متن کامل

1 معاونت امور روحانیون - مدیریت آموزش پیوند حج با ولایت گردآورنده: عبدالحسین طاهری 2 عنوان مقاله پیوند حج با ولایت خداوند بزرگ به مقتضای ربوبیت خود برای تربیت بشر و رساندن او به کمال شایسته خویش، یک سلسله عبادات و وظایف اخلاقی معین فرمود


1


معاونت امور روحانيون - مديريت آموزش

پيوند حج با ولايت

گردآورنده: عبدالحسين طاهري


2


عنوان مقاله

پيوند حج با ولايت

خداوند بزرگ به مقتضاي ربوبيت خود براي تربيت بشر و رساندن او به كمال شايسته خويش، يك سلسله عبادات و وظايف اخلاقي معين فرموده است. تا آدمي در سايه عمل با آن عبادت، و به كار بستن وظايف اخلاقي به كمالي كه براي آن آفريده شده است برسد، و بهره خود را از لذايذ روحي و معنوي در عالم دنيا و جهان آخرت بدست بياورد. زيرا مادامي كه بشر گرفتار رذيلههاي اخلاقي است و كردارهاي زشت و ناروا گريبانگير اوست. نيروهاي معنوي و قواي روحاني او همچنان در مرحلهي استعداد باقي مانده و پا به عرصه فعليت نخواهد گذاشت. و تا چنين نشود و استعدادها ظهور نكند بواسطه نداشتن سنخيّت با عالم معنا درك آن لذايذ و نعمتها براي او امكان پذير نخواهد بود. همچون فردي عامي و بي سوادي كه او را به كتابخانهاي برند كه پر از گنجينههاي دانش و علوم بشري باشد و يا در كنار فيلسوفي جايش دهند كه جهاني از دانش بوده و پيچيدهترين مسائل فلسفي را با نيروي دانش خود حل كند. آيا اين فرد عامي و درس نخوانده از آن كتابخانه و اين دانشمند بهرهاي ميبرد؟ هرگز نه( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - پرواز در ملكوت امام رحمه الله عليه / ج 1 / ص 4-3


3


در اين ميان پيامبران و سفيران الهي راه تكامل را تنها در عبوديت و بندگي تعيين كردهاند تا آنجا كه از پيشواي گرامي شيعه نقل شد كه فرمود:

العبوديه جوهره كُنهها الرُبوبيه. بندگي خداي متعال گوهر تابناكي است كه هركس در فروغ آن، رهروي كند سرمنزلش حريم كبريايي ربوبي است.(1)

بلكه هدف از عبادات تربيت و پرورش روح و جانها است. غرض پديد آوردن قدرتهاي روحي است كه سرچشمهي آنها عبوديت و بندگي است. مقصود رفع تيرگيهاي دروني از صفحهي دل و نوراني شدن آن بانوار ملكوت وآمادگي جان انسان براي پذيرش تجليات حق وتابش نورعشق الهي است كه

گر نور عشق حق بدل و جانت اوفتد * بالله كز آفتاب فلك خوبتر شوي( 2 )

تمام عبادات الهي احكامي دارند و اسراري و ظاهري دارند و باطني احكام و ظاهر شرط صفت آنهاست و اسرار و باطن شرط قبولي آنها است.

نماز ذكرهاي دارد كه معنايش روشن ركوع و سجودي دارد كه تعظيم را تفهيم ميكند. و تشهدي دارد كه اعتراف را به همراه دارد. روزه گرفتن پرهيز از مشتهبات است. همدلي و همدردي و هماهنگي با مستمندان است. يادآوري مسأله فشارگر سنگي و تشنگي بعد از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - همان / ج 1 / ص 4

2 - همان / ج 1 / ص 6


4


مرگ است. روزه گرفتن هم منافع مادي و معنوي فراواني دارد. زكات كه انفاق و تعديل ثروت و رسيدگي به حال مستمندان و ضعيفان است. آنهم منفعت و مصلحتش تا حدودي مشخص است و جهاد و مرزداري و دفاع مقدس عليه تهاجم بيگانگان منافع فراواني دارد كه پي بردن به آنها دشوار نيست و حج يك سلسله از دستورات و مراسم و مناسكي دارد كه پي بردن به راز راز و رمزش گرچه بسيار سخت و دشوار است. با انجام اين عبادات و رعايت اركان و احكام آنها سبب صحت آنها ميشود. اما آنچه بسيار مهم است كه پويندگان راه حق به آن توجه كنند باطن و روح عبادات است. اگر اين مهم غفلت شور عبادات چندان اثربخشي ندارد. چون شرط قبولي نام اعمال و عبادات توجه به روح آن يعني ولايت است كه ولايت مندرج در توحيد و از اصول است.

امام باقر (عليه السلام) پس از بيان تربيت در فضيلت همين اصول و مباني پنجگانه اسلام ميفرمايد:

اِن ذروه الامر و سنامه و مفتاحه و باب الاشياء و رضي الرحمن الطاعه للامام بعد معرفته، اِن الله يقول من يطع الرسول فقد اطاع الله و من قولي فما ارسلناك عليهم حفيظاً اما لو اَنّ رجلا قام ليله و صام نهاره و تصدّق بجميع ما له و حج جميعَ دهره و لم يعرف ولايه ولي الله فيوالله و يكون جميع اعماله بدلالته اليه ما كان له علي الله حق في ثواب الّا كان من اصل الايمان.

همانا سرآمد كار و ركن آن و كليد آن و درب گشايش همه چيز و راه رسيدن به خشنودي خداي رحمان آن است كه آدمي اوّلاً در حق امام معرفت حاصل كد و پس از


5


شناسايي امام سر بفرمان او نهر كه خداوند ميفرمايد: هركس كه از پيامبر فرمان برد خدا را فرمانبردار است و هركس روگردان شود مسئوليتي متوجه تو نخواهد بود. اما اگر مردي همه شبها را زنده بدارد و همه روزهاي خود را با روزه بسر آورد و هر آنچه دارد به صدقه دهد و همه ساله عمل حج بهجا آورد ولي ولايت ولّي خدا را نشناسد تا همگي كارهايش را با راهنمايي او انجام پذيرد چنين كسي هيچ حقي بر خدا در پاداش اعمال خود ندارد و هيچ چاره نيست بجز اينكه از اهل ايمان به ولايت باشد.(1)

در ميان تمام عبادات حج از احكام مهم عبادي و سياسي اسلام و يكي از فردعات آن است و اين فريضه الهي در عين حال خصوصياتي دارد كه منحصر به فرد بوده و آن را بر ديگر احكام اسلامي برتري داده است. چون حج از فرائض بزرگ اسلام و اعظم شعائر دين و ارزشمندترين اعمال براي قرب به خدا است. با توجه به گستردگي ابعاد و ويژگي خاصش از اسرار باطني فراواني برخوردار است. به طوري كه هيچ يك از اعمال ديگر به آن گستردگي نبوده و باطن هيچيك به حج نميرسد.

حج همانگونه كه توحيد، نبوت، امامت، معاد را دارد، نماز و روزه- جهاد - تولي - تبري و نيز ديگر امور همانند خلوت و جلوت، ذكر و تفكر -سكوت و فرياد - عزلت و اجتماع - ظاهر و باطن همه را دارد تا همهگان به سوي آن آيند و در جايجاي آن حرم و حريم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - پرواز درملكوت امام رحمه الله / ص 11


6


پاك و كانون نور با پيوند با روح آن يعني ولايت ضمن پذيرفته شدن اعمال و نائل شدن به كمال، جان تشنه را سيراب و رخسار خسته را طراوت بخشند.

حج تجلي و تكرار همه صحنههاي عشق آفرين زندگي يك انسان و يك جامعه متكامل در دنيا است و مناسك حج مناسك زندگي است و از آنجا كه جامعهايست اسلامي از هر نژاد و ملتي بايد ابراهيمي شور تا به خيل امت محمد (صلّي الله عليه وآله) پيوند خورد و يكي گردد و يد واحده شود. حج تنظيم و تمرين و تشكيل اين زندگي توحيدي است.

حج عرصهي نمايش و آئينه سنجش استعدادها و توان مادي و معنوي مسلمانان است. حج بسان قرآن است كه همه از آن بهرهمند ميشوند ولي انديشمندان و غواصان و درد آشنايان امت اسلامي اگر دل به درياي معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرو رفتن در احكام و سياستهاي اجتماعي آن نترسند. از صدف اين دريا گوهرهاي هدايت و رشد و حكمت و آزادگي را بيشتر صيد خواهند نمود. و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت. ولي چه بايد كرد و اين غم بزرگ را به كجا بايد برد كه حج بسان قرآن مهجور گرديده است. و به همان اندازه كه آن كتاب زندگي كمال و جمال در حجابهاي خود ساخته ما پنهان شده است و اين گنجينه اسرار آفرينش در دل خروارها خاك كج فكريهاي ما دفن و پنهان گرديده است و زبان اُنس و هدايت و زندگي و فلسفه زندگي ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل كرده است.


7


حج نيز به همان سرنوشت گرفتار گشته است. سرنوشتي كه ميليونها مسلمان هرسال به مكه ميروند و پا جاي پاي پيامبر (صلّي الله عليه وآله) و ابراهيم و اسماعيل و هاجر ميگذارند ولي هيچكس نيست كه از خود بپرسد ابراهيم و محمد عليهاالسلام كي بودند و چه كردند، هدفشان چه بود، از ما چه خواستهاند، گويي به تنها چيزي كه فكر نميشود به همين است. مسلّم حج بي روح و بي تحرك و قيام و حج بي برائت و حج بي وحدت و حجي كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد حج نيست.(1)

حقيقت و روح حج ولايت است. اگر كسي بدون توجه به روح حج و بدون معرفت و شناخت ولايت در حج همه عمرش را در بهجا آوردن اين عمل عبادي سپري كند، حج او فاقد ارزش و اعتبار است.

اصولاً اركان و احكام دينداري شرايطي است كه رعايت آنها سبب صحت آنها ميشود. حج نيز چنين است. انسان براي صحيح بودن حج اثر بايد، شرايط آن را رعايت كند، ولي نسبت به روح آن يعني معرفت امام همواره بايد ملتزم باشد در عصر غيبت بين اين عمل عبادي و سياسي و امام مهدي عليه السلام پيوندي عميق و ناگسستني وجود دارد.

بنابراين احرام و تلبيه بدون ولايت، طواف و نماز بدون امامت و حضور در عرفات بدون معرفت، قرباني در مني بدون فداكاري در راه ولي زمان، رمي جمرات بدون دور كردن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - سخنان امام رحمه الله عليه / صحيفه نور


8


صفات رزيلهي مخالف با راه امام زمان و سعي بين صفا و مروه بدون سعي در صراط صفا و مروه و خلاصه انجام اعمال حج بدون كوشش در شناخت بهتر و اطاعت امام بي حاصل است و سودي ندارد.(1)

سادهترين عمل در حرم امن الهي نگاه كردن به كعبه است كه ثواب زيادي دارد. لكن بر اساس اين كه كلمهي توحيد به شرط ولايت حِصن اَمن و دژ نجات است. نگاه هماهنگ با ولايت و عارفانه به كعبه نيز مايهي غفران گناه و پايهي نيل به جاه و رهايي از اندوه دنيا و آخرت است. چنانكه امام صادق عليه السلام فرمود:

من نظر الي الكعبه بمعرفه فعرف من حقنا و حرمتنا مثل الذي عرف من حقها و حرمتها غفر الله ذنوبه و كفاه همّ الدنيا و الآخره از اين رهگذر معناي حديثي كه درباره محبوبيت سرزمين مكه و همه آنچه در فضاي آن است اعم از خاك، سنگ، درخت و كوه و آب روشن خواهد شد. يعني منطقه حرم كه ادراك حق و حرمت آن آميخته با عرفان حق ولايت و امتثال آثار ولاست. محبوبترين چيزها خواهد بود و چيزي همتاي محبوبيت آن نيست. زيرا قرآن همتاي ثقل اصغر خود «ولايت» محبوب و معروف محبان عارف ثقلين است و سرزمين وحي مايه شكوفايي اين احترام آميخته با امتثال و اين معرفت هماهنگ با عمل بوده و از اين جهت، محبوبترين سرزمينها خواهد بود كه شاهد اصل بحث عدم قبول

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - مقاله امام مهدي روح حج


9


عبادات منكران ولايت است.

به عبارت ديگر كعبه و حرمتش، زمزم و شرافتش، صفا و مروه و صفايش و قربانگاه و تقواي قربانياش، رمي جمرات و طرد شياطينش عرفات و نيايش خالصانهاش و سرزمين حرم با همه بركاتش در پرتو ولايت و امامت رسول خدا و اهل بيت عليهم السلام است.

پس اگر كعبه به همه شرافتها مزين است. روح عمل و مناسكش ولايت و امامت وشناخت امام و خضوع در برابر اوست. از اين روي آنگاه كه فضايل اميرمؤمنان امام علي عليه السلام مطرح شد و عدهاي خود را برتر ميپنداشتند. خداوند در ميان برتري آن حضرت به عنوان برجستهترين مصداق اهل ايمان و جهاد فرمودند:

اجعلتم سقابه الحاج و عماره المسجد الحرام كمن آمن بالله و اليوم الآخر و جاهد في سبيل الله لا يستون عند الله1

آيا سيراب كردن حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را همانند كسي پنداشتهايد كه به خدا و روز يازپسين ايمان آورده و در راه خدا جهاد ميكند نه اين دو نزد خدا يكسان نيستند.(2)

حجاج بايد بدانند كه حج اسراري دارد و يكي از اسرار آن هماهنگ بودن افكار و اعمال آنها با ولي خدا، امام زمان عليه السلام است، تا حج كامل انجام بدهند و روحشان متعالي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - سوره برائت / آيه 19

2 - صهباي حج آيت الله جوادي آملي / ص 241-240


10


گردد.

چنين نيست كه اگر مستطيعي به مكه برود بدون آگاهي به اسرار آن، حج به جا آورد حج واقعي و كاملي را اقامه كرده باشد. امام سجاد (عليه السلام) به شبلي كه از اسرار حج بي خبر بود چنين فرمود: بنابراين تو نه به ميقات رفتهاي نه احرام بستهاي.(1)

در اين روايت سخن از تقي كمال است نه تقي صحت. ممكن است حج چنين كسي صحيح باشد و قضاء كردن نخواهد و درظاهر ذمهاش بري شده باشد لكن به جهت بي خبري از اسرار در همان سيرت متعالي نشد باقي مانده است.(2)

بنابراين حقيقت و روح حج كه به سوي آن ره ميسپاري ولايت است و ميان آن دو پيوندي عميق است. و زائر در تمام اين حرم، خصوصاً كعبه و تمام لحظههاي به جاي آوردن مناسك آن خصوصاً طواف، شميم دلنواز و جان فزاي عطر امامت و ولايت را به جان احساس ميكند.(3)

« نمونه هاي از پيوند حج و ولايت، كعبه و امامت »

الف: اين بناي توحيدي را پيامبري تجديد بناء كرد بعد از ابتلائات فراواني كه اكثر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - مستدرك الوسائل / ج 10 / ص 166

2 - صهباي حج / ص 235

3 - مقاله امام مهدي روح حج


11


آنها در سمت و سوي حج است و مقام رفيع امامت رسيد خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد:

و اذ ابتلي ابراهيم ربه بكلمات فاتمهن قال اني جاعلك للناس اماماً1

هنگامي كه خداوند ابراهيم را با وسائل گوناگون آزمود و او به خوبي از عهدهي اين آزمايشها برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و پيشواي مردم قرار دادهام.

كعبه بدست ابراهيم خليل الرحمن كه امام است، تجديد بناء شده و سكهي حج به نام او ضرب شد. و اين مراسم را حج ابراهيمي ناميدند. لذا وارث او امام مهدي عليه السلام به هنگام ظهور در كنار كعبه به نام عالميان سلام ميدهد كه هر كس ميخواهد با من دربارهي ابراهيم گفت و گو كند بداند كه من نزديكترين فرد به ابراهيم هستم.(2)

قال الباقر (عليه السلام) : و القائم يَومئذ بمكه عند الكعبه مستجيراً بها يقول و ما حاجّني في ابراهيم فاَنا اولي الناس بابراهيم3

ب: امام مولود كعبه :

تنها كسي كه در اين عالم خاكي در ميان كعبه پا به عرصه وجود گذاشت امير مؤمنان علي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - سوره بقره / آيه 134

2 - مقاله امام مهدي روح حج

3 - بحار / ج 53 / ص 305


12


عليه السلام است كه با تولدش پرده از راز و رمز شرافت و قداست اين خانه برميدارد.(1)

اين فضيلت بزرگ را تمام محدثان و مورخان شيعه در كتابهاي خود نقل كردهاند و در ميان دانشمندان اهل سنت نيز گروه زيادي به اين حقيقت تصريح كردهاند و آن را يك فضيلت خواندهاند.(2)

حاكم نيشابوري ميگويد ولايت علي عليه السلام در داخل كعبه به طور تواتر به ما رسيده است.(3)

آلوسي بغدادي، صاحب تفسير معروف مينويسد تولد علي در كعبه در ميان ملل جهان مشهور و معروف است، و تا كنون كسي به اين فضيلت دست نيافته است.(4)

كعبهاي كه اركان آن بدست آدم صفي الله و قواعد آن توسط قهرمان توحيد مستحكم گرديد. به خاطر مادر امام ديوارش شكافته ميشود، و ولي خدا در خانهي خدا متولد ميشود چرا كه ارزش هر چيزي به پايهها و اركان آن است و ائمه عليهم السلام در زيارت جامعه به اركان البلاد معرفي شدهاند. لذا ركن كعبه و مكه امام است و ركن عالم وجود در اين عصر امام زمان عليهم السلام است كه امام صادق عليه السلام ميفرمايد: لو بقيت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - ختبه المأوي- آيت الله كاشف العظاء / ص 305

2 - مروح الذهبي / ج 3 / ص 349

3 - مستدرك حاكم / ج 3 / ص 483

4 - فروغ ولايت / ص 35


13


الارض بغير الامام لساخت.(1)

پس زائري كه برگرد اين خانه طواف ميكند و رو به آن نماز ميگذارد بايد معترف به اين فضيلت باشد كه نمودي از پيوند حج با ولايت است.(2)

ج: امام، مطّهر كعبه

يكي ديگر از جلوههاي پيوند حج با امامت پاك سازي مركز توحيد از شرك و بتپرستي است. خداوند كسي را كه داراي والاترين مقام معنوي يعني خلت و امامت رسيده است. مأمور ميكند تا خانه را پاك و پاكيزه نمايد و اين حقيقت گوياي آن است كه بايد بهترين و شايستهترين افراد اين مسئوليت خطير را بر عهده بگيرند، كه بتشكني از آئين ابراهيمي است در سال هشتم هجري پاك سازي مركز توحيد از بتها به دست اميرمؤمنان علي عليه السلام صورت گرفت.(3)

د: امام مبلغ حج:

تبليغ آيات سورهي برائت از سوي اميرمؤمنان عليه السلام در اواخر سال نهم هجري جلوهاي ديگر از پيوند حج با ولايت است. در اين سال امين وحي آياتي از سورهي برائت را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - كافي كتاب حجه باب اَن الارض لايخلوا

2 - مقاله امام مهدي روح حج

3 - مقاله امام مهدي (عليه السلام) روح حج


14


آورد، و پيامبر را مأمور نمود شخصي را روانه مكه كند، كه در موسم حج اين آيات را همراه با قطعنامهي چهار مادهاي بخواند. و پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله براي ابلاغ اين فرمان كه درباره وضع باقي ماندهي مشركان بود آن را به ابوبكر داد تا در موقع حج در مكه براي عموم مردم بخواند. ابوبكر به فرمان پيامبر آماده سفر گرديد و راه مكه را در پيش گرفت چيزي نگذشت كه پيك وحي نازل گرديد.

اي پيامبرلاُئوديها عنك الّا انت او رجلٌ منك.

پيامبر صلي الله عليه و آله علي عليه السلام را فرستاد و آيات را گرفت و او مأمور ابلاغ آن گرديد و در موسم حج آن آيات نوراني را ابلاغ كرد.(1)

حضرت علاوه بر ابلاغ آيات نوراني قرآن كريم خطبهاي خواند و مردم را از حج جاهلي نهي و به حج ابراهيمي دعوت ميكند. درمييابيم كه ميان حج و ولايت ارتباط مستقيمي وجود دارد.

ه: حجه الوداع و ولايت

بارزترين جلوهي پيوند حج و ولايت در حجه الوداع تجلي ميكند. پيامبر صلي الله عليه و آله مأموريت مييابد كه مناسك حج و خلافت و ولايت ولي و جانشين خود را در آخرين سفر حج به مردم ابلاغ كند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - فروغ ابديت آيت الله سبحاني


15


امام باقر عليه السلام ميفرمايد: حج رسول الله صلي الله عليه و آله من المدينه و قد بلغ جميع الشرايع قومه غير الحج و الولايه فاَتاه جبرئيل فقال له يا محمد اِن الله جعل اسمه يقرؤك السلام و يقول لك .... فريضه الحج و فريضه الولايه و الخلافه من بعدك فاِني لم اَخل ارضي من الحجه و لن اخيلها ابداً.

رسول خدا صلي الله عليه و آله از مدينه عازم سفر حج شد. درحالي كه همهي احكام دين غير از حج و ولايت را رسانده بود جبرئيل نزد او آمد و عرضه داشت:

اي محمد خداوند سلامت ميرساند و ميفرمايد من هيچ پيامبر از پيامبرانم و رسولي از رسولانم را قبض روح نكردم مگر بعد از كامل كردن دين ام، و تأكيد بر حجت ام، و از اين دين تو، دو فريضه باقي مانده كه ابلاغ آن بر قوم است لازم است. فريضهي حج، و فريضه ولايت و خلافت بعد از خودت من زمين ام را از حجت ام خالي نميكنم و هرگز خالي نخواهم گذشت.(1)

رسول خدا صلي الله عليه و آله به آخرين حج كه مشرف ميشود. همان طوري كه درباره نماز فرموده بود صلّوا كما رايتموني.(2)

درباره حج هم فرمود خذوا عني مناسككم.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - احتجاج / ج 2 / ص 133

2 - عوالي الثالي / ج 1 / ص 197

3 - عوالي الئالي / ج 1 / ص 215


16


منتها در ابلاغ پيام مهمتر از توطئهي مخالفان و سرپيچي آنان بيم دارد كه امين وحي از سوي خداوند آمد.

يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ران لم تفعل فما بلغت رسالته و الله يعصمك من الناس.(1)

اي پيامبر آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است، كاملاً به مردم برسان و اگر رسالت او را انجام ندادهاي و خداوند تو را از خاطرات احتمالي مردم حفظ ميكند.

پيامبر صلي الله عليه و آله در برگشت از مكه در سرزمين غدير خم مردم را جمع كرده و اميرمؤمنان علي عليه السلام را به عنوان ولي و خليفهي بلافصل خود معرفي كرد، و فرمود: الستُ اولي بالمؤمنين من انفسهم؟ قالوا بلي قال من كنت مولاه فهذا علي مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذل.(2)

آيا من به مؤمنين از خودشان اولي به تصرف نيستم (اشاره به آيه النبي اولي بالمؤمنين من انفسهم) عرض كردند بله فرمود من مولاي هركه هستم اين علي مولاي اوست. خدايا دوست او را دوست بدارد و دشمنش را دشمن بدار. هركه او را نصرت كند كمكش كن و هركه او را واگذارد خوار و زبونش بدار.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - مائده / آيه 67

2 - بحار / ج 37 / ص 123


17


امين وحي الهي نازل شد و اين آيه را بر پيامبر صلي الله عليه و آله قرائت كرد:

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام ديناً.(1)

امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را برشما تكميل و اسلام را به عنوان آئين شما پذيرفتم.

موجب اكمال دين و اتمام حجت ولايت و امامت است.

پشت سر آن آيه اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلا تخسونهم و اخشون2 نازل شد. كفار و مشركين كه هميشه در پي از بين بردن آئين شما بودهاند امروز ديگر نا اميد شدن پس از آنها نهراسيد و تنها از من بيم كنيد.

زيرا روز غدير روز امامت و ولايت و وصايت است، و چون ولايت باطن نبوت است پس روز ولايت هم باطن و سر همه ايام است.

عارف عظيم القدر مرحوم ميرزا جواد آقاي ملكي تبريزي استاد عرفان حضرت امام خميني رضوان الله عليه در اينباره ميفرمايد:

در اين روز ولايت اميرالمؤمنين را به آسمانها و زمينها و پرندگان و درياها و صحراها و كوهها و ... عرضه داشتند و همه قبول كردند. مثل مؤمنان در قبول ايمان و ولايت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - مائده / آيه 3

2 - مائده


18


اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير مانند مثَلَ ملائكه در قبول سجده به حضرت آدم عليه السلام است و مثَل كسي كه ولايت اميرالمؤمنين را قبول نكند مثل شيطان در رد سجده بر آدم عليه السلام است. اين ولايتي كه به جميع صنوف مخلوقات ارائه شده همان ولايت مطلقي است كه در رسول الله و اميرالمؤمنين و يازده خليفه حضرت امير است.

پس روح اسلام به صورت عام و روح حج به صورت خالص ولايت است و بر حاجي واجب است كه به روح آنور موسم حج توجه داشته باشدف چرا كه تمام مناسك حج نشاني به سوي ولايت است و اگر توأم با آن نباشد حج ارزشي ندارد.

و: عرفه و شناخت ولايت :

عرفه به معناي شناخت و عرفان است كه از اول ظهر تا ابتداي غروب شرعي بايد در اين مكان وقوف كرد و روز عرفه ظرف مناجات و نيايش و سرزمين اشك و دعا براي يافتن معرفتي عميقو ريشهدار نسبت به خداو و لي زمان است.

امام سجاد عليه السلام در بخشي از دعاي عرفه ميفرمايد:

اللهم انك اَيّدتَ دينك في كل اَوان بامام اَقمته علما لعبادك.(1)

پروردگارا تو براي هر عصري امامي شايسته ذخيره كردهاي كه بدست او آنچه را ديگران از بين بردهاند احياء كني او را تأئيد كن. و ما را از كساني قرار بده كه او اوامرش را امتثال

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - صحيفه سجاديه / دعاي 47


19


ميكنند.

اگر كسي امام زمانش را نشناسد علاوه بر مرگ جاهلي زندگي جاهلي دارد و حجاش هم جاهلي خواهد بود امام باقر عليه السلام ميفرمايد:

فعال كفعال الجاهليه اما و الله ما امروا بهذا و ما امروا بهذا و ما امروا الّا اَن يقضوا تفثهم و ليوفوا نذورهم فيمرّوا بنا فيخبرونا بولايتهم و يعرمنوا علينا نصرتهم.(1)

اين اعمال مانند اعمال جاهليت است آگاه باشيد به خدا سوگند مردم به حج مأمور نشدند مگر حلو و تقصير را به جا آوردند به عهد و نذر خود وفا كنند بر ما بگذرند و ما را به ولايت و سرپرستي خود آگاه سازند و ياري خود را عرضه بدارند.

امام باقر عليه السلام : با ديدن طواف كنندگان كعبه ميفرمودند: هكذا كانوا يطوفون في الجاهليه انما امروا اَن يطوفوا بها ثم ينفروا الينا فيعلمونا ولايتهم يعر ضوا علينا نصرتهم.(2)

در جاهليت هم اين چنين طواف ميكردند مردم مكلفاند برگردد اين سنگها طواف كنند و سپس نزد ما آمده مودت و ياري خود را بر ما عرضه بدارند.

محمدبن عثمان عمري نايب دوم ميگويد: والله اِن صاحب هذالامر يحضر الموسم كل سنه يري الناس و يعرفونهم و يرونه و لا يعرفونه.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - تفسير نور الثقلين / ج 3 / ص 491

2 - كافي / ج / ص 392

3 - من لايخصر الفقيه / ج 2 / ص 520


20


به خدا سوگند صاحب اين امر هر مسأله در موسم حج حضور مييابد و مردم را ميبيند و ميشناسد و مردم او را ميبينند ولي نميشناسند.

اگر كسي امام زمانش را نشناسد حجاش حج جاهلي خواهد بود چون حقيقت حج شناخت و معرفت امام زمان عليه السلام است و همواره بايد اين فراز از دعا را زمزمه كند.

اللهم عرفتي حجتك فانك ان لم تعرفني حجتك ظللت عن ديني.(1)

خدايا حجتات را به من بشناسان كه اگر حجت خود را به من نشناساني از دين خود گمراه ميشوم.

امام صادق عليه السلام ميفرمايد:

ما نبيءَ نبي قط الّا بمعرفه حقنا و بفضلنا علي من سوانا.(2)

هيچ پيامبري به نبوت نرسيد مگراز طريق معرفت نسبت به حق ما و برتري دادن ما به غير ما

امام صادق عليه السلام در پاسخ پرسش از معناي آيه، فيه آيات بينات مقام ابراهيم و من دخله كان آمنا فرمود اطلاق آن مراد نيست زيرا ملحدان و صاحبان عقايد باطل نيز در آن داخل ميشوند و حال آنكه در امان نيستند بلكه مراد كساني هستند كه عارف به حق ما باشند و هم جايگاه والاي كعبه را بشناسند اين افراد اگر داخل كعبه شوند از گناهان خود

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - آخر مفاتيح الجنان دعا در غيبت امام زمان

2 - بحار / ج 26 / ص 281


21


پاك شده و دنيا و آخرت آنان كفايت خواهد شد.

قال الصادق عليه السلام : يدخله المرجي و القدري و الحروي و الزنديق الذي لايومن بالله و من دخله و هو عارف بحقنا كما هو عارف له خرج من ذنوبه و كفي همّ الدنيا و الآخره.(1)

شيخ صدوق عليه الرحمه در پاسخ اين سؤال كه چرا خداوند كعبه را از تهاجم سپاه ابرهه مصون داشت و اما مانع ويراني كعبه بدست حجاج نشد مينويسد.

حرمت كعبه براي آن است كه دين محفوظ بماند و حافظ دين امام معصوم عليه السلام است. اين زبير امام زمان خويش را نشناخت و او را ياري نكرد بلكه خود داعيهي رهبري داشت از اينرو به كعبه هم كه پناه برد خداوند به او پناه نداد اما ابرهه براي ويران كردن قبله و از بين بردن مطاف آمده بود لذا خداوند به او امان نداد.(2)

حج ميعاد با ولايت :

امام باقر (عليه السلام) به فتاده بن دعامه صمن اشتهاد به آيه فاجعل افئده من الناس تهوي اليهم3 فرمود: مراد تمايل قلبها به سمت كعبه نيست اگر چنين بود بايد ضمير مفرد «اليه» ميفرمود و نه جميع «اليهم» به خدا سوگند آن كه ابراهيم فراخواند، تا قلب ها به سوي او متمايل

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - تفسير عياشي / ج 1 / ص 109

2 - من لايحضر الفقيه / ج 2 / ص 248

3 - ابراهيم / آيه 37


22


شود ماييم.(1)

كعبه سنگ نشاني است كه رهگم نشود حاجي احرام د گربند ببين يار كجاست.

امام باقر عليه السلام انما اُمر الناس اَن يأتوا هذه الاحجار فيطوفوا بها ثم يأتونا فيخبرونا بولايتهم و يعرمنوا علينا نصرهم.(2)

ميفرمايد: مردم فرمان داده شدهاند تا نزد اين سنگ بيايند و برگرد آنها طواف كنند و سپس نزد ما آيند و دوستي و نصرت خود را اعلام كنند.

در روايت ديگر از امام باقر عليه السلام سدير نقل ميكند: در حالي كه امام به خانه خدا وارد ميشد و من بيرون ميآمدم. دست مرا گرفت. سپس روبه كعبه كرد فرمود: اي سدير همانا مردم مأمورند كه نزد اين سنگها آمده طواف كنند سپس نزد ما آيند و همبستگي و ولايتشان را به ما اعلام كنند.(3)

از نايب دوم حضرت سؤال شد آيا حضرت را ديدهاي گفت آري آخرين بار حضرت را در بيت الله الحرام ديدم در حالي كه از خداوند چنين درخواست ميكرد اللهم انجزلي ما وعدتني پروردگارا آنچه به من وعده كردهاي تحقق ببخش.

در حقيقت حج مقدمهاي براي رفتن و حاضر شدن در محضر ولي زمان عجل الله تعالي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - كافي / ج 1 / ص 455 / باب 96

2 - كافي / ج 4 / ص 549

3 - كافي / ج 1 / ص 392


23


فرجه الشريف است.

تماميت حج :

واتموا الحج و العمره( 1 ) در برخي از روايات زيارت و لقاء امام عليه السلام به عنوان متمم حج بيان شده امام باقر عليه السلام ميفرمايد: تام الحج لقاء الامام2 تماميت حج در گروه ديدار با امام است.

امام صادق عليه السلام ميفرمايد: اذا حج احدكم فليختم حجه بزيارتنا لان ذلك من تمام الحج3 امام صادق عليه السلام ميفرمايد: هنگامي كه يكي از شما حج انجام داده حجاش را به زيارت ما ختم كند زيرا زيارت ما از نشانههاي تماميت حج است.

قال الصادق عليه السلام ليحيي بن يسار حاج بيت الله و زوار قبر نبيّه و شيعته آل محمد هنيئاً لكم4 امام صادق عليه السلام به يحيي بن يسار فرمود حاجيان خانه خدا و زائران قبر پيامبر او و شيعه آل محمد گوارا باد بر شما.

از اين فرمايشات بدست ميآيد كه مهدي عليه السلام روح حج و رمز تماميت آن است و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - بقره / آيه 196

2 - وسائل الشيعه / ج 10 / ص 354

3 - بحار / ج 96 / ص 374

4 - كافي / ج 4 / ص 549


24


حج با ياد او طواف دل و بي ياد او طواف گل است.(1) مكه بي حضور مهدي عليه السلام بازار عكاظي بيش نيست و كعبه بي عطر حضور او بتكدهاي را ميماند كه تو ليست آن را ميتوان در يك شبنشيني مستانه در ازاي مشكي شراب معاوضه كرد.(2)

اگر انسان محضر ولي زمانش را درك كند شيعه و زائر حقيقي و حاجي واقعي است پس به خوبي روشن ميشود كه حرمت حرم به صاحب ولايت است در عرفاتي كه امام نباشد معرفتي نيست در شعري كه امام نباشد شعوري نيست. در مني اگر امام نباشد شيطان واقعي رمي نميشود اگر كنار آب زمزم امام نباشد نشانهي حيات واقعي نيست بلكه سراب است.

اگرچه حيات هر زندهاي وابسته به آب است، من الماء كل شي حي( 3 ) ولي حيات انساني و معنوي، معرفت امام است د عاكم لما يحييكم4 كه خدا و رسولش ما را براي اين حيات خواندهاند و بر ما وظيفهاي جز اجابت نيست.(5)

حج مهدوي حركتي از خود به سوي خدا همراه با امام و همگام با خلق حج مهدوي ميثاقي است با امام و اعلاي به آمادگي و ياري او حج مهدوي تمريني است بر تحمل فرج كه تحمل حجت خدا بدون كمال روحي و بي آمادگي و صلاحيت ميسور نخواهد بود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - ماهنامه حج به مدير مسئولي قرائتي

2 - الميزان / ج 3 / ص 362

3 - انبياء / آيه 30

4 - انفعال / آيه 34

5 - حج محسن قرائتي / ص 73


25


حج مهدوي حجي است كه اهداف و قلههاي سترگ به بلندي نگاه امام مهدي دارد. در حج مهدوي سهم بيشتر از آن كساني است كه با درك اضطرار به امام با او پيوند خوردند و او را گواه اعمال خود و روح حج ميدانند سهم هركس از درياي حج به قدر ظرفيت ولايت اوست.

حج مهدوي پسند همچنان كه از نامش پيدا است حقيقت است و بنياد نهاده به دو ركن، يكي معرفت به امام و حق و لايت او و ديگري عرفان به حقيقت و اسرار حج.(1)

قرآن نيز ارزش مكه و كعبه را به پيامبر ميداند و به شهري كه رسول در آن امن نيست و خونش را مباح شمردهاند قسم نميخورد. لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلدا كه مكه بي پيامبر شهر بتپرستان است و كعبه بدون ولي زمان بتخانه.

حاجي به سفري رهسپار ميشود كه آخزين حجت الهي عليه السلام نيز در آن ايام آنجاست و تكبير و تهليل و تسبيح و ذكر او از اين سرزمين به سوي آسمان بالا ميرود و هوايي را استنشاق ميكند كه امام زمان عليه السلام در آن هوا نفس ميكشد.

عبيدبن زراره ميگويد امام صادق عليه السلام ميفرمايد:

يفقد الناس اما مهم يشهد المو سم فيراهم و لا يرونه.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - بلد / آيه 1 و 2

2 - بحار / ج 52 / ص 32


26


مردم امام خود را نمييابند او در موسم حج شاهد ايشان است و آنان را ميبيند اما آنان او را نميبينند.

محمدبن عثمان نايب دوم امام زمان عليه السلام قسم جلاله ياد كرده و الله اِن صاحب هذا الامر ليحضر الموسم كل سنه ليري الناس و يعرفهم و يرونه لا يعرفونه.(1)

آن حضرت هر سال در موسم حج حضور مييابد و مردم را ميبيند و ميشناسد اما مردم او را ميبينند ولي نميشناسند.

حضور سبز امام زمان حجه ابن الحسن عليه السلام در موسم حج و خصوصاً در مني و عرفات سبب شد كه برخي از عاشقان حضرتاش در ايام حج گل روي او را مشاهده كنند و به آرزوي خود برسند و خيلي از عاشقان سالهاي متمادي براي ديدن روي يار حجشان را تكرار كرده و در خانه خدا بيتوته كنند تا بتوانند در موسم حج در مني و عرفات جمال دلربايش را زيارت كنند.

انشاءالله روزي كه آخرين خورشيد آسمان تابناك امامت و ولايت از بام كعبه طلوع كند تا براي ما رابطه و پيوند حج و ولايت بيشتر روشن شود.

ظهور از كعبه :

يكي ديگر از جلوههاي پيوند حج و ولايت ظهور امام زمان عليه السلام از خانه خدا است

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - من لايحضر / ج 2 / ص 530


27


در برخي از روايات يوم الحج الاكبر در آيه شريفه و اَذان من الدر و رسوله الي الناس يوم للحج الاكبر1 تأويل به روز ظهور شده است.(2)

امام صادق عليه السلام ميفرمايد: اِن القائم اذا خرج دخل المسجد الحرام فيستقبل الكعبه و يجعل ظهره الي المقام ثم يصلي ركعتين ثم يقوم فيقول يا ايها الناس اَنا اولي الناس بآدم ... يا ايها الناس اَنا اولي الناس بمحمد.(3)

چون مهدي ظهور كند به مسجد الحرام روبه كعبه و پشت به مقام ابراهيم ايستد و دو ركعت نماز گذارد آنگاه سلام دهد اي مردمان منم يادگار آدم يادگار ابراهيم- يادگار اسماعيل - يادگار محمد صلي الله عليه و آله

امام باقر عليه السلام ميفرمايد: و القائم يومئذ بمكه عندالكعبه مستجيراً بها يقول فمن حاجني في آدم فاَنا اولي الناس بآدم فمن حاجني في نوح فاَنا اولي الناس بنوح فمن حاجني في ابراهيم فاَنا اولي الناس بابراهيم و من حاجني في محمد فاَنا اولي الناس بمحمد.(4)

قائم در آن روز در مكه است و در خانه كعبه به مردم ميگويد آن كس كه از آدم سخن گويد من وارث آدم هستم آنكس كه از نوح سخن گويد من وارث نوح هستم و آنكس

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - توبه / آيه 3

2 - تفسير عياشي / ج 2 / ص 76 / حديث 15

3 - بحار / ج 51 / ص 59

4 - بحار / ج 52 / ص 305


28


كه از ابراهيم سخن گويد من وارث ابراهيم هستم و آن كس كه از محمد سخن گويد من وارث محمد هستم.

امام صادق عليه السلام ميفرمايد: يقف بين الركن و المقام فيصرخ صرخه فيقول يا معاشر نقبائي و اهل خاصتي و من اذخرهم الله لنصرتي قبل ظهوري علي وجه الارض اِئتوني طائعين.(1) در ميان ركن و مقام ميايستد آنگاه بانگ برميآورد اي فرماندهان من اي نزديكان من، اي كساني كه خداوند پيش ازظهور من آنان را براي ياري من در روي زمين ذخيره كرده است به سوي من بشتابيد و به فرمان من گردن نهيد.

امام باقر عليه السلام كاني بالقائم بين الركن و المقام بين يديه جبرئيل ينادي البيعه لله.(2) در اين لحظه آنان بانگ امام را ميشنوند و به سوي او ميشتابند آنگاه نوبت بيعت فرا ميرسد و حجرالاسود شاهد اين ماجرا است و شهادت ميدهد.

پس مكان ظهور - سخنان حضرت هنگام ظهور - جمع شدن ياران و شهادت حجرالاسود بيانگر پيوند عميق حج و ولايت است.

السلام علي معز الاولياء و مذل الاعداء: سلام و درود بر خاتم الاوصيا و فخر اوليا و كوكب فروزان آسمان ولايت و امامت و تنها باقي مانده خاندان عصمت كه با قيام خود آخرين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - بحار / ج 52 / ص 333

2 - بحار / ج 52 / ص 3912


29


حلقه از حلقات مبارزه حق و باطل را به پايان برده و كاخهاي ستم و لنگرهاي بيداد را براي هميشه درهم ميكوبد و آنچه غايت بعثت و كوشش اولياء الهي بوده در جامعه تحقق خواهد بخشيد.

السلام علي شمس الظلام و بدر التمام: سلام و درود بر خورشيد فروزان امامت كه پس از امر غيبت به زواياي قلب شيفتگان نور اميد ميافشاند.

السلام علي صاحب الصمصام و فلاق الهام: سلام و درود بر بزرگ انقلابي تاريخ بشريت كه با انقلاب بي نظيرش بساط ستم و ستمگر را در جهان برچيده و بر حكومتهاي باطل خاتمه داده و پرچم عدالت و رحمت را بر بساط زمين برافراشته.

السلام علي ربيع الاَنام و نضره الايام: سلام و درود بر بهار انسانها و شكوفايي دورانها يعني با ظهورش فجر نور شكافته و همهجا نور باران ميشود.

السلام علي المهدي الذي وعدالله عزوجل به امم: كه خداوند به انبياء و اولياء قيام و ظهورش را نويد داده و انتظار قدوم مباركش را به رهروانشان توصيه نموده.

كلام را به پايان ميبريم به فرازي از دعاي شريف افتتاح :

اللهم اِنّا تَرغب اليك في دوله كريمه. تغربها الاسلام و اهله و تَذّل بها النقاق و اهله و تجعلنا فيها من الدعاه الي طاعتك و القاده الي سبيلك و ترزقنا بها كرامه الدنيا و الاخره.


30


منابع و مآخذ :

1- پرواز در ملكوت امام خميني رحمه الله عليه

2- صحيفه نور

3- صهباي حج آيت الله جوادي آملي

4- حج قرائتي

5- مفاتيح الجنان

6- قرآن كريم

7- تفاسير مختلف

8- امام مهدي عج الله تعالي فرجه الشريف آيت الله قزويني

9- مقالات اينترنتي

10- مقاله اسرار و عرفان حج قادري

11- مقاله امام مهدي روح حج

12- مقاله هفته نام حج به مدير مسئولي محسن قرائتي

13- مقالات كتابخانه اينترنتي

14- كتب روائي مختل


| شناسه مطلب: 80169