فصلنامه ميقات حج
سال دهم شماره سي و نهم بهار 1381 پژوهشي درباره كعبه و اشياي هنري ـ تاريخي آن
طرجان يلماز
محمدرضا نعمتي
پيشگفتار
از آن هنگام كه حضرت ابراهيم(عليه السلام) بيت الله الحرام را به فرمان خداوند حكيم بنا كرد، كعبه پيوسته مورد احترام مردم است و دل هاي مشتاق، از هر سرزمين و در هر زمان به سوي آن پر مي كشند. در دوران جاهليت; سران و بزرگان عرب و از آن پس خلفا، فرمانروايان، پادشاهان و مردم با همين ديد، به آن نگريسته و از هر فرصتي براي تقديم هديه اي ارزشمند، يا تعميراتي ضروري و يا نهادن جامه اي نفيس بر آن، بهره گرفته اند.
ارسال (مَحْمل» و يا فرستادن كليدهايي براي درِ كعبه نيز از همان نوع پيشكش ها به شمار مي رفته است.
ارسال هدايا براي كعبه
به نقل پاره اي از منابع، «شجرة الدُّرّ» بيوه «ملك صالح نجم الدين ايّوب» پرده و هدايايي از مصر براي كعبه فرستاد و سپس «سلطان بيبرس» ارسال هدايا را به سنتي ديرپا تبديل كرد و بدين ترتيب رقابت ميان زمامداران يمن و مصر بر سر ارسال هدايا اوج گرفت، تا آن زمان كه شريف مكه به «سلطان قلاوون» (681 هـ . ق . = 1282م) اطمينان داد جز از پرده هاي مصري، براي پوشش كعبه استفاده نكند.
1 . «مَحْمِل» كجاوه اي بوده كه بر روي شتر مي گذاشته اند و با تشريفاتي خاص، پرده و ديگر هداياي كعبه را بدان وسيله به مكه مي برده اند.
--[116]--
انگيزه هاي پنهان
حرص و آزمندي فرمانروايان براي به دست آوردن افتخار ارسال هدايا، پيش از آنكه انگيزه مذهبي داشته باشد، به سياست توسعه طلبي آنها ]در ميان ملت هاي اسلامي[ مربوط مي شد; زيرا ارسال اين هدايا به مفهوم آن بود كه آن كس كه مسؤوليت خدمت به بيت الله الحرام و مرقد پيامبر گرامي(صلي الله عليه وآله) را پذيراست، مسؤولت رهبري و سرپرستي امور مربوط به اسلام و مسلمانان را نيز به عهده دارد.
با چنين طرز تفكّري بود كه مسأله قفل و كليدهاي كعبه پديدار گشت و سپس به تعداد خلفا و پادشاهان، بر شمار قفل ها و كليدهاي كعبه افزوده شد، بي آن كه كعبه را نيازي به اين تعداد قفل و كليد باشد.
دو نمونه از كليدهاي كعبه:
1 ـ كليدي كه به شماره ثبت 15133 در موزه موجود است. نوشته هاي روي آن كاملا خوانا و داراي تاريخ ساخت و ابعادي منظم و متناسب مي باشد.
كليد بيت الله الحرام در موزه هنر اسلامي در قاهره به شماره ثبت 15133
تاريخ اين كليد 765هـ . ق . = 1363م مي باشد و اجزاي آن از چپ به راست عبارتند از:
الف ـ بدنه كه از چهار قسمت به هم پيوسته تشكيل گرديده و با آيات قرآن تزيين شده است و آيات ياد شده در جدول زير كه نوشته هاي چهار قسمت مسطح كليد را نشان مي دهند، آمده است، ولي عبارت «مباركاً» در جريان يك اشتباه نوشتاري «مبارك» ثبت شده است.
ب ـ يك مكعّب متصل به قسمت هاي بعدي، كه بر چهار طرف آن نوشته شده: «در دوره پادشاه مملوكي براي بيت الله الحرام ساخته شده است».
ج ـ چهار قسمت ديگر كه دو قسمت آن به شكل بيضي و دو قسمت ديگر مكعب مي باشد. بر يكي از آنها نام سلطان: «شعبان بن حسين»، تاريخ ساخت و عبارت: «لا إِلَهَ إِلاَّاللَّهُ» نوشته شده است.
1 . مؤلف از آن به «كتف» (شانه) ياد كرده است.
2 . در كتاب از آنها به «رَقَبه» (گردن) ياد شده است.
--[117]--
نوشته هاي روي اضلاع چهارگانه چهار قسمت كليد
د ـ بر مكعب ديگر مضمون آيه شريفه: } هُوَ الَّذِيأَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ{ نوشته شده و قسمت بالاي آن به شكل چند پهلو است و حلقه كليد به آن آويخته است. طول اين كليد 45/3 سانتي متر و عرض آن 5/2 سانتي متر مي باشد.
2 ـ بعضي از نوشته هاي كليدي كه شماره ثبت آن 15113 است، ناقص و خواندنش دشوار است.
كليد بيت الله الحرام به شماره ثبت 15113 در موزه هنر اسلامي قاهره
پيشينه ساخت قفل، كليد وپرده براي كعبه وانگيزه ارسال كنندگان آنها
ساخت و ارسال قفل ها، كليدها و پرده هاي كعبه، با روي كار آمدن مملوكيان مصر و يا به قدرت رسيدن سلاطين عثماني آغاز نمي شود، بلكه اين ابتكار، به زمان جاهليت بر مي گردد و از آن پس آنچه به اين هنر افزوده شده، به توجه ودقت عمل وپيشرفت مسلمانان درفن آوري وصنعت مربوط مي شود.
كليدهاي ساخت قاهره، كه نسبت به كليدهاي دوره عثماني، از سابقه تاريخي
1 . صف :9
2 . اين قسمت در كتاب به «رأس»; سر تعبير شده است.
--[118]--
بيشتري برخوردارند، الگوي بيشتر صنعت گران بعدي، در ساخت اينگونه كليدها قرار گرفته است.
با سقوط خلافت عبّاسيان در بغداد به وسيله هولاكوخان، فرصتي پيش آمد تا برخي از كساني كه از پادشاهان و خلفا نبودند نيز بتوانند در مورد وسايل مورد نياز كعبه; مانند پرده و كليد، انجام وظيفه نمايند كه آثار آنان در مجموعه فعلي وجود دارد; مانند كليدي كه نام «غانم شيباني» يكي از خاندان خدّام كعبه بر آن نوشته شده است.
در مجموعه اشياي هنري كعبه، كليدهايي ديده مي شود كه هيچ گونه علامت و نشانه اي در آنها نيست تا براي پژوهش گر روشن شود كه براي كجا ساخته شده; براي درِ كعبه يا يكي از درهاي مسجد الحرام و يا براي درِ حجره شريفه پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) در مدينه منوره؟
وجود دو كليد در ميان مجموعه كليدها، با يك تاريخ ساخت، دليل بر اين است كه آن دو، به دو درِ كعبه تعلّق داشته اند، يكي همان درِ معروف كه به سمت مشرق گشوده مي شود وديگري دري است كه در داخل كعبه پشت ركن عراقي قرار دارد و «باب توبه» ناميده مي شود و نردبان منتهي به بام كعبه هم پشت آن مي باشد كه براي به جريان انداختن آب باران رحمت الهي از ناودان كعبه،ازآن نردبان بالامي روندوبه همين دليل به آن«باب الرّحمه» نيز گفته مي شود.
بديهي است انگيزه ارسال كنندگان قفل، كليد و پرده، تنها برخورداري از بركات كعبه و تقرّب به درگاه الهي نبوده، بلكه هدف آنان در مرحله نخست، اين بوده است كه بدينوسيله خود را به عنوان بالاترين مقام مسؤول نسبت به امور مسلمانان و بيت الله الحرام معرفي نمايند، تا از اين طريق رهبري بلامنازع جهان اسلام را به دست گيرند.
مركز پژوهش ها
از مهمترين اهدافي كه «مركزپژوهش هاي تاريخ، هنر و فرهنگ اسلامي در استانبول»، پيوسته عهده دارآن بوده، ارائه پديده هاي اصيل و كهن تمدّن اسلامي است كه از چهارده قرن پيش در هنرهاي زيبا و ممتاز تجسم يافته است.
در اين مركز، گنجينه اي بي همتا و ناياب از قفل ها و كليدهاي هنري باستانيِ درِ كعبه وجود دارد كه از پنجاه و سه قطعه، ويژه كعبه معظّمه تشكيل شده و نيز دو قطعه مربوط به حجره شريفه پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) است كه براي فراگير شدن فايده اين پژوهش، آن را تقديم شما خوانندگان گرامي مي نماييم. مجموعه اشياي هنري، از ديدگاه تاريخي به سه دوره : عباسي، مملوكي و عثماني مربوط است; زيرا خلفا و پادشاهان در دوره هاي ياد شده، اين قفل ها و
--[119]--
كليدها را به مناسبت هايي مانند: انجام تعميرات بيت الله و امثال آن، براي كعبه ارسال مي كرده اند.
مراحل پژوهش و تعريب
مركز پژوهش هاي تاريخ، هنر و فرهنگ اسلاميِ استانبول مسؤوليت پژوهش درباره مجموعه آثار ياد شده را به عهده «خانم دكتر يلماز» استاديار دانشكده ادبيات استانبول و مدير بخش اشياي عتيقه فلزي «موزه طوپ قاپي» در سال هاي 1975 ـ 1980 ميلادي گذاشت و بدين سان وي به پژوهش و نگارش در باره آنها پرداخت. شايسته است اشاره شود كه هيچ پژوهش گري تاكنون درباره اين مجموعه به طور كامل پژوهش نكرده و كتابي منتشر نساخته است.
پس از پايان كارِ اين پژوهش به زبان تركيِ استانبولي توسط نامبرده، كار برگردانِ آن به زبان عربي، به عهده «دكتر تحسين عمر طه اُوغْلي» پژوهشگر اين مركز گذاشته شد و در نتيجه ترجمه كتاب به طور دقيق و كامل انجام پذيرفت.
اشياي موزه و ويژگي هاي آنها
تنوّع، شگفتي و غناي اشياي نفيس موزه كاخ «طوپ قاپي» استانبول، از جمله عواملي هستند كه هر از چند گاه، انگيزه برپايي نمايشگاه هاي مختلف را در آنجا به وجود مي آورند. در اين راستا انديشه عرضه مجموعه اي از قفل ها و كليدهاي اين موزه، شكل گرفت و به دنبال آن نمايشگاهي بزرگ، ويژه اين اشيا، در سال 1979 ميلادي برگزار گرديد و در پايان، تحقيقات و بررسي هاي گسترده اي به منظور رده بندي و سامان بخشي اشياي ياد شده به عمل آمد و سرانجام مجموعه قفل ها و كليدهاي كعبه به سه بخش اصلي تقسيم گرديد:
1 ـ قفل ها و كليدهاي مربوط به دوره عباسي
2 ـ قفل و كليدهاي متعلق به روزگار مملوكي
3 ـ قفل ها و كليدهاي منسوب به عصر عثماني
مجموعه اين سه بخش، از سوي خلفا و پادشاهان بغداد، قاهره و استانبول براي كعبه معظمه ارسال شده بود.
ويژگي هايي كه در اين بررسي مورد توجه قرار گرفته، عبارتند از:
الف) مواد به كار رفته در ساخت اشياء، ب) اَشكال هندسي قفل ها و كليدها، ج) ظرافت هاي به كار رفته در ساخت آنها، د) ويژگي ها و مشخّصات عصر ساخت و نام سازنده
1 . مطالب پيشگفتار، گزيده اي است از مجموعه: «پيشگفتار مركز پژوهش هاي تاريخ، هنر و فرهنگ اسلامي استانبول»، «پيشگفتار كارشناس و بازنگر مركز» و «پيشگفتار مؤلف» كه در آغاز كتاب: «پژوهشي درباره كعبه و اشياي هنري ـ تاريخي آن» به تفصيل آمده است.
--[120]--
بخش اول
پيش در آمدي تاريخي
ترديدي نيست كه مجموعه كليدها و قفل هاي كعبه معظمه، از كمياب ترين مجموعه آثار تاريخي است كه در موزه كاخ «طوپ قاپي» [Top kapi] استانبول در اداره «بُرده شريفه»، كه به نام «امانت هاي مبارك» معروف است، نگهداري مي گردد و از ديرباز توجه مسلمانان به آن جلب گرديده و از نظر آنان از اهميت فراواني برخوردار مي باشد.
اين مجموعه آثار و از آن جمله كليدها و قفل هاي كعبه معظمه، در گذشته، در كاخ عثماني، درون صندوق ها و گنجينه هاي لاك و مهر شده، با مهر پادشاهان حفاظت مي شده است و از اين رو براي افرادي كه بيرون كاخ به سر مي بردند و حتي براي خادمان برده شريفه، مشاهده آن صندوق ها و اشياي درون آنها ممكن نبوده و به همين دليل، در منابع تاريخي به اطلاعاتي درباره آنها برخورد نمي كنيم و از اين رو ارزش معنوي آنها و ديگر امانت هاي مبارك، هم چنان در پرده ابهام باقي مانده بود و تنها هنگامي ارزش آنها از بُعد ديني و نگاه هنري و باستاني مشخص گرديد كه برخي به آن دسترسي يافتند و به دنبال آن بررسي و پژوهش درباره آنها آغاز گرديد.
پيشينه تاريخي اشياي هنري كعبه
آغاز ورود قفل ها و كليدها به كاخ عثماني، به زمان سلطنت «سلطان سليم اول» مربوط مي گردد. وي در سال 923 هجري قمري، (=1571 ميلادي) به مصر وارد شد و به حكومت مماليك كه سرزمين حجاز را در قلمرو حكومت خويش داشتند، پايان داد. در آن زمان «شريف بركات بن محمد» فرماندار مكه بود. وي پسر خود «شريف ابو نما» را كه دوازده سال داشت، همراه سفير خويش «عرار» راهي مصر كرد تا كليدهاي كعبه را به وسيله او به سلطان سليم تقديم نمايد و شريف ابو نما در
1 . بُردَه، عباي سياه كوچكي است كه به پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) منسوب است.
--[121]--
سيزدهم جمادي الآخر همان سال، براي تقديم كليدها و ديگر هدايا به دفتر سلطان فرا خوانده شد.
چنانكه از شكل قفل ها و كليدهاي مجموعه اي كه از آن سخن مي گوييم به دست مي آيد، بخش مربوط به دوره عباسي و مملوكي، اين اشياء، پس از انتقال خلافت از مملوكيان به پادشاهان عثماني، از مصر به استانبول آورده شده است و از آن پس عثمانيان همانند عباسيان و مماليك به سنّت ارسال قفل و كليد براي كعبه معظمه عمل كرده اند. در ميان آنها دو قفل وجو دارد كه «سلطان بايزيد دوم» پيش از آنكه خلافت به عثمانيان منتقل گردد، آنها را به كعبه معظمه اهدا كرده است و اين عمل را مي توانيم چنين تفسير كنيم كه انگيزه پنهاني آنان اين بوده كه خود را در افكار عمومي به عنوان قدرتي نوظهور در جهان اسلام مطرح نمايند:
كليد كعبه معظّمه به شماره ثبت 2251/2 مربوط به دوره عثماني
كليد كعبه معظّمه به شماره ثبت 2252/2 مربوط به دوره عثماني
. . Uzunµarsih, I.H., Mekke-i Mukerreme Emirleri, Ankara 1984, p.17. (Ibn Iyas, V., p. 186; Haydar Celebi Ruznamesi, Munseat-i Feridun, I, p.439 Tac ut Tavarih, II, p.371
--[122]--
اساسنامه مراسم استقبال
هنگامي كه اين قفل ها و كليدها به استانبول وارد مي شد، هيأتي كه به «هيأت كليد» معروف بود، آنها را به كاخ عثماني وارد مي كرد. ما تا حدودي مي توانيم اطلاعات مربوط به اين هيأت را، از يك سند تاريخي سال 1228 قمري (1813 ميلادي) كه در آرشيو موزه طوپ قاپي نگهداري مي شود به دست آوريم; چه آن كه مي دانيم «سلطان محمود دوم» در سال 1328 قمري (1813 ميلادي پاره اي اصلاحات و سامان دهي جديد در مراسم جشن به مناسبت ورود كليدهاي ارسالي مكه و مدينه، از راه دريا به استانبول پديد آورد.
مسؤول تشريفات، اساسنامه اي درباره اين اصلاحات جديد به سلطان تقديم و او موافقت خود را با آنها اعلام داشت.
مراسم استقبال
از اين اساسنامه چنين بر مي آيد كه كليدها از راه دريا به استانبول مي رسيده اند; زيرا خبر نزديك شدن كشتي به بندرگاه «باروت خانه» به «باب عالي» يك روز پيش از ورود آن به بندرگاه مي رسيد، چنان چه در دفتر تشريفات آمده: افرادِ در نظر گرفته شده براي شركت در جشن استقبال، به سوي منطقه «داود پاشا» در استانبول با لباس هاي رسمي ويژه استقبال حركت مي كنند. دو ساعت پيش از آنان «كتخدابك»; نماينده صدر اعظم (نخست وزير) با هيأت ديگري راهي ساحل باروت خانه مي شوند تا خود را براي استقبال از كشتي حامل كليد آماده ساخته و پس از مراسم احترام، كليدها را از شخصي به نام «آغا» (خواجه) كه حامل آنها است تحويل گيرد، سپس ]به نشانه احترام[ پس از بوسيدن، آنها را بر سر نهاده آنگاه همراه استقبال كننده به سوي منطقه داود پاشا روانه مي شود.
در منطقه ياد شده، گروهي ديگر از استقبال كنندگان به انتظار ورود آنان ايستاده اند كه در رأس آنها: شيخ الإسلام، آغاي دار السعاده (بلند پايه ترين مقام مسؤول كاخ همايوني و ناظر بر امور دربار) قائم مقام پادشاه (دوّمين وزير پس از صدر اعظم و قائم مقام وي در غياب او) قبطان پاشا (فرمانده ناوگان عثماني) و ديگر رجال دولتي مي باشند،
1 . آرشيو «سراي طوب قاپي» (E. 3369), (E. 10800), (E. 5890).
2 . باروت خانه، امروزه در منطقه معروفي است در «موتلاف آتاكوي» در ساحل درياي مرمر در استانبول.
3 . [Tukna] پادگان نظامي.
--[123]--
با نزديك تر شدن هيأتِ كتخدابك به منطقه داود پاشا، گروه نامبرده چهل، پنجاه گام از آنها استقبال كرده و سپس كتخدابك براي بار دوم كليدها را كه در سيني زرين نهاده، بوسيده و بر سر مي نهد و سپس به آغاي دار السعاده تقديم مي دارد، او نيز با انجام همان مراسم تعظيم و احترام، آن را پذيرفته و روي ميزي كه از قبل با روميزي پارچه اي پوشيده شده است، مي گذارد تا تمام جمعيت حاضر در مراسم بتوانند آن را بنگرند.
آنگاه همگي بر اسب ها سوار شده و در حالي كه آغاي دار السّعاده پيشاپيش آنها و كتخدابك در كنار او سيني زرين كليدها را در دست دارد، به سوي كاخ حركت مي كنند و از «باب همايوني» كاخ طوپ قاپي، وارد شده، پس از عبور از درِ مياني كاخ، از اسب ها پياده مي شوند، سپس كتخدابك سيني زرّين حاوي كليدها را، ديگر بار به آغاي دارالسعاده كه در اتاق بُرده شريفه و يا در جاي ديگري از كاخ به انتظار نشسته است، تقديم مي كند و آغا به طرف «باب السعاده» به راه مي افتد و چون به باب السعاده رسيد، پاشا از آغا استقبال كرده و كليدها را تحويل گرفته و مي بوسد و بر اريكه شاهي كه در آنجا نهاده شده مي نشيند، آنگاه به منظور عرض تبريك و تهنيت، رجال دولت، آغايان (خواجگان) اندروني كه مسؤوليت اداره دربان عثماني را به عهده دارند و آغايان انكشاريه (افراد ستاد فرماندهيِ آنان) پاسداران پادشاه و نگهبانان درهاي ورودي و خروجي كاخ و محيط اطراف آن، آغايان پياده نظامي كه به منظور حفاظت از جان وي او را همراهي مي كنند، به ترتيبِ مقام و مسؤوليت خويش و طبق آيين نامه تنظيم شده، از جلو جايگاه او عبور مي كنند.
اين بود مسيري كه به طور معمول براي رسيدن كليدها به كاخ پيموده مي شد ولي گاه نقطه آغاز حركت، جاهاي ديگر اتفاق مي افتاد; مثلا هنگامي كه كليدها به «اِسكلَه سي» (بندر وزير) وارد مي شد، در آن صورت مسير استقبال از آنجا بود.
چنان چه گاهي كليدها به «مسجد سلطان احمد شهير» مي رسيد و بنابراين هيأت استقبال از حياط مسجد، مسيرهاي خيابان هاي پبيكخانه ديوان يولي تسترجيه را مي پيمود و چون به تنديس معروف «ديكيلي طاش» كه يادگار دوره بيزانس بود مي رسيد، از ناحيه صدفچيه و تسترجيه به طرف پايين حركت كرده و از در بوغدايجيلر به مسجد بايزيد وارد مي شدند و از آنجا از قزانجيه مي گذشت و از جلو در كاخ باستاني به
1 . آرشيو «سراي طوپ قاپي» و منطقه «وزير اسكله سي» در فاصله «سراي بورني» و «سركه جي» قرار دارد.
--[124]--
سوي خان والده و سپس بازار محمود پاشا، منجنه و كوي چغال اوغلي به راه خود ادامه مي داد و در آنجا به طرف پايين سرازير مي شد و از مقابل كاخ آلاي كوشكي عبور مي كرد و آنگاه با حركت از كنار مسجد زينب سلطان به سوي ايا صوفيا تغيير مسير داده و از برابر باب شكرچي به سمت ميدان «سراي ميداني» (ميدان كاخ) حركت مي كرد و سرانجام از باب همايوني به كاخ طوپ قاپي وارد مي شد و سپس همگان در كنار در مياني كاخ از اسب ها به زير مي آمدند و بدين ترتيب براي آنان كه در اطراف كاخ بودند فرصت ديدار هيأت ياد شده كاخ فراهم مي شد.
مراسم استقبال در دوره دوم حاكميت عثماني ها بر حرمين
در سال 1234 هجري قمري، 1819 ميلادي ديگر بار مكه و مدينه به قلمرو حكومت عثماني بازگشت، و به دنبال آن «سلطان محمود دوم» دستور داد تا استقبال با شكوهي براي ورود كليدهايي كه از سرزمين حجاز مي رسيد برگزار گردد ولي اين بار هيأت استقبال كننده از «مسجد ابو ايّوب انصاري» به راه افتاد.
در يك سند ديگر كه در تاريخ 1228 هجري قمري، 1813 ميلادي ثبت شده، چنين آمده است كه كليدهاي رسيده از سرزمين حجاز به وسيله «كامل اسماعيل پاشا» از مكه به استانبول انتقال يافته است، در صورتي كه در سند سوّم درباره كليدي كه در كيسه انباشته از ني، در اتاق بُرده شريفه در كاخ طوپ قاپي نگهداري مي شود، نوشته شده است: آن را امير مكه در دوره حكومت «سلطان مراد چهارم» در سال 1043 هجري قمري، 1633 ميلادي، از مكه به استانبول فرستاد. اين كليد در صندوق پرچم سرفراز ]ملّي[ و در كنار آن نهاده شده است تا سلطان مراد آن را به هنگام برخي تهاجم هاي نظامي با خود به همراه ببرد، چنان چه براي نخستين بار در جريان حمله به بغداد چنين كرد و در بازگشت آن را در گنجينه اتاق ويژه كاخ به نام «حاص اوده» گذاشت و دومين بار در جنگ عثماني با اتريش در سال 1904 هجري قمري، 1683 ميلادي به پيشنهاد سردفتر و پذيرش سلطان، اين كليد از گنجينه خارج شد.
در يكي از سندها از نظم و سازماندهي هيأت كليد سخن به ميان آمده و در آن از شركت كنندگان در مراسم جشن و لباس هايي كه مي پوشيده اند، ياد شده و اين خود
1 . آرشيو سراي طوپ قاپي (1/8765).
2 . نكـ : Silahtar Tarihi, II, p. 15.
3 . آرشيو سراي طوپ قاپي (E. 4713) نكته قابل توجّه اين است كه رئيس اسقف ها در اين جشن شركت كرد، وآقا كه كليد را با خود حمل مي كرد در حالي كه ردايي سرخ بر تن داشت و در دست او كاسه هايي بود كه در آن سوره ها و آيات قرآني با خطّي زيبا براي تبرّك نوشته شده بود و در سمت راست و چپ او
--[125]--
نشانگر ميزان توجه پادشاهان عثماني به آن مي باشد، همانند مراسم جشني كه به مناسبت فرستادن «صُرَّه» و «مَحْمِل» به سرزمين حجاز برگزار مي شده است.
به ويژه هنگامي كه حكومت عثماني، مرحله ناتواني وضعف خود را مي گذراند، در سازماندهي و تنظيم اين جشنواره ها و هيأت ها، توجه و دقت بيشتري به عمل مي آمد.
اسناد تاريخي نشان مي دهد كه اين هيأت ها و جشنواره ها چندين بار در دوره سلطان محمود دوم ترتيب داده شد و اين كار براي تأكيد بر اين نكته بود كه تنها پادشاهان عثماني هستند كه زمامداران مكه و مدينه و خلفاي مسلمين به شمار مي روند.
بخش مهمي از كليدهاي موزه طوپ قاپي كه از راه هاي گوناگون ـ حتي در زمان جنگ جهاني دوم ـ به آنجا مي آمد، در گنجينه موزه به نمايش گذاشته مي شد و هم اكنون نيز در آنجا و نيز در بخش «امانات مبارك» با ديگر اشياي نفيس در معرض ديد تماشاگران قرار مي گيرد.
منابع تاريخي
در اين جا توجه خوانندگان گرامي را به منظور دست يابي به اطلاعات گسترده درباره ساختمان كعبه و تاريخ آن و نيز ساخت درها و قفل هاي آن و اهميتي كه در سه مقطع پيش از اسلام، صدر اسلام و در عصر اموي به آنها مي داده اند، به آثار تاريخ نگاران گذشته مانند طبري، ازرقي، ابن اسحاق، ابن هشام و ديگران جلب مي نمايم كه در اين موضوع به تفصيل نگاشته اند.
تاريخ عصر عباسي از حركت خليفه همراه با هيأتي سخن مي گويد كه از بغداد براي انجام فريضه حج به راه مي افتادند; مانند «هارون الرشيد» و ديگر خلفاي عباسي ولي تصاوير و نوشتار روي كليدهاي اين مجموعه چنين نشان مي دهد كه ساخت پاره اي از آنها به اواخر دوره عباسي، يعني به زمان «مستنجد بالله» (555 هـ . ق . 1160م) مربوط مي شود و سه عدد آنها به زمان «ابي العباس احمد ناصر (575 ـ 622 هـ . ق . 1180 ـ 1225م) و آخرين آنها به پايان عصر عباسي; يعني زمان «معتصم بالله» (575 ـ 622 هـ . ق . 1225م) باز مي گردد.
1 . صُرّه به كيسه اي گفته مي شد كه در آن وجوه نقدي كعبه و يا كليد كعبه را مي گذاشته اند.
--[126]--
   كليد دوره عباسي به شماره ثبت 2211/2
كليد دوره عباسي به شماره ثبت 2210/2
كليد دوره عباسي به شماره ثبت 2217/2
كليد دوره عباسي به شماره ثبت 2213/2
نكته قابل توجه اين است كه متوكّل عباسي در جريان تعميرات گسترده كعبه، طلا به كار برده است و زرگري به نام «عبدالله بن سلام» در فاصله رجب سال 241 هـ . ق . 855 م) و شعبان (241 هـ . ق . 856 م) از جانب وي عهده دار اين تعميرات در كعبه و بناهاي مهم بوده است.
ابن جبير كه در سال 579 هـ . ق . 1183م به زيارت كعبه مشرّف شده، در سفرنامه خود، درباره كعبه سخن گفته و در اين زمينه اطلاعات فراواني گزارش كرده است. او مي نويسد: «عرض در كعبه 8 وجب و بلنداي آن 13 وجب است. اين در از نقره ساخته شده و روكشي از طلا آن را پوشش داده و داراي دو حلقه زرّين است و به سمت شرق
. Al-Azraki, Akhbar Makka, ed. Wustenfeld, I. p.54, II. 4-11, Wustenfeld, Gesch, Mekka, 1861, p. 196-200.
. The Travels of Ibn Jubayr (Trans. Broadhurst, R.J.C.) London: 1952 p. 78-79.
--[127]--
گشوده مي شود».
سنگ نوشته موجود در «حجراسماعيل» نشان مي دهد كه در سال 576هـ . ق. 1180م به دستور «ابو العباس احمد ناصر» پاره اي نوسازي ها در كعبه صورت گرفته است.
آغاز ارسال محمل به كعبه
در زمان پادشاهان مملوكي مصر، ارسال جامه كعبه به وسيله مَحْمِل، براي نخستين بار، به صورت يك سنت در آمد و در اين راستا، سلطان «بيبرس» (658 ـ 676 هـ . ق. 1277م) از پادشاهان اين سلسله، اوّلين كسي است كه به ارسال محمل اقدام كرد و به نظر مي رسد وي نخستين كليد از اين مجموعه را، كه تاريخ روي آن به عصر وي باز مي گردد، با همين محمل ـ كه هيأتي ويژه آن را همراهي مي كرد ـ فرستاده است.
ارسال محمل در عصر عثماني ها
هنگامي كه عثمانيان وارد مصر شدند ]و آنجا را به قلمرو حكومت خود افزودند [سنت ارسال پرده براي كعبه را دنبال كردند، تنها با اين تفاوت كه آنان پيش از احراز مقام ]به اصطلاح[ خلافت هم نسبت به مكه و مدينه عنايت داشتند و به نقلي، در آن زمان به ارسال «صُرّه» به آن دو شهر اقدام مي كردند ولي فرستادن كليد و قفل براي كعبه، از زمان «سلطان بايزيد دوم» آغاز گرديد.
در اينجا اين پرسش پيش مي آيد كه چرا از دوره «سلطان سليم اول» قفل يا كليدي به جاي نمانده است. اين گمان وجود دارد كه خبر ارسال كليدهاي او، به دلايلي به ما نرسيده باشد; زيرا ممكن نيست با وجود تحويل گرفتن كليدهاي كعبه، پس از ورودش به مصر، قفل يا كليدي براي آن نفرستاده باشد.
اقدامات سلطان سليمان قانوني
در زمان «سلطان سليمان قانوني» (926 ـ 974 هـ . ق. = 1520 ـ 1566 م) به وي خبر رسيد كه سقف كعبه در آستانه ريزش است و ناودان آن نياز به تعويض دارد، پيش از آن «مير احمد» فرماندار مصر از سوي پادشاه عثماني، ناودان كعبه را با فلز غير طلا و نقره
1 . احمد ناصر همان كسي است كه تلاش وقفه ناپذيري براي ايجاد وحدت و يك پارچگي جهان اسلام به كار برد ولي در اين كار توفيقي نيافت.
2 . براي نخستين بار، در عصر عثماني، در زمان سلطان بايزيد اول (1389 ـ 1402) و فرزندش سلطان محمّد اوّل (1403-1421م)، «صرّه» به مكّه معظّمه و مدينه منوّره ارسال گرديد. همچنين سلطان مراد دوّم (1421-1451م) پس از فتح استانبول در سال 1453م نيز به ارسال صرّه اقدام كرد و سلطان بايزيد دوّم نيز در سال 1481-1512م اين سنّت را دنبال كرد. همچنين از سوي سلطان سليم اوّل پيش از فتح مصر و پس از آن، اين كار تعقيب شد.
--[128]--
ساخته بود. سلطان سليمان فرمان داد تا ناوداني از طلا ساختند و به جاي ناودان قبلي كارگذاشتند. پس از آن، ناودان قبلي را به استانبول آوردند و در خزانه دولت نگهداري شد.
منابع تاريخي كه از تعميرات سال (1039 هـ . ق.) سخن مي گويند، حاكي است دري كه به سفارش سلطان سليمان قانوني، پيشتر با طلا و نقره بازسازي شده بود، بار ديگر در جايگاهش در كعبه كار گذاشته شد. در اين مجموعه قفلي زرّين وجود دارد كه نخستين قفل طلايي اين مجموعه مي باشد و به سلطان سليمان تعلّق دارد و تاريخ روي آن، يك سال پيش از درگذشت وي است.
تعميرات كعبه در زمان سلطان مراد دوم
بخش سوم «رساله معماريّه» است كه درباره زندگي رييس معماران ترك (محمد آغا) مطالبي آورده و آگاهي هايي درباره كارهاي وي و تعميرات به عمل آمده توسط او در كعبه به دست مي دهد. اين تعميرات در زمان «سلطان مراد سوم» (982 ـ 1003 هـ . ق. = 1574 ـ 1594 م) هنگامي كه در جريان نياز كعبه به تعميراتي جديد قرار گرفت، انجام پذيرفته است. محمد آغا معمار «سنان» را در سال 1590 ميلادي به مكه فرستاد و او به بررسي وضعيت كعبه پرداخت، سپس نقشه اي از آن ترسيم كرد و شيوه كار را مشخص ساخت و آنگاه به استانبول بازگشت، ولي محافظه كاري و احتياط بي مورد، آنان را از انجام اين كار بازداشت و در نتيجه آن تلاش ها نافرجام ماند.
سلطان احمد اول و تعميرات كعبه
از آن پس، كعبه در وضعيت بدتر و در آستانه فروپاشي قرار گرفت.
از اين رو، «شيخ الاسلام صُنع الله افندي» اين خبر را به «سلطان احمد اول» رسانيد و ضرورت تعويض ناودان و كمربند كعبه را به وي گوشزد كرد. بر اين اساس سلطان، محمد آغاي معمار را به تعميرات كعبه گماشت. وي طبق نقشه و طرح ارائه شده از سوي معمار سنان، كارش را آغاز كرد و ناودان و كمربند كعبه را ساخت و پس از آن كه آنها را در «مزرعه داود پاشا» در معرض تماشاي همگان قرار داد، آنها را به مكه فرستاد و هر كدام
1 .
Gokyay, O.S., "Mimar Mehmet Aga", I.H Uzuncarsiliya Armagan:
صفحه 123 و بعد ا ز آن.
Zobdat'l-Tavarih, p. 154
احتمال مي رود كه اين ناودان از سوي خليفه ناصر (575-622هـ /1180 ـ 1225م) ساخته شده باشد.
2 . همان، ص155
3 . همان، صص149 ـ 150
--[129]--
در جايگاه مخصوص خود كار گذاشته شد.
همچنين اسناد تاريخي به منبري مرتفع و سه عدد كليد اشاره دارد كه از سوي آنان براي مسجد پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) و درِ حجره مطهّر آن حضرت ارسال شده است.
در كتاب «زبدة التواريخ» آمده است كه سلطان احمد اول در سال 1021 هـ . ق. 1612 دستور داد تابلوي نقره سر درِ كعبه را برداشته، به جاي آن تابلويي از زر خالص نصب كردند.
ارسال صُرّه و محمل پس از سلطان احمد اول
پس از دوره سلطان احمد اول، بيشترين آگاهيهاي تاريخي به «صُرّه» و «محمل» مربوط مي شود. اين اطلاعات براي ما روشن مي سازد كه عثمانيان به محمل و جشن و بزرگداشت آن اهميت مي دادند; زيرا آن را رمز قدرت و عظمت خويش و نشانه توجهشان به سرزمين حجاز تلقّي مي كردند. آخرين آگاهيها درباره مراسم استقبال از كليدهاي كعبه ـ چنانكه پيش از اين يادآور شديم ـ به سال 228 هـ . ق. 1813 م مربوط است كه به وسيله «كامل اسماعيل پاشا» به استانبول وارد شد.
و مسأله مهم ديگري كه درباره آنها وجود دارد، اين است كه تاريخ قفل هاي داراي تاريخ ساخت با تاريخ سال جلوس پادشاهان عثماني بر اريكه قدرت، هماهنگ نيست و اين مسأله نشانگر آن است كه آنان به مجرّد نشستن بر تخت، اقدام به ارسال قفل براي كعبه نمي كردند.
نو آوري و تحوّل در ساخت قفل هاي كعبه
نخستين اثر ]هنري[ كه در گنجينه قفل ها و كليدهاي كعبه، در موزه طوپ قاپي نگهداري مي شود، بخشي از قفلي است كه به شكل پل و از جنس چوب ساخته شده و از اين رو با شكل ديگر قفل ها تفاوت دارد.
چنانكه معروف است، قفل هايي كه به اين شكل ساخته شده اند، در توليد آنها، از همان فن آوري كه در كشورهاي چين و روم باستان استفاده مي شد، بهره گرفته اند.
آنچه ما را بر آن داشت تا اين قفل ها را در ميان مجموعه قفل هاي عصر عباسي قرار
1 . همان، ص155
2 . همان، ص156، هم اكنون اين ناودان در بخش امانات مباركه در موزه طوپ قاپي در معرض ديد بازديدكنندگان است.
--[130]--
دهيم، سبك نقش و نگارهاي آنها است. نوشته هاي روي آنها، با تارهايي از قلع و سرب، برجسته شده و بدينسان از اهميت ويژه اي برخوردار گرديده است; زيرا نموداري از نوآوري در نگارش آن عصر شمرده مي شود.
ميخ هاي به كار رفته در بخش داخلي قفل نيز ما را با ساختار جديدي از قفل هاي سه قطعه اي آشنا مي كند.
* پي نوشتها: |