متن کامل

روش شناسی استنباط اسرار حج (منطق اسرار حج) محمد علی رضایی اصفهانی     در آمد حج دارای ابعاد مختلفی است، از جمله: الف) احکام حج (مناسک): که در آیات و احادیث مختلف بیان شده است. ب) آداب و مستحبات حج: که از آیات قرآن و سنت انبیای الهی

روش شناسي استنباط اسرار حج

(منطق اسرار حج)

محمد علي رضايي اصفهاني

 

 

در آمد

حج داراي ابعاد مختلفي است، از جمله:

الف) احكام حج (مناسك): كه در آيات و احاديث مختلف بيان شده است.

ب) آداب و مستحبات حج: كه از آيات قرآن و سنت انبياي الهي همچون ابراهيم(عليه السلام) و پيامبر(صلي الله عليه وآله) و سنت اهل بيت(عليهم السلام) به دست مي آيد.

ج) تاريخ حج: كه در منابع تاريخي، بهويژه مطالب تاريخي كه در قرآن و روايات بيان شده است.

د) اسرار حج: كه مجموعه اي از معارف حج را بيان مي كند، كه روي دوم سكه احكام، آداب و تاريخ حج به شمار مي آيد و شايد مهم ترين بُعد معرفتي حج باشد.

از اين روست كه در قرآن كريم، از حدود 30 آيه اي كه در مورد حج بيان شده(1)تنها حدود يك سوم آن ها شامل احكام حج است و بقيه موارد، تاريخ و اسرار حج را بيان كرده است. البته همان آياتي كه در مقام بيان احكام حج است نيز، گاهي به اسرار حج اشاره مي كند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . بقره : 129 ـ 125 و 189 و 200 ـ 196 ; آل عمران: 96 و 97 ; مائده : 1، 2، 95، 96 و 97 ; برائت : 3 و 19 ; حج : 27 ـ 35 و ابراهيم : 40 ـ 37


صفحه 55


مفهوم شناسي اسرار حج:

صاحب نظراني كه در مورد اسرار حج مطالبي نوشته اند و در مورد اسرار حج مطالبي دارند، كمتر به تعريف آن پرداخته اند(1) و بيشتر به مصاديق و موارد اسرار پرداخته اند.

اما از مجموع سخنان و بررسي موارد، مي توان اسرار حج را اين گونه تعريف كرد:

 

«مجموعه معارفي كه به عنوان فلسفه و حكمت، آثار و فوايد، اهداف، علت و ملاك احكام، آموزه ها، پيام ها و باطن مناسك حج، از منابع معتبر (كتاب، سنت، عقل و تاريخ) به روش صحيح استنباط مي شود.»

اقسام اسرار:

از مجموع مواردي كه به عنوان اسرار حج از آيات و روايات و تاريخ قابل برداشت است و نيز از بررسي مصاديقي كه دانشمندان و صاحب نظران به عنوان اسرار بيان كرده اند، مي توانيم به اين نتيجه برسيم كه مقصود از اسرار حج، هركدام از هفت مورد زير است:

1 . فلسفه و حكمت مناسك حج

فلسفه و حكمت احكام، علّت تامه حكم را بيان نمي كند، بلكه به زمينه هاي احكام اشاره دارد، كه گاهي اين زمينه ها قبل از صدور حكم وجود داشته و لازم است با مناسك حج تقويت شود يا حج زمينه ساز بهوجود آمدن آن ها است. گاهي در آيات و روايات به فلسفه و حكمت احكام و آداب حج اشاره شده است.

مثال: فلسفه و حكمت قرباني حج، رسيدن به تقوي است; يعني حج گزار با فدا كردن اموال خود، نشان مي دهد كه در برابر خدا فرمان پذير است و حالت خودنگهداري و پرهيزكاري خود را به نمايش مي گذارد و روح تقوي را در خود تقويت مي كند. قرآن كريم در اين مورد مي فرمايد:

 

} لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوي مِنْكُمْ كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللهَ عَلي ما هَداكُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ{ .(2)

گوشت هاي آن (قرباني)ها و خون هاي آن ها به خدا نمي رسد، وليكن پارسايي (و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . آيت الله جوادي آملي در تعريف اسرار حج فرموده اند: «آن چه در محور عمل جوارح يا حدّ خاطره جوانح قرار مي گيرد، يا از احكام عبادت است و يا از آداب در آن و هيچ يك سرّ عبادت نيست، امّا آن چه در مدار شهود عقل نظر و انبعاث عقل عمل قرار مي گيرد، مي تواند به حساب سرّ عبادت آيد.» (صهباي حج، ص313)

2  . حج : 37


صفحه 56


خودنگهداري) شما به او مي رسد; اين گونه آن ها را براي شما رام ساخت، تا خدا را به پاس اين كه شما را راهنمايي كرده بزرگ شماريد; و نيكوكاران را مژده ده.»

 

نمونه اين مطلب، در سوره بقره (آيه 197) و سوره حج (آيه 32) آمده است.

مثال ديگر: حج زمينه ساز استغفار و توبه و بخشش گناهان است. در برخي آيات، حج را زمان استغفار(1) و در روايات نيز حج را زمان بخشيده شدن گناهان معرفي كرده است.(2)

2 . اهداف حج

هدف همان علّت غايي است كه حج گزار مي خواهد بدان برسد، هرچند كه علّت تامه نخواهد بود، ولي يكي از اجزاي علت حج به شمار مي آيد.

برخي از آيات و روايات به اهداف حج اشاره كرده است و ياد الهي و آشنايي با ولايت از اهداف حج شمرده شده است.

مثال: ذكر الهي از اهداف حج:

 

} لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيّام مَعْلُومات عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ اْلأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ{ .(3)

تا (در حج) شاهد سودهايشان باشند و در روزهاي معيّني نام خدا را (به خاطر نعمت ها و به هنگام قرباني) بر دام هاي زبان بسته، كه به آنان روزي داده است، ببرند; پس، از (گوشت) آن ها بخوريد و (نيز) به سختي كشيده نيازمند بخورانيد.»

 

مشابه اين مطلب در آيه 34 سوره حج و آيه 198 سوره بقره نيز آمده است.

مثال ديگر: از امام باقر(عليه السلام) حكايت شده كه فرمودند:

 

«إِنَّمَا أُمِرُوا أَنْ يَطُوفُوا بِهَذِهِ الاَْحْجَارِ ثُمَّ يَأْتُونَّا فَيُعْلِمُونَّا وَلاَيَتَهُمْ».(4)

«به مردم فرمان داده شد كه پيرامون اين سنگ هاي (كعبه) طواف كنند، سپس نزد ما آيند تا ولايت به آنان آموزش داده شود.»

 

3 . آثار و فوايد حج

حج داراي فوايد مادي و معنوي بسياري است، بهويژه در زمينه هاي تجاري، سياسي،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . بقره : 199

2  . بحارالأنوار، ج99، صص8 و 40

3  . حج : 28

4  . بحارالأنوار، ج99، ص34


صفحه 57


اجتماعي و در برخي آيات و روايات نيز به اين فوايد و آثار اشاره شده است.

مثال:

 

يَأْتُونَّا فَيُعْلِمُونَّا وَلاَيَتَهُمْ } وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ{ .(1)

 

و حج را به مردم اعلام كن، تا به سوي تو آيند; در حالي كه پياده و (سوار) بر هر مركب لاغري هستند كه از هر درّه ژرف (و راه دور)ي مي آيند. تا (در حج) شاهد سودهايشان باشند.

مثال ديگر: در حديثي از امام رضا(عليه السلام) حكايت شده كه در حج فوايدي براي همه مردم است و... (و از آثار آن) ژرف نگري و نقل اخبار ائمه(عليهم السلام) (به اطراف كشور اسلامي) است.(2)

4 . پيام هاي حج

گاهي با الغاي خصوصيت از آيات و روايات مربوط به حج، قواعد و پيام هاي كلي به دست مي آيد كه در هر زمان و مكان قابل اجراست و مي تواند مصاديق جديدي داشته باشد.

مثال: در آيات آغازين سوره برائت، سخن از اعلام برائت از مشركين در روز حج اكبر (به وسيله امام علي(عليه السلام)) است،(3) هرچند كه اين آيات مربوط به صدر اسلام است، اما با الغاي خصوصيت، اين پيام به دست مي آيد كه «حج را صحنه برائت از مشركان كنيد.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . حج : 28 و 29

2  . بحارالأنوار، ج99، ص40

3  . برائت (توبه) : 3 ـ 1


صفحه 58


مثال ديگر: حكايت شده كه پيامبر(صلي الله عليه وآله) هنگام ورود به مسجدالحرام، از «باب بني شيبه» وارد مي شد،(1) و در احاديث از امام صادق(عليه السلام) حكايت شده كه در آن جا بت هُبل دفن گرديده، از اين رو، ورود به مسجدالحرام از اين باب مستحب شده است.»(2)

پيام اين عمل پيامبر(صلي الله عليه وآله) براي ما آن است كه «در حج، بت ها را زيرپا بگذاريد.»

5 . آموزه هاي آيه

برخي از مطالب حج، بهويژه روايات تاريخي آن، براي ما آموزه هايي را دربردارد كه مي تواند براي همه زندگي ساز باشد.

مثال: هاجر براي به دست آوردن آب در بيابان بي آب و علف، ميان دو كوه صفا
و مروه، هفت بار رفت و آمد مي كند،(3) اين تلاش هاجر نوعي آموزش براي ماست
كه براي رسيدن به اهداف خود تلاش خستگي ناپذير داشته باشيم، كه در نااميدي بسي اميد است.

مثال ديگر: از دويدن (= هروله) حضرت ابراهيم(عليه السلام) ميان صفا و مروه، كه به شيطان حملهور شد يا از دست شيطان گريخت(4) (كه ممكن است هر دو مطلب درست باشد و اشاره به دو اتفاق باشد) اينگونه آموزش مي گيريم كه در زندگي تلاش كنيم گرفتار شيطان نشويم و از دست او بگريزيم و حتي اگر مي توانيم بر او حملهور شويم.

6 . باطن مناسك حج

بر اساس روايات متعدد، كه از پيامبر(صلي الله عليه وآله) و اهل بيت(عليهم السلام) حكايت شده، قرآن داراي ظاهر و باطن است.(5)

در مورد باطن قرآن تفسيرها و ديدگاه هاي گوناگون وجود دارد،(6) ولي يكي از اين ديدگاه ها آن است كه مي توان با الغاي خصوصيت از آيه قاعده اي كلي به دست آورد كه در هر زمان و مكان مي تواند مصداق جديدي پيدا كند.

به عبارت ديگر: ويژگي هاي افراد و وقايع خاص از آيه جدا مي شود و توسعه معنايي در آيه داده مي شود، تا به صورت قاعده كلي رخ نمايد. و اين معناي جديد يا قاعده كلي لازم معناي آيه است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . السنن الكبري، ج5، ص117

2  . الفقيه، ج2، ص238 ح2299 و الحج والعمرة في الكتاب والسنة، ري شهري، ص67

3  . بحارالأنوار، ج99، ص233

4  . همان.

5  . بحارالأنوار، ج92، باب بطن قرآن.

6  . مباني و روش هاي تفسير، دكتر كاظم شاكر، مبحث ديدگاه هاي بطن و نيز فصلنامه قبسات، ش29، مقاله «ظهر و بطن قرآن» از دكتر كلانتري.


صفحه 59


در روايات اهل بيت(عليهم السلام) گاهي به بطن آيات حج اشاره شده است:

مثال: قرآن كريم مي فرمايد:

 

} ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ{ .(1)

«سپس، بايد آلودگي هايشان را برطرف سازند; و بايد به نذرهايشان وفا كنند; و بايد بر خانه باستاني (كعبه) طواف نمايند.»

 

در حديثي از امام صادق(عليه السلام) حكايت شده كه مقصود از آن برطرف كردن آلودگي ها، تراشيدن سر است.(2)

و در حديث ديگري از امام صادق(عليه السلام) حكايت شده كه به شخصي فرمودند: مقصود از آيه «ليَقْضُوا تَفَثَهُمْ» ملاقات با امام است.

در همين روايت حكايت شده كه شخص ديگري از امام(عليه السلام) در مورد آيه بالا پرسيد و حضرت فرمود: مقصود از آن، كوتاه كردن مو و ناخن است و او به حضرت عرض كرد كه شخص اول از شما حكايت كرده كه مقصود ملاقات با امام است. حضرت فرمود: «هر دو صحيح است كه قرآن ظاهر و باطن دارد.»(3)

 

فلسفه و حكمت قرباني حج، رسيدن به تقوي است; يعني حج گزار با فدا كردن اموال خود، نشان مي دهد كه در برابر خدا فرمان پذير است و حالت خودنگهداري و پرهيزكاري خود را به نمايش مي گذارد و روح تقوي را در خود تقويت مي كند.
در اين روايت، نخست ظاهر آيه «ليَقْضُوا تَفَثَهُمْ» بيان شده، كه همان رفع آلودگي ظاهري و جسمي است، سپس با الغاي خصوصيت، يك قاعده كلّي از آيه به دست مي آيد كه در حج «رفع آلودگي مي شود; چه جسمي و چه روحي و معنوي»، سپس اين قاعده كلي بر مصاديق جديد تطبيق مي شود كه همان رفع آلودگي معنوي و آمرزش گناهان بهوسيله ملاقات با امام است.

اين گونه مطالب نيز از اسرار آيات حج است كه در احاديث اهل بيت(عليهم السلام) بيان شده و مي توانيم از آن ها الگوگيري نموده، با دقت در موارد مشابه اجرا كنيم.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . حج : 29

2  . من لا يحضره الفقيه، ج2، ص485

3  . بحارالأنوار، ج92، ص83 (با تلخيص).


صفحه 60


7 . علت و ملاك احكام

يكي از جلوه هاي اسرار احكام و مناسك حج آن است كه بتوانيم با دليل قطعي از قرآن، سنت يا برهان عقلي، ملاك و مناط حكم را به دست آوريم.

البته به دست آوردن ملاك قطعي و علت تامّه تشريع احكام الهي، كاري بس دشوار است و ما در مورد احكام حج، مثال قطعي نيافتيم.

ولي در برخي احاديث تعبير «علت حج» آمده است:

مثال: در حديثي از امام رضا(عليه السلام) حكايت شده كه: «اگر كسي بگويد چرا به حج دستور داده شد؟ گفته مي شود: به علت ميهمان خدا شدن، زياده طلبي (در امور معنوي) و خروج از گناهان...»(1)

ياد آوري: شايد مقصود از واژه «علت» در اين گونه احاديث، علت تامه احكام نباشد، بلكه همان فلسفه و حكمت، مقصود باشد.

منابع استنباط و استخراج اسرار حج

1 . قرآن

در قرآن كريم حدود 30 آيه در مورد احكام، تاريخ و اسرار حج بيان شده كه يكي از منابع معتبر براي استنباط و استخراج اسرار حج است. اين آيات گاهي دربردارنده حكمت، اهداف، فوايد، بطن، پيام و آموزه هاي مناسك حج است; همان طور كه مثال هاي آن گذشت.

يادآوري: استفاده از قرآن كريم در اين موارد، پيش نيازها و پيش فرض هايي دارد كه در مباني تفسير و شرايط مفسر و قواعد و روش هاي تفسير بيان شده است،(2) كه از جمله آن ها دلالت صحيح متن به صورت دلالت مطابقي يا تضمني يا التزامي است.

2 . سنت

سنت پيامبر گرامي(صلي الله عليه وآله) و اهل بيت(عليهم السلام) دربردارنده بسياري از اسرار حج است كه برخي به صورت سنت عملي و برخي سنت لفظي، در ضمن احاديث حكايت شده است. همان طور كه مثال هاي آن ها گذشت.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . بحارالأنوار، ج99، صص40 و 41

2  . نكـ : منطق تفسير قرآن و درس نامه روش ها و گرايش هاي تفسير قرآن، از نگارنده، انتشارات مركز جهاني علوم اسلامي.


صفحه 61


يادآوري: استفاده از احاديث در اين موارد، متوقف بر رعايت مباني و قواعد حديثي، بعد از اطمينان از سندي و دلالت معتبر (مطابقي، تضمنّي، التزامي) آن ها است.

3 . تاريخ

تاريخ، يكي از منابع معرفتي بشر است. تاريخ پيامبران(1) و اولياي الهي كه در قرآن كريم بيان شده است، مثل داستان ساختمان كعبه به دست ابراهيم و اسماعيل(2) كه داراي اسرار و آموزه ها و پيام هاي متعددي براي ماست.

و نيز حكايات تاريخي كه در احاديث و تواريخ معتبر آمده است، مثل جريان آدم(عليه السلام) ، هاجر در صفا و مروه(3) و درگيري ابراهيم(عليه السلام) با شيطان(4) و مانند آن ها كه بسياري از اسرار حج را براي ما روشن مي سازد، كه برخي از آن ها در مباحث پيش بيان شد.

آري، تاريخ انبياي الهي سنت ساز است نه تاريخ صرف.

يادآوري: استفاده از تاريخ پيامبران و اولياي الهي در استنباط اسرار حج، مستلزم بررسي روايات آن ها از نظر سند و دلالت است.

4 . عقل

عقل به دو معنا به كار مي رود، قوّه تفكر و برهان هاي عقلي،(5) و هر دو معنا مي تواند در مورد حج كاربرد داشته باشد; يعني اگر ما بهوسيله عقل برهاني، مطلبي قطعي از اسرار حج را كشف كرديم، آن مطلب معتبر است; چراكه عقل حجت باطني است.

و گاهي عقل با تفكّر و خردورزي مي تواند برداشت هايي از مناسك حج داشته باشد. هرچند كه اين برداشت ها نوعي استحسان عقلي است، ولي دليلي بر ممنوعيت اين گونه برداشت ها در باب اسرار حج نداريم; چراكه منتهي به صدور احكام و فتوا نمي شود. بنابراين، بيان آن ها به صورت يك احتمال، مانعي ندارد.

مثال: در سعي ميان صفا و مروه، دويدن و هروله براي مردان قرار داده و اين فرمان براي زنان نيامده است. ممكن است انسان در اين مطلب تفكر كند و به اين نتيجه برسد كه از آن رو هروله براي زنان قرار داده نشده، كه دويدن زنان موجب تحريك جنسي مردان مي شود و اين مطلب ممكن است به محيط معنوي سعي صفا و مروه آسيب برساند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . هرچند كه تاريخ پيامبران و اولياي الهي، كه در قرآن و احاديث آمده است، بخشي از دو منبع قبلي (قرآن و سنت) به شمار مي آيد، ليكن به خاطر اهميت آن ها و نيز به جهت آن كه بخشي از تاريخ خارج از قرآن و حديث مصطلح است، اين منبع را جداگانه ذكر كرديم.

2  . بقره : 129 ـ 125 و آل عمران: 96 و 97

3  . نكـ  بحارالأنوار، ج99، صص233 و 234 و علل الشرايع، ص432

4  . همان، ص234

5  . نكـ : مفردات راغب اصفهاني، ماده «عقل».


صفحه 62


البته اين برداشت عقلي نمي تواند علت و ملاك حكم را روشن سازد، ولي توجيهي براي تفاوت هروله زنان و مردان است. بنابراين، نمي توان از آن نتيجه گرفت كه اگر برفرض در زماني هيچ مردي در سعي صفا و مروه نبود، هروله براي زنان لازم است.

 

 

در مورد اسرار حج، هرگاه كه سخنان آنان مستند به يكي از منابع معتبر (قرآن، سنت، عقل و تاريخ) بود، قابل قبول است. اما در صورتي كه مستند نباشد يا براساس منابع غير معتبر (مثل شهود، مكاشفه يا رؤيا) باشد، نمي توانيم آن ها را به عنوان اسرار و حكمت هاي حج به شارع نسبت دهيم.

 

 

 

 

يادآوري: در برداشت هاي عقلي از آيات و احاديث لازم است توجه كنيم كه اين مطلب به «تفسير به رأي» منتهي نشود، كه در احاديث حرام و ممنوع شمرده شده است.(1) تفسير به رأي آن است كه انسان بدون توجه به قرائن عقلي و نقلي، مطلبي را براساس رأي و گمان خود، از آيات برداشت كند و به صورت قطعي به خداي متعال نسبت دهد.(2)

5 . شهود و مكاشفه عرفاني

يكي از منابع معرفتي بشر، الهامات و شهود و مكاشفات و رؤياهاي صادق است. ولي اين مطلب سه گونه است:

الف: گاهي اين منبع معرفتي براي پيامبران و معصومان حاصل مي شود، كه در آن صورت حجت است; همان طور كه ابراهيم(عليه السلام) بر اساس رؤياي خود، مي خواست فرزندش را قرباني كند.(3)

ب: گاهي اين مكاشفات و رؤياها براي افراد غير معصوم اتفاق مي افتد و شخص مكاشفه گر يقين پيدا مي كند كه مكاشفه او حق و صادق است، كه در اين صورت براي خودش اطمينان آور است و چه بسا بتواند براساس آن برنامه ريزي و عمل كند.

ج: گاهي اين شهودها، مكاشفات، الهامات و رؤياها، براي افراد غيرمعصوم حاصل مي شود و براي ديگران نقل مي كنند، كه البته براي ديگران حجت نخواهد بود; چرا كه:

اولاً: شهود و مكاشفه امري شخصي و غيرقابل انتقال به غير است; يعني دسترسي به آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . نكـ : عيون اخبارالرضا(عليه السلام) ، صدوق، ج1، ص116 ; بحارالأنوار، ج89، ص107 و سنن ترمذي، ج5، ص199

2  . نكـ : منطق تفسير قرآن (درسنامه روش ها و گرايش هاي تفسير قرآن) مبحث تفسير به رأي، از نگارنده.

3  . صافات : 102


صفحه 63


براي ديگران معمولاً ممكن نيست.

ثانياً: شهود و مكاشفه معمولاً قابل استدلال نيست.

ثالثاً: اين گونه شهودها و مكاشفات و رؤياها، از خطا مصون نيست و احتمال دارد رباني يا شيطاني باشد.

بنابراين، شهود، مكاشفه و رؤياهاي غيرمعصوم نمي تواند يكي از منابع استنباط و استخراج اسرار حج باشد. همان طور كه منبع معتبري در فقه و كلام و تفسير به شمار نمي آيد.

6 . سخنان دانشمندان و عرفا

سخنان بزرگان دين و عرفان مي تواند همچون چراغي روشنگر براي ما باشد و ما را به سرمنزل مقصود رهنمود شود و استفاده از راهنمايي ها و ارشادات آن ها بر ما لازم است.

اما در مورد اسرار حج، هرگاه كه سخنان آنان مستند به يكي از منابع معتبر (قرآن، سنت، عقل و تاريخ) بود، قابل قبول است. اما در صورتي كه مستند نباشد يا براساس منابع غير معتبر (مثل شهود، مكاشفه يا رؤيا) باشد، نمي توانيم آن ها را به عنوان اسرار و حكمت هاي حج به شارع نسبت دهيم.

يادآوري: در مورد اسرار حج لازم است از نقل مطالب سست و خواب هاي فراوان و مكاشفات بدون مستند، پرهيز كنيم، چراكه نقل اين گونه مطالب سست موجب بدبيني افراد فرهيخته به مناسك حج مي شود.

بنابراين، لازم است اسرار حج از منابع معتبر با شيوه صحيح استخراج و استنباط گردد و براي مردم بيان شود و در آيات و احاديث، اسرار و مطالب علمي فراوان وجود دارد كه ما را از نقل مطالب سست بي نياز و غني مي سازد.


| شناسه مطلب: 80144