فصلنامه ميقات حج
سال دهم شماره سي و هشتم زمستان 1380
مسجد بني قريظه يا مسجد فضيخ
رسول جعفريان
مقدمه
از اماكن متبركه شهر مدينه، كه در طول تاريخ همواره مورد توجه و اعتناي زائران بوده، مسجد فضيخ است كه در مردادماه سال 1380 تخريب شد. (به قصد بازسازي يا... تاكنون روشن نيست). اين مسجد در شرق منطقه قُبا و در نزديكي شارع باب العوالي قرار داشته است. زماني كه خيابان باب العوالي يا شارع علي بن ابي طالب از حرم به سمت جنوب طي مي شود، سر يك دو راهي، وقتي داخل خيابان امير عبدالمجيد (شارع حزام پيشين) مي شوي، پس از طي يك و نيم كيلومتر راه، در سمت راست اين خيابان، يك خيابان است كه مسجد در داخل آن است. از سر خيابان تا مسجد، حدود سيصد متر است. در انتهاي فرعي پيشگفته، مسجد فضيخ ـ در اصل مسجد بنوقريظه ـ بوده كه اكنون خراب شده است. تجديد بناي مسجد متعلق به دوره عثماني بود كه تعميراتي در آن صورت گرفته و كاملا قابل استفاده بود.
در باره مسجد فضيخ دو پرسش مطرح است: نخست آن كه در مدينه منوره و درست در همين منطقه، طايفه يهودي بنوقريظه زندگي مي كرده اند كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) در زمان محاصره آنان، در محلي نماز مي خواند كه بعد از آن
1 اين مقاله با استفاده كامل از مطالبي كه محمد الياس عبدالغني دركتاب «المساجد الأثريه» آورده، نوشته شده و افزون بر ارائه استدلال هاي وي، مطالبي مطابق روايات تاريخي كه در منابع شيعه آمده، بر آن افزوده شده است.
--[108]--
حضرت، در آن محل مسجدي به نام مسجد بنوقريظه ساخته شد. اين مسجد تا قرون اخير سرپا بود و زائران براي خواندن نماز تحيّت بدانجا مي رفتند. اكنون محل اين مسجد مشخص نيست. شنقيطي محل آن را در بناي امر به معروف و نهي از منكر واقع در حره شرقي دانسته است.
بر اين اساس، نخستين پرسش اين است كه:
چه نسبتي ميان مسجد فضيخ و مسجد بنوقريظه وجود دارد؟ به طور اجمال بايد گفت، بر خلاف آنچه كه امروزه شهرت دارد و تا پيش از تخريب تابلويي با عنوان «مسجد فضيخ» بر اين مسجد نصب شده بود، نظريه ديگري بر آن است كه اين مسجد در اصل مسجد بنوقريظه است كه در گذر زمان به خطا مسجد فضيخ دانسته شده است.
اما پرسش دوم آن است كه:
ميان «مسجد فضيخ» و «مسجد شمس» يا «رد شمس» چه نسبتي است؟ آيا مسجد فضيخ همان مسجد رد شمس است يا اين كه اينها دو مسجد هستند؟ در اينجا نيز به اجمال بايد گفت: در حقيقت، مسجد فضيخ همان مسجد رد شمس يا مسجد شمس است.
مسجدِ فضيخِ فعلي، همان مسجد بنوقريظه است
محمد الياس عبد الغني در باره ارتباط ميان مسجد فضيخ و مسجد بنوقريظه، تحقيقي انجام داده است كه استدلال هاي وي را نقل كرده و مرور مي كنيم. وي بر اين باور است كه مسجدي كه امروزه فضيخ ناميده مي شود، در اصل همان مسجد بنوقريظه است.
عبدالغني مي گويد: سيد غالي محمد الشنقيطي مي گويد: مسجد بنوقريظه از ميان رفته و محل فعلي در بناي حِسبه در حره شرقي قرار گرفته است. اين نظريه نادرست است; چرا كه مورّخان اتفاق نظر دارند كه مسجد بنوقريظه در ميان مسجد بنونضير و مشربه ام ابراهيم بوده و مشربه در شمال مسجد بنوقريظه قرار داشته است. بنابراين، با مشخص بودن موقعيت مشربه امّ ابراهيم روشن است كه مسجد بنوقريظه در جنوب آن قرار داشته است; اين در حالي است كه بناي حِسْبه در جنوب مشربه نيست تا محل فعلي مسجد بنوقريظه باشد.
به هر روي، در اين اواخر ميان مورّخان معاصرِ شهرِ مدينه، خطايي رواج يافته و آن اين كه نام مسجد فضيخ را بر
1 . الدر الثمين، ص148. به نظر مي رسد كه شنقيطي مسجد بنوظفر را كه به لحاظ تاريخي دقيقا در جاي مركز حسبه بوده، با مسجد بنوقريظه خلط كرده است.
2 . نام ديگر مسجد شمس.
3 . المساجد الاثريه، ص178
--[109]--
مسجد بنوقريظه اطلاق مي كنند. تابلويي هم با عنوان «مسجد الفضيخ» بر اين مسجد قرار گرفته كه روشن نيست پيش از اظهار نظر مورخان معاصر نصب شده و آنان را به خطا انداخته يا آن كه تابلوي مذكور ناشي از اظهار نظر اين قبيل مورّخان بوده است.
عبدالغني ضمن اشاره به خطايي كه درباره مسجد بنو قريظه پيش آمده و تابلوي مسجد فضيخ بر آن نصب شده ـ طبعاً پيش از تخريب ـ به بيان عباراتي از آثار كهن كه به تعيين محل مسجد فضيخ و مسجد بنوقريظه مربوط مي شود، پرداخته است:
* نخستين نكته آن است كه نويسندگان قديمي، همگي بر اين اعتقادند كه مسجد فضيخ در شرق مسجد قبا بوده و مسجد بنوقريظه در شرق مسجد فضيخ با فاصله طولاني قرار دارد. بنابر اين، مسجد شماره (1) در شرق مسجد قبا همان مسجد فضيخ واقعي و مسجدشماره(2) در شرق مسجد فضيخ با فاصله زياد، مسجد بنوقريظه است.
* دومين نكته آن است كه مسجد فضيخ، روي زميني مرتفع قرار داشته و هر زائري به راحتي مي تواند دريابد كه اين وصف بر مسجد شماره (1) منطبق است نه مسجد شماره (2).
* سومين نكته آن است كه مورخان كهن، مسجد فضيخ را مسجد كوچكي دانسته اند.
مَطَري (م 741) مي نويسد: «و هو مسجدٌ صغير». مراغي (م 816) هم مي نويسد: «و هو صغير جدًّا». سمهودي (م 911) نيز مي نويسد: «مسجد فضيخ مربع و مقدار آن از مشرق به مغرب يازده ذراع و از سمت قبله به شام، همين مقدار است». عباسي (در قرن يازدهم) مي نويسد: «مسجدٌ صغير». عياشي (در سفرنامه سال 1073) مي نويسد: «مسجد كوچكي است». همين طور فيروزآبادي (م 817) خوارزمي (م 827) ابوالبقاء مكي (م 854) و عبدالحق دهلوي.
اين در حالي است كه همين مورخان، مسجد بنوقريظه را مسجدي بزرگ وصف كرده اند; مسجدي مربع شكل كه طول آن 45 ذراع و عرض آن هم به همين مقدار است. اين مطلب را ابن النجار (م643) مطري (م 741) فيروزآبادي (م817) سمهودي(م911) احمد العباسي (قرن يازدهم) و ابراهيم عباس الصديقي (م 1300 ق) يادآور شده اند.
1 . آثار المدينة المنوره، ص141 ; تاريخ معالم المدينة المنورة قديما و حديثا، ص123
2 . به كار بردن شماره يك و دو براي ارجاع راحت تر مطالب در باره دو مسجد ياد شده است.
3 . به ترتيب بنگريد: التعريف، ص45 ; تحقيق النصرة، ص137 ; وفاء الوفاء، ج 3، ص82 ; عمدة الاخبار، ص171 ; المدينة المنورة في رحلة العياشي، ص111 ; المغانم المطابة، برگ 215 ; اثارة الترغيب، برگ 139 ; البحر العميق، برگ 158 ; جذب القلوب، ص142
--[110]--
آنچه در باره مساحت فضيخ گفته شده، منطبق است بر مسجد شماره (1); همان مسجدي كه نزديك قباست و آنچه در وصف مسجد بنوقريظه گفته شده، منطبق است بر مسجد شماره (2) همان كه امروزه به خطا به نام مسجد فضيخ شناخته مي شود.
عبدالغني مي افزايد: من در 14 ربيع الأول سال 1418 ق . مسجد بنوقريظه; ـ همين مسجدي كه اكنون تخريب شده ـ را مساحت كردم و ديدم دقيقاً همان مقداري است كه مطري آن را معرفي كرده است; يعني 45 ذراع در 45 ذراع، كه حدود 22 متر در 22 متر مي شود.
* چهارمين نظريه را مطري، سمهودي، عباسي، ابوسالم عياشي، فيروزآبادي و صديقي مطرح كرده اند، و آن اينكه مسجد بنوقريظه در كنار در ورودي باغي است كه به باغ حاجزه معروف بوده است. در اين باره، ميان مورّخان مدينه اختلافي نيست. اين وصف، تنها منطبق بر مسجد شماره (2); يعني مسجدي است كه به خطا مسجد فضيخ خوانده مي شود. حاجزه تا به امروز در ميان ساكنان اطراف اين مسجد شناخته شده است. بنابر اين، ثابت شد كه مسجد مزبور، نه مسجد فضيخ بلكه مسجد بنوقريظه است. ابراهيم عياشي از نويسندگان متأخر، پس از آن كه تصوير اين مسجد را آورده، مي نويسد: اين مسجد بنوقريظه در جنوب شرقي مدينه در كنار بابِ باغِ حاجزه است. ابن باغ در سمت غربي و جنوبي مسجد قرار دارد.
علي حافظ از ديگر تاريخ نويسان مدنيِ دوره اخير، از باغ حاجزه سخن گفته است. وي گرچه در تعيين محل مسجد دقيق نبوده و ميان مسجد فضيخ و باغ حاجزه را جمع كرده است، در باره مسجد فضيخ مي نويسد: در همسايگي اين مسجد، باغي كه تا به امروزه به حاجزه معروف است، قرار دارد. در واقع وي اگر وصف نويسندگان كهن را كه مسجد بنوقريظه را كنار باغ حاجزه دانسته اند در نظر داشت، مي بايست تصريح مي كرد كه اين مسجد نه مسجد فضيخ بلكه مسجد بنوقريظه است.
* پنجمين نكته در باره مسجد فضيخ آن است كه مورخان نوشته اند: در حاشيه وادي روي زميني مرتفع قرار دارد. مراغي مي نويسد: «علي شفير الوادي علي نشز من الارض». سخاوي مي نويسد: مسجد فضيخ، كوچك در
1 . المدينه بين الماضي و الحاضر، ص39
2 . فصول من تاريخ المدينة المنوره، ص144
3 . تحقيق النصره، ص182
--[111]--
شرق قبا و در حاشيه وادي است. اين مطلب را سمهودي، احمد العباسي، ابوسالم عياشي و ابراهيم عياشي (م1400ق) و محمد الطيب الأنصاري (م1363 ق .) نيز نوشته اند. اين وصف برمسجد شماره(1) منطبق است نه مسجد شماره (2). مقصود از وادي، وادي مُذَيْنب است كه فاصله زيادي با مسجد شماره (2) يعني بنوقريظه ـ يا آنچه به خطا مسجد فضيخ خوانده شده ـ دارد.
* ششمين نكته آن است كه مورخان اتفاق نظريه دارند بر اين كه مسجد فضيخ در شرق مسجد قبا و در نزديكي آن است. روشن است كه اين وصف بر مسجد شماره (1) منطبق است كه نزديك به يك كيلومتر فاصله دارد نه مسجد شماره (2) كه چيزي بيش از دو كيلومتر با آن فاصله دارد. محمد كبريت الحسيني (م 1070) نوشته است: فاصله ميان مسجد قبا و مسجد شمس كه درحال حاضر به مسجد فضيخ معروف است، نصف ميل (حدود 700) است و در جهت شرقي قبا است. محمد اَمحزون از نويسندگان معاصر نوشته است: فاصله مسجد فضيخ با مسجد قبا 700 متر است. تمامي اين وصف ها بر مسجد شماره (1) منطبق است; در حالي كه مسجد شماره (2) فاصله زيادي از مسجد قبا دارد و نمي تواند با آن جملات قابل تطبيق باشد. بنابر اين، نبايد مسجد بنوقريظه را مسجد فضيخ خواند.
با توجه به آنچه گذشت، بايد گفت، مسجدي كه در حال حاضر به نام فضيخ شناخته مي شود و در مرداد ماه سال 1380 تخريب شده ، در اصل مسجد بنوقريظه است.
اكنون به معرفي مسجد بنوقريظه مي پردازيم
اين مسجد در اصل محلّي است كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) هنگام محاصره بنوقريظه ـ پس از پايان محاصره مدينه در غزوه خندق ـ در آنجا نماز خواندند. ابن شبّه از مسجد بنوقريظه به عنوان يكي از مساجدي كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) در آن نماز خوانده ياد كرده است.
ابن نجار مي نويسد: اين مسجد در منطقه عوالي باقي مانده و مسجد بزرگي است كه بناي آن شبيه مسجد قباست و در اطراف آن باغات و مزارع و مشربه امّ ابراهيم است.
مطري هم نوشته است: مسجد
1 . به ترتيب بنگريد: التحفة اللطيفة، ج 1، ص70 ; خلاصة الوفاء، ص380 ; عمدة الاخبار، ص171 ; المدينة المنورة في رحلة العياشي، ص111 ; المدينة بين الماضي و الحاضر، ص30 ; عمدة الاخبار (پاورقي)، ص170
2 . الجواهر الثمينة في محاسن المدينة، ص222
3 . المدينة المنورة في رحلة العياشي، (پاورقي) ص111
4 . تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص70
5 . اخبار مدينة الرسول (ص)، ص116
--[112]--
بنوقريظه در شرق مسجد الشمس با فاصله اي دور، در ناحيه حره شرقي در نزديكي باغي است كه اكنون به باغ حاجزه معروف است. اين باغ وقف فقرا بوده و در ميان خانه هاي خرابي قرار گرفته كه برخي از آنها خانه هاي بني قريظه در شمال باب باغ حاجزه است. شماري از مردم عوالي هم در آن اطراف زندگي مي كنند. بناي مسجد، بنايي عالي ـ مليح ـ به سبك مسجد قباست. طول آن 45 ذراع و عرض آن نيز همين مقدار است. باني آن عمر بن عبدالعزيز والي وقت مدينه است كه همزمان با بناي مسجد قبا آن را به دستور خليفهوقت وليد بن عبدالملك ساخت.
در قرن نهم، مراغي، فيروزآبادي، خوارزمي وابوالبقاي مكي، با ياد از مسجد و موقعيت آن، مطلب تازه اي نگفته اند.
سمهودي با اشاره به آگاهي هايي كه مطري داده، مي افزايد: شاهين جمالي، شيخ حرم، در سال 893 ديوار آن را تجديد بنا كرد. مورخان قرن يازدهم تا چهاردهم به اين مسجد پرداخته اند، اما آگاهي تازه اي جز همين كه در شرق مسجد فضيخ با فاصله دور بوده و در حره شرقي قرار دارد، به دست نداده اند.
گذشت كه محمد الشنقيطي نوشته است: مسجد بنوقريظه از ميان رفته و محل آن در مكان فعلي سازمان حِسْبه (هيئت امر به معروف) در حره شرقي است. طبعاً اظهار اين مطلب از سوي شنقيطي همراه با نوعي مسامحه همراه بوده و نادرست است; زيرا مورّخان بر اين نكته اتفاق نظر دارند كه مسجد بنوقريظه ميان مسجد بنونضير و مسجد مشربه ام ابراهيم قرار دارد; و مشربه هم در سمت شمالي مسجد بنو قريظه است. از آنجايي كه محل مشربه روشن است،پس مسجد بنوقريظه بايد در سمت جنوبي آن باشد. در اين صورت نبايست در محل هيئت امر به معروف باشد كه در سمت جنوبي مشربه نيست.
بر اساس آن چه گذشت، نبايد ترديد كرد مسجدي كه به مسجد فضيخ شهرت دارد، در واقع مسجد بنوقريظه است كه در حال حاضر تخريب شده و بر مؤلف روشن نيست كه قصد بازسازي آن را دارند يا نابودي كامل آن را ! همانند بلايي كه سر مسجد شمس در قربان آمد يا آنچه كه در سال 1407 ق . بر سر مشربه امّ ابراهيم آوردند.
روايات متعددي حكايت از آن دارد
1 . التعريف بما آنست الهجرة، ص45
2 . بنگريد: تحقيق النصرة، ص137 ; المغانم المطابه، برگ 216 ; اثارة الترغيب، برگ 139 ; البحر العميق، برگ 158
3 . وفاءالوفاء، ج 3، ص825
4 . بنگريد: عمدة الاخبار، صص172 ـ 173 ; المدينة المنورة، ص111 ; المناهل الصافية العذبة، ص63 ; مرآة الحرمين، ج 1، ص419
5 . الدر الثمين، ص148
6 . اشاره كرديم كه وي مسجد بنوظفر را با مسجد بنوقريظه خلط كرده و جايي را كه معين كرده، در واقع محل مسجد بنوظفر است.
7 . مشربه در همان شارع امير عبدالمجيد است. كسي كه از حرم به خيابان عوالي رفته و از آنجا سر دوراهي وارد شارع عبدالمجيد مي شود، قريب پانصد متر را كه طي كند، دست چپ مشربه ام ابراهيم قرار دارد.
--[113]--
كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) در مسجد بنوقريظه نمازگزارده اند. حتي بعدها كه يهوديان از ميان رفتند، يكبار حضرت در خانه زني از خضر «امرأة من خضر» نماز خواندند كه اين منزل، بعدها داخل مسجد بنوقريظه شد. در اين نقل تأكيد شده است كه محل نماز خواندن رسول خدا(صلي الله عليه وآله) در شرق مسجد بني قريظه بوده، جايي كه مناره بوده و در حال حاضر (يعني قرن سوم هجري) آن مناره منهدم شده است.
مسجد فضيخ كدام است؟
مسجدي در فاصله يك كيلومتري شرق مسجد قبا واقع است و محل آن، براي كسي كه از سمت قبا مي آيد، در تقاطع شارع قربان با شارع العوالي است. مسجد با اين تقاطع، حدود سيصد متر فاصله دارد و در خياباني است كه در كنار وادي كشيده شده است. در حال حاضر اين محل به صورت «الحَوْش المسوّر» يك چهار ديواري بدون در ورودي قرار گرفته است.
در منابع موجود از اين مسجد، با عناوين، «مسجد فضيخ»، «مسجد بنونضير»، و «مسجد شمس» يا «رد شمس» ياد مي شود.
در منابع موجود اهل سنت، دو حكايت براي مسجد فضيخ گفته اند:
نخست، ارتباط آن با فضيخ است، كه نوعي شراب است كه از خرما مي گيرند و سُكْرآور و مست كننده است. حكايت فضيخ را از ابو ايوب انصاري و انس بن مالك روايت كرده اند. در اين روايت آمده است كه ابو ايوب انصاري و شماري از صحابه در اينجا ظرف هاي پر از شراب خرما را پس از شنيدن خبر تحريم خمر وارونه كردند و شكستند. به همين دليل مسجدي كه در اينجا بنا شد، به مناسبت اين موضع ِاطاعت گرايانه اصحاب، مسجد فضيخ ناميده شد.حكايت انس نيز بر اساس نقل احمدبن حنبل آن است كه مي گفت: من در آنجا به مردم، فضيخ (شرابِ خرما) مي دادم. مردي آمدوگفت: خمرحرام شد. حاضران گفتند: بس كن انس. من هم بس كردم.
حكايت ديگر مسجد فضيخ به نقل از جابر بن عبدالله انصاري است. وي مي گويد: در جريان محاصره بنونضير، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) قبه خود را در نزديكي مسجد فضيخ برپا كرد و براي شش شب در موضع فضيخ نماز مي خواند. وقتي خمر حرام شد، خبر به ابوايوب انصاري
1 . تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص70
2 . آثار المدينة المنورة، ص142
3 . مسند احمد، ج 3، صص183، 189
--[114]--
و برخي از انصار همراه او رسيد كه در حال خوردن فضيخ بودند. آنان ظروف فضيخ را وارونه كرده محتوياتش را ريختند. به همين دليل آنجا مسجد فضيخ ناميده شد. به نظر مي رسد جاي تحقيق در اين نقل ها همچنان باقي است. به ويژه زمان تحريم خمر كه اختلافات چندي در آن وجود دارد.
در كنار نام مسجد بنونضير و مسجد فضيخ، نام ديگري نيز براي اين مسجد گفته اند، و آن «مسجد شمس» است. مطري مي نويسد: در حال حاضر مسجد فضيخ را مسجد شمس مي نامند كه روي زميني مرتفع واقع شده كه سنگ هاي سياه در آن پهن است و مسجد كوچكي مي باشد.
مسجد فضيخ در منابع شيعه
اما در منابع شيعه، مطالب ديگري در باره مسجد فضيخ آمده است. نخستينِ آنها روايتي است كه ليث مرادي از امام صادق(عليه السلام) در باره علت ناميده شدن آن به مسجد فضيخ ياد مي كند. حضرت مي فرمايد: فضيخ نام نوعي نخل است; به همين دليل آن مكان را مسجد فضيخ ناميده اند. همان گونه كه علامه مجلسي نوشته، در كتاب هاي لغت فضيخ به معناي نخل نيامده و بر اساس اين روايت، مي توان گفت كه فضيخ نامي براي نوعي نخل بوده كه در مدينه وجود داشته و صرفا كاربرد محلي داشته است.
اما اين كه فضيخ با شراب چه ارتباطي دارد، روايت مفصلي در تفسير قمي از امام باقر(عليه السلام) روايت شده است. طبق اين روايت، ابوبكر پيش از تحريم خمر، خمر فراوان خورده و مست شده بود تا آن كه آيات تحريم خمر نازل شد. آن زمان، تنها نوع خمر ـ در اينجا، خمر به معناي سكرآور بر اساس روايتِ «امّا الْخَمْر فُكُلُّ مُسْكر مِنَ الشّراب اِذا أخمر فهو خمرٌ» همين خمر از خرما (اعم از خرماي نارس و تمر) بوده است. وقتي آيات تحريم نازل شد، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) در مسجد نشستند و به مردم دستور دادند ظروف محتوي خمر را آورده، بر زمين بريزند. آنگاه فرمودند: «هذِهِ كُلّها خَمْر حَرَّمهااللهُ».
در ادامه روايت آمده است كه آن زمان، بيشترين خمري كه وجود داشت، همين فضيخ بود.
در روايت ديگري آمده است كه حضرت مي پرسند: آيا به مسجد قبا،
1 . تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص 69; التعريف بما آنست الهجرة، ص 48
2 . التعريف، ص48
3 . كافي، ج 4، ص561 ; التهذيب، ج 6، ص18
4 . بحار الانوار، ج 97، ص214
5 . وسائل الشيعه، ج 25، ص281
--[115]--
خرابه هاي مسجد بني قريظه
--[116]--
مسجد فضيخ و مشربه امّ ابراهيم رفته ايد؟ زائر مي گويد: «نعم، امّا انّه لَم يَبق مِن آثارِ رَسُول الله مِنْ شَيْء الاّ وَ قَد غُيِّر غَير هذا». در روايات ديگري هم توصيه به خواندن نمازدرمسجدفضيخ شده است.
اما مهم تر از همه اين ها، روايتي است كه در باره رد شمس نقل شده و راويِ آن، اسماء بنت عميس، همسر جعفربن ابي طالب(عليه السلام) است كه بعدها همسر امام علي(عليه السلام) شد. راويِ اين روايت موسي بن عمار است كه مي گويد: همراه امام صادق(عليه السلام) وارد مسجد فضيخ شديم. آن حضرت نقطه اي را نشان داد و فرمود: زماني اسماء با فرزندش از جعفر اينجا نشسته بود. يكباره به گريه افتاد. فرزندش علت گريه را جويا شد. ايشان گفت: به ياد حديثي از امام علي(عليه السلام) افتادم كه برايم درباره اين نقطه نقل كرد. آنگاه روايت رد شمس و بازگشت خورشيد براي خواندن نماز عصر امام علي(عليه السلام) را نقل مي كند.طبعاً اين حكايت بايد مربوط به غزوه بني نضير باشد. به نقل بياضي ابن فورك هم همين نقل را از اسماء بنت عميس در كتاب «الفصول» خود آورده است.
اكنون جاي اين پرسش هست كه چرا مسجد فضيخ در قرن هفتم به مسجد شمس شهرت داشت؟ مطري، كه گويا نخستين كسي است كه نام مسجد شمس را به كار برده، هيچ دليلي براي اين مطلب نياورده و تنها مي نويسد: «و مسجدُ الفضيخ و يعرف الآن بمسجد الشمس و هو شرقيمسجد قبا علي شفير الواديعلي نشز من الأرض، مرضوم بحجارة سود و هو صغير جدّا. با اين حال نويسنده معاصري در باره ناميده شدن اين مسجد به شمس مي گويد: اين بدان دليل بوده كه خورشيد در آغاز طلوعش بر اينجا مي تابيده است! به نظر مي رسد اين دليل بي توجيه باشد. به احتمال زياد، شيعيان قرن ششم و هفتم با توجه به روايت رد شمس، نام مسجد را در قرون ياد شده كه دوران تسلط آنان بر مدينه بوده، مسجد شمس يا رد شمس گذاشته اند. طبعاً در اينجا نام شمس، توجيه حديثي و تاريخي دارد در حالي كه بحث خورشيد، پشتوانه تاريخي ندارد.
شهرت اين مسجد به شمس از قرن هفتم آغاز شده و ادامه يافته است. فيروزآبادي (م 817) كه به نظر مي رسد از مطري تأثير پذيرفته، مي نويسد: از جمله مساجدي كه پيامبر(صلي الله عليه وآله) در آن نماز خوانده، مسجد الفضيخ است. اين مسجد امروزه
1 . كافي، ج 4، ص561
2 . من لايحضره الفقيه، ج 1، ص229 ; ج 2، ص574 ; التهذيب، ج 6، ص17
3 . كافي، ج 4، ص562 ; وسائل الشيعة، ج 14، ص355
4 . الصراط المستقيم، ج 1، ص201
5 . التعريف، ص48
6 . آثار المدينة المنورة، ص142
--[117]--
به نام مسجد شمس شهرت دارد و در شرق قبا در كنار وادي بر زميني مرتفع است كه سنگ هاي سياه درآن پهن است.
مطلبي كه در برخي از اذهان وجود داشته و الخياري هم يادآور شده، اين است كه مسجد فضيخ مسجدي به جز مسجد شمس است. اين مطلب همان گونه كه عبدالغني گفت، ناشي از خلطي بوده كه در ميان متأخرين ميان مسجد فضيخ و مسجد بنوقريظه وجود داشته است; يعني وقتي مسجد بنوقريظه، به خطا فضيخ ناميده شد، طبعاً كساني كه در محله قربان و در نزديكي قبا به دنبال مسجد شمس بوده اند، و واقعا هم محلي به اين نام در آنجا بوده، فضيخ را مسجدي به جز رد شمس دانسته اند. در حالي كه فضيخ و رد شمس مسجدي است در قبا كه در حال حاضر صورت قبرستان داشته و اطراف آن چهارديواري بدون در ورودي است. و مسجدي كه به خطا مسجد فضيخ ناميده مي شود، در واقع همان مسجد بنوقريظه است.
* پي نوشتها:
1 . المغانم المطابه، برگ 215
2 . تاريخ معالم المدينة المنورة، ص125
|