذيل استناد شده است. [28]
«عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليهما السلام قَالَ: الْغُسْلُ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ غُسْلُ الْجُمُعَةِ وَ الْعِيدَيْنِ وَ يَوْمِ عَرَفَةَ وَ ثَلاَثِ لَيَالٍ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ حينَ تَدْخُلُ الحَرَمَ وَ إِذَا أَرَدْتَ دُخُولَ مَسْجِدِ الرَّسُولِ صلي الله عليه و آله و سلم» [29]
علامه حلّي، پس از بيان اين روايت، اماكن ياد شده در حديث را با شرافت شمرده و ورود با طهارت و پاكي به آن را پسنديده و نيكو شمرده است. [30]
2. غسل ورود به حرم ائمه اطهار عليهم السلام و مشاهد مشرفة آنان، در آثار بسياري ازفقهاي شيعه ذكر شده است؛ ابوالصلاح حلبي؛[31] علاّمة حلّي در منتهي،[32] ابن فهد حلّي[33] و برخي از فقهاي ديگر، اين غسل را مستحب ميشمارند؛[34] علاّمه در نهاية الاحكام،[35] براي مستحب بودن اين غسل، به رواياتي استناد ميكند.[36] صاحب مدارك[37] وفاضل هندي[38] شرافت مكان را دليل استحباب غسل ميدانند. راشد صيمري[39] و مقدس اردبيلي [40] نيز به هر دو مورد (روايت و شرافت مكان) اشاره ميكنند.
صاحب جواهر با درنگ در اين مسأله، دربارة سبب يادكرد علامه و ابن فهد از اين غسل در ميان غسلهاي مكاني، چنين غسلي را اعم از زيارت ميداند؛ زيرا ممكن است ورود به اين مكانهاي شريف براي زيارت و غير آن باشد.[41]
نراقي[42] ضمن اشاره به مستحب بودن اين غسل و همچنين غسل ورود به هر مكان شريف، از سخن ابن جنيد اسكافي ياد ميكند؛ از ابن جنيد نقل است كه غسل براي ورود به هر مشهد و مكان شريفي، مستحب است. [43]
صاحب عروه، با اشاره به سخن ابن جنيد، وجه آن را غير معلوم ميشمارد، هرچند كه چنين غسلي را بدون مانع ميداند. [44]
غسل زيارت معصومان عليهم السلام
غسل زيارت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و ائمة اطهار عليهم السلام از غسلهاي مستحب فعلي است كه بسياري از فقهاي شيعه بر آن تأكيد دارند؛ تا آنجا كه صاحب وسيله، آن را مستحبي ميداند كه مخالفي در آن نيست. فاضل هندي[45] و صاحب رياض [46] بر يقين داشتن بزرگان فقه شيعه بر استحباب چنين غسلي تصريح ميكند. ابن زهره ادعاي اجماع دارد[47] و صاحب جواهر آن را مشهور ميشمارد.[48]
شيخ مفيد.[49] شيخ طوسي،[50] ابن براج،[51] ابن ادريس،[52] كيدري،[53] يحيي بن سعيد،[54] ابوالصلاح حلبي،[55] محقق حلّي،[56] علامة حلّي،[57] ابن فهد،[58] شهيد اول،[59] وحيد بهبهاني،[60] محقّق اردبيلي[61] و آقا حسين خوانساريرحمت الله [62] از فقيهاني هستند كه نظريه بر مستحب بودن غسل زيارت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و تمامي ائمة اطهار عليهم السلام دادهاند.
در استحباب غسل زيارت براي تمام معصومان، به روايات فرواني استناد شده است. هر چند مرحوم وحيد بهبهاني مدعي است افزون بر وجود روايات بر مستحب بودن چنين غسلي، فتواي فقيه واحد نيز كفايت ميكند، درحالي كه اين مسأله، فتواي بسياري از فقها را داراست. [63]
همچنين مرحوم نراقي به روايتي از مدينة العلم صدوق، از امام صادق عليه السلام استناد ميكند، كه «غسل الزياره» را يكي از غسلهاي مستحبي شمردهاند. [64]
در استحباب غسل زيارت براي تمام معصومان عليهم السلام ، به روايات خاص و عام فراواني استناد شده كه به مواردي از آن اشاره ميشود:
ـ دستة نخست: روايات خاص
اين روايات، به صورت خاص، ناظر به مستحب بودن غسل زيارت معصومان است و استحباب شامل زيارت همة معصومان ميگردد:
الف) روايت فقه الرضا؛ در روايات مندرج در فقه الرضا عليه السلام ، «غسل الزيارات» به عنوان يكي ازغسلهاي مستحب و پس از «غسل زيارة البيت» آمده است. [65]
فاضل هندي،[66] شيخ انصاري،[67] صاحب جواهر[68] و آقا رضا همداني [69]به اين روايت استناد مي كنند.
ب) روايت علاء بن سَيابه؛ او از امام صادق عليه السلام ، دربارة آية كريمة (يَا بَني آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ...) پرسيد و حضرت در پاسخ فرمود: «الْغُسْلُ عِنْدَ لِقَاءِ كُلِّ إِمَام»؛ [70] «غسل به هنگام ديدار و زيارت هر امام است.»
ظهور اين روايت گرچه، شامل دورة حيات آنان است، ليكن شامل بعد از حيات دنياييِ آنان نيز ميشود؛ زيرا حرمت و لزوم احترام آنان، در اين دو دوره (پيش از مرگ و پس از مرگ) مساوي است. مرحومان وحيد بهبهاني،[71] صاحب حدائق،[72] صاحب مفتاح الكرامه،[73] حر عاملي،[74] صاحب رياض،[75] شيخ انصاري،[76] صاحب جواهر[77]و آقا ضياي عراقي [78]به اين روايت استناد كردهاند.
ج) روايت سليمان بن عيسي؛ عيسي، پدر سليمان، از امام صادق عليه السلام پرسيد:
اگر قادر به زيارت حضوري نيستم، چگونه ميتوانم شما را زيارت كنم؟ حضرت در پاسخ فرموند:
«يَا عِيسَي إِذَا لَمْ تَقْدِرْ عَلَي الْمَجِيءِ، فَإِذَا كَانَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ، فَاغْتَسِلْ أَوْ تَوَضَّأْ وَ اصْعَدْ إِلَي سَطْحِكَ وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ تَوَجَّهْ نَحْوِي، فَإِنَّهُ مَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِي، فَقَدْ زَارَنِي فِي مَمَاتِي وَ مَنْ زَارَنِي فِي مَمَاتِي فَقَدْ زَارَنِي فِي حَيَاتِي». [79]
«اي عيسي، اگر قادر به آمدن نيستي، پس در روز جمعه غسل به جا آور و وضو بگير وآنگاه به پشتبام رفته، دو ركعت نماز بگزار و به سمت ما بايست؛ همانا هر كس مرا در حياتم زيارت كند گويا پس ازمرگ نيز زيارتم كرده است و هركس مرا پس از مرگ زيارت كند، همانا در حياتم زيارت كرده است.»
به نظر صاحب جواهر، با رعايت اولويت زيارت قُرب بر بُعد (و دور و نزديك)، حرمت و جايگاه امام صادق عليه السلام با ساير معصومين عليهم السلام يكسان است.[80] شيخ انصاري[81] و آقا رضا همداني [82] نيز به اين روايت استناد كردهاند.
د) روايت ابي المَغراء؛ [83] وي از امام موسي كاظم عليه السلام روايت ميكند كه فرمود:
«مَنْ كَانَتْ لَهُ إِلَي اللَّهِ حَاجَةٌ وَ أَرَادَ أَنْ يَرَانَا وَ أَنْ يَعْرِفَ مَوْضِعَهُ فَلْيَغْتَسِلْ ثَلاَثَ لَيَالٍ يُنَاجِي بِنَا فَإِنَّهُ يَرَانَا وَ يُغْفَرُ لَهُ بِنَا». [84]
«هركس حاجتي از خدا دارد و ديدار ما را ميطلبد و جايگاه خود را جستجو ميكند، پس سه شب غسل به جا آورد و با ما نجوا كند، همانا او به نزد ما بار خواهد يافت و به واسطة ما آمرزيده خواهد شد.»
اين روايت به مستحب بودن غسل، براي ديدن هر يك از معصومان عليهم السلام درخواب گواه است و به نظر صاحب جواهر، از اين روايت مستحب بودن غسل براي زيارت معصومان عليهم السلام نيز استفاده ميشود.[85] شيح انصاري[86] و آقا رضا همداني [87] نيز به اين روايت استناد كردهاند.
ه ( روايات مختص به زيارت برخي از معصومان عليهم السلام ؛ رواياتي كه درخصوص زيارت پيامبر، امير مؤمنان، امام حسين، امام رضا، امام كاظم، امام جواد، امام هادي وامام حسن عسكري عليهم السلام بيان شده است، بر غسل زيارت تأكيد دارد. [88]
فاضل هندي،[89] صاحب حدائق،[90] آقا رضا همداني[91] و آخوند خراساني [92] بر شمول اين غسل براي زيارت همة معصومان، اصرار دارند؛ به گونهاي كه نميتوان فرقي ميان زيارت آنان گذاشت. وحيد بهبهاني معتقد است بيشك تمام معصومان عليهم السلام نور واحدند و جايگاه ايشان يكسان است و انحصار غسل براي زيارت برخي ازآنان، بيمعني است؛ زيرا به يقين هيچ تفاوتي در ميان نيست. [93]
ز) روايت زيارت جامعه كبيره؛ در اين روايت، امام هادي عليه السلام درپاسخ بهخواست موسيبن عبدالله نخعي، اين زيارت راكه زيارتكردن هر امامي است، بيان داشت و درآن بر انجام غسل نيز تأكيدكرد:
«إِذَا صِرْتَ إِلَي الْبَابِ فَقِفْ وَ اشْهَدِ الشَّهَادَتَيْنِ وَ أَنْتَ عَلَي غُسْلٍ...». [94]
«هنگاميكه به درِ حرم رسيدي، بايست وشادتين بر زبان جاري ساز، در حاليكه پيشتر غسل كردهاي.»
نراقي[95] و صاحب جواهر [96] به اين روايت استناد كردهاند.
ـ دستة دوم: روايات عام
اين روايات، عام است و ناظر به مستحب بودن غسل زيارت بيت الله ميباشد كه برخي از فقها و نيز رأي شش دسته از روايات خاص، از ميان روايات عام، بر مستحب بودن زيارت همة معصومان عليهم السلام دلالت ميكند.
الف) موثقة سماعه؛ او از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه حضرت فرمود:
«وَ غُسْلُ الزِّيَارَةِ وَاجِبٌ». [97]
مراد از واجب در اينجا، استحباب است[98] و به گفتة صاحب مدارك، قيد «واجب» تأكيد براستحباب ميكند[99] و روايات ديگر، وجوب چنين غسلي را نفي كردهاند.[100]
ب) صحيحه ابن سنان؛ وي از امام صادق عليه السلام روايت ميكند: «الْغُسْلُ ... وَ حِينَ يُحْرِم». [101]
ج) صحيحة محمد بن مسلم؛ او از يكي از دو امام باقر يا صادق عليهما السلام روايت كرده كه فرمودند:
«الْغُسْلُ فِي سَبْعَةَ عَشَرَ ... وَ يَوْمِ الزِّيَارَة». [102]
دربارة اين روايات، به خصوص موثقة سماعه، چند نكته گفتني است:
1. علاّمة حلي،[103] به موثقة سماعه و صحيحة ابن سنان، [104] براي استحباب غسل زيارت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و ائمة اطهار عليهم السلام استناد كرده است.
2. صاحب مدارك، به موثقة سماعه و صحيحة محمد بن مسلم، براي مستحب بودن غسل تمام معصومين عليهم السلام استناد ميكند. [105]
3. بسياري ازفقها، اين روايت را تعميم داده و آن را شامل غسل زيارت معصومان عليهم السلام ميشمارند؛[106] وحيد بهبهاني[107] و صاحب جواهر را ميتوان از اين دسته شمرد. [108]
4. اين نقد مطرح است كه «غسل زيارت» در اين روايت، زيارت بيت الله الحرام است. مجلسي دوم،[109] خوانساري در مشارق،[110] شيخ انصاري[111] و صاحب حدائق [112] وجود روايات خاص دربارة غسل معصومان عليهم السلام را سبب بينيازي از اين روايت و تعميم آن ميدانند.
محمد تقي مجلسي در لوامع صحبقراني مينويسد:
«بعضي تعميم كردهاند كه شامل طواف و زيارت حضرات سيّد المرسلين و ائمة معصومين ـ صلوات الله عليهم ـ باشد و ضرر ندارد چون احاديث غسل زيارات قريب به تواتر است و اگر حديث ديگر نميداشتيم اشكالي داشت از همين حديث استدلال كردن آن چون ظاهرش طواف خانه است و احتمال غسل زيارت نبي ـ صلوات الله عليه ـ نيز هست كه آن هم مراد باشد چون لفظ حرمين از پيش گذشته است و احتمال همه دارد و ليكن به احتمال استدلال نميتوان كردن.» [113]
كلام پاياني
با توجه به تقسيم بندي صورت گرفته در غسلهاي مستحب، غسل زيارت را در دو بخشِ «ورود به اماكن و بارگاه معصومان» و همچنين براي «زيارت» آنان، ميتوان در نظر گرفت، هر چند به اعتقاد برخي از فقها، مستحب بودن يك عمل ميتوانست با تكيه به فتواي يك فقيه ثابت شود، اما در اين مبحث، افزون بر وجود روايات متعدد عام و خاص؛ فتاواي بسياري نيز بر مستحب بودن اين غسلها وجود داشت كه از اهميت آن گواهي ميدهد.
[1] . الهدايه، ج1، ص90
[2] . النفليه، ص95
[3] . مستند الشيعه، ج3، ص345، نراقي ضابطه و ملاك مستحب بودن غسلها را با تكيه بر تسامح در ادل] سنن، ورود آن در روايات، هر چند ضعيف، با ذكر آن در كتاب فقيهي كه دليل معارض با آن وجود نداشته باشد، ميداند
[4] . ر.ك: العروة الوثقي، ج1، ص445
[5] . شرائع الإسلام، ج1، ص37 ؛ ر.ك: جواهر الكلام، ج5 ، ص2
[6] . جواهر الكلام، ج5 ، ص2
[7] . شرائع الإسلام، ج1، ص37
[8] . منتهي المطلب، ج2، ص460 ؛ نهاية الإحكام في معرفة الأحكام، ج1، صص175و 176
[9] . الرسائل العشر (لابن فهد)، ص54
[10] . كشف اللثام، ج1، ص133
[11] . مستند الشيعه، ج3، ص339
[12] . مصباح الفقيه، ج6 ، ص45
[13] . تحرير الوسيله، ج1، ص98
[14] . المقنعه، ص51
[15] . الاقتصاد الهادي إلي طريق الرشاد، ص251 ؛ الجمل و العقود في العبادات، ص52
[16] . المراسم العلويه، ص52
[17] . اصباح الشيعه، ص48
[18] . غنية النزوع إلي علمي الأصول و الفروع، ص63
[19] . الكافي في الفقه، ص136
[20] . النفليه، ص95
[21] . روض الجنان، ج1، ص60
[22] . مفتاح الكرامه، ج1، ص80
[23] . المهذب، ج1، ص33
[24] . «الغسل إمّا أن يستحبّ في زمان خاصّ بلا سبب، و إمّا أن يستحبّ بسبب خاصّ بلا زمان، و إمّا أن يستحبّ لغاية خاصّة من دون سبب و لا زمان». شيخ انصاري، كتاب الطهاره، ج3، ص95
[25] . «ثم التزامه بالانتقاض في خصوص الأغسال المندوبة للفعل لا وجه له مع أن الأغسال المندوبة للمكان ترجع إلي المندوبة للفعل لأنّها إنّما تستحب لأجل الدخول في الأمكنة الشريفة». سيد علي بهبهاني، الفوائد العليه، ج1، ص210
[26] . الكافي في الفقه ص: 135 ؛ الاقتصاد الهادي إلي طريق الرشاد، شيخ الطوسي، ص250؛ المبسوط، ج1، ص40؛ الوسيله ص54 ؛ غنية النزوع ص62 ؛ إصباح الشيعه، ص47 ؛ كشفالرموز، ج1، ص94 ؛ شرائعالإسلام، ج1، ص37 ؛ المختصر النافع، ج1، ص 15 ؛ المعتبر، ج1، ص358 ؛ جامع الخلاف و الوفاق، ص 44 ؛ إرشاد الأذهان، ج1، ص 221 ؛ تبصرة المتعلّمين، ص34 ، تحرير الأحكام الشرعيه، ج1، ص11 ؛ منتهيالمطلب، ج2، ص473 ؛ إيضاح الفوائد، ج1، ص11، الرسالة الفخريه، ص41 ؛ التنقيح الرائع، ج1، ص128 ؛ المهذب البارع، ج1، ص190 ؛ الدر المنضود، ص19؛ روض الجنان، ج1، ص64 ؛ فوائد القواعد، ص28 ؛ مسالك الأفهام، ج1، ص107؛ مجمع الفائده و البرهان، ج1، ص74 ؛ مدارك الأحكام، ج2، ص171 ؛ ذخيرة المعاد، ج2، ص 707 ؛ مشارق الشموس، ج2، ص209 ؛ كشف اللثام، ج1، ص163 ؛ الحدائق الناضرة، ج4، ص235 ؛ مفتاح الكرامه، ج1، ص95 ؛ كشف الغطاء، ص160؛ رياض المسائل، ج1، ص498 ؛ غنائم الأيام، ج1، ص265 ؛ جواهر الكلام، ج5 ، ص62 ؛ مصباح الفقيه، ج6 ، ص64 ؛ العروة الوثقي، ج1، ص462 ؛ مصباح المتهجّد، ص12 ؛ فلاح السائل، ص61 ؛ المصباح كفعمي، ص12 ؛ شرائع الإسلام، ج1، ص37 ؛ تبصرة المتعلّمين، ص34
[27] . غنيه النزوع، ص62 ؛ ر.ك: مدارك الأحكام، ج2، ص172
[28] . تذكرة الفقها، ج2، ص 144 ؛ مدارك الأحكام، ج2، ص172
[29] . تهذيب الأحكام، ج1، ص 105 ؛ ر.ك: الكافي، ج3، ص40 ؛ الفقيه، ج1، ص44 ؛ الخصال، ج2، صص499 ـ 498؛ عيون اخبار الرضا عليه السلام ، ج2، ص123 ؛ وسائل الشيعه، ج3، ص307
[30] . المعتبر في شرح المختصر، ج1، ص358
محقق خويي به سند و دلالت حديث ايراد دارد. موسوعة الإمام الخوئي، ج10، ص55
[31] . الكافي في الفقه، ص135
[32] . منتهي المطلب في تحقيق المذهب، ج2، ص473
[33] . الرسائل العشر، ص54
[34] . العروة الوثقي، ج1، ص462 ؛ مستمسك العروة الوثقي، ج4، ص281 ؛ مصباح الفقيه، ج6 ؛ وسيلة النجاة، حاشيه امام، ص91 وسيلة النجاة، حاشيه بهجت صص67 و 68)
[35] . «و مشاهد الأئمه عليهم السلام للروايات». نهاية الأحكام، ج1، ص177
[36] . وسائل الشيعه، ج2، ص960
[37] . مدارك الأحكام، ج2، ص172
[38] . كشف اللثام، ج1، ص163
[39] . «يستحبّ الغسل لدخول هذه الأماكن، لشرفها، و للروايات». كشف الالتباس عن موجز أبي العباس، ص341
[40] . . تذكرة الفقها، ج2، ص144
[41] . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج5 ، ص62
[42] . مستند الشيعه، ج3، ص338
[43] . «يستحبّ لكلّ مشهد أو مكان شريف، أو يوم و ليلة شريفة، و عند ظهور الآثار في السماء، و عند كلّ فعل يتقرب به إلي اللَّه، و يلجأ فيه إليه» ر.ك: ذكري الشيعه، ج1، ص200 ؛ الحدائق الناضرة، ج4، ص236 ؛ مفتاح الكرامه، ج1، ص80 ؛ غنائم الأيام، ج1، ص266 ؛ جواهر الكام، ج625
[44] . «حكي عن بعض العلماء استحباب الغسل عند إرادة الدخول في كلّ مكان شريف، و وجهه غير واضح، و لا بأس به لا بقصد الورود» العروة الوثقي، ج1، ص462
[45] . كشف اللثام، ج1، ص150
[46] . رياض المسائل، ج1، ص492
[47] . غنية النزوع إلي علمي الأصول و الفروع ، ص62
[48] . جواهر الكلام، ج5 ، ص46
[49] . المقنعه، ص51
[50] . المبسوط، ج1، ص40 ؛ الاقتصاد الهادي إلي طريق الرشاد، ص251 ؛ الجمل و العقود في العبادات، ص520
[51] . المهذب، ج1، ص33
[52] . السرائر، ج1، ص125
[53] . اصباح الشيعة بمصباح الشريعه، ص48
[54] . نزهة الناظر في الجمع بين الأشباه و النظائر ، ص15
[55] . الكافي في الفقه، ص136
[56] . شرايع الإسلام، ج1، ص37
[57] . المختصر النافع، ج1، ص16 ؛ تبصرة المتعلّمين، ص34 ؛ منتهي المطلب، ج2، ص474 ؛ نهاية الأحكام، ج1، ص178 ؛ الارشاد الاذهان، ج1، ص220
[58] . الرسائل العشر (لابن فهد)، ص54
[59] . البيان، ص38 ؛ الدروس، ج1، ص87 ؛ النفلية، ص95
[60] . مصابيح الظلام، ج4، صص90 ـ 88
[61] . مجمع الفائدة و البرهان، ج1، ص76
[62] . مشارق الشموس، ج1، ص216
[63] . هذا، مضافا إلي الرواية السابقة. مع أنّ المستحب يكفي فيه فتوي فقيه واحد، كما عرفت، فما ظنّك بفتوي الفقهاء؟» مصابيح الظلام، ج4، صص90 ـ 88
[64] . «مع أنّ في فلاح السائل عن مدينة العلم روي عن الصادق عليه السلام غسل الزيارة مطلقاً. غنائم الأيام، ج1، ص265
ر.ك: مستدرك الوسائل، ج2، ص520
[65] . مستدرك الوسائل، ج2، ص497
[66] . كشف اللثام، ج1، ص151
[67] . كتاب الطهار، ج3، ص65
[68] . جواهر الكلام، ج5 ، ص46
[69] . مصباح الفقيه، ج6 ، ص46
[70] . تهذيب الأحكام، ج6 ، ص101 ؛ الوافي، ج14، ص1323 ؛ وسائل الشيعه، ج14، ص390
[71] . مصابيح الظلام، ج4، ص88
[72] . الحدائق الناضره، ج4، ص189
[73] . مفتاح الكرامه، ج1، ص84
[74] . هداية الأمه، ج5 ، ص454 ؛ وسائل الشيعه، ج14، ص390 ؛ باَبُ استحباب الغسل لزيارة أمير المؤمنين و غيره من الائمة عليهم السلام .
[75] . رياض المسائل، ج1، ص493
[76] . كتاب الطهاره، ج3، ص65
[77] . جواهر الكلام، ج5 ، ص46
[78] . شرح تبصرة المتعلّمين، ج1، ص298
[79] . كامل الزيارات، صص287 و 288
[80] . جواهر الكلام، ج5 ، ص46
[81] . كتاب الطهاره، ج3، ص65
[82] . مصباح الفقيه، ج6 ، ص46
[83] . حميد بن المثنّي العجلي، الكوفي، يكنّي أبا المعزّي الصّيرفي، ثقة، له أهل. الفهرست، شيخ الطوسي، ص60
حميد بن المثني العجلي أبو المغراء العجلي؛ مولاهم روي عن أبي عبدالله و أبي الحسن عليه السلام ، كوفي ثقة ثقة. رجال النجاشي، ص133
[84] . الاختصاص، ص90 ؛ مستدرك الوسائل، ج2، ص521
[85] . جواهر الكلام، ج5 ، ص46 ؛ صاحب جواهر، با استناد به كتاب اختصاص، به جاي ابي المغراء از ابي المعزي ياد ميكند كه اشكال در ضبط اين كنيه است.
[86] . كتاب الطهاره، ج3، ص65
[87] . مصباح الفقيه، ج6 ، ص46
[88] . «و لعلّ عدم ورود ذلك في خصوص أئمة البقيع للاكتفاء بغسل زيارة النبي ـ صلّي الله عليه و آله ـ للتداخل و إن كان ذلك رخصة لا عزيمة»، جواهر الكلام، ج5 ، ص46
[89] . كشف اللثام، ج1، ص151
[90] . الحداق الناضره، ج4، ص189
[91] . مصباح الفقيه، ج6 ، ص46
[92] . بضميمة عدم الفصل بين زيارتهم و زيارة سائرالأئمة عليهم السلام (اللّمعات النيّرة في شرح تكملة التبصرة، ج1، ص92)
[93] . مصابيح الظلام، ج4، صص90 ـ 88
[94] . حدثنا موسيبن عبدالله؟؟؟؟
[95] . غنائم الأيام في ما يتعلق بالحلال و الحرام، ج1، ص265
[96] . جواهر الكلام، ج5 ، ص46
[97] . الكافي، ج3، ص40 ؛ فقيه، ج1، ص45 ؛ التهذيب، ج1، ص104
[98] . فقيه، ج1، ص45
[99] . مدارك الأحكام، ج2، ص170
[100] . وسائل الشيعه، ج3، ص304
[101] . تهذيب الاحكام، ج1، ص111
[102] . تهذيب الاحكام، ج1، ص114
[103] . منتهي المطلب، ج2، ص474 ؛ علامه در مختلف، سند اين روايت را ضعيف ميداند. مختلف الشيعه، ج1، ص316
[104] . عن ابي عبدالله عليهما السلام : «و حين يحرم و غسل الزّيارة» (التهذيب ج1، ص110
[105] . مدارك الاحكام، ج2، ص170
[106] . الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهره، ج4، ص183
[107] . «و رواية سماعة علي المطلوب لايخلو عن تأمّل» مصابيح الظلام، ج4، ص88
[108] . «هذا كلّه إن لم تفهم الشمول من لفظ الزيارة التي ورد استحبابه في صحيحتي ابن مسلم و ابن سنان و موثّقة سماعة و غيرها لما نحن فيه، بل نخصها بزيارة البيت. كما في صحيحة معاوية بن عمار و إلاّ تكثرت الأدلة علي المطلوب و اتضحت، و لعلنا ندعيه». جواهر الكلام، ج5 ، ص46
[109] . «الظاهر أن المراد منها طواف الحج، و الأكثر حملوه علي مطلق الزيارة، و لا حاجة لنا في إثباته إلي هذا الخبر، للأخبار الكثيرة الواردة لاستحباب الغسل لها عموماً و خصوصاً» مرآة العقول، ج13، ص126
[110] . مشارق الشموس، ج1، ص216
[111] . كتاب الطهاره، ج3، ص65
[112] . الحدائق الناضره، ج4، ص183
صاحب حدائق، تأكيد ميكند اختصاص زيارت به زيارت بيت الله را از صحيحة معاوية بن عمار نيز ميتوان استفاده كرد كه از امام صادق عليه السلام نقل كرد: «الْغُسْلُ ... وَ يَوْمَ عَرَفَةَ وَ يَوْمَ تَزُورُ الْبَيْتَ وَ حِينَ تَدْخُلُ الْكَعْبَة» (وسائل، ج3، ص303)
[113] . لوامع صاحبقراني، ج1، ص557