فصلنامه ميقات حج
سال هشتم شماره سي و ششم تابستان 1380
حج در نهج البلاغه
(فهرست موضوعيِ بيانات گهربار حضرت امير مؤمنان(عليه السلام) در نهج البلاغه پيرامون كعبه و فريضه حج)
رضا كريمي واقف
مقدمه
حمد و سپاس خداوند منّان را و درود و صلوات بر محمّد و آلش.
كعبه به عنوان مركز توحيد، قبله جهانيان، و حج به عنوان بي نظيرترين تجلّي عبادت و بندگي و با شكوهترين تجمّع الهي، و امام علي(عليه السلام) به عنوان برترين الگوي انساني كامل و نهج البلاغه به منزله بالاترين كلام انساني، همواره به هم پيوندي قرين وناگسستني دارند.
علي، نه تنها مولود كعبه، كه موعود كعبه است. اداي حقّ بيت الله فريضه است و معرفت علي(عليه السلام) اين حق است.
و حجّ خانه توحيد جز با اتصال به امامت و شناخت ولايت به اتمام نمي رسد. سرتاسر مناسك و اعمال حج، رمز و رازي ديگر دارد كه آثار و ره آورد اين عبادت در اسرار شگفت آن نهفته است.
وعلي(عليه السلام) اين برترين انسان، در بالاتري كلام، از كعبه، با فضيلت ترين نقطه جهان و از حج، پرشكوهترين عبادت، سخن مي راند و در نهج البلاغه شريفش كه نازله روح اوست، گوشه اي از زلال اين فرمان الهي را براي تشنگان چشمه معرفت جاري مي سازد.
اين مجموعه، فهرستي از كلام بليغ آن حضرت در باره خانه توحيد در نهج البلاغه است.
--[20]--
اميد آنكه در سال مولا امير مؤمنان(عليه السلام) خدمتي باشد در ترويج معارف گهربار ولايت، و نشاني در راه عاشقان خانه دوست و محبّان حريم ولايت.
اين تلاش ناچيزي است در شناسايي مطالب آن كتاب نوراني، درباره كعبه و حج و فهرست بندي موضوعي آن.
گفتني است، با توجه به تنوّع موضوعات، چه بسا يك فرمان و بيان بليغ حضرت، تبيين كننده چند مطلب و ناگزير به چندين تكرار باشد.
اميد آنكه مورد عنايت حضرت حق قرار گيرد.
* آثار حج ، رحمت الهي
... جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ (خطبه 192)
خداوند سبحان... حج را سببي براي رحمت خويش قرار داد.
خطبه ها و نامه ها و حكمت هاي نهج البلاغه، اشارات بليغي به آثار معنوي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي حج دارند. به فرمايش آن حضرت، در سايه برگزاري اين مراسم معنوي، اثرات زيبايي از رحمت الهي، نصيب افراد و جوامع مسلمان مي گردد.
* آثار حج ، وصال بهشت
جَعَلَهُ اللّهُ... وَوُصْلَةً إِلَي جَنَّتِهِ (خطبه 192)
...خداوند حج را وسيله اي براي رسيدن مردم به بهشت قرار داد.
حج گزاران و كارگزاران حج، با لبّيك به اين فرمان الهي، درهاي بهشت خدا را به روي خويش مي گشايند.
* آثار حج ، همبستگي ديني
فَرَضَ اللّهُ... وَالْحَجَّ تَقْربَةً لِلدِّين . (حكمت 252)
خداوند حج را براي همبستگي مسلمانان واجب گردانيد.
و نيز حضرت امام هشتم(عليه السلام) فرمودند: خداوند خانه اش را نقطه گردهمايي از شرق
--[21]--
و غرب جهان قرار داد تا مسلمانان همديگر را بشناسند.
تأليف قلوب مسلمين و انس و وحدت ميان آنان و نزديكي و شناخت حال همديگر، از آثار پرشكوه اين فريضه الهي است كه حضرت امير(عليه السلام) بدان اشاره فرموده اند.
* آثار حج، شست و شوي گناهان
وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ،... وَيَرْحَضَانِ الذَّنْبَ . (خطبه 110)
حج و عمره بيت الله الحرام... شستشو دهنده گناهان هستند.
آري، از ره آوردهاي ارزشمند حج، آمرزش الهي براي حجّاج خانه خداست.
* آثار حج، رونق اقتصادي
وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ، فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ... . (خطبه 110)
حج و عمره خانه خدا، نابود كننده فقر هستند.
آثار فراوان اقتصادي حج غير قابل انكار است. رفع فقر و آباداني بلاد مسلمين و رونق اقتصادي جوامع مسلمان، از ديگر آثار اين فريضه الهي است كه حضرت بدان اشاره دارند.
* آثار حج، آمرزش الهي
... وَيَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ . (خطبه 1)
دعوت شوندگان حج بيت الله الحرام... به سوي وعدگاه آمرزش الهي مي شتابند.
آمرزش و غفران الهي، مهمترين آثار و ره آوردي است كه هر مسافر خانه خدا مي تواند براي خود به ارمغان آورد. ارمغان از جايي كه حاجي ميهمان است و پذيرايي ميهمان با غفران الهي صورت مي گيرد. و ميهمانِ عارف در اين خوان ضيافت، آمرزش الهي را مي خواهد و در طلبش شتاب فراوان دارد.
1 . ميزان الحكمه، ج2، ص266
--[22]--
سعدي در گلستان گويد:
درويشي را ديدم سر بر آستان كعبه همي ماليد و مي گفت: يا غفور يا رحيم، تو داني كه از ظلوم جهول چه آيد:
عذر تقصير خدمت آوردم *** كه ندارم به طاعت استظهار
عاصيان از گناه توبه كنند *** عارفان از عبادت استغفار
عابدان جزاي طاعت خواهند و بازرگانان بهاي بضاعت. منِ بنده اميد آورده ام نه طاعت و به دريوزه آمده ام نه به تجارت، اِصنَعْ بيما أنْتَ أهْلُهُ .
بر در كعبه سائلي ديدم *** كه همي گفت و مي گرستي خوش
مي نگويم كه طاعتم بپذير *** قلم عفو بر گناهم كش
باب دوّم گلستان
* آثار حج، پاكسازي و خلوص
... وَتَمْحِيصاً بَلِيغاً... (خطبه 192)
و خداوند سبحان حج را.. براي پاكسازي و خالص شدن قرار داد.
حج صحنه آزمايش است كه به خودسازي مسلمان و پاكسازي دروني و خالص شدن اعمال و نيّات او مي انجامد.
كعبه را گر هر دمي عزّي فزود *** آن ز اخلاصات ابراهيم بود
(مولوي)
* آثار حج، سود معنوي
... يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِيمَتْجَرِ عِبَادَتِهِ . (خطبه 1)
دعوت شوندگان حج بيت الحرام... سودهاي فراوان در اين تجارتگاه عبادت الهي به دست مي آورند.
بندگي خداوند سود سرشار دارد. هر كه به خداوند نزديكتر شد، بي نيازتر شد. انسان
--[23]--
حجگزار به خداوند تقرّب بيشتري مي جويد و در سايه اين عبادت خالص به همه چيز مي رسد.
* آثار بي توجهي و ترك حج
وَاللّهَ اللّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ، فَإنَّهُ إنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُو . (نامه 47)
خدا را، خدا را، درباره خانه پرودرگارتان، تا هستيد آن را خالي مگذاريد; زيرا اگر كعبه خلوت شود، مهلت داده نمي شويد.
نامه 47 نهج البلاغه وصيّت نامه بسيار مهمّ حضرت است كه ايشان پس از ضربت خوردن از شقي ترين مردم، در ماه رمضان سال 40هـ . در بستر شهادت به امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) بيان فرمودند. در جمله فوق كه قسمتي از وصيت نامه و سفارش به خانه خدا و حج مي باشد، امام(عليه السلام) از آثار مهمّ ترك حج و تضعيف اين مراسم را، از ميان رفتن پشتيبان و غلبه دشمن دروني و بيروني مي داند.
* آثار عمره
وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ، فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَيَرْحَضَانِ الذَّنْبَ . (خطبه 110)
حج و عمره بيت الله الحرام، نابود كننده فقر و شستشو دهنده گناهان هستند.
در اين بيان، حضرت، عمره را هم مانند حج، داراي تأثير بسزا در رونق اقتصادي مسلمين و نابودي فقر و تأمين حوائج مادّي و دنيوي اجتماعات اسلامي مي داند در حالي كه بلافاصله تأثير عميق معنوي و اخروي آن نيز مدّنظر آن امام بزرگوار قرار مي گيرد كه آمرزش گناهان معتمرين و عمره گزاران اين بيت شريف است.
* آموزش حج
... فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ،... فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِيَ، وَعَلِّمِ الْجَاهِلَ، وَذَاكِرِ الْعَالِمَ . (نامه 67)
پس براي مردم حج را بپا دار و سپس فتاواي ديني را به طالبان آن ابلاغ نما و نا آگاهان را آموزش ده و با دانشمندان به گفتگو بپرداز.
--[24]--
براستي حاجياني كه پا به اين عرصه عظيم عبادي مي گذارند. نيازمند آموزش منسجم از مناسك و احكام حج، اسرار حج، اخلاق حج، و تعاليم ديگر مؤثر در بهره گيري هرچه بهتر از اين موقعيّت استثنايي هستند و حضرت در اين نامه لزوم توجّه به اين امر مهمّ را به فرماندار مكّه به عنوان سرپرست حجّاج و امير الحاجّ منصوب امام، سفارش مي كنند.
آمرزش گناهان در حج
امام صادق(عليه السلام) فرمود :
الحُجّاج يَصدُرُون عَلي ثَلثَةِ أَصناف: ...صِنْفٌ يَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَيئَةِ يَوْم وَلَدَتْهُ اُمّهُ .
حجاج در سه گروه باز مي گردند... و گروهي از آنان در حالي كه گناهان آنان بخشيده شده، مانند روزي كه از مادر زاده شده اند.
* اجاره و حكم آن در حرم
... وَمُرْ أَهْلَ مَكَّةَ أَلاَّ يَأْخُذُوا مِنْ سَاكِن أَجْر . (نامه 67)
وبه مردم مكّه فرمان ده تااز هيچ زائري درايّام حج، اجرت ومزد مسكن نگيرند.
از موارد احكام فقهي مربوط به حرم اين است كه بعضي اجاره دادن خانه هاي حرم به زائران را ممنوع مي دانند و بعضي ديگر آن را مكروه مي شمارند. و سرّ آن اين است كه در قرآن مي فرمايد:
} ...سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ...{; مقيم و مسافر در آنجا يكسانند .
دستور اصلي نيز همين بود كه ساكنان مكّه درِ خانه هاي خود را باز بگذارند تا زائران با سكونت در آنها، مناسك حج خود را با رفاه و آرامش بيشتري انجام دهند و برگردند.
1 . وافي، ج2، كتاب الحجّ.
--[25]--
* احرام
قَدْ نَبَذُوا السّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ . (خطبه 192)
(عاشقان بيت الله) لباس هاي خود را كه نشانه شخصيت هر فرد است، (جهت احرام) در آورند و پشت سر اندازند.
احرام مرحله اي از اعمال حج و عمره است كه فرد با كندن لباس هاي ظاهري و نداي لبّيك، به فرمانِ دعوت الهي، پاسخ مي گويد و در جمع ديگر حجاج، به خدا مي پيوندد و محرمّات احرام را برخود مي پذيرد و وارد اعمال حج مي شود.
چون همي خواستي گرفتي احرام *** چه نيّت كردي اندر آن تحريم
جمله بر خود حرام كرده بدي *** هر چه مادون كردگار قديم
ناصر خسرو
* احكام، وجوب حج
... وَفَرَضَ عَليْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ . (خطبه 1)
و خداوند حجّ خانه محترم خود را بر شما واجب گردانيد.
و قرآن مي فرمايد: " ... وَللهِِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ " ; بر مردماني كه توانايي دارند، حجّ خانه براي خدا واجب گشت و هر كس كفر ورزد، بداند كه خداوند از عالميان بي نياز است.
* احكام حج، وقت كوچ از عرفات
... وَصَلُّوا بِهِمُ الْمَغْربَ حِينَ... وَيَدْفَعُ الَحاجُّ اِلَي مِنًي (نامه 52)
و نماز مغرب را با مردم زماني بخوان كه ... حاجي از عرفات به منا كوچ مي كند.
در اين نامه كه حضرت به فرمانداران شهرها مي نويسند،فراميني دارند در نحوه
1 . آل عمران: 97
--[26]--
نمازشان با مردم كه در آن، وقت نمازها و نماز مغرب را تعليم مي دهندو در وقت نماز مغرب،اشاره اي دارندبه زمان كوچ حجاج ازعرفات به مشعر ومنا كه هنگام نمازمغرب است.
احكام قرباني
وَمِنْ تَمَامِ الاُْضْحِيَةِ اسْتِشْرَافُ أُذُنِهَا، وَسَلاَمَةُ عَيْنِهَ . (خطبه 53)
وكمال قرباني در اين است كه گوش و چشم آن سالم باشد.
حيواني كه در حج براي قرباني انتخاب مي گردد، احكام و شرايطي دارد كه حضرت در اين خطبه كوتاه، بيان مختصري در مورد سالم بودن آن آورده اند.
اداي حقّ كعبه
وَفَرَضَ عَليْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ ... فَرَضَ حَقَّهُ . (خطبه 1)
خداوند سبحان حجّ خانه اش را بر شما فرض نمود و اداي حقّ كعبه را واجب گردانيد.
ارزش كعبه
... بأَحْجَار لاَ تَضُرُّ وَلاَ تَنْفَعُ ، وَلاَ تُبْصِرُ وَلاَ تَسْمَعُ ، فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ.... (خطبه 192)
سنگ هايي است كه نه زيان مي رسانند و نه نفعي دارند، نه مي بينند و نه مي شنوند. پس خداوند آنها را خانه محترم خويش قرار داد.
در اين خطبه حضرت ارزش خانه كعبه را به سنگ هاي آن نمي دانند. سنگ هاي معمولي به تنهايي بي اثرند. بلكه به فرمايش آن بزرگوار، ارزش كعبه به آن است كه خداوند اين سنگ ها را خانه مورد احترام خود و وسيله اي براي امتحان بندگان خويش قرار داد.
فضل آن مسجد ز خاك و سنگ نيست *** ليك در بناش حرص و جنگ نيست
(محمّد طبسي)
--[27]--
اشتياق حج و ديدار كعبه
... حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ ، ... يَرِدُونَهُ وُرُودَ الاَْنْعَامِ . (خطبه 1)
خانه محترم خداوند... كه مردم چونان تشنگان به سوي آن روي مي آورند.
حضرت شيفتگان حرم الهي و مشتاقان خانه خدا را به تشنگاني توصيف كرده اند كه مانند چهار پايان، بي تكلّف به سوي آب هجوم مي آورند.
اعتكاف رسول الله در غارِ حِرا
وَلَقَدْ كَانَ ]رَسُولُ اللهِ[ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَة بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ،وَلاَيَرَاهُ غَيْرِي .(خطبه 192)
همانا پيامبر(صلي الله عليه وآله) چند ماه از سال را در غار حِرا مي گذراند، تنها من او را مشاهده مي كردم و كسي جز من او را نمي ديد.
پيامبر(صلي الله عليه وآله) در سالهاي قبل از بعثت، خلوتگاهي در كوه حِرا جهت عبادت برگزيدند. آيات نخست قرآن در اين مكان بر پيامبر(صلي الله عليه وآله) نازل گشت.
اقامه حج
... فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ (نامه 67)
سپس براي مردم حج را بپاي دار.
قرآن مي فرمايد: " جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَاماً لِلنَّاسِ... " ; خداوند كعبه را مايه قيام مردم قرار داد.
در اين نامه نيز كه حضرت در فرماني به قُثَم بن عباس، فرماندار مكّه مي نويسند، لزوم اقامه و برپايي آن را براي مردم تأكيد مي كنند.
امتحان و آزمايش الهي در حج
أَنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الأوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْهِ إِلَي الآخِرِينَ مِنْ
1 . مائده: 96
--[28]--
هَذَا الْعَالَم ; بِأَحْجَار ... فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ . (خطبه 192)
همانا خداوند سبحان، انسان هاي پيشين، از آدم(عليه السلام) تا آيندگان اين جهان را به وسيله سنگ هايي، كه آن را خانه محترم خود قرار داد، آزمايش نمود.
خداوند ادعاي ايمان بندگان را مي آزمايد و در مسير همين آزمايش، كعبه را وسيله اي براي امتحان مردم جهان قرار داد، امتحاني از اولين تا آخرين انسان.
امنيّت حرم
بَيْتِهِ الحَرَامِ... وَيَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وَلَهَ ا لْحَمَامِ . (خطبه 1)
خانه محترم خداوند... كه مردم همانند كبوتران به آن پناه مي آورند.
در حرم، كشتن حيوانات وحشي و شكار آنها حرام است. در حرم جنگ و خونريزي حرام است. كندن درختان و گياهان حرم جايز نيست. حمل سلاح در آن ممنوع است. دست زدن به اشياي گم شده در حرم منع شده است. مجرمان پناهنده به حرم، نبايد در آنجا مجازات شوند.
} وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً{ .
و هنگامي كه ابراهيم(عليه السلام) دعا كرد كه پروردگارا ! اين سرزمين را شهر امن قرار ده.
كعبه امن و اماني لا جرم در مرتبت *** بارگاه و مجلس تو كعبه و بطحا شدند
(اديب صابر)
امنيت حرم
جَعَلَهُ (سبحانه و تعالي)... وَلِلْعَائِذِينَ حَرَم . (خطبه 1)
خداوند سبحان... كعبه را... خانه امن و امان براي پناهندگان قرار داد.
حق گفت ايمن است هر آن كو به حج رسيد *** اي چرخ حق گزار ز آفات ايمني
(مولوي)
1 . ابراهيم: 36
--[29]--
اموال كعبه
... وكَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيها يَوْمِئِذ، فَتَركَهُ اللّه عَلَي حالِهِ، ... فَأقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللّه وَرَسُولُهُ . (حكمت 270)
و امّا زيور آلات كعبه از اموالي بودند كه خداوند آن را به حال خود گذاشت... تو نيز آن را به حال خود واگذار (و مصرف ديگر مكن) همانگونه كه خداوند و پيامبر(صلي الله عليه وآله) آن را به حال خود واگذاشتند.
حكم حضرت در آن هنگام كه خليفه دوم قصد استفاده از زيورهاي كعبه را براي مصارف ديگر داشت، عدم جواز اين كار بود. و استناد حضرت به عدم حكم خدا و عدم اقدام پيامبر(صلي الله عليه وآله) قرار گرفت.
و او نيز گفت:
لَوْلاكَ لاَفْتَضَحْنا. (وترك الحلي بحاله) .
يا علي اگر تو نبودي، رسوا مي شديم (و متعرض زيور آلات كعبه نشد) .
امير الحاج
رجوع شود به:
* وظايف امير الحاجّ.
حضرت در نامه 67، به قثم بن عباس فرماندار مكّه كه منصوب خود در آن شهر مقدّس بود، فرمان برپايي حج را صادر نمود و وظايف امير الحاج را به وي تذكر داد.
انبياي الهي در حج
وَاخْتَارَ ... ، وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ . (خطبه 1)
دعوت شوندگان به خانه محترم خداوند كساني هستند كه... پاي خود را بر جايگاه انبياي الهي مي گذارند.
--[30]--
اشاره حضرت در اين خطبه به آن است كه انبياي الهي در خانه كعبه حضور يافته و حجّ بيت الله الحرام را انجام داده اند. در ضمن روايات بسياري در تأييد انجام حج توسّط حضرت آدم(عليه السلام) تا حضرت خاتم(صلي الله عليه وآله) نقل شده است.
اهمّيت كعبه
جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَي لِلاِْسْلاَمِ عَلَم . (خطبه 1)
خداوند سبحان كعبه را براي اسلام نشانه گويا قرار داد.
كعبه بسان پرچم و درفشي با شكوه بر فراز بناي رفيع اسلام همواره مي بايست برافراشته باشد.
اهميت كعبه وحج
وَاللّهَ اللّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُم... . (نامه 47)
خدا را، خدا را، شما را وصيت مي كنم درباره خانه خدا كه تا هستيد آن را خالي مگذاريد.
در بيان اهميّت بسيار بالاي حج در اسلام، همين بس كه حضرت اين وصيت را در بستر شهادت به امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) مي كنند و در سفارش آن با دو بار ذكر جلاله الله ، تأكيد مي نمايند.
اهل و عيال مسافر
اللَّهُمّ... وَأَنْتَ الْخَلِيفَةُ فِيالأْهْلِ . (خطبه 46)
خداوندا ! تو در وطن نسبت به باز ماندگان (و اهل و عيال) ما (مسافران) سرپرست و نگهباني.
جمله فوق قسمتي از دعاي سفر است كه آن حضرت بيان فرموده اند و نيز از
--[31]--
امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمودند: الحاجّ... محفوظ فيأهله وماله ; اهل و عيال و مال و منال مسافر خانه خدا محفوظ و در امان است.
ايام الله در حج
فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ، وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ . (نامه 67)
پس مناسك حج را براي مردم بپادار و متذكر ايّام الله براي آنها باش.
حضرت پس از لزوم بر پايي حج كه در دستورشان به فرماندار مكه به عنوان اميرالحاج مي نويسند، لزوم ياد ايام الله را نيز در ادامه به وي متذكر مي شوند.
بازار حج
يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِيمَتْجَرِ عِبَادَتِهِ . (خطبه 1)
دعوت شوندگان حجّ بيت الله الحرام... سودهاي فراوان در تجارت گاه و بازار عبادت الهي به دست مي آورند.
بناي كعبه از زمان آدم(عليه السلام)
أَنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الأوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْهِ... بِأَحْجَار... فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ... (خطبه 192)
همانا خداوند سبحان آزمايش كرد انسان ها را از آدم(عليه السلام) تا... با سنگ هايي... كه آن را خانه محترم خود قرار داد.
از اين بيان حضرت چنين نتيجه اي نيز به دست مي آيد كه بناي كعبه در زمان آدم(عليه السلام)نيز برپا بوده است و اقدام حضرت ابراهيم(عليه السلام) صرفاً تجديد بناي اين خانه الهي بوده است.
بناي كعبه از زمان آدم(عليه السلام)
ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ عَلَيْهِ السَّلاَم وَوَلَدَهُ أَنْ يَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ (خطبه 192)
پس آدم و فرزندانش را فرمان داد كه به سوي كعبه بازگردند.
1 . كافي، ج4، ص252
--[32]--
بناي ساده كعبه
وَلَوْ كَانَ الاَْسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَيْها ، وَالاَْحْجَارُ المَرْفُوعُ بِها ; مِنْ زُمُرُّدَة خَضْرَاءَ... لَخَفَّفَ ذَلِكَ مُصَارَعَةَ الشَّكِّ فِي الصُّدُورِ . (خطبه 192)
و اگر پايه ها و بنيان كعبه و سنگ هايي كه در ساختمان آن به كار رفته، از زمرّد سبز و ياقوت سرخ و داراي نور و روشنايي بود، دل ها ديرتر به شك و ترديد مي رسيدند.
حضرت در اين بيان فرموده است: خداوند بناي كعبه را ساده قرار داد تا انسانها را با آن بهتر بيازمايد و امكان ايجاد زمينه هاي شك و ترديد در اين آزمايش الهي براي مشكل تر شدن اين آزمون است; چرا كه وسيله امتحان مي بايست با توجّه به ارزش و اهمّيت نتيجه آن، صورتي مشكل تر داشته باشد.
بهشت پاداش حج
جَعَلَهُ اللّهُ... وُصْلَةً إِلَي جَنَّتِهِ . (خطبه 192)
خداوند حج را وسيله اي براي... رسيدن بندگان به بهشت خويش قرار داد.
بهشت پاداشي است كه خداوند براي آنان كه از آزمون بزرگ حج نيز، امتياز قبولي را به دست آورند، مقرر فرموده است.
بهترين وسيله تقرّب به خداوند
إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَي اللّهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَي... حَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ . (خطبه 110)
همانا بهترين چيزي كه انسان ها مي توانند به وسيله آن به خداوند سبحان نزديك شوند و متوسل گردند... حجّ خانه خدا و عمره آن است.
وسايل تقرّب و نزديكي به خداوند، بسيار است، امّا آنچه را حضرت در اين خطبه به عنوان بهترين اين وسايل بر مي شمارند، ده چيز است، ايمان، جهاد، اخلاص، نماز،
--[33]--
زكات، روزه، حج، صله رحم، صدقه، كارهاي پسنديده و يكي از اين امور همان حج و عمره بيت الله الحرام است.
بي توجّهي به زيبايي هاي دنيوي در حج
...وَيَرْمُلُونَ عَلَي أَقْدَامِهِمْ ، شُعْثاً غُبْراً لَهُ . (خطبه 192)
عاشقان بيت الله... طواف خانه مي كنند... در حالي كه موهايشان آشفته است و بدنهاي غبار آلود دارند.
توصيف حضرت از حجاج شيفته بيت الله در اين است كه آنان چنان عاشق زيارت خانه دوست هستند كه بي توجه به وضيعت ظاهري، به محض رسيدن از راه دشوار سفر، با همان وضع آشفته، امّا دروني زيبا، به ديدار كعبه كه نشان از محبوب دارد، مي شتابند.
بيگانگان در مراسم حج
رجوع شود به:
* توطئه بيگانگان در مراسم حج. (نامه 33)
در حالي كه بيگانگان و دشمنان اسلام، تأثيرات عميق حج را در ارتقاي دين و دنياي مسلمين مي بينند و تأثير شگرف آن را در وحدت و انسجام بلاد اسلامي مشاهده مي كنند، در مقابل اين مراسم وحدت آفرين، بي تفاوت نمي نشينند و از توطئه در تضعيف آن مضايقه نمي كنند.
پاداش حج
وَلَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ... لَكَانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزَاءِ ، عَلَي حَسَبِ ضَعْفِ البَلاَءِ . (خطبه 192)
اگر خداوند سبحان خانه اش را در سرزميني قرار مي داد كه... همانا پاداش آن به تبع ضعيف شدن آزمايش كمتر مي شد.
در اين بيان، حضرت به حجّاج رنجيده اي كه براي رسيدن به خانه محبوب،
--[34]--
سختي هاي فراواني را متحمّل مي گردند، نويد مي دهد كه رنج هاي اين سفر الهي هر چه بيشتر باشد، پاداش آن نيز به مراتب افزون تر خواهد بود.
پاداش حج، وصال بهشت
جَعَلَهُ اللّهُ... وُصْلَةً إِلَي جَنَّتِهِ . (خطبه 192)
خداوند حج را سببي براي... رسيدن بندگانش به بهشت قرار داد.
و پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرمود: يك حجّ مبرور (نيكو)، از دنيا و هر چه در دنياست بهتر است و چنين حجّي پاداشي جز بهشت ندارد.
پاداش حج، غفران الهي
... وَيَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ . (خطبه 1)
دعوت شوندگان بيت الحرام... به سوي وعدگاه آمرزش الهي مي شتابند.
آمرزش الهي نيز پاداشي است كه خداوند به مسافران كوي خويش وعده داده است و وعدگاه اين گذشت و اين عفو، خانه خداست.
پناه بي پناهان
جَعَلَهُ... وَلِلْعَائِذِينَ حَرَم . (خطبه 1)
خداوند سبحان... كعبه را... خانه امن و امان براي پناهندگان قرار داد.
كعبه زو تشريف بيت الله يافت *** گشت ايمن هر كه در وي راه يافت
(عطار)
پناهگاه انسان ها
بَيْتِهِ الحَرَامِ... يَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وَلَهَ ا لْحَمَامِ . (خطبه 1)
خانه محترم خدا... كه انسان ها همانند كبوتران به آن پناه مي برند.
1 . احياء العلوم، ج1، ص240
--[35]--
حضرت تعبير از پناه كبوتران ، اوج نياز پناهنده شدن به ملجأ مطمئن براي انسان و آرام بخش بودن اين پناه گاه ويژه را براي او نشان مي دهد.
اي چو كعبه، وحوش را همه امن *** خلق را مقصر و درگهت مأمن
(مسعود سعد سلمان)
تبليغات در حج
فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ، وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ . (نامه 67)
حج را براي مردم بپا دار و روزهاي خدا را به ايشان متذكّر باش.
يادآوري ايام الله، روزهاي خدا، روز قيامت، روز موت، نعمت هاي الهي و روزهاي بزرگ پيروزي و موفقيت الهي، تبليغاتي است كه امام در حج به قثم بن عباس فرماندار مكّه و امير الحاج فرمان مي دهند; تبليغاتي كه در ترغيب مردم به امور خير مي بايست هر سال با شكوهتر تدوين و اجرا گردد.
تجارت در حج
يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِيمَتْجَرِ عِبَادَتِهِ . (خطبه 1)
دعوت شوندگان حجّ بيت الحرام... سودهاي فراوان در تجارت گاه الهي به دست مي آورند.
تجارت حج معامله اي است ميان خالق و مخلوق، تجارتگاه حج بازار بندگي ميهمانان بيت الرحمان است. حج در اين بازار بهايي است براي خريد غفران الهي و بهشت خداوند; تجارتي كه خسران ندارد.
توطئه بيگانگان در مراسم حج
كَتَبَ إلَيَّ يُعْلِمُنِي أَنَّهُ وُجِّهَ إلَي الْمَوْسِمِ أُنَاسٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ ، الْعُمْيِ الْقُلُوبِ . (نامه 33)
--[36]--
به من خبر رسيده است كه گروهي از كور دلان و... از اهل شام (مأمورين معاويه) به سوي مكّه (براي توطئه) در مراسم حج گسيل شده اند.
امام خميني(قدس سره): در مراسم حج، ممكن است اشخاصي از قبيل ملاّهاي وابسته به خود را وادار كنند كه اختلاف ميان شيعه و سنّي ايجاد كنند و آنقدر به اين پديده شيطاني دامن زنند كه بعضي ساده دلان باور كنند و موجب تفرقه و فساد شوند. برادران وخواهران هر دو فرقه بايد هشيار باشند و بدانند كه اين كوردلان جيره خوار با اسم اسلام و قرآن مجيد و سنّت پيامبر(صلي الله عليه وآله) مي خواهند اسلام و قرآن و سنّت را از بين مسلمين برچينند و يا لا اقل به انحراف كشانند.
تعليم و تعلّم در حج
فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ... فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِيَ، وَعَلِّمِ الْجَاهِلَ . (نامه 67)
حج را براي مردم بپا دار و ... آنان كه پرسش هاي ديني دارند، با فتواها آشنايشان گردان و ناآگاهان را آموزش ده.
تقويت دين با حج
فَرَضَ اللّهُ... وَالْحَجَّ تَقْويَةً لِلدِّين . (حكمت 244، فيض الاسلام)
خداوند حج را به عنوان عاملي براي تقويت دين، واجب گردانيد.
حفظ و تقويت دين، ضرورتي انكارناپذير و بلكه از اوجب واجبات است. تقويت دين طرق بسيار دارد و بسته به زمان و مكان و موقعيت خاص، روش ويژه خود را مي طلبد، و حج به عنوان يك استراتژي همه ساله، اين تأثير نيرومند را در تقويت دين داشته و مسلمين آگاه مي بايست بدان توجّه جدّي بنمايند.
تواضع در حج
وَجَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلاَمَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ . (خطبه 1)
خداوند حجّ خانه اش را علامت تواضع مردم در برابر عظمت خويش قرار داد.
1 . فصلنامه ميقات حج ، ش7
--[37]--
حج از جمله مقامات و عباداتي است كه فرد مسلمان با شركت در آن، اوج تواضع و فروتني خود را در برابر خالق نشان مي دهد و با اجراي فرامين خداوند، كرنش خويش را در مقابل عظمت باري تعالي به نمايش مي گذارد.
تواضع در حج
حَتَّي يَهُزُّوا مَنَاكِبَهُمْ ذُلُل . (خطبه 192)
عاشقان بيت الله الحرام... شانه هاي خود را با خضوع و فروتني بسيار (در سعي و طواف) مي جنبانند.
در حج، هر كس با هر شخصيت و با هر مقام و منصب دنيوي و هر نوع افتخار قومي و ظاهري، ذليلانه، تمرين تواضع و فروتني مي كند. تواضع در برابر خالق، كه فروتني در برابر مخلوقات را هم به دنبال دارد.
توجّه به نياز حجّاج
وَمُرْ أَهْلَ مَكَّةَ أَلاَّ يَأْخُذُوا مِنْ سَاكِن أَجْر . (نامه 67)
و به مردم مكّه فرمان ده تا از هيچ زائري در ايّام حج اجرت مسكن نگيرند.
رفع نياز حجّاج و از جمله تأمين مسكن آنان، از مسائل مهمّي است كه حكومت اسلامي در جهت برپايي هر چه باشكوهتر اين فريضه الهي مي بايست مدّ نظر داشته و بدان همّت گمارد. در اين نامه حضرت به فرماندار مكّه و امير الحاج منصوب خود، در اين زمينه دستور صريح مي دهند.
توجّه به نيازمندان در حج
وَلاَ تَحْجُبَنِّ ذَا حَاجَة عَنْ لِقَائِكَ بِهَ . (نامه 67)
و (در حج) هيچ نيازمندي را از ديدار خود محروم مگردان.
توجّه به نيازمندي هاي محرومان را امام به فرماندار مكّه مي نويسد و اين اعمّ از است از نياز حجّاج و نياز محتاجان و نياز مسلمانان ساير كشورهاي اسلامي.
--[38]--
توحيد در حج
حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ ... وَجَعَلَهُ... وَإذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ . (خطبه 1)
خداوندسبحان حجّ خانه اش رانشانه اعتراف به عزّت و بزرگي خويش قرار داد.
تمامي مراسم حج درس توحيد و اقرار به وحدانيت و عزّت و عظمت خداوند است. حج جداي از تمام آثار و منافع سرشار آن، تمرين يكتاپرستي و شناخت عظمت و بزرگي حضرت باري تعالي است.
توسل به خداوند
إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَي اللّهِ... حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ . (خطبه 110)
بهترين وسيله توسل و تقرب به خداوند سبحان، ... حجّ خانه خدا و عمره آن است.
به فرموده حضرت دراين خطبه، توسل به خداوند سبحان اسباب و وسايلي مي خواهد (وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ) كه به ده مورد از بهترين آنها اشاره مي فرمايند و حج و عمره، از جمله اين وسايل ده گانه است كه باعث توسّل و تقرّب به خداوند باري تعالي مي گردند.
جايگاه انبياي الهي
بَيْتِهِ الحَرَامِ ... وَاخْتَارَ... وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ . (خطبه 1)
خداوندبرگزيدگاني را به حج دعوت نمودكه... برجايگاه انبياي الهي قرار گيرند.
شايد كعبه تنها جايگاهي است كه همه انبياي الهي از آدم(عليه السلام) تا خاتم(صلي الله عليه وآله) در آن حضور يافته و به فرمان الهي حجّ بيت الله را انجام داده اند.
جايگاه كعبه در اسلام
جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَي لِلاِْسْلاَمِ عَلَم . (خطبه 1)
خداوند سبحان، كعبه را نشانه اي گويا براي اسلام قرار داد.
--[39]--
جايگاه و ارزش كعبه در اسلام، موقعيت پرچم و درفش هر قدرت و هر مكتبي است. لذا اين علم همواره بايد بر پا و برافراشته بماند تا نشان از بر پايي و قدرت و شكوه اسلام باشد.
جهاد ناتوانان
... وَالْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيف . (حكمت 136)
حج جهاد هر ناتوان است.
علي(عليه السلام) با اين بيان، حج را مرتبه اي از جهاد في سبيل الله قرار مي دهند كه مفهوم انجام حج را پيروزي بر سپاه دشمنِ در كمين مي توان شمرد. بياني كه هم اهمّيت و ارزش حج را بيان مي كند و هم افراد ناتوان را از نااميدي و دوري از مسؤوليت شركت در جنگ، بر حذر مي دارد.
حجّ آدم
... ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ عَلَيْهِ السَّلاَم وَوَلَدَهُ أَنْ يَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ . (خطبه 192)
سپس آدم(عليه السلام) و فرزندانش را فرمان داد كه به سوي كعبه بيايند.
حضرت آدم(عليه السلام) و فرزندانش نيز به فرمان خداوند به اين امتحان الهي تن دادند و به سوي آن روي آوردند، حج گزاردند و مورد احترام و تبريك فرشتگان قرار گرفتند و در پي آدم(عليه السلام) ساير پيامبران الهي، اين فرمان خداوند را لبيك گفتند.
حج، اعتراف به عزّت خداوند
حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ ... وَجَعَلَهُ... وَإذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ . (خطبه 1)
حجّ بيت الحرام... كه خداوند نشانه اعتراف مردم به عزّت و بزرگي خويش قرار داد.
اذعان و اعتراف به عزّت و بزرگي خداوند و كوچكي و ذلّت انسان در برابر حضرت
--[40]--
باري تعالي، بيان بندگي خالص مخلوق است در برابر خالق و سرتاسر حج، مشق توحيد و درس عبوديت مسلمان مؤمن است.
حجّ انبيا(عليهم السلام)
بَيْتِهِ الحَرَامِ ... وَاخْتَارَ... وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ . (خطبه 1)
دعوت شوندگان به حجّ بيت الحرام... كساني هستند كه... در جايگاه وقوف انبياي الهي وقوف مي كنند.
حضرت در اين خطبه، فريضه حج را پيروي انبياي الهي شمرده و وقوف آنان را در اين سرزمين و انجام حج بيان مي فرمايند. در روايتي ديگر در كتاب فروع كافي، جلد 4، ص214 آمده است كه: نوح(عليه السلام) هنگامي كه كشتي اش دچار طوفان سهمگين بود، مراسم حج را به جاي آورد.
موسي(عليه السلام) با هفتاد پيامبر براي حج احرام بست.
يونس(عليه السلام) در آغاز حج لَبَّيْكَ كَشّافَ الْكُرَبِ اْلعِظامِ لَبَّيْك گفت.
عيسي بن مريم(عليه السلام) حجّش را با لَبَّيْكَ يا ذَا الْمَعارِجِ لَبَّيْك آغاز نمود.
داوود(عليه السلام) وقتي بر بالاي كوه، موجِ جميعت طواف كننده را ديد، دست به دعا بلند كرد.
سليمان(عليه السلام) با حضور انس و جنّ، مناسك حج را به جا آورد.
حج، بازار بندگي خداوند
يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِيمَتْجَرِ عِبَادَتِهِ . (خطبه 1)
دعوت شوندگان حج بيت الحرام... سودهاي فراوان در اين بازار عبادت خداوند به دست مي آورند.
امام خميني(قدس سره) : مراتب معنوي حج، كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه نزديك مي كند، حاصل نخواهد شد مگر آنكه دستورات عبادي حج به طور صحيح و شايسته و مو به مو عمل شود.
1 . فصلنامه ميقات حج ، شماره 1
--[41]--
حج، بهاي بهشت
جَعَلَهُ اللّهُ... وُصْلَةً إِلَي جَنَّتِهِ . (خطبه 192)
خداوند حج را وسيله اي... براي رسيدن (بندگان) به بهشت خويش قرار داد.
براي وصال و راهيابي به جنّت و بهشت، قيمت و بهايي لازم است كه حجّ مقبول به فرموده حضرت، يكي از آنهاست و اين جنّت، جنّت اوست. جنّت خاصّ اوست.
حج، بهترين وسيله تقرّب به خداوند
إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَي اللّهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَي... وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ . (خطبه 110)
همانا بهترين وسيله تقرّب به خداوند سبحان (ده چيز است; از جمله)... حج وعمره بيت الله الحرام.
در اين خطبه حضرت، حج و عمره را از جمله راه هاي ده گانه، و بهترين وسيله تقرب به خداوند مي خوانند. حجّي كه سرتاسر اعمالش با نيّت قربة الي الله برگزار شود به يقين تأثيري اين چنين خواهد داشت.
حج، بي توجهي به زيبايي هاي ظاهري
وَشَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهمْ . (خطبه 192)
عاشقان بيت الله... بر اثر اصلاح نكردن موهاي سر، قيافه زيباي خود را زشت گردانيده اند.
حجّاج بيت الله الحرام پس از طيّ مسافت هاي طولاني و سخت، در حالي به بيت خدا مي رسند كه موهاي سرشان بلند و در اثر اين پريشاني مو، قيافه هايشان نا مرتّب است و بي توجّه به آشفتگي ظاهري، به محض رسيدن به خانه محبوب، با همان وضع درهم به زيارت و طواف بيت الله مي شتابند.
--[42]--
حج، بي توجّهي به زيبايي هاي دنيوي
وَيَرْمُلُونَ عَلَي أَقْدَامِهِمْ ، شُعْثاً غُبْراً لَهُ . (خطبه 192)
عاشقان بيت الحرام... بر پاهاي خود هروله مي كنند در حالي كه (بي توجّه به مظاهر دنيوي) موهايشان آشفته و بدنهاي پرگرد و غبار دارند.
در حج، حاجيان زيبايي هاي ظاهري را به دور مي ريزند و بي توجّه به مظاهر پوچ دنيوي، جلوه هاي زيباي خدايي را برگزيده اند.
حج گزاران، اين حالت آشفته و غبار گرفته را در طيّ سفر حج و براي كسب رضاي خداوند گرفته و زيبايي هاي شخصي خود را در اين راه الهي از دست داده اند.
حج، دعوت برگزيدگان
حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ... وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ . (خطبه 1)
خداوندازانسان ها شنوندگاني را برگزيد (تاباانجام حج) سخن اوراتصديق كنند.
در روايات آمده است كه حج در شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان كه شب قدر است، مقدر مي شود، و در روايتي آمده است: اينگونه نيست كه برخي از مردم تصوّر مي كنند كه اگر مال داشته باشند مي توانند به حج بروند، چه بسا ثروتمنداني كه بيش از مخارج سفر حج مال دارند، امّا تا زماني كه خداوند به آنها اجازه ندهد، توفيق حج را به دست نمي آورند.
در هر حال، در اين بيانِ حضرت، حج گزاران واقعي كساني هستند كه خداوند متعال آنان را برگزيده و دعوت به حج نموده است.
چند گويي كعبه را كاينك به خدمت مي رسم *** چون نخواهندت هنوز از دور خدمت مي رسان
(نظامي)
حج، زايل كننده شخصيت هاي كاذب
قَدْ نَبَذُوا السّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ . (خطبه 192)
--[43]--
عاشقان بيت الحرام... لباس هاي خود را كه نشانه شخصيت آنها است، درآورند و پشت سراندازند.
حج گزاران با ورود به احرام، شخصيت هاي دنيوي را پشت سر مي اندازند و در مقابل، جز خداوند چيزي را نمي يابند. شخصيت هاي قومي، شخصيت هاي سياسي، شخصيت هاي جغرافيايي، شخصيت هاي طبقه اي، شخصيت هاي مالي و اقتصادي، شخصيت هاي نظامي و حتّي شخصيت هاي علمي كه هر كدام با لباس هاي گوناگون و متحد الشكل (يونيفرم) و درجه، نمود برتري و بزرگي و تفاخر هستند، از تن بيرون مي شوند و لباس يكرنگ و ساده و سفيد و بي آرايش و هماهنگ برتن پوشيده مي گردد. كه ديگر هيچ شخصيتي جز تقوا، خريدار ندارد.
حج، پيروي انبياي الهي
حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ... وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ... وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ . (خطبه 1)
دعوت شوندگان به حجّ بيت الله الحرام، كساني هستند كه... در جايگاه انبيا وقوف مي نمايند.
از آنجا كه بناي دين همه پيامبران الهي، بر مباني توحيد و يگانه پرستي بوده است و از آنجا كه همه انبيا به كعبه روي آورده و حج گزارده اند و از آنجا كه قدوم همه رسولان باري تعالي در اين مكان مقدّس جايگاهي را ايجاد نموده است، در واقع حج گزار در خانه خدا پاي بر جاي پاي آن بزرگان گزارده و با حركت در مسير آنان پيروي انبياي الهي از آدم(عليه السلام) تا خاتم(صلي الله عليه وآله) را مي نمايد.
حج، جايگاه ترويج علوم ديني
... فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ،... فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِيَ، وَعَلَّمِ الْجَاهِلَ . (نامه 67)
پس حج را براي مردم بپادار... و فتاواي صادره را به پرسش كنندگان ابلاغ كن و نا آگاهان را آموزش بده.
--[44]--
ازجمله منافع بسيارارزشمند حج، آثار علمي وفرهنگي اين فريضه باشكوه الهي است ونقش آن در نشر معارف اهل بيت(عليهم السلام) و تفقّه در دين در برخي از روايات بيان شده است.
حج، جهاد ناتوانان
... وَالْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيف . (حكمت 136)
حج جهاد هر ناتوان است.
به فرمايش حضرت، حج مرتبه اي از جهاد است. همانند رزمايشي است نيرومند و قدرت نمايي بي نظير. عظمت و وحدت مسلمين را در چشم دشمنان مي نماياند و آنان را پيش از هرگونه توطئه و هجمه، از اين خيال شوم و پليد بر حذر مي دارد.
حج، سبب رحمت الهي
جَعَلَهُ اللّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ . (خطبه 192)
خداوند حج را سببي براي رحمت خويش قرار داد.
از جمله اسباب و عللي كه رحمت خداوند را به دنبال دارد، حجّ خانه اوست. فلسفه حج ورود در ميهماني خداي بزرگ و طلب رحمت افزون تر و خروج از معاصي و گناهان و توبه از گذشته اعمال و انتخاب راه و روش صحيح براي آينده است.
حج و عمره، شستشو دهنده گناهان
وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ،... وَيَرْحَضَانِ الذَّنْبَ . (خطبه 110)
حج و عمره بيت الحرام .. شستشو دهنده گناهانند.
حج، تصديق كلام خداوند
حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ... وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً...وَصَدَّقُوا كَلِمَتَهُ . (خطبه 1)
خداوند در ميان انسان ها، شنوندگاني را برگزيد (تا با انجام حج) سخن او را تصديق نمايند.
--[45]--
زائران خانه خدا با اجابت دعوت حق، در واقع اين كلام خداوند را تصديق نموده لبيّك مي گويند كه فرمود:
} وَأَذِّنْ فِيالنَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَي كُلِّ ضَامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق{ .
اي ابراهيم در ميان مردم به حجّ خانه خدا بانگ برآور تا به سوي تو آيند، در حالي كه پياده و سوار بر هر اشتري لاغر، از هر راه دور مي آيند.
حج، عامل تقويت دين
فَرَضَ اللّهُ... وَالْحَجَّ تَقْويَةً لِلدِّين . (حكمت 244 فيض الاسلام)
خداوند حج را براي تقويت دين واجب گردانيد.
حكمت 244، در ترجمه و شرح نهج البلاغه مرحوم فيض الاسلام به صورت تَقْوِيَةً لِلدِّينِ آمده است كه به هر صورت با توجّه به احاديث و روايات مشابه; از جمله اين فرمايش حضرت زهرا(عليها السلام) اَلْحَجّ تَشْييداً لِلدِّين ; حج پشتوانه استواري براي تحكيم دين است ، مفهومي مشابه داشته و اين فرمايش نه تنها اهمّيت حج را مي رساند بلكه تكليف عملي مسلمين را در حفظ و تقويت دين از راه حج نيز بيان مي دارد.
حج، عامل همبستگي ديني
فَرَضَ اللّهُ... وَالْحَجَّ تَقْربَةً لِلدِّين . (حكمت 252)
خداوند حج را وسيله نزديكي و همبستگي مسلمانان قرار داد.
حج، تبلور شكوه وحدت اسلامي و تجلّي قدرت امّت مسلمان و نمايشگاه حضور همدلان وهمراهاني است كه ناهمگوني سيم را با همگوني سيرت پيوند مي زنند، تا شعار اتحاد اسلامي را فراتر از شكل ها، رنگ ها و معيارهاي جغرافيايي و نژادي تحقّق بخشند و تعاليم آيين وحدت آفرين اسلام را عرضه نمايند.
حج، عامل رونق اقتصادي
وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ، فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ . (خطبه 110)
1 . حج: 27
2 . بحار، ج43، ص158
--[46]--
حج و عمره خانه خدا.. نابود كننده فقر هستند.
حج، جدا از تأثيرات معنوي و اخروي، داراي منفعت دنيوي و رونق اقتصادي است و نتيجه آن از ميان رفتن فقر در جوامع اسلامي است.
حج، محلّ گفتگوي دانشمندان
... فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ،... وَذَاكِرِ الْعَالِمَ . (نامه 67)
حج را بپاي دار... و با دانشمندان به گفتگو بپرداز.
بسياري از دانشمندان از سرزمين هاي دور، در وقت معيّن حج، در اين مكان موعود گرد مي آيند. توجّه به آنان و گفتگوي با علما و در مقياس وسيع تر ايجاد زمينه هاي مباحثه عام دانشمندان و برگزاري جلسات و سمينارهاي علمي مي تواند آثار بسيار ارزشمندي را براي جوامع اسلامي و نشر و گسترش علوم در سراسر بلاد مسلمان در پي داشته باشد.
حج و حكومت اسلامي
فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ . (نامه 67)
پس براي مردم حج را بپاي دار.
در اين نامه كه حضرت آن را در فرماني به قثم بن عباس، فرماندار مكّه نوشته اند، لزوم برپايي حج را توسّط دستگاه حكومتي بيان كرده اند.
حج و رفع نياز محتاجان
وَلاَ تَحْجُبَنِّ ذَا حَاجَة عَنْ لِقَائِكَ بِهَ . (نامه 67)
و (در حج) هيچ نيازمندي را از ديدار خود محروم مگردان.
ابو احمد از صحابه خاص امام صادق(عليه السلام) گويد: با امام صادق(عليه السلام) مشغول طواف بودم، دستش به دست من بود، مردي پيش آمد و از من حاجتي خواست، اشاره كردم آنجا باش تا فارغ شوم.
--[47]--
فرمود: كيست؟
گفتم: مردي است، از من حاجتي خواست.
فرمود: مسلمان است؟
گفتم: بلي.
فرمود: برو نيازش را برآور.
گفتم: طواف را قطع كنم؟
فرمود: بلي.
گفتم: گرچه واجب باشد؟
فرمود: بلي، گرچه واجب باشد. هركه در پي نياز مسلمان رفت، خداوند برايش هزار هزارحسنه بنويسد و از او هزار هزار سيّئه وگناه بزدايد وبرايش هزار هزاردرجه بالا ببرد.
حج، وسيله امتحان مردمان
فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ... ابْتِلاَءً عَظِيماً، وَامْتِحَاناً شَدِيداًوَاخْتِبَاراً مُبِين . (خطبه 192)
پس آن را بيت محترم خويش قرار داد... (و حج آن را) آزموني بزرگ و امتحاني سخت و آزمايشي آشكار.
حج وسيله امتحان ايمان مردمان از حضرت آدم(عليه السلام) تا پايان انسان ها است; امتحاني كه به فرموده آن بزرگوار بسيار بزرگ و سخت خواهد بود.
و حضرت در اين خطبه، سه نوع آزمون الهي را بيان مي كند.
حج، وسيله خلوص
فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ... وَتَمْحِيصاً بَلِيغ . (خطبه 192)
پس آن را خانه محترم خويش قرار داد (و حج آن را)... براي پاكسازي و خالص شدن.
زائر بيت الله الحرام با تحمّل سختي هاي سفر و طيّ راه هاي پر مشقت و اقدام به اين
1 . كافي، ج4، ص415
--[48]--
عبادت الهي، تأثيرات ارزشمندي را در پاكسازي دل، از هر آنچه غير خداست، به دست مي آورد و با حجّي مقبول بر خلوص دل مي افزايد و صفاي باطن را تحصيل و به ارمغان مي برد.
حج، وعده گاه آمرزش الهي
وَفَرَضَ عَليْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ... وَيَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ . (خطبه 1)
و خداوند حجّ خانه محترم خويش را بر شما واجب نمود... (و دعوت شوندگان)... به سوي وعدگاه آمرزش الهي مي شتابند.
به فرمايش حضرت، خانه خدا، وعدگاه آمرزش الهي است، وحضرت باري تعالي عفو و آمرزش خود را به حاجيان خانه اش وعده فرموده است.
حجّ معنوي
فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ... تَهْوِي إِلَيْهِ ثِمَارُ الأَفْئِدَةِ . (خطبه 192)
خداوند آن (كعبه) را خانه محترم خويش قرار داد كه... انسان ها به سوي آن با ميوه دل ها ]عشق[ روي مي آورند.
حج، سرشار از جلوه هاي معنوي و درسهاي بزرگ عرفاني و نمادهاي پرشكوهي از رابطه عاشقانه بنده با معبود خويش است.
لذا به فرموده حضرت، عاشقان بيت الله، با اين خصوصيت رو سوي خانه دوست مي نمايند.
سفر كعبه، نمودار ره آخرت است *** گر چه رمز رهش از صورت دنيا شنوند
(خاقاني)
حِــرا
وَلَقَدْكَانَ ]رَسُولُ اللهِ[ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَة بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ، وَلاَيَرَاهُ غَيْرِي . (خطبه 192)
همانا پيامبر(صلي الله عليه وآله) چند ماه از سال را در غار حِرا مي گذراند و تنها من او را
--[49]--
مشاهده مي كردم و كسي جز من او را نمي ديد.
حِرا نام غاري است در جبل النور يا كوه حِرا، در فاصله 6 كيلومتري مكّه. اين غار خلوتگاه پيامبر(صلي الله عليه وآله) در سال هاي قبل از بعثت بوده و آيات نخست قرآن در آنجا بر پيامبر(صلي الله عليه وآله) نازل شده است.
حفظ اموال كعبه:
وكَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيها يَوْمَئِذ، فَتَركَهُ اللّه عَلَي حالِهِ... فَأقَرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللّه وَرَسُولُهُ . (حكمت 270)
وامّا زيورهاي كعبه از اموالي بودند كه خداوند آن را به حال خود گذاشت تو نيز آن را به حال خود واگذار، همانطور كه خداوند و پيامبرش آن را به حال خود گذاشتند.
در اين بيان، حضرت بر حفظ زيورهاي كعبه و عدم مصرف آن در امورِ ديگر تأكيد مي كند. چه بسا با تعميم آن، حفظ استقلال مالي كعبه و مصرف وجوهات آن را در راه توسعه و گسترش خود حرم و اماكن وابسته به آن بتوان نتيجه گرفت.
حكومت اسلامي و خانه خدا
وَاللّهَ اللّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ . (نامه 47)
خدا را، خدا را، درباره خانه خدا، كه تا زنده هستيد آن را خالي مگذاريد.
اين بيان قسمتي از وصيت آن حضرت در واپسين لحظات زندگي است به فرزندانش كه در اين نامه، حضرت لزوم اهمّيت برپايي هر چه باشكوهتر حج و وظيفه حكومت اسلامي را در تقويت اين عبادت مهم الهي، بيان مي كند، امّا با همه تشويق، اگر مردم به حج راغب نگشتند، بر امام مسلمين و حكومت اسلامي است كه با اعزام آنان به حج، مخارج سفر آنان را تأمين كند.
--[50]--
* پي نوشتها: |