متن کامل

میقات حج سال دوازدهم شماره چهل و ششم پاییز 1382 فرصت های تبلیغی حج محمّدتقی رهبر پیام رسانی و تبلیغ در حج حیات فکری، دینی، فرهنگی و اجتماعی بشر، همواره با تبلیغات پیوند داشته است و امروز نیز بیش از هر زمان دیگر، سرنوشت ملت ها و جریان های فرهنگی، سیاس

ميقات حج
سال دوازدهم شماره چهل و ششم پاييز 1382

فرصت هاي تبليغي حج

محمّدتقي رهبر

پيام رساني و تبليغ در حج

حيات فكري، ديني، فرهنگي و اجتماعي بشر، همواره با تبليغات پيوند داشته است و امروز نيز بيش از هر زمان ديگر، سرنوشت ملت ها و جريان هاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي جامعه ها، عمدتاً به تبليغات وابسته است.

دعوت و تبليغ، افزون بر آنكه به مصداق آيه كريمه: "  وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِيكُلِّ أُمَّة رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ " (1) جوهره كليه اديان الهي و مسؤوليت همه پيامبران خدا بوده است، اما در اسلام، جايگاه ويژه دارد; آيه "  كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ "  (2) برتريِ امت اسلام بر ساير امت ها را منعكس كردن امر و نهي الهي دانسته و با ذكر واژه لِلنّاسِ رسالت مسلمانان را جهت هدايت عموم انسان ها حتمي شمرده كه بنا به دلالت مفهوميِ آيه، هرگاه امت اسلام از خصلت هدايتگري و پيام رساني و امر و نهي الهي بي بهره باشد، شايستگي عنوان بهترين امت را نخواهد داشت. افزون بر آن، پيام فراگير در آيه بالا، گروه هاي ويژه اي را كه واجد شرايط پيام رساني باشند موظف ساخته، به خير و نيكي فراخوانند و امر به معروف و نهي از منكر كنند: "  وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ "  .(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . نحل : 36

2  . آل عمران : 110

3  . آل عمران : 104




--[27]--

اسلام با خصلت جاودانگيِ رسالتش، همگاني بودنِ دعوت و تبليغ را طلب مي كند; زيرا معارف و تعاليم زنده و والاي اين آيين جاوداني، اگر نشر و ابلاغ نگردد و به درستي تفسير و بيان نشود، نه تنها مكتب و دين مهجور مي گردد و انسان مسلمان به عنوان يك مكلّف بايد پاسخگوي آن در پيشگاه خداوند باشد، بلكه بر بشريت نيز ستم مي شود; چراكه انسان هاي مستعدِ رشد و شكوفايي، گرفتار جهالت و دستخوش هواهاي نفساني و اسير زنجيرهاي استكبار مي گردند و رهسپار راه شقاوت مي شوند و اين چيزي است كه خداوند بدان رضايت نداده است; "  وَ لا يَرْضي لِعِبادِهِ الْكُفْرَ "  .(1)

با همين فلسفه است كه براي هدايت انسان ها، رهبراني را فرستاده است تا حجّت را تمام كنند و جاي عذر براي كسي باقي نماند; "  وَ لَوْ أَنّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذاب مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزي "  .(2)

خصلت انعطاف پذيري انسان در برابر عوامل تحريك كننده يا باز دارنده، كه زمينه دگرگونيِ گرايش هاي فكري، اعتقادي و عمليِ اوست، همواره با شيوه هاي مختلف تبليغاتي، مورد استفاده مثبت و منفي قرار مي گيرد و در اين راستا بسياري از دستگاه هاي تبليغاتي و رسانه اي با سوء استفاده از اين فرصت و با زمينه سازيِ رواني و با اهداف سياسي، بر آنند تا سمت و سوي انديشه انسان ها را در راستاي اهداف و مقاصد مورد نظرِ خود سوق دهند. در چنين وضعيتي است كه مسؤوليت رسالت داران تبليغ ديني، بيش از هر زمان آشكار مي گردد.

كنگره عظيم بين المللي حج، فرصتي است بي نظير كه ديگر ملت ها را بدان دسترسي نيست. اين اجتماعِ بزرگ جهاني به رسالت داران تبليغ مجال مي دهد، بدون تحمّل مشقت و هزينه سنگينِ مالي، رسالت اسلامي را ابلاغ نموده و با آگاهي دادن به ساير مسلمانان، مصالح و مسائل امت را دنبال كنند.

هرچند بهرهوري از ابزارهاي روز و رسانه هاي پيشرفته مي تواند در تبليغ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . زمر : 7

2  . طه : 134




--[28]--

رسالت اسلام نقش مهمي ايفا كند و ناگزير بايد از آنها بهره گرفت، اما شرايط و فرصت هاي ويژه ديگري نيز براي مسلمانان فراهم است كه مناسبت ترين عرصه براي تبليغات هدايتگر و ابلاغ امر و نهي است، بدون آنكه به وسايل مدرن پيچيده و هزينه هاي كلان نياز باشد.

امام خميني(قدس سره) : حج كانون معارف الهي است. گشودن گنجينه اين معارف و ابلاغ آن در موسم حج، از وظايف عالمان وآگاهان دين مي باشد .

استفاده از اين شرايط و فرصت ها وظيفه هر مسلمان است كه بدان دسترسي دارد. حضور ميليوني مسلمانان از اقشار و طبقات مختلف اسلامي در نماز جمعه و جماعت و اماكن متبرّك و زيارتگاه ها و حسينيه ها و مواسم و مراسم ديگر و در صدر همه اين اجتماعات، كنگره عظيم بين المللي حج، فرصتي است بي نظير كه ديگر ملت ها را بدان دسترسي نيست. اين اجتماعِ بزرگ جهاني به رسالت داران تبليغ مجال مي دهد، بدون تحمّل مشقت و هزينه سنگينِ مالي، رسالت اسلامي را ابلاغ نموده و با آگاهي دادن به ساير مسلمانان، مصالح و مسائل امت را دنبال كنند. به همين دليل قرآن كريم كعبه و حج را هدايتگر جهانيان خوانده است; "  إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِيبِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُديً لِلْعالَمِينَ "  .(1)

حج مناسب ترين مجمع بين المللي است كه زمينه هر نوع فعاليتي را به نفع اسلام فراهم مي آورد و مي توان عنوان وسايل ارتباط جمعيِ جهانشمول را



براي آن برگزيد. حج و مناسك باشكوه
آن، نه تنها براي مؤمنان شورانگيز است، بلكه براي ديگران نيز نمايش قدرتي است كه مانند آن را در هيچ يك از وسايل تبليغي و رسانه اي اسلام نمي توان ديد. به فرموده امير مؤمنان(عليه السلام) : حج پرچم بلند اسلام است (2) بر بلنداي قلّه عظمت معنويت و عامل ثبات و پابرجايي مسلمانان در هر عصر.

بار فرهنگي و تبليغي حج

فرهنگ معارف اسلامي، در تار و پود حج نهفته است، به بيان

حضرت امام خميني(قدس سره) :

حج كانون معارف الهي است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . آل عمران : 96

2  . نهج البلاغه، خطبه اول. جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ لِلاِْسْلامِ عَلَماً وَ لِلْعَائِذِينَ حَرَماً...




--[29]--

گشودن گنجينه اين معارف و ابلاغ آن در موسم حج، از وظايف عالمان و آگاهان دين مي باشد. روايات اهل بيت به اين رسالت مهم تبليغي توجه خاص مبذول داشته است.

امام علي بن موسي الرضا(عليهما السلام) طبق روايتي، با بيان اسرار و معارف حج، كسب علم و فقه و نشر آثار و نقل اخبار رهبران ديني را ياد آور شده، مي فرمايد:

مَعَ مَا فِيهِ مِنَ التَّفَقُّهِ وَنَقْلِ أَخْبَارِالاَْئِمَّةِ(عليهم السلام) إِلَي كُلِّ صُقْع وَ نَاحِيَة كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: } فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَة مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِيالدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ{  .(1)

از ديگر آثار حج اين است كه حج گزاران فقه و علم دين را بياموزند و آثار ائمه را منتشر كنند و اخبار آن را براي ديگران بازگو نمايند. همانگونه كه خداوند بزرگ فرموده است: چرا از هر فرقه و گروهي، جمعي سفر نمي كنند تا فقه و دانش دين را فرا گيرند و هنگام بازگشت، مردمشان را ارشاد كنند و بيم دهند شايد آنها متنبّه شده و پروا گيرند.

چنين به نظر مي رسد كه تفقّه در اين آيه، به فقه اصطلاحي و تبحّر در احكام فرعيه محدود نباشد، بلكه علم و معرفت به اصول و فروع و مباني و احكام و معارف و اخلاق و در نتيجه شناخت و مسؤوليت هاي فردي و اجتماعي; يعني تمام آنچه را يك مسلمان بايد بداند و بشناسد، شامل مي گردد و در اين ميان، مسأله امامت و ولايت از اهميت ويژه اي برخوردار است; چنانكه روايات بسياري بر اين مطلب صراحت دارد و مسأله برائت كه در تار و پود حج تعبيه شده است.(2)

ديار وحي و آثار پيامبر(صلي الله عليه وآله)

از ديگر ابعاد فرهنگي حج، مرور و مطالعه ميداني در تاريخ اسلام و مشاهده آثار نبوّت در سرزمين وحي و حرمين شريفين است. تذكار خاطرات نوراني پيامبر گرامي اسلام از لحظه تولد و روزگار پر رنج يتيمي و زيستن در جوار عبدالمطّلب و تجلّي نشانه هاي نبوّت در سيماي مباركش در رهگذر زندگي و سفره هاي شام تا ازدواج با بزرگ بانوي اسلام حضرت خديجه و آنگاه كه در غار حِرا به نداي روح بخش: "  اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . وسائل الشيعه، ج8 ، ص7 و 8

2  . ر.ك: كتاب ابعاد سياسي و اجتماعي حج، از نگارنده.




--[30]--

الَّذِيخَلَقَ "  (1) مخاطب گرديد و سپس آهنگ "  يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ " (2) وي را به قيام لله و انذار در خلق فرا خواند و پيامبر با مسؤوليت هاي سنگين نبوت، رنج و محروميت و طعن و ملامت و آزار دشمنان را به جان خريد و از خار و خاكستر استقبال كرد و در شعب ابوطالب تبعيد شد و شكنجه يارانش را شاهد بود و بالأخره تحت فشار سيزده ساله گردن كشان و بت پرستان قريش مكه را ترك كرد و راهيِ يثرب گرديد و در اين هجرت رايت اسلام را برافراشت و از شهري به شهري و دياري به دياري، به دوش كشيد تا نظام توحيدي را در مدينة الرسول پي افكند و حكومت ديني را مستقر ساخت و صولت سركشان عرب را با جهاد و دفاع و غزوات پياپي در هم شكست و مكه را فتح كرد و لوث بت ها را از دامن بيت الله زدود و با تعليم و تربيت و حكمت و موعظه، بنيان بزرگترين آيين آسماني را مستحكم ساخت تا آخرين روزهاي زندگي، كه امت را به حفظ امانت الهي و كتاب و عترت توصيه كرد و چشم از جهان فرو بست، در حالي كه غم امّت و نگراني آينده و بيم توطئه ها، حضرتش را مي آزرد و نيز انبوه حوادثي كه از آن پس در زندگي اهل بيت و عملكرد امّت در سايه روشن تاريخ پرماجراي اسلام رخ داد. يادآوري اين فرازهاي تاريخي براي رسالت داران اسلام درس آموز است.

جغرافياي فرهنگيِ اسلام

هم چنين اماكن مقدس مكه و مدينه و مسجدالحرام، بيت عتيق، مقام و مستجار، حِجر و حَجَر، زمزم و صفا و مروه، ملتزم و حطيم و مزار انبيا در جوار بيت الله تا عرفات و مشعر و خَيف و منا و ديگر مشاعر و مواقف و مساجد و زادگاه پيامبر(صلي الله عليه وآله) در جوار مسجدالحرام، خانه خديجه و زادگاه علي(عليه السلام) درون بيت الله، جنة المُعَلّي و قبرستان ابوطالب، جبل النور

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . علق : 1 و 2

2  . مدثر : 1 و 2




--[31]--

و غار ثور و مزار شهداي فخ در حرم مكي، هريك ريشه در فرهنگ توحيد و موحّدان دارد و يادآور مجاهدات طلايه داران اسلام و تاريخ آيين حنيف است... و در مدينه طيّبه، مسجدالنبي نخستين نقطه نزول پيامبر(صلي الله عليه وآله) در يثرب، روضه شريف نبوي، منبر و محراب آن حضرت و مهبط جبرئيل و محراب تهجّد و خانه علي و فاطمه، كه به روايتي آرامگاه دختر پيغمبر است، و استوانه هاي تاريخيِ مسجد و جايگاه اصحاب صُفّه و قبر مظلوم عبدالله پدر پيامبر در حريم مسجدالنبي، كه از آن آثاري برجاي نگذاشتند و قبر شريف آمنه (در ابواء) و قبور امامان مظلوم و قبر مخفي زهرا(عليها السلام) و قبر فاطمه بنت اسد و قبر امّ البنين و همسران و فرزندان و عمو و عمه هاي پيامبر و شهداي صدر اسلام در جنّة البقيع و مساجد و مقامات; چون قُبا و جمعه و اجابه، ميقات و شجره، غمامه و راية، مساجد سبع و قبلتين، اُحد (مشهد حمزه)، مشربه امّ ابراهيم، فدك و غدير خم و مساجد ابوذر و بلال و سلمان و علي و زهرا و محلّه بني هاشم و خانه هاي ويران شده امامان و ياران رسول الله كه حتي نامي از آن نمانده است و ده ها مسجد و موقف مقدس در كوچه ها و نخلستان ها و مزارع مدينه، سر در گريبانِ خاموشي برده، نابود شد يا در حال نابود شدن است، همه اين ها پيام ها و رازها و خاطره ها در سينه دارد.

جاي جاي اين سرزمين مبارك يادآورِ قدم هاي استوار مبارك پيامبر و ائمه و صالحين و مردان و زنان سابقين امّت است كه شايسته است هريك از اينها براي زائران حرمين تبيين و تشريح گردد تا تفسيري باشد بر تاريخ صدر اسلام و خاطرات تلخ و شيرين حوادث آن.

زائر بايد اين آثار و اماكن را با شرح و توضيح بشناسد تا تاريخ و جغرافياي اسلام و اطلس حرمين بماند و به دست فراموشي سپرده نشود كه اين، به معناي زنده نگه داشتن فرهنگ و سنت و سيره بنيانگذار اسلام و دودمان پاك او و رهروان راستين نبوت و امامت است و نيز سرمايه معنوي براي نسل هاي آينده و حفظ هويت امت و غناي روحي اهل قبله و درس آموز ثبات و استقامت در راه مكتب و اعتقاد است; چرا كه سيره بزرگان و طلايه داران وحي و هدايت مانند مردم عادي نيست كه با پايان يافتن




--[32]--

عمرشان نقطه پايان بر آن نهند بلكه جاودانگي حيات معنوي و چگونه زيستن با آرمان هاي بلند را مي آموزد، اينها تاريخ سازاني هستند كه چرخه زندگي فرزندان آدم بر محور وجودشان مي چرخد و اهداف و آرمان حيات را فراتر از آنچه ديگران مي انديشند ترسيم مي كند، به عبارت خلاصه: اينان به بشريت در هر عصر تعلق دارند و بايد جاودانه باشند.

به همين دليل است كه روايات اهل بيت از اين نكته بسيار مهم در فرهنگ حج سخن گفته است. هشام بن حكم فلسفه وجوب حج را از حضرت امام صادق(عليه السلام) مي پرسد. امام به تشريح اين مطلب پرداخته، ضمن بيان اسرار حج، از زاويه هاي گوناگون به اين نكته نيز اشاره مي فرمايد:

فَجَعَلَ فِيهِ الاِجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لِيَتَعَارَفُوا... وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللَّهِ(صلي الله عليه وآله)وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ يُذْكَرَ وَ لا يُنْسَي (1)

اين كانون جمع فراهم آمد تا مسلمانان از شرق و غرب بيايند و با يكديگر معارفه كنند و آثار و اخبار رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بازشناسي شود و ياد آن بر زبان ها بماند و به دست فراموشي سپرده نشود.

امام صادق(عليه السلام) در اين روايت چند نكته را در بُعد اجتماعي ـ فرهنگي حج خاطرنشان مي سازد.

امام صادق(عليه السلام) : اين كانون جمع فراهم آمد تا مسلمانان از شرق و غرب بيايند و با يكديگر معارفه كنند و آثار و اخبار رسول خدا(صلي الله عليه وآله)بازشناسي شود و ياد آن بر زبان ها بماند و به دست فراموشي سپرده نشود.

يك ـ معارفه مسلمانان و
تحكيم روابط ايماني آنها كه در جامعه و فرهنگ و سياست نقش
اساسي دارد. بدين جهت جمع زائران بايد جماعتي مرتبط و منسجم و هم آرمان باشند، نه جمع پراكنده و جدا از
يكديگر.

دو ـ شناسايي آثار و اخبار مربوط به پيامبر كه بايد در يادها بماند و فراموش نشود و نيز شناختن و شناساندن اين آثار و اخبار، امت را با هويت تاريخي خويش پيوند داده، گذشته پرافتخار را كه زيربناي علم و تمدّن و فرهنگ جهاني اسلام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . علل الشرايع، ص 406 ; وسائل الشيعه، ج27، ص97




--[33]--

است، به ياد مي آورد; چنانكه شناخت آثار و اخبار ائمه(عليهم السلام) نيز تداوم همان آثار و اخبار رسالت است. دعبل خزاعي در قصيده تأييد خود با اشاره به اين آثار مي گويد:

لآل رسول الله بالخَيف من مني *** و بالبيت و التعريف و الجمرات

ديار عليّ و الحسين و جعفر *** و حمزة و السجاد ذيالثفنات

و سبطيرسول الله و ابنيوصيّه *** و وارث علم الله و الحسنات

منازل كانت للصلاة و للتّقي *** و للصوم و التطهير و الحسنات

خاندان پيامبر را در خَيف از سرزمين منا و ركن و عرفه و جمرات آثاري است.

آنجا ديار علي و حسين و جعفر است و نيز حمزه و سجاد، آنكه نشان سجده بر پيشاني داشت.

و هم دو سبط رسول الله و دو فرزند وصي او (علي(عليه السلام)) كه وارث علم خدا و كانون نيكي ها بود.

خانه هايي كه جايگاه نماز و تقوا و روزه داري و پرهيزكاري و نيكوكاري است.

ويژگي هاي تبليغ در حج

به لحاظ وضعيت ويژه حج و فضاي معنوي و موقعيت زماني و مكاني و ارتباطات مردمي و شرايط مساعد رواني آن، تبليغ و پيام رساني در موسم حج، همواره مورد توجه بوده است.

پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه وآله) دعوت آسماني خود را از اين سرزمين مبارك به گوش قبايل عرب رساند و در بازارهاي معروف آن روز، (وادي مجنه، عكاظ، ذي المجاز و...) كه مركز تردد و تجمع گروه ها، بهويژه عرضه كنندگان و خريداران كالا و هم ميدان مسابقه در شعر و خطابه عرب بود، رسالت الهي خود را اعلام كرد و هنگامي كه اسلام استقرار يافت و حجاز تحت سيطره مسلمين قرار گرفت، پيامبرخدا به وسيله
زائران حاضر، براي غايبان پيام مي فرستاد و اين گواهي است بر موقعيت خاص تبليغي حج و تأكيد بر اينكه مسلمانان بايد از اين منبر بلندپايه اسلام و مئذنه رفيع ايمان بهره گيرند و با تأسي به نبيّ گرامي(صلي الله عليه وآله) مسائل ارشادي و حياتي امت را از اين رسانه بين المللي به گوش ديگران برسانند.

تاريخ حيات مقدّس رسالت،




--[34]--

گواهي مي دهد كه مسائل مهمّ اسلامي،
چون برائت، اعلام ولايت اميرمؤمنان(عليه السلام)و ديگر اعلاميه هاي مهم اسلامي در عصر نبوي و بعد از آن، در مناسبت هاي موسم بوده است.

بنا به روايت حضرت صادق(عليه السلام)پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) در مسجد خَيف خطبه اي ايراد كرد كه در عين اختصار، همواره براي امت پيام آور و درس آموز است. در اين خطبه بر وحدت امّت و برادري و هم خوني مسلمانان، كه اساس تشكيل جامعه اسلامي و امت واحده است و نيز رابطه تنگاتنگ ميان امت و امامانشان، كه محور سياست و رهبري ديني است، تأكيد گرديده و از حاضران خواسته شده است كه اين پيام را به گوش آنان كه حضور ندارند برسانند. در اين خطبه كه به روايتي در حَجّة الوداع ايراد شده، آمده است:

نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِيفَوَعَاهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ تَبْلُغْهُ، يَا أَيُّهَا النَّاسُ لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ فَرُبَّ حَامِلِ فِقْه لَيْسَ بِفَقِيه وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْه إِلَي مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ، ثَلاثٌ لا يُغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ امْرِئ مُسْلِم: إِخْلاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ، وَالنَّصِيحَةُ لاَِئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ، وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ، فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ مُحِيطَةٌ مِنْ وَرَائِهِمْ، الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ يَدٌ عَلَي مَنْ سِوَاهُمْ .(1)

خداوند خرّم و شادمان گرداند آن بنده اي را كه سخن مرا شنيد و در آن انديشيد و به درستي فهميد و به كساني كه آن را نشنيدند رسانيد. اي مردم! آنكه حاضر است به كسي كه غايب است برساند. چه بسا حامل فقه كه فقيه نيست و بسا حامل فقه كه آن را به كسي مي رساند كه فقيه تراز اوست. سه چيز است كه قلب يك مسلمان به آنها خيانت روا نمي دارد: اخلاص عمل براي خدا، خيرانديشي نسبت به امامان مسلمين و ملازمت جماعت آنها. همانا دعوت مسلمانان فراگير است، مؤمنان برادرند، پايين ترين فردشان عهده دار ذمّه افراد ديگر است و آن ها يد واحده اند در برابر بيگانگان.

در اين خطبه تاريخي كه سال آخر عمرمبارك پيامبر در حَجّة الوداع، در مسجد خَيف و تجمّع حاجيان در منا ايراد گرديد، سه اصل مهم حياتي امت اسلام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . اصول كافي، ج 1، ص 403 و 404




--[35]--

عنوان شده و مسلمانان مأمور ابلاغ آن گرديده اند. اين سه عبارتند از:

1 ـ خالص كردن عمل براي خدا كه اساس آن ايمان صادقانه، حق طلبي و پرهيز از هر نوع شرك و ريا و دوگانگي در عقيده و آرمان و عمل است كه اگر اين دستمايه معنوي براي مسلمانان فراهم گشت، بسياري از كج روي ها، تنش ها و كدورت ها كه از هواي نفس سرچشمه مي گيرد، از بين خواهد رفت و سايه اخلاص و تقوا بر افراد سايه گستر خواهد شد.

پيامبر گرامي(صلي الله عليه وآله) : اي عمار اگر ديدي علي به سويي مي رود و مردم به سوي ديگر، با علي همراه باش و مردم را رهاكن; زيرا او تو را گمراه نسازد و از مسير هدايت بيرون نكند.

2 ـ ارادت وصميميت وخيرخواهي نسبت به پيشوايان دين، كه بدون ترديد تنها مصداق آن رهبران با صلاحيت و امامان حق اند، كه پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) آنان را به امر خدا، به رهبري امّت برگزيده است و استمرار امامت امري است كه براي هر عصر و نسل بيان شده كه جز صالحان و پاك طينتان را نشايد عهده دار آن باشد.

و اين مستلزم روي برتافتن از زمامداران جور و مستبدان خودكامه و حاكمان نامشروع است كه همواره بزرگترين خطر براي اسلام و مسلمين بوده اند.

3 ـ ملازم جماعت بودن و از امت صالح جدا نشدن، كه اين نيز از ديد صاحبنظران تفسيري جز پيوستن به رهروان راه ولايت اهل بيت ندارد; زيرا ولايت آنان كانون جمع و مركز وحدت امت موحد است و هرچه جز اين باشد در زمره شرك و نفاق است و به تفرقه و تشتت و انحراف خواهد گراييد.

آنچه را در توضيح دو بند اخير


ملاحظه كرديم، تفسيري است كه طلايه داران تشيع از روايت فوق داشته اند، همانگونه كه در ذيل روايت فوق به نقل كليني در اصول كافي از قول راويان شيعه آمده است:

إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِيطَالِب(عليه السلام) وَ اللَّهِ الاِْمَامُ الَّذِييَجِبُ عَلَيْنَا نَصِيحَتُهُ وَلُزُومُ جَمَاعَتِهِمْ أَهْلُ بَيْتِهِ .(1)

به خدا سوگند، علي بن ابي طالب تنها

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . اصول كافي، ج 1، ص 404




--[36]--

امامي است كه خيرخواهي او بر ما واجب است و ملازم جماعت مسلمين بودن همانا پيوستگي با خاندان آن حضرت است كه لزوماً شامل شيعيان خالص و مخلص آن بزرگواران نيز خواهد بود; چنانكه در روايات عامه و خاصه بر آن تصريح شده است.

پيامبرگرامي به عمار بن ياسر فرمود:

يا عمار إذا رأيت عليّاً سلك وادياً و سلك الناس وادياً غيره، فاسلك مع عليّ و دع الناس إنّه لن يدليك فيردي و لن يخرجك مِن الهُدي .(1)

اي عمار اگر ديدي علي به سويي مي رود و مردم به سوي ديگر، با علي همراه باش و مردم را رهاكن; زيرا او تو را گمراه نسازد و از مسير هدايت بيرون نكند.

و نيز پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرمود: خَيركُم خَيْرُكُمْ لاَِهٌلِيمِنْ بَعْدِي .(2)

بهترين شما كسي است كه پس از من با اهل بيت من شايسته تر عمل كند.

و نيز درباره اهل بيت فرمود: أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُمْ، وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُمْ (3)

و نيز از سخن آن حضرت است كه فرمود:

عَلِيّ إمام البَرَرَةِ، وَ قاتِلُ الْفَجَرَةِ، مَنْصُورُ مَنْ نَصَرَهُ، مَخْذُولُ مَنْ خَذَلَهُ ;(4) علي پيشواي صالحان و قاتل فاجران است. هركس ياري اش دهد منصوراست و هركه دست از ياري اش بردارد زبون و خوار.

روايات بي شمار از اين گونه، كه در منابع عامه وخاصه آمده، بيانگر اين حقيقت است كه امامت حق،ازآنِ اهلبيت استوپيروان آنان رستگارانندوجدايي از اين جماعت، فرجامي جزگمراهي ندارد. با توجه به اهميت اين موضوع، پيامبر(صلي الله عليه وآله)در اين خطبه تأكيد ميورزد كه حاجيان بايد درابلاغ اين پيام همّت گمارند.

تبليغ ولايت در حج

مناسبت ترين فرصت براي تبليغِ بزرگترين مسأله حياتي اسلام پس از توحيد و رسالت، موضوع ولايت اميرالمومنين(عليه السلام) بود كه دستور آن در حَجة الوداع و در مسجد خَيف با آيه: "  يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِيالْقَوْمَ الْكافِرِينَ "  .(5) داده شده و در نقطه اي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . كشف الغمة، ج1، ص143 ; كنزالعمال، ج 11، ص 614، ح 32972

2  . بشارة المصطفي، ص39 ; صواعق ابن حجر، ص 544

3  . همان، ص547

4  . بحارالأنوار، ج33، ص51 ; صواعق، ص 365، كنز العمال، ح 32909، ج11، ص602

5  . مائده : 67 ، ر.ك: احتجاحج طبرسي، ص 57




--[37]--

معروف به غديرخم، مورد تأكيد مجدّد قرار گرفت و دستور آمد كه: پيامبر آنچه را از سوي پروردگار بر او نازل شده ابلاغ كند و اگر نكند رسالت او را نرسانده است و خداوند از فتنه مردم او را در امان خواهد داشت. (1) رسول خدا(صلي الله عليه وآله) در جمع زائران، كه عددشان را از هفتاد هزار تا صدو بيست هزار گفته اند، خلافت اميرالمؤمنين را طي خطبه غرايي ابلاغ كرد و از مردم بر اين مسأله حياتي پيمان گرفت و همه بيعت كردند، هرچند بسياري به نقض اين بيعت پرداختند.

امامان و تبليغ در حج

پس از پيامبر(صلي الله عليه وآله) مشعلداران هدايت، ائمه(عليهم السلام) نيز جهت آگاهي دادن مردم، از موسم حج بهره گرفتند و آنچه را كه در جاي دگر ابلاغش ميسّر نبود، از كنار خانه خدا به گوش مسلمانان رساندند. در فضاي اختناق حاكم عصر اموي، امام حسين(عليه السلام) در سرزمين منا بيش از هزار تن از وجوه صحابه و تابعين را در خيمه اي به حضور مي طلبد و آنگاه فضايل اميرالمؤمنين(عليه السلام) و خاندان پيامبر را به طور مشروح بيان مي كند و از آنان مي خواهد و به خدا سوگند مي دهد كه چون به ديار خود بازگشتند آن را به ديگران منتقل كنند تا حقايق دين به مرور زمان فراموش نشود.(2)

امامان(عليهم السلام) همچنين در مناسبت هاي مختلف، از موقعيت حج، جهت روشنگري افكار عمومي و جلب توجه مردم به امامت و ولايت بهره جستند; از جمله مي توان حركت امام حسين(عليه السلام) از مكه به سوي عراق و قيام عليه نظام غاصب و تبهكار اموي تا شهادت را نام برد. و نيز وصيت امام باقر(عليه السلام) به فرزندش امام صادق(عليه السلام) كه به منظور افشاي جنايات حاكمان زمان، مرثيه سرايان را بگمارد تا طي ده سال در سرزمين منا براي آن حضرت سوگواري كنند.(3) و نيز تأكيد امام صادق(عليه السلام) در روز عرفه و موقف

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . مائده : 67

2  . شرح اين واقعه را در كتاب احتجاج طبرسي ج 2 ص 296 ـ 297 و كتاب سليم بن قيس، ص 165 بنگريد، ن.ك كتاب ابعاد سياسي وا جتماعي حج اثر نگارنده.

3  . بحارالانوار، ج 46، ص 230




--[38]--

عرفات با صداي بلند بر اهميت مسأله ولايت و امامت كه در اين خصوص عمروبن ابي مقدام چنين روايت مي كند: در آن روز امام صادق(عليه السلام) خطاب به مردم با صداي بلند مي گفت:

إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلي الله عليه وآله) كَانَ الاِْمَامَ ثُمَّ كَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِيطَالِب، ثُمَّ الْحَسَنُ، ثُمَّ الْحُسَيْنُ، ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيّ(عليه السلام) ، ثُمَّ هَهْ .

و اين جملات را سه بار و به چهارسوي; از پيش رو و پشت سر و راست و چپ تكرار كرد كه در مجموع دوازده بار سخن آن حضرت به گوش مردم رسيد. (1)

در كتب سيره وحديث، شواهد بسيارِ ديگري را مي توان يافت كه امامان معصوم(عليهم السلام) در موسم حج و در عرفات و منا و در حال طواف مردم را به ولايت اهل بيت توجه مي دادند. شيعيان آزاده و شعراي اهل بيت نيز از اين سيره پيروي كردند. فرزدق، شاعر آزاده و بلند آوازه، قصيده تاريخي خود را در كنار كعبه بالبداهه سرود; آنگاه كه هشام بن عبدالملك در پاسخ آن مرد شامي كه عظمت زين العابدين(عليه السلام) را ديد و از او خواست وي را معرفي كند و هشام از روي كينه و حسد اظهار بي اطلاعي كرد! و فرزدق او را پاسخ داد و اين پيام رسانيِ به هنگام را ابن خلكان در كتاب وفيات الاعيان آورده و گويد: فرزوق با شعر خود، كاري بزرگ كرد كه اميد مي رود پاداش آن بهشت باشد! (2) مطلع قصيده ميميه فرزدق اين بيت است:

يا سائليأين حلّ الجود و الكرم *** عنديبيان إذا طلا به قدموا(3)

علاوه بر تبليغ ولايت در حج، مسائل ديگرِ اسلامي، كه با اساس دين يا فقه شريعت ارتباط دارد، در فرصت هاي مناسب مورد توجه پيشوايان قرار گرفته است; از جمله مي توان مناظرات حضرت امام صادق(عليه السلام) با ارباب ملل و نحل و حتي ملحدين زمان در مسجدالحرام را يادآورد شد.

ابعاد حركت هاي تبليغي در حج

حركت هاي تبليغي موسم حج و زيارت را از چند زاويه مي توان مورد توجه قرارداد:

1 ـ درون گروهي

2 ـ درون مرزي

3 ـ برون مرزي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . كافي، ج 4، ص 446

2  . ر.ك: بحارالانوار، ج 27، صص 177 تا 183

3  . بحارالأنوار، ج46، ص125 ; الكني و الانقاب، ج3، ص24، محدث قمي.




--[39]--

1 ـ از زاويه درون گروهي

همانگونه كه رايج است، گروهي به صورت كاروان، معمولا صد تا دويست زائر عازم حج و عمره مي شوند كه از اين رهگذر، مبلغان و مروّجان اسلام به صورت روحاني با يك گروه صميمي همسفر مي گردند و در طول سفر وظيفه اي جز ارشاد زائران در زمينه هاي مختلف فقهي، اخلاقي، اجتماعي، علمي

نقش تبليغات و تأثير مبلّغ در جمع زائران گروه را نبايد ناچيز انگاشت و شايسته است حداكثر بهره برداري تبليغي از اين لحظات روحاني با نفحات رحماني آن بشود.



و عملي ندارند و از آن رو كه خاطره شيرين و رويارويي سفر زيارت همواره در طول عمر، پيش چشم زائر مجسم است آموزه هاي آن نيز به صورت طبيعي بر دل و جان وي مي نشيند و اگر درست هدايت و رهبري شود، مي تواند بسياري از اين تأثيرات را نشان دهد و ره آورد سفر حج همين است كه توشه معنوي براي زائر حاصل آيد. بدين ترتيب نقش تبليغات و تأثير مبلغ در جمع زائران گروه را نبايد ناچيز انگاشت و شايسته است حداكثر بهره برداري تبليغي از اين لحظات روحاني با نفحات رحماني آن بشود.

افزون بر اين، هر يك از مناسك و مشاعر و حركت ها و وقوف ها و اذكار و ادعيه با مفاهيم متعالي و بار معنوي و عرفاني اش، در ارتقاي معرفت و بالابردن سطح شناخت حج گزار نقش بنيادين دارد و با پيوند دادن آن معرفت و شناخت به عشق و احساس، روشن بيني و شعور را در اعماق جان ها مي پرورد و با تصفيه روح و رهانيدن آن، از اسارت تعلّقات مادي و زدودن غبار معاصي به ثمر مي نشاند و حجاب هاي جهل و ظلمات هوي را مي سوزاند و براي پذيرش تجلّيات بيشتر مهيّا مي سازد.

خلاصه آنكه در اين كانون معارف و سير و سلوك باطني و سفر معنوي، كه با سير بيروني و آفاقي توأم گشته و با آيات و بيّنات در قلّه هاي رفيع توحيد و مناره هاي بلند ايمان و ياد خاطره مشعل داران هدايت در تاريخ پيوند خورده است، ره آورد معرفت و كمال و رشد معنوي انساني را به همراه دارد.

شناخت و شعور و عشق و عرفان در




--[40]--

تار و پود حج تعبيه شده و هنگامي زائر از اين خصلت هدايتگري و نور عرفان بهره خواهد گرفت كه روح حج ابراهيمي و پيام شريعت والاي احمدي(صلي الله عليه وآله) را در اعمال و مناسك و اوراد و اذكار جاري سازد و اين را به هدايت و روشنگري نياز است.


نبايد مجال داد اين فرصت هاي طلايي با نفحات رحماني كه ملك تا ملكوت را پوشش مي دهد، رايگان از دست برود.



نقش روحانيون در اين ميان بسيار با اهميت است كه به ژرفاي اين عبادت جهانشمول اسلامي بيشتر بينديشند و مطالعه كنند و بر معلومات خود بيفزايند و آشنايي دهند. به طور خلاصه، حج را بايد به عنوان يك دانشگاه الهي و كانون انسان سازي مورد توجه قرار داد. نقش آموزش و تبليغ و هم چنين سياست حاكم بر حج در اينجا تعيين كننده و راه گشاست و نبايد مجال داد اين فرصت هاي طلايي با نفحات رحماني كه ملك تا ملكوت را پوشش مي دهد، رايگان از دست برود.

2 ـ زاويه درون مرزي

از آن رو كه كنگره حج تركيبي است از زبده ترين انسان هاي مؤمن، كه از اقصي نقاط كشورهاي اسلامي در اين ميعادگاه حضور يافته و حاضران در موسم، در حقيقت نمايندگاني هستند از امت بزرگ اسلام كه در سرزمين وحي و كانون توحيد گردآمده اند و شعارشان:


توحيد، وحدت و عبوديت است بدان گونه كه آيه كريمه: "  إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ "  (1) الهام مي دهد. لذا اين امت كوچك در موسم به نمايندگي از امت بزرگ اسلام سخن ها و پيام ها دارد، مشكلات و مسائلي در داخل و خارج پيش روي آنهاست. اغلب ابهاماتي نسبت به يكديگر دارند. حل مشكلات و رفع آن و تفاهم و ايجاد همبستگي اسلامي هنگامي ميسر است كه با زبان يكديگر آشنا شوند، به مسائل حياتي امّت بينديشند. اختلاف نظريه هاي فرعي و مسلكي و فرقه اي و نژادي و اقليمي و تعصبات ناموجّه مذهبي را كنار بگذارند و از جامه فرديّت و قوميت به در آيند و بي رنگ و بدون نام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . انبياء : 92




--[41]--

و نشان، به درياي خروشان خلق بپيوندند و به خداي واحد سر تسليم فرود آورند تا هر فردشان چون ابراهيم امتي شود; امتي شاهد براي ديگر انسان ها.

بديهي است كه براي رسيدن به اين آگاهي و شعور و درك مسؤوليت، به توجيه و آموزش نياز است و عالمان و نخبگان در اين ميان نقش حياتي دارند. آنها هستند كه بايد مردمشان را به مسائل و مصالح مشترك امت آشنا سازند. در كم كردن فاصله ها بكوشند.
خطرات دشمنان اسلام را خاطرنشان سازند. در اتخاذ موضع مشترك در برابر دشمنان اسلام و جهان استكباري، از آيين حنيف پاسداري كنند و توطئه تبليغاتي آنان را خنثي نمايند و اين هنگامي ميسر است كه مسلمانان، بهويژه فرهيختگان و رسالت داران امت، به تبادل نظريه و ارائه اطاعت پرداخته و از بدبيني ها و عقده ها بكاهند و در حدّ امكان، در رفع آن بكوشند و با نگاه باز و جهانشمول به مسائل بنگرند و به رايزني در جهت مصالح امت اسلام بپردازند.

امام صادق(عليه السلام) با اشاره به اين فلسفه مهم اجتماعي حج مي فرمايد: فَجَعَلَ فِيهِ الاِجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لِيَتَعَارَفُوا... (1) آري، خداوند حج را كانون تجمع مسلمانان شرق و غرب قرار داد تا با يكديگر معارفه كنند. طرح دوستي بيفكنند. در تحكيم اخوّت اسلامي بكوشند و مسائل اجتماعي خود را بازشناسند و تصميم مناسب بگيرند. امام خميني(قدس سره) كه پيام هاي جاودانه اش در حج همواره بايد راهگشا باشد، مي فرمايد:

بر دانشمنداني كه در اين اجتماع شركت مي كنند، از هر كشوري كه هستند، لازم است براي بيداري ملت ها بيانيه هاي مستدلّي، با تبادل نظر صادر كرده و در محيط وحي بين جامعه مسلمين توزيع نمايند و در كشورهاي خود پس از مراجعه نشر دهند و از سران كشورهاي اسلامي بخواهند كه اهداف اسلامي را نصب العين خود قرارداده اختلافات را كنارگذاشته براي خلاصي از چنگال استعمار چاره بينديشند.

در انجام اين مهم، مسأله پيام رساني و تبليغ، نقش حياتي دارد. توده مردم، اغلب از مسائل ويژه درونِ هر جمع و هر كشور بي خبرند و اين بي خبري زمينه بي تفاوتي و حتي بدبيني را فراهم ساخته

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . علل الشرايع، ص 406




--[42]--

تصوير؟؟؟



--[43]--

است تا آنجاكه برخي از نويسندگان غافل تحقّق بخش توطئه هاي تفرقه افكنِ دشمن در درون جامعه اسلامي شده اند. لذا بر عالمان و مبلّغان اسلام است كه توده هاي مردم را آگاهي دهند. توصيه امام راحل در اين خصوص چنين است:

از جمله وظايف در اين اجتماع عظيم، دعوت مردم و جوامع اسلامي است به وحدت كلمه و رفع اختلافات بين طبقات مسلمين كه خطبا و گويندگان و نويسندگان در اين امر حياتي اقدام نمايند.

كتاب و جزوه و خبرنامه و رسانه و مصاحبه و مقاله و همايش هاي بين المللي و دبيرخانه دائمي به اين منظور، كه در موسم حج تا حدودي زمينه آن بدون نياز به هزينه هاي كلان ميسر است، مي تواند به اين هدف حياتي كمك رساند. زبان در اينجا نقش مهم ايفا مي كند، اگر مبلّغان حداقل يك يا دو زبان (عربي و انگليسي) بدانند، در امر تبليغ موفق تر خواهند بود. لذا شايسته است پيش از عزيمت و طي مراحل گزينش روحانيون و مبلّغان به زبان و مكالمه آموزش داده شوند.

3 ـ از زاويه برون مرزي

حج، همايشي است جهاني، كه مسلمانان مي توانند مفاهيم عالي اسلام و ديدگاه ها و رويكردهاي مسائل اجتماعي را در آن به نمايش بگذارند. پيام وحدت امت موحد را به گوش جهانيان و حتي بيگانگان از اسلام برسانند. هدف از اين پيام رساني به نمايش گذاشتن قدرت و امكانات انساني و معنوي و مادي در برابر

حج، همايشي است جهاني، كه مسلمانان مي توانند مفاهيم عالي اسلام و ديدگاه ها و رويكردهاي مسائل اجتماعي را در آن به نمايش بگذارند.




دشمنان اسلام است كه همواره به غارت و استثمار و استعمار مسلمين مي انديشند و قرن هاست سرمايه هاي مادي و معنوي آنان را به غارت مي برند و هم اينك مورد تهديد آنان مي باشند و امروز نماينده اين قطب استكباري، امپرياليسم آمريكا و صيهونيسم ضدّ بشر است كه اگر در گذشته با كنايه و در لفافه خصومت خود را با اسلام نشان مي دادند، امروز با
صراحت از اين خصومت و تهديد حرف مي زنند و از جنگ صليبي سخن




--[44]--

مي گويند. اينها بايد براي مسلمانان هشدار و عامل بيداري باشد.

مسلمانان بايد بدانند براي استكبار جهاني و صهيونيسم بين الملل، شيعه و سني فرقي ندارد. آنان با اسلام و مسلمين و مقدساتشان در معارضه اند و عرب و عجم نمي شناسند. امپرياليسم آمريكا كه با هدف غارت و چپاول ثروت هاي ملّي آنان در گذشته به برخي كشورهاي اسلامي چهره دوستي نشان مي داد، امروزه با حمايت از رژيم اشغالگر قدس در فلسطينِ مظلوم، حمام خون به راه انداخته و عراق و افغانستان را به اشغال نظامي در آورده و جان و مال و دين و ناموس مسلمانان را مورد هجوم قرار داده و ديگر كشورها و قوانين بين المللي را به رسميت نمي شناسد و به همه چنگ و دندان نشان مي دهد. شناخت اين دشمن مستكبر و متجاوز و شناساندن نقشه هاي اهريمني و جنگ طلبانه و سلطه جويي بي قيد و شرط بر جهان و استحاله فرهنگي و استعمار سياسي و اقتصادي و حضور نظامي قلدر مآبانه شيطان بزرگ در كشورهاي ديگر از فرايض اوليه اهل قبله و امت محمد(صلي الله عليه وآله)است و همدلي و اتحاد و تبادل افكار و اطلاعات و گفتگو در جهت تفاهم و يكدست شدن در برابر دشمنان اسلام و انسانيت، از واجبات امروزِ مسلمانان به شمار مي آيد. اگر پيامبرخدا(صلي الله عليه وآله) فرمان مي دهد آيات برائت را در موسم بخوانند و بر مشركان اتمام حجت كنند و برق سلاح و قدرت اسلام و مسلمانان را به بت پرستان و منافقان آن روز نشان دهند و اميرالمؤمنين(عليه السلام) به فرمان آن حضرت در منا يا عرفات منشور برائت را مي خواند; "  وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الاَْكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ... "  (1) در حقيقت اعلام برائت و آغاز يك جنگ رواني تبليغي عليه كفر و شرك و زمينه ساز جنگ هاي ميداني و تهاجمي به منظور مقابله با كفر و نفاق و فساد و به زير آوردن اقطاب مستكبر سلطه گر است كه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . توبه : 3




--[45]--

سد راه خدا و خلق شده و در راه ترويج آيين حق سنگ اندازي مي كنند; چنانكه ملاحظه مي كنيم طي آيات سوره برائت به نبرد و جهاد با مشركان پس از ماه هاي حرام فرمان داده شده است; "  فَإِذَا انْسَلَخَ الاَْشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ "  .(1)

آيات برائت در روز عرفه يا قربان، كه انبوه تجمع حاجيان است، بايد خوانده شود تا خبر آن را همه; اعم از مسلمانان حج گزار و مشركان حاضر در موسم بشنوند و بانگ اذان برائت به گوش مردم و قبايل و اطراف و اكناف برسد و تكليف مسلمانان با مشركان و منافقان روشن شود تا دل دشمن خالي گردد و فكر توطئه را از سر به در كنند و به گواهي تاريخ، آن اعلاميه تأثير خود را بخشيد و زمينه گسترش اسلام فراهم شد و دشمن عقب نشيني كرد و به دنبال آن هيئت ها (وفود) به نمايندگي از قبايل عرب، يكي پس از ديگري رهسپار مدينه شدند و با پيامبر به مذاكره پرداختند و موجوديت اسلام را پذيرفتند.

آيات اول سوره توبه كه در حقيقت قطعنامه برائت از دشمنان اسلام بود، نكات بسيار ارزنده و آموزنده اي در بر دارد كه تنها براي خواندن نيست، بلكه خط مشي و رويكرد مسلمانان را در هر عصر و براي هر نسل ترسيم مي كند. تا در پهنه گيتي دشمني وجود دارد مشمول اين قطعنامه است و چه مكاني براي اعلام آن مناسب تر از موسم حج و كنگره جهاني اسلام و حرم امن الهي و قبله گاه توحيد و مطاف انبيا؟!

مسلمانان هر عصر بايد با تأسي به ابراهيم(عليه السلام) و محمد(صلي الله عليه وآله) كه پايه گذاران اين حركت كفرستيز بودند و از بت پرستان و نمروديان و طاغوتيان و مشركان اعلام برائت كردند، اين سياست اصولي اسلام را به اجرا گذارند.

حضرت امام خميني(قدس سره) تجديدگر حج ابراهيمي در روزگاري كه درباره برائت گفت:

حاشا كه خلوص عشق موحّدين جز به ظهور كامل نفرت از مشركين و منافقين ميسر شود و كدام خانه سزاوارتر از كعبه و خانه امن و طهارت و الناس كه در آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگي و يا دون صفتي ها و نامردمي است، عملا و قولا پشت شود و در تجديد ميثاق } أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ{ بت الهه ها و اربابان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . توبه : آيه 5




--[46]--

متفرق شكسته شود و خاطره مهمترين و بزرگترين حركت سياسي در } وَ أَذانٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ...{ زنده بماند; چراكه سنت پيامبر و اعلان برائت كهنه شدني نيست و نه تنها اعلان برائت به ايام و مراسم حج منحصر نشود كه بايد مسلمانان فضاي سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملي نسبت به دشمنان خدا لبريز كنند... (1)

اعلان برائت، بذر خشم و نفرت از بيگانگان را در دل هاي مسلمانان مي پرورد تا از وابستگي به قدرت هاي استكباري نجات يافته، روي پاي خود بايستند و سلطه كافران بر مسلمانان را نفي كنند. اذان برائت مكمّل اذان حج است كه يكي به وسيله ابراهيم و ديگري به وسيله محمد(صلي الله عليه وآله) انجام شد و اين دو جاودانه خواهند ماند و بايد بمانند.

حاصل آنكه: در تبليغات برون مرزي، مسلمانان بايد پيام خود را يكصدا و با آهنگ بلند، به گوش دشمنان اسلام برسانند كه: امت محمد(صلي الله عليه وآله) تسليم زورگويي هاي آنان نخواهد شد و نيز منشور آزادي و حقوق بشر اسلامي و صلح شرافتمندانه را ابلاغ نمايند و اين هنگامي است كه بيگانگان از سياست ستيزه گرانه رخ بتابند و به مصالح مشترك انساني تسليم گردند.

به طور خلاصه: اهداف و مقاصد تبليغات برون مرزي حج را بدين گونه مي توان خلاصه كرد:

1 ـ تبليغ اسلام از سرزمين وحي و رساندن آن به جهان تشنه معنويت، كه ساير اديان تحريف شده و مكاتب صادراتي از آن بي بهره اند; همانگونه كه پيامبر گرامي اسلام دعوت خود را از اين سرزمين به گوش ملت ها و دولت هاي عصر خويش رسانيد.

براي تحقّق اين هدف، مسلمانان جهان مي توانند رسانه مشترك برون مرزي براي ابلاغ پيام آسماني اسلام متناسب با نياز عصر و به زبان روز داشته باشند و نمايندگان كشورهاي اسلامي در اين پيام رساني مشاركت كنند و مسائل مشترك و حياتي جهان اسلام را به دور از گرايشهاي خاص عنوان نمايند و اي كاش كه آن همه كتاب و جزوه و مقاله، كه در موسم حج بر ضد قشر عظيمي از مسلمانان منتشر مي شود و بذر كينه را در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . صحيفه نور، ج20، ص111




--[47]--

دل ها مي پاشد، جهت گيري خود به سوي دشمن مشترك و كفرِ چند مليتي، كه براي نابودي اسلام و مسلمين بسيج شده اند، تغيير مي دادند!

2 ـ برخي از مسلمانان كشورهاي دور، كه بيشتر هدف تبليغات دشمنان اسلامند، اطلاع درستي از معارف اسلامي ندارند. آگاهي دادن به مردم اين كشورها و تبيين اسلام ناب مي تواند از جمله تبليغات برون مرزي حج باشد...

3 ـ افشا كردن توطئه هاي پنهان و آشكار دشمنان اسلام و اعلان برائت از قدرت هاي زورگو و سلطه گر، كه چشم طمع به كشورهاي اسلامي و جهان مستضعفان دوخته اند و قرن ها است سرمايه هاي معنوي و ذخاير مادي اين كشورها را به تاراج مي برند، نظير آنچه در اعلان برائت پس از انقلاب اسلامي صورت گرفت، بلكه در ابعاد وسيع تر و با ابزارها و شيوه هاي ممكن ديگر.


| شناسه مطلب: 80133