متن کامل

میقات حج سال اول شماره اول پاییز 1371 در محضـرپیامبر اکرم (ص) عبدالله جوادی آملی   آنچه در پی می آید متن سخنرانی آیة الله جوادی آملی در مدینه منوّره است که پس از پیاده کردن از نوار، با اجازه معظّم له اقدام به درج آن کردیم. این سخنان که

ميقات حج
سال اول شماره اول پاييز 1371



در محضـرپيامبر اكرم (ص)

عبدالله جوادي آملي

 

آنچه در پي مي آيد متن سخنراني آية الله جوادي آملي در مدينه منوّره است كه پس از پياده كردن از نوار، با اجازه معظّم له اقدام به درج آن كرديم. اين سخنان كه در جمع حجاج خانه خدا و در كنار مرقد مطّهر پيامبر گرامي(ص) و در يك فضاي عرفاني و معنوي ايراد شده است داراي ابعاد علمي، تحقيقي و معنوي است. اميدواريم مورد استفاده خوانندگان عزيز قرار گيرد.



صفحه 18


اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله الذّي هدانا لهذا و ما كنا لنهتدي لولا اَن هدانا الله و صلّي الله علي جميع الانبياء والمرسلين سيّما خاتمهم و أفضلهم محمد(ص) و اهل بيته الطّيبين الطّاهرين سيّما بقيه الله ارواح مَنْ سِواه فداه، بهم نتولّي و من اعدائهم نتبّرء الي الله.

آداب تشـرف بـه محضـر پيامبـراكـرم ص

اينجا مدينه منوره، حرم رسالت و ولايت است، شهر رسول اكرم ـ عليه آلاف التحيه والإكرام ـ است. انسان كامل هرگز مرگ ندارد، چون همواره زنده و شاهد است. و همه ما در مدينه، در مشهد و محضر رسول اكرم ـ عليه آلاف التحيه والإكرام ـ مشرّفيم. نحوه شرف يابي به محضر آن حضرت را خداي سبحان در قرآن كريم ارائه كرده است كه چه وقت، براي چه و چگونه به محضر حضرت برويم و بعد از پايان موعد چه كنيم. همه اين امور را در سوره مباركه احزاب بيان كرده و فرموده است:

يا ايها الذين آمنوا لا تدخلوا بيوت النبي الا أن يؤذن 1.

بدون اجازه وارد خانه رسول اكرم ـ عليه آلاف والتحيه والإكرام ـ نشويد .

اگر شما را به عنوان مهماني دعوت كرده اند وارد بشويد، ما اينجا مهمان رسول اكرم(ص) مي باشيم و در كنار سفره رسالت، غذا ميل مي كنيم الي طعام غير ناظرين انيه 2 بدون دعوت، حق

ورود نداريد. وقتي هم شما را دعوت كردند زود وارد نشويد بلكه منتظر پخته شدن غذا باشيد، سعي كنيد وقتي غذا پخت و آماده شد برويد اذا طعمتم فانتشرو ، وقتي غذا ميل كرديد از آنجا منتشر بشويد. وقتي هم كه در محضر حضرت نشسته ايد سخني كه باعث



صفحه 19


انس يكديگر است نگوييد ولا مستأنسين لحديث انّ ذلك يوذي النبيّ فيستحيي منكم والله لا يستحيي من الحق وقتي در محضر حضرت نشسته ايد، سخن دنيا طرح نكنيد، با يكديگر مؤانسه نكنيد، حرفي كه حكمت و معرفت در او نيست نزنيد، گفتار عادي را در محضر حضرت ترك كنيد. مجلس پيغمبر مجلس علم و حكمت است، مجلس اُنس و مجلس سرگرمي نيست، اين ترجمه كوتاهي از اين آيه مباركه است.

در اين آيه فرمود: فقط مؤمنين مي توانند بروند، غير مؤمنين مجاز نيستند، چون خطاب به اهل ايمان است يا ايهاالذين آمنو ، مؤمنين هم بي دعوت مجاز نيستند و محور اذن و دعوت هم پذيرايي است كه رسول خدا شما را دعوت مي كند كه مهماني كند، و شما مهمان او باشيد. ولكن اذا دعيتم فَادخلو برويد غذاي رسول اكرم را بخوريد.

پذيـرايـي پيامبـر از مهمانـان چگـونـه است؟:

اين غذا چه غذايي است كه رسول اكرم دعوت مي كند؟ مؤمنين، مهمانانِ رسول اسلامند، در عين حال كه ظاهر آيه از نظر پذيراييِ صوري محفوظ است، اما از امام ششم سلام الله عليه در ذيل آيه فلينظر الانسان الي طعامه به نقل مرحوم كليني(ره) رسيده است كه علمه الذي ياخذه ممن ياخذه 3 شما علمي را كه فرا مي گيريد، نظر كنيد ببينيد از چه كسي آن را مي گيريد. گاهي

طعام، يك طعام ظاهري است كه با باران، مزرعه ها و باغ ها سر سبز و خرّم مي شود و گاهي يك طعام حقيقي و معنوي است كه غذاي روح مي باشد و جان را تغذيه مي كند. اگر طعام در اين آيه دو مصداق داشت، طعام در آيه قبلي هم دو مصداق دارد.

در جاي ديگر اين چنين آمده است: ما باران را نازل مي كنيم، زمين را مي شكافيم و با بذر افشاني غذا فراهم مي كنيم . اگر منظور از اين طعام، طعام ظاهري باشد، منظور از آن آب، باران



صفحه 20


است و منظور از زمين و شيار و محصول آن، وسائل و محصولات كشاورزي و مانند آن خواهد بود، ولي اگر منظور از اين طعام مصداق معنويش باشد مراد از آن آب، آب حيات، و منظور از زمين، زمينه حيات و زمينه دل خواهد بود و مانند آن.

پس طعام در قرآن كريم دو مصداق دارد: طعام جسم و طعام روح ، آن مصداقي كه طعام جسم است و ديگران با ما در آن شريكند، درباره اش فرموده: كُلوُا وارعواانعامكم 4 و فرمود: متاعاً لكم ولأنعامكم اما آن طعامي كه مصداق معنوي است، ما با فرشتگان در آن شريكيم، اگر براي فرشته مقامي است ما در تغذيه آن طعام شريك فرشته هاييم، اگر معرفت حق و توحيد حق طعام معنوي است و فرشتگان از اين طعام برخوردارند، خردمندان و علما همسايه فرشته اند، و لذا در كريمه شهدالله انه لا اله الاّ هو والملائكه واولوالعلم 5 علما را با فرشتگان يكجا ياد مي كند; يعني در غذاي معنوي، انسانهاي وارسته سهيم فرشته هايند، همانطوري كه در غذاهاي مادي انسان با انعام شريك است. بدينگونه به ما هشدار داده كه طعام بدن، شريكي پايين تر از شما دارد، ولي اگر عالم شديد شريك فرشتگان در معارفيد، و اگر در جنگ شربت

شهادت نوشيديد شريك فرشتگان در پروازيد.

ذيل آيه كريمه جاعل الملائكة رسلاً أولي أجنحة مثني و ثلاث و رباع... 6 اين چنين روايت شده كه: شهيد با فرشته هم پرواز است، جعفر طيّار با فرشتگان هم پرواز است، و عباس بن علي ـ سلام الله عليهما ـ با فرشتگان هم پرواز است. گاه انسان دستش را در راه خدا مي دهد و با اولي اجنحةِ مثني و ثلاث هم پرواز مي شود. گاهي تلاش و كوشش مي كند تا عارف وعالم باشد، در اين صورت با فرشتگان هم شهادت است.

طعـام معنـوي پيامبـر(ص)

پس طعام در قرآن كريم دو مصداق دارد، و خورندگان اين



صفحه 21


طعامها هم مشخص اند. و ما مهمان رسول اكرميم، در كنار سفره طعام معنوي آن حضرت نشسته ايم تا او ما را تغذيه نمايد. ما را دعوت كرده كه عالم كند، بدون اذن وارد نشده ايم، بدون دعوت هم شركت نكرده ايم. ما از اين جهت به خود وعده مي دهيم كه با دعوت آمده ايم و امكان حضور بدني نصيب ما شده است، و لذا خود را اميدوار مي كنيم كه پيام دعوت حضرت به ما رسيده است. اما اكنون كه آمده ايم بايد چه كنيم؟ جز اين است كه بايد از طعام حضرت استفاده كنيم؟ اگر كسي خواست از غذاي علمي حضرت استفاده كند شرطش چيست؟ فرمود: شما كه مهمان پيغمبريد مبادا عمر خود را در مدينه با مؤانسه بگذرانيد (مستأنسين لحديث) مبادا دهان باز كنيد و سخن عادي مطرح كنيد، وقت را به اُنس و موانسه هاي صوري بگذرانيد، بايد اينجا سميع بود و بصير، بايد شنوا بود و بينا. شما آمده ايد حرف بشنويد يا حرف بزنيد؟ اگر آمده ايد كه چيزي ياد بگيريد پس حرف نزنيد كه

پيغمبر را مي رنجاند. (مستأنسين لحديث ان ذلكم يوذي النبيّ فيستحيي منكم) مگر بين حرم و هتل فرق هست؟ مگر يك ديوار به عنوان مرز حرم حاجب است؟ اگر شب در حرم را بستند يعني ديگر راهي براي زيارت نيست؟ پشت ديوار حرم نمي توان زيارت جامعه را قرائت كرد؟ اگر شب راه نيست نمي توان بار يافت؟ اگر يك ديوار و دو ديوار حاجب باشد كه انسان نمي گويد: من شهادت مي دهم تو مقام مرا مي بيني و سلام و كلام مرا مي شنوي و جواب مي دهي، منتها خدا اجازه نداده كه من لذّت مناجات تو را درك كنم آيا خدايي كه ارحم الراحمين است او مانع از لذايذ مناجات است؟ يا بدخوري و پرخوري ظاهري نمي گذارد كه انسان لذت مناجاتش را بچشد؟، يا آن استيناس و مؤانسه و مجلس انس داشتن در مسافرخانه ها و دور زدن در كوي و برزن مانع لذت مناجات است!



صفحه 22


خداوند فرمود: اگر مهمان رسول اكرميد مؤانسه نكنيد و اين كارِ شما رسول اكرم را مي رنجاند .

در قرآن كريم آمده: كساني كه پيغمبر را مي رنجانند از رحمت خاصّه به دور مي مانند . او از شما خجالت مي كشد ولي خدا استحياء ندارد. بالصراحة مي گويد: اگر در محضر نبي اكرم آمده ايد حرفهاي عادي نزنيد، به خنده كردن وقت نگذاريد، به تعليم و تعلم وقت بگذاريد. آن ساعتي كه مشغول تدريسيد مهمان رسول اكرميد، آن لحظه اي كه سرگرم ارشاد و هدايتيد مهمان رسول اكرميد، گرچه مشغول ياد دادن احكاميد ولي داريد تغذيه معنوي مي كنيد، گرچه سرگرم ارشاد و هدايتيد ولي داريد تعلّم مي كنيد.

 

ما نبايد همّتمان تا اين حد باشد كه در قيامت به جهنم نرويم، خدا ما را نسوزاند، اين يك همّت نازلي است. در قيامت خداي سبحان بسياري از انسانها را به جهنم نمي برد، كودكان را به جهنم نمي برد، ديوانه ها را به جهنم نمي برد، مستضعفين فطري را به جهنم نمي برد. جهنم نرفتن و نسوختن كه هنر نيست، با فرشته ها هم صحبت بودن هنر است، كاري كردن كه فرشته ها به استقبال انسان بيايند هنر است، سلام عليكم طبتم فادخلوه 7 را از زبان فرشته ها شنيدن هنر است. آنها خدمه شمايند. و الآن راه در اينجا براي رسيدن به اين مقام باز است. ساده ترين كاري كه موجب آزار پيامبر(ص) نشود آن است كه مواظب خوراك و گفتارمان باشيم. اين از سخنان نوراني اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب ـ صلوات الله و سلامه عليه ـ است كه فرمود چند چيز با چند چيز جمع نمي شود لا تجتمع البطنة والفطنة والشهوة والحكمة 8 پرخوردي با مصمّم بودن جمع نمي شود، كسي اهل عزم است كه پرخور و بد خلق نباشد. تبعيت از شهوات نفساني با حكيم بودن سازگار نيست.



صفحه 23


شخصي در محضر رسول اكرم آروغ زد، حضرت فرمود: اَقلْل من جشأتك 9 چرا به خودت اجازه مي دهي آنقدر بخوري كه در محضر ديگران آروغ بزني، تو انساني، بهمان اندازه كه برايت لازم است اكتفا كن. آنها كه هميشه سيرند گرسنگي فراواني در قيامت در پيش دارند.

ضيافـت پيامبـر شب زنـده داري اسـت:

مهمان پيغمبر بودن با شكم پر ممكن نيست و اگر كسي اهل مؤانسه باشد شب را با ديگران به انس مي گذراند و ديگر

فراغتي ندارد، انّ لك في النهار سبحاً طويل او اجازه نمي دهد كه إنّ ناشئة الليل هي اشد وظأً و أقومُ قيل 10 نصيبش شود. اگر كسي مهمان رسول اكرم است، ممكن نيست از شب زنده داري محروم باشد، زيرا پذيرائي پيامبر تهجّد است و به شب زنده داري دعوت مي كند. ضيافت رسول اكرم در احياء ليل است و با مؤانسه دوستان در شب، سازگار نيست. اگر خدا فرمود: شما مهمان رسول اكرميد ، غذاهاي رسالت را مشخص كرد، فرمود پنج نماز است كه ديگران با تو شريكند و تو با ديگران سهيمي. اما اين نماز ششم، نماز خاص است; أقم الصلاة لدلوك الشمس الي غسق الليل . چهار نماز عبارتند از: ظهرين و مغربين; يعني از دلوك شمس تا دل شب و قرآن الفجر كه پنجمين نماز است، همه در خواندن آن شريكند. امّا و من الليل فتهجّد به نافلة لك ، مال تو، عسي اي يبعثك ربك مقاماً محمود 11 تو اين مقام و سفره را به ديگران خواهي داد و از آنها پذيرايي مي كني، چون آنان مهمان تواند.

بديهي است كه اگر كسي مهمان پيغمبر شد، از غذاي او استفاده مي كند و از خود سخني ندارد. حال كه اينجا غذا را ميل كرد (و اذا طعمتم فانتشروا) به اقطار عالم منتشر شويد تا همين



صفحه 24


غذاها را منتقل كنيد.

تكريـم خداونـد از پيامبـر و مؤمنـان

اگر اينگونه مهمان شديد، آنگاه خداوند و همه فرشته ها بر شما صلوات و درود مي فرستند، آري انسان عادي به جايي مي رسد كه خداي سبحان و ملائكه بر او صلوات بفرستند.

در همين سوره مباركه احزاب اگر صلوات خدا و فرشته ها بر رسول اكرم ـ عليه آلاف التحيه والإكرام ـ مطرح است. صلوات خدا و فرشتگان بر شما هم مطرح است. اگر در اين سوره فرمود: اِنَ اللهَ وَ مَلائَكَتَه يُصَلّوُنَ عَلَي النَّبِيِّ در همين سوره نيز فرمود: هو الذي يُصلّي عليكم و ملائكته 12 اين چه انساني است كه مي تواند به جايي برسد كه خدا بر او صلوات بفرستد! كاري نكنيم كه افراد ساده اي كه در كاروان ما هستند، به جايي برسند كه در قيامت ما به شفاعت آنها محتاج باشيم.

مرحوم بحرالعلوم ـ رضوان الله عليه ـ مي گويد: مرحوم خواجه نصرالدين طوسي در درس وقتي نام سيد مرتضي را برد گفت: قال السيّد المرتضي صلوات الله عليه براي رفع اعجاب شاگردان فرمود: فكيف لا يُصلّي علي المرتضي! .

اگر خدا بر شما صلوات مي فرستد، ملائكه خدا بر شما صلوات مي فرستند، اين محصول مهماني رسول اكرم است، خدا مي خواهد شما را نوراني كند، وگرنه مسائل مادّي چندان ارزش ندارد، زيرا همه اين مسائل رفاهي كه در اين يك ماهه نصيب زائران مي شود، يك روزه نصيب متكاثراني خواهد شد كه وقتي از سايه قصرشان مي گذري مي بيني سايه آن به آساني تمام نمي شود و لذا فرمود: اگر خواستيد بدانيد دنيا چقدر مي ارزد ببينيد به دست چه كسي است ؟



صفحه 25


آنچه در اين دو صلوات هست، اين است كه درباره نبي اكرم فرمود: ان الله و ملائكته يصلّون علي النبي 13 در تصليه بر رسول اكرم همه فرشتگان در خدمت خداي سبحان با هم صلوات مي فرستند كه يك تجليل است. شما اگر خواستيد از دوستتان

تكريمي به عمل آوريد با همه آشنايانتان يكجا به ديدار او مي رويد، وقتي هم خداي سبحان بر رسول اكرم صلوات مي فرستد همه فرشته ها را در خدمت خود جمع مي كند و مي فرمايد خدا و فرشتگان خدا بر نبي اكرم صلوات مي فرستند، اما در همين سوره وقتي سخن از صلوات بر مؤمنين است خدا درباره مؤمنين تنها صلوات مي فرستد، ملائكه هم جدا، لذا فرمود: هوالذي يصلي عليكم و ملائكته وقتي جمله هو الذي يُصلّي عليكم تمام شد، آنگاه جمله ملائكته را بر آن عطف كرد، در آنجا عطف مفرد بر مفرد است، در اينجا عطف جمله بر جمله.

نشانه صلوات خدا و فرشتگان چيست؟ نشانه اش لِيَخْرجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِليَ النُّورِ است و شما را نوراني مي نمايد، يك انسان نوراني به طبيعت تيره نمي نگرد.

فرازهـاي نورانـي زيارت جامعـه:

ما در اينجا تنها مهمان رسول اكرم نيستيم بلكه مهمان اهل بيت هم هستيم بقيع و ما ادريك ما البقيع؟ ! شما زيارت جامعه را در مشاهد ديگر مي خوانيد، اما آنطور كه در بقيع زيارت جلوه مي كند در مشاهد ديگر ظهوري ندارد. در فرازهاي نوراني زيارت جامعه عرض مي كنيم: شما اي اهلبيت نبوت محدق به عرش بوديد، محيط به عرش الله بوديد، در آن جايگاه رفيع منزلت داشتيد، و خدا بر ما منت نهاد شما را از عرش به فرش آورد، در بين مردم هستيد، ذكركم في الذاكرين و اسماءكم في الأسماء و اجسادكم في الاجساد و ارواحكم في ارواح و انفسكم في



صفحه 26


النفوس و آثاركم في الآثار و قبوركم في القبور، فما احلي اسمائكم و

اكرم انفسكم و اعظم شأنكم و اجلّ خطركم و اوفي عهدكم و اصدق وعدكم شما در بين مردميد، بدن هاي شما در بين ابدان است، نام هاي شما در بين نام هاي ديگران است، آثار شما در بين آثار ديگران و قبرهاي شما هم در بين قبور است.

در ساير مشاهد اين جمله قبوركم في القبور (قبور شما را با ديگران يكسان كردند) خيلي جلوه ندارد، زيرا قبور آنها از قبور ديگران ممتاز است، ولي در بقيع وقتي انسان كنار اين قبور مطهره قرار مي گيرد، مي بينيد چنين است. فما احلي اسماؤكم چقدر نام شما شيرين است. خوب اگر كسي نام حسن بن علي(ع) را ببرد، نام علي بن الحسين(ع) را ببرد، نام محمد بن علي(ع) را ببرد، نام جعفر بن محمد(ع) را ببرد و لذت نبرد، نمي تواند بگويد نام شما چقدر شيرين است، قبر شما چقدر پرجاذبه است، اثر شما چقدر شيرين است.

مبادا بدون خلع نعلين وارد حرم مطهر ائمّه بقيع بشويد. به اين زائران عزيز كه از يك كشور فداكار شيعه آمده اند بفرماييد ادب و احترام بقيع در اين نيست كه خود را به قبر بيندازيد، وقتي وارد مي شود بعد از اذن دخول، بايد كفش را همين دمِ در، بيرون آوريد، آهسته آهسته قدم برداريد، تا شيريني اين جمله ها را احساس كنيد. به ما گفتند وقتي در كنار اين قبور رسيديد و مي بينيد با ساير قبرها يكسانند بگوييد: واكرم انفسكم و اعظم شأنكم و اجلّ خطركم و اوفي عهدكم و اصدق وعدكم و آنگاه مي گوييم: كلامكم نور و امركم رشد و وصيتكم التقوي و فعلكم الخير ، حرفتان نور است. و عادتكم الأحسان و سجيّتكم الكرم ، شما نوراني هستيد، حرفهاي روشنگرانه داريد و فطرت و سجيه شما

كرم و بخشش است، بنابراين ما با ديگران فرق داريم. با ما چند كلمه حرف بزنيد.



صفحه 27


آن بزرگواران گاهي در رؤيا با آدم حرف مي زنند، گاهي در بيداري. اگر كسي در خود احساس تغيير حالت كرد بداند كه ائمه بقيع ـ سلام الله عليهم ـ با او حرف زده اند، و اگر كسي در خود حالي نديد، نا اميد نباشد. يك راه است و ديگر هيچ، و آن اشك (و سلاحه البكاء).

يك ميليون نفر آمدند و زيارت كردند و رفتند، آيا ما هم بايد اين چنين باشيم، ما با همه مردم روي زمين فرق داريم. تنها كشوري كه ولايت علي و اولاد علي ع در آن است، كشور ماست. تنها كشوري كه به عشق شهادت آزاديش را تضمين كرده است، كشور ماست. ما آمديم بدون شنيدن حرف اينها برگرديم؟ بدا به حال ما كه چيزي نشنويم و برگرديم! حرف آنها از دل برمي خيزد، آنكه حرف را با دل گرفت با دلها سخن مي گويد نزل به روح الامين علي قلبك لتكون من المنذرين 14 او هم با دلها سخن مي گويد. اگر تغييري در خود ديديد بفهميد حضرت با ما سخن گفت، اگر تغييري در حالمان ديديم بايد بفهميم كه بقيع با ما سخن گفته و اگر تغييري پيدا نشد بناليد تا تغيير پيدا بشود.

 

گريه، سـلاح مبـارزه با شيطـان:

آنكه نگذاشت ما حرف ائمه را بشنويم كيست؟ يا شيطان درون است يا شيطان بيرون آنچه نگذاشت ما اين نور را احساس كنيم كيست؟ يا نفس امّاره است يا ابليس، خوب اگر خواستيم بر اين دشمن پيروز بشويم چه كنيم؟ اينجا كه جاي توپ و تانك

نيست، اين دشمن بيرون را با سلاح گرم مي شود از پا در آورد، اما نفس امّاره را با كدام اسلحه از پا در بياوريم؟. (و سلاحه البكاء) ناله و جزع و شيون انسان را فاتح مي كند، زيرا اگر كسي ننالد كه پيروز نمي شود، و اگر پيروز نشد بطور عادي مي آيد، بطور عادي برمي گردد; حدّاكثر آن است كه آن را به جهنم نبرند. آن كفاري كه



صفحه 28


دسترسي به اين معارف اسلامي ندارند و در دورترين نقاط عالمند آنها را به جهنم نمي برند، نسوختن كه هنر نيست. انساني كه اهل دنياست گرفتار قساوت دل و جمود عين است، پس از اين فرصت حدّاكثر استفاده را بكنيد.

پاورقي ها:

ــــــــــــ

1 ـ احزاب: 53 .

2 ـ اني (مقصوراً) يعني غذا نضج و پخته شد و اناء (ممدوداً) يعني    ظرف.

3 ـ بحار، ج 2، ص 96 .

4 ـ طه: 54 .

5 ـ آل عمران: 18 .

6 ـ فاطر: 1 .

7 ـ زمر: 79 .

8 ـ كافي، ج 4 ، ص 248 .

9 ـ سفينة البحار، ج 1 ، ص 156 .

10 ـ مزمل: 7 ـ 6 .

11 ـ اسراء: 79 ـ 78 .

12 ـ احزاب: 56 .

13 ـ احزاب: 33 .

14 ـ شعراء: 193 .

 


| شناسه مطلب: 80061