متن کامل

(مسجد الرأس، ایوان العلما، جلوه­های طبیعی صحن) پروژة تعویض پرده ؟؟؟ پرده‌ای­که روی مقبرة مقدّس سرور و مولایمان، امیر مؤمنان علی علیه السلام قرار داشت، مربوط به زمان‌های گذشته بود و دیگر آن زیبایی، طراوت و تازگی را نداشت. رنگش پریده و تعویض آ

(مسجد الرأس، ايوان العلما، جلوه­هاي طبيعي صحن)

پروژة تعويض پرده

؟؟؟

پرده‌اي­كه روي مقبرة مقدّس سرور و مولايمان، امير مؤمنان علي عليه السلام قرار داشت، مربوط به زمان‌هاي گذشته بود و ديگر آن زيبايي، طراوت و تازگي را نداشت. رنگش پريده و تعويض آن با پردة جديدِ ديگر، كه شايستة اين مكان مقدّس باشد، ضروري به نظر مي‌رسيد كه به ياري خداوند و به بركت اهل بيت عليهم السلام در 13 رجب سال 1427ه‍ . (سالروز ولادت علي بن ابي طالب عليه السلام )كار گلدوزي و زربافي پرده‌اي مجلل و شكوهمند براي مقبرة ايشان به اتمام رسيد. اين كار به دست پنج تن از زنان با ايمان اصفهان، در ايران و پس از انجام بيش از شش ماه كار طاقت فرسا انجام شد.

برخي مشخصه‌هاي اين پرده عبارت­اند ‌از:

ـ پارچة آن، از بهترين و برجسته‌ترين نوع حرير است. كار بافت آن، در ايران و در شهر يزد انجام شده و مساحت آن 30 متر مربع مي‌باشد.

ـ آياتي كه اين پرده با آن تزيين يافته، از سوي هيأت ناظر بر پروژه انتخاب گرديده است. بدين­گونه كه آيات سورة اخلاص براي سمت سر امام مشخص شده است؛ چرا كه امام عليه السلام نمونة اخلاص و سرور موحّدان جهان است.

ـ آية: {إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ} [1] براي سمت صورت امام تعيين شده است؛ زيرا اين آيه از برجسته‌‌ترين آياتي است كه بر ولايت ايشان دلالت مي كند.

ـ آية {قُلْ كَفي بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ} [2] را براي قسمت پشت سر امام برگزيده­اند تا دليل بر علم او باشد.

ـ و بالأخرة آية: {وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ} [3] براي سمت پاي شريف در نظر گرفته شده؛ زيرا ­اين آيه گواه بر مبارزه و جهاد او در راه خدا است.

ـ آيات ياد شده، به قلم استاد بين المللي خوشنويسي، جناب آقاي «محمد موحّد» در شهر مقدس قم نگاشته شد و بعد از تهية عكس به­دست استاد «سيد مجتبي امير باقيان» در شركت بيوگرافي الزهراي قم، كار چاپ آن بر روي پارچه در شهر مقدس مشهد انجام گرفت.

ـ در ساخت اين پرده بيش از 110 كيلو طلاي 24 عيار، 8 كيلو نقره و حدود يك كيلو مرواريد استفاده شده است.

ـ جناب آقاي حاج مرتضي محزونيه، از تجار شهر اصفهان، به اين پروژه كمك كردند.

ـ دوخت پرده به دست سركار خانم پوران محزونيه، به پايان رسيد. خداوند متعال همة آن­ها و همة خواهران وبرادران مؤمن را موفق و پيروز بدارد. همانا او بخشنده و مهربان است.

مسجد الرأس

مسجد الرأس، مسجدي با بناي كهن و در سمت غرب صحن حيدري، چسبيده به ضلع غربي آن مي‌باشد. شيخ جعفر محبوبه، در بارة آن مي‌گويد:

«مسجدي قديمي است كه منبري ساخته شده از سنگ‌هاي بزرگ در ديوارهاي آن ريشه دارد كه همزمان با حرم علوي ساخته شده و «البراقي» آن را به شاه عباس اوّل نسبت مي‌دهد، همانطور كه ميان مردم نجف نيز اينگونه شايع است.»

شيخ محمد حرز الدين در شرح حال ميرزا هادي خراساني، او را مردي اهل مطالعه در تاريخ توصيف كرده و اين سخن را از او نقل مي كند كه:

«اين مسجد به نام مسجد الرأس شناخته شد و آن را غازان بن هولاكوخان بنا نهاد. ساخت آن يك‌سال كامل به طول انجاميد. غازان خان، ميان نجف و مسجد «حنانه» در وادي «ثويه» چادر زده بود تا اينكه بناي آن­ را كامل كرد.»

در حاشية كتاب «معارف الرجال» آمده است: «غازان خان در سال 703ه‍ . برابر با سال 1304م. در ري در گذشت.»

در مورد سبب نامگذاري اين مسجد به «مسجد الرأس» دو احتمال وجود دارد:

اول: موقعيت مسجد؛ چرا كه در سمت سرِ حضرت عليه السلام واقع است.

دوم: روايات؛ از امام صادق عليه السلام نقل شده كه سرِ امام حسين عليه السلام در اين مسجد دفن شده است؛ از جملة آن­ها است روايتي كه عبدالكريم بن طاووس، شيخ كليني و ابن قولويه از زيدبن ابي طلحه نقل مي‌كنند كه گفت:

وقتي امام صادق عليه السلام در حيره بودند، به من فرمودند: نمي‌خواهي به آنچه كه به تو وعده داده بودم عمل كنم؟ گفتم: مي­خواهم ـ مرادش بردن من براي زيارت قبر اميرالمؤمنين عليه السلام بود ـ در اين هنگام امام عليه السلام و اسماعيل سوار بر مركب شدند و من نيز با ايشان سوار شدم. وقتي از وادي «ثويه» عبور كرد، ميان حيره و نجف، جنب ريگ‌هاي سفيد و روشن پياده شد و اسماعيل هم پايين آمد و من نيز از مركب پياده شدم. حضرت نماز گزاردند و اسماعيل هم با آن حضرت نماز گزارد و من نيز نماز گذاردم. امام عليه السلام به اسماعيل فرمودند: برخيز و بر جدّت حسين عليه السلام سلام ده. گفتم: جانم به قربانت! مگر امام حسين عليه السلام در كربلا نيستند؟ فرمودند: بله، در كربلا هستند، ولي آنگاه­ كه سر او را به شام مي‌بردند، يكي از دوستان ما آن را ربود و كنار امير مؤمنان عليه السلام به خاك سپرد».[4]

شيخ محمد حرز الدين، از ميرزا هادي خراساني و از او «سيد داوود رفيعي» و او از پدرش و پدرش نيز از اجدادش نقل مي‌كنند كه:

«در مسجد غربي متصل به ساباط، ايوان كوچك چهار گوشي در سمت ديوار جنوبي، ميان محراب مسجد و ساباط قرار دارد. در اين ايوان قبري است كه بر روي آن پنجره‌اي از فولاد گرانبها و ارزشمند مي­باشد و داراي دري قفل­دار است. آنجا موضع قبر سر امام حسين فرزند امير المؤمنين عليه السلام مي‌باشد.»

و نيز روايت كرده است:

«اسماعيليانِ هندي­تبار اين قبر را زيارت مي‌كردند و زيارتش در نزد آنان از جايگاه ويژه‌اي برخوردار بود تا اين­كه تعداد زائران آن زياد شد، بلافاصله پس از اين افزايش و ازدياد جمعيت، ادارة اوقاف عثماني در نجف، از سمت تكية بكتاشيه دري گشود و درِ اول آن را بست. هنديان وساير زائران از درِ تكية بكتاشيه داخل مي‌شدند. بعد از مدتي اين در را هم بستند و مسجد سال‌هاي سال، تا زمان اشغال عراق و تشكيل حكومت عربي در عراق، بسته ماند.

در اين مرحله، براي بار دوّم، قبرها آشكار شدند و مرمّت آن در سال 1351ه‍ . آغاز گشت. در روز 23 ذي‌حجة همان سال، از درِ اول مسجد، وارد آن شديم و پس از اين­كه به محل قبر نظر افكنديم، جز تختة سنگي بر ديوار جنوبي كه طول آن بيش از يك ذراع و عرض آن يك ذراع بود، چيزي نيافتيم.»

مي‌گويم:

«بر روي اين تخته سنگ، نوشته‌اي به خط كوفي بود و در همان مكاني قرار داشت كه شيخ محمد حرزالدين ذكر كرده بود و تخته سنگِ ديگري نيز به شكل محراب، در محلّ محراب مسجد قرار داشت كه اين دو تخته سنگ داراي ارزش باستاني مي‌باشند. در سال 1965م هيئتي از سازمان ميراث فرهنگي آمدند كه دوربين‌هايي مدرن براي عكس برداري از برخي آثار با خود همراه داشتند. دربارة آن دو تخته سنگ از من پرسيدند و من آن­ها را راهنمايي كردم. من نيز آز آن­ها در مورد آن دو سنگ پرس و جو كردم كه آن­ها گفتند: سازمان ميراث فرهنگي از اين دو سنگ در سال 1937م. عكس برداري كرده و اين دو، از جنس سنگي معروف به «حديد چيني» مي‌باشند كه نمونة نادري از آن هستند؛ چرا كه اين دو سنگ رنگي هستند ولي «حديد چيني» معمولاً سياه است. هنگام تخريب مسجد اين دو تخته سنگ را براي محافظت از شكسته شدن آن­ها، به انبار منتقل كردند.»

شيخ جعفر محبوبه چنين نقل كرده است:

«گفته مي‌شود اين بنا (مسجد الرأس) در دوران زندگي علاّمه سيد بحرالعلوم، براي دومين بار، احداث شده و ايشان به برخي از نزديكان و خواص خود مي‌گفت: «اين مسجد محلّ قبر سرِ امام حسين عليه السلام است و بناي مسجد در اينجا به همين دليل مي‌باشد.»

از آنچه گذشت، بر ما روشن شد كه بناي مسجد، يا منسوب به غازان (متوفاي سال703ه‍ .) است و يا شاه عباس صفوي اوّل (متوفاي سال 1038هـ .)؛ اگر فرضية نخست را درست بدانيم، بعيد به نظر نمي‌رسد كه شاه عباس، برخي از تعميرات و اصلاحات را بر روي مسجد انجام داده باشد، همانگونه كه مانند اين تعميرات را بر روي ساختمان پيشين روضة حيدري، در اوايل قرن يازدهم انجام داد.

و در صورت درستي هر دو فرضيه، قدمت و ديرينگي بنا، اجازة اجراي برخي از بازسازي‌ها بر روي ساختمان را در هر دو زمان مي‌دهد. از آن­جمله آنچه­كه «شيخ جعفر محبوبه» از كتاب فارسي «تاريخ نادري» نقل مي‌كند ـ كه آن را ترجمه كرده‌ام­ ـ : «رضيه سلطان بيگم دختر مرحوم شاه حسين كه همسر نادر شاه بود، دو هزار نادري به ساختمان مسجد جامع ـ كه در كنار قبر سر امام حسين عليه السلام قرار داشت ـ كمك كرد.»

و نقل كرده است: «اين كار در سال 1156ه‍ . يعني سال طلا كاري گنبد شريف انجام شد.»

و نيز گفت: «در دورة سلطان عبد الحميد عثماني ديوارهاي آن ـ يعني مسجد الرأس ـ رنگ شد و منبري از جنس سنگ مرمر در آن كار گذاشته شد و به اهل سنّت اختصاص يافت و پس از انهدام حكومت عثماني، كار بر روي آن متوقف شد. سپس دولت به آباداني و بازسازي آن اقدام كرد.»

بعد از گذشت اين فاصلة زماني و روند طولاني ساخت اين مسجدِ مقدس ـ كه دست كم چهار قرن و شايد هشت قرن به طول انجاميد و با همة اصلاحات و تغييراتي كه بر روي آن انجام شده بود‌ ـ به نزديك آن رفتم و متوجه شدم­كه تنها يك سوم شمالي آن ناتمام است و در مورد بقية بنا، در كتاب «ماضي النجف» آمده است:

«پنج متر از ساختمان مسجد تخريب و به خيابان پيرامون حرم مطهّر افزوده شد و برخي از ستون­هاي آن فرو ريخت و آن مقدار كه خراب شده بود با همان سبك معماري پيشين بازسازي گرديد. شنيدم آيت الله العظمي ميراز محمد حسين نائيني و پس از آن آيت الله العظمي سيد جمال الدين هاشمي گلپايگاني و بعد از وي فرزندش آيت الله سيد محمد جمال هاشمي امام جماعت اين مسجد بوده­اند. پس از سيّد محمد جمال هاشمي، فرزند فاضلش علامه سيد هاشم هاشمي عهده دار اين مسؤوليت بود حكومت گذشته، ايشان را دستگير و تبعيد كرد. بدين ترتيب مسجد براي چندين سال بسته و متروك ماند.

مرجع بزرگ و عالي­قدر، آيت الله العظمي سيد محسن طباطبايي= در اين مسجد درس خارج مي‌گفت و در اين اواخر، آيت الله العظمي شهيد محمد صادق صدر اين مسجد را مكاني براي تدريس قرار داده بود و صبح و عصر در آن تديس داشت.

سرانجام در سال 1426ه‍ . تخريب اين مسجد به اتمام رسيد و داخل طرح بزرگ توسعة رواق مقدس قرار گرفت.»

مسجد الخضرة (مسجد الخضراء)

از مساجد كهن نجف اشرف است و به درستي مشخص نيست چه كسي آن­را ساخته و چه زماني ساخت آن به پايان رسيده است؟ اين مسجد چسبيده به ضلع شمال شرقي صحن مطهر حيدري است و داراي دو در مي‌باشد: درِ نخستِ آن درخيابان دور صحن شريف و درِ دوم آن، در سوّمين ايوان سمت راست، هنگام داخل شدن از باب مسلم بن عقيل (باب العبايچه) قرار دارد.

شيخ محمد حرزالدين گفته است:

«مسجد خضره را درويشي هندي، در فضاي متّصل به مسجد و در حوالي دوران ملالي، در نجف ساخت و از آن تاريخ به بعد به مسجد خضره معروف شد.»

به استناد اين گفته، مشخص مي‌شود كه اين مسجد در قرن دهم موجود بوده است؛ چرا كه ملاّ عبدالله صاحب كتاب «حاشية المنطق» كه به نام خودش مشهور است (حاشية ملا عبدالله)، بزرگ خاندان ملالي، از طرف شاه عباس صفوي اول به خزانه‌داري حرم علوي منسوب شده بود و شاه عباس هم در سال 996ه‍ . به حكومت رسيد و در سال 1037ه‍ . وفات يافت.

شيخ جعفر محبوبه اين چنين بيان كرده كه: «در آن ـ يعني در مسجد خضراء ـ اثري باستاني كه قدرت آن­ را ثابت كند، وجود ندارد...»

و نيز گويد: «علّت نام­گذاري اين مسجد را نمي‌دانيم امّا ممكن است جديدتر از نام «خضرة الشريفة» باشد و سپس به «مسجد الحضره» معروف شده و بعد از آن تحريف (جابجايي نقطه و اعراب)، و تبديل به «خضره» گرديد و احتمال ديگر اين­كه درون مسجد گياه و سبزه‌اي بوده و به سبب آن به «خضره» (سبزه) مشهور گشت. «البراقي» اين مسجد را به علي بن مظفر صاحب كتاب «الرؤيا» نسبت مي‌دهد.

آنچه شيخ جعفر محبوبه در اين متن بيان كرده، تنها صِرف احتمالات است و به دليل و مدركي استناد نكرده و آنچه را از «البراقي» نقل مي‌كند ممكن است اشتباهي از سوي البراقي باشد. از سيد عبدالكريم بن طاووس رؤيا ابن مظفر، متني نقل شده كه:

«ابن مظفر النّجار حكايت كرد كه: در ملكي سهم داشتم كه آن­را به صورت غصبي از من گرفتند. داخل حرم اميرالمؤمنين عليه السلام شدم در حالي­كه شاكي بودم، گفتم: اي امير مؤمنان، اگر ملكم را به من برگرداني اين مجلس را از مال و ثروت خود خواهم ساخت. پس از مدّتي سهم من از آن زمين بازگردانده شد.

مدتي بي‌توجه بود تا اين­كه امير المؤمنين عليه السلام را در خواب ديد، در حالي­كه حضرت در گوشة گنبد ايستاده بود. دستش را گرفت و حركت كرد تا اين­كه در قسمت بيروني باب الوداع ايستاد و به مجلس اشاره كرد و فرمود: {يُوفُونَ بِالنَّذْرِ) ؛ يعني آنان بر نذر خود وفا كردند.»

ابن مظفرالنجار مي‌گويد عرض كردم:

«با كمال مسرّت، از فرداي آن روز مشغول ساختن آن گرديد. روشن است كه اين خواب و رؤيا و كرامت دليل بر اين نيست كه او مسجد الخضرا را ساخته باشد؛ چراكه در اين داستان كلمة «مجلس» آمده و اين متن در كتاب­هاي «الغارات» و «بحارالأنوار» به همين شكل آمده ولي در حاشية كتاب «ماضي النجف» اين داستان از كتاب «فرحة الغري» نقل شده كه در آنجا به جاي كلمة «مجلس»، مسجد را آورده است.»

حاج حسين شاكري مي‌گويد:

«اين مسجد را «خضراء»، خواهر «عمران بن شاهين» بنا نهاده ولي منبع اين اطلاعات را ذكر نكرده است. من هم پس از بررسي در منابعي كه در مورد تاريخچة نجف و روضة حيدري نوشته شده در اين باره چيزي نيافتم، چرا كه نام آن «مسجد الخضره»بوده و «خضراء» نام جديدي است كه مردم در قرن حاضر به آن پي‌برده‌اند.

يك­سوم از مساحت مسجد گرفته شد و به خيابان اطراف صحن افزوده گرديد. بازسازي، مرمت و توسعة آن در سال 1368ه‍ . توسط دولت عراق به پايان رسيد.»

آيت­الله خويي= دردهة هشتاد قرن چهاردهم دستور داد مسجد را تخريب وآن­را بازسازي كنند.

ايشان براي تجديد بناي آن، تلاش‌هاي زيادي انجام داد و حجت الاسلام شيخ ميرزا احمد انصاري را به عنوان سرپرست و ناظر اين طرح قرار داد.

مرحوم آيت الله خويي، امام جماعت اين مسجد بود و همچنين محلّي براي تدريس فقه و اصول او معين شده بود. در اين مسجد صدها مجتهد درس خوانده و در مناطق مختلف پراكنده شده­اند كه از جملة آن­ها مراجع تقليد نجف اشرف و برخي از مراجع تقليد در قم بودند.

زماني­كه آيت الله خويي سلامتي خود را از دست داد و تدريس را كنار گذاشت، داماد خود، آيت الله سيد نصرالله مستنبط را به جاي خويش گذاشت.

آيت الله خويي بعد از وفات سيد مستنبط، مسؤوليت تدريس و امام جماعتي را به عهدة آيت الله سيّد علي سيستاني (دام ظله) نهادكه براي چندين سال ادامه داشت. پس از آن، ادارة اوقاف به خاطر ترميم مسجد، درِ آن را بست و تا زمان فرو پاشي رژيم سابق بسته ماند. بعد از سقوط حكومت قبلي، باز هم درِ مسجد به دلايل امنيتي بسته ماند؛ چراكه به صحن شريف راه داشت. تا اين­كه بالأخره بعد از باز سازي و پيدا كردن وضعيت مناسب، به دستور آيت الله سيد علي سيستاني بازگشايي شد. اين جريان در روز دو شنبه، مورخ يكم جمادي الأول سال 1427ه‍ . برابر با 29/5/2006 ميلادي رخ داد و نماز مغرب و عشا به جماعت و به امامت سيد حسن مرعشي در آن برگزار شد.

حسينية صحن شريف

اين حسينيه در جهت شرق، ديوار شمالي صحن حيدري قرار دارد و درِ ورودي اين حسينيه در ايوان سوم، از گوشة شمال شرقي مي‌باشد كه تنها ورودي آن است. بناي آن قدمت چنداني ندارد و مشهور است­كه متولّي ساخت آن، فردي نيكوكار به نام سيد هاشم زيني= از بزرگان و شخصيت‌هاي برجستة نجف اشرف بوده است.

اين حسينيه در طبقة همكف داراي دو اتاق بزرگ مستطيل شكل است­كه موازي هم هستند و شبيه سالن مي‌باشند كه محوطه‌اي رو باز و تقريباً مربع شكل، ميان اين دو سالن فاصله شده و در بخش غربي اين محوطه وضوخانه قرار دارد.

طبقة فوقاني حسينيه نيز داراي دو اتاق است كه بر روي اتاق‌هاي طبقة هم­كف قرار گرفته و به اندازة آن­ها هستند. البته ايواني مستطيل شكل و با ارتفاعي كم، ميان اين دو طبقه قرار دارد.

اين حسينيه ساخته شد تا زائران، جهت وضو و برپايي نماز، از آن استفاده كنند ولي متوجه شدم كه اتاق­هاي بزرگ آن را انباري براي مصالح ساختماني و وسايل دور افتاده كرده­­اند و زائران فقط از آن براي وضو استفاده مي‌كنند. بعد از مدّتي درِ آن بسته شد و براي چندين سال، بسته ماند.

پس از فرو پاشي رژيم بعث عراق، هيأت ناظر و سرپرست امور حرم، وسايل را بيرون ريخت و ساختمان آن­ را تخريب كرد تا آن­را به سبك و شيوة جديد بسازد تا قابل بهره‌برداري شود امّا اين هيأت پيش از اتمام پروژه، مديريت امور حرم را از دست داد.

وقتي مديريت امور حرم به دست مقام مرجعيت سپرده شد، كار در حسينيه دنبال شد تا آنچه را كه مديريت پيشين آغاز كرده بود به پايان برساند. كار بر روي اين پروژه، بعد از پذيرش مديريت از سوي هيأتي كه «ديوان وقف شيعي» با حمايت مقام مرجعيت آن­را تشكيل داد، همچنان ادامه دارد.

ايوان علما

ايواني است در مركز ضلع شماليِ رواقِ مطهر و مُشرف بر صحن شريف. اين ايوان روبه­روي مقبرة مرحوم سيد محمد كاظم يزدي، در نزديكي باب شيخ طوسي= واقع شده است.

به اين خاطر «ايوان العلما» ناميده شد كه تعدادي از علما در آن و يا مقابل اين ايوان به خاك سپرده شده‌اند؛ از جمله علماي مشهور مدفون در اين ايوان، عبارت­اند از: شيخ احمد بن اسماعيل جزايري، صاحب كتاب، «قلائد الدرر في بيان آيات الاحكام بالاثر» (متوفاي سال 1151ه‍ .) شيخ محمد مهدي نراقي، مؤلف كتاب «جامع السعادات» (متوفاي سال 1209ه‍ .) فرزندش شيخ احمد نراقي، مؤلف كتاب «المستند» (متوفي سال 1245هـ .)، سيد علي داماد (متوفاي سال 1336هـ .) و...

مدرسة علمية صحن شريف حيدري

طبقة فوقانيِ ساختمان صحن، شامل پنجاه و دو حجره است. مقابل هر حجره ايواني است كه مشرف بر فضاي صحن شريف بوده و پشت سر هر مجموعه از آن­ها راهرويي است كه به پلّه‌اي منتهي مي‌شد. اين پله به حجره‌ها مي‌رسند. اين اتفاق‌ها ساخته شدند تا همانند ساير مدارس در محله‌هاي نجف اشرف، مسكن و محلّي براي اقامت طلاب علوم ديني باشند. اين حجره‌ها شبيه همان چيزي است كه امروزه به آن خوابگاه مي‌گويند.

بانگاهي به تاريخ متوجه مي‌شويم كه ساختمان سابق اين مجموعه، شامل حجره‌هايي براي اسكان طلاب علوم ديني بوده و اين غرفه‌ها توسط طلبه‌ها پُر شده بودند. برخي ازعلما، همانند مقدس اردبيلي حجره‌هايي در صحن شريف داشته‌اند كه كتاب­هاي خود را داخل آن­ها تأليف كرده و نيز محلي براي تدريس درسهايشان بوده است.

بعد از قيام ماه صفر سال 1377ه‍ . برابر با سال 1977م. نيروهاي سركوب­گر رژيم سابق اقدام به تخلية آنها كرد و در نتيجه اين حجره‌ها از طلاب علوم ديني خالي شد. اين كار با طرح و نقشة پاكسازي حوزه‌هاي علميه در نجف اشرف و دو شهر مقدس كربلا و كاظمين انجام شد و از آن تاريخ به بعد، حجره‌هاي اين مدرسه خالي مانده است.

ناودان طلا (ناودان رحمت)

اين ناودان رو به روي در قبله، بر بالا و ميانة ضلع جنوبي رواق شريف قرار دارد و تنها وسيلة خروج آب باراني است كه بر روي گنبد، حرم و رواق مي‌بارد. به­طور معمول، مردم آبي راكه از اين ناودان پايين مي‌ريزد، به جهت تبرك به گنبد شريف، براي شفا بر مي‌دارند.

از برخي مردم شنيده شده كه اين ناودان، رو به روي ناودان كعبه است و اين مطلبي است كه پس از بررسي و مطالعة مصادر و منابع، تأييدي برآن نيافتم.

بسياري از زائران ايراني، هندي و عراقي به سوي اين ناودان مي‌آيند تا در زيرآن بايستند و به قصد قربت دو ركعت نماز بخوانند و حاجات خود را از خداوند و با توسّل به امير مؤمنان بخواهند. بيشتر آنان مي‌گويند حاجاتشان بعد از اين كار برآورده شده، البته روشن است كه اين كار مستند به روايت نيست ولي هر روز به اين كار مي‌پردازند و ندانستيم كه منشأ آن چيست و كجا است.

به يقين كسي كه دو ركعت نماز به قصد قربت بخواند و براي برآورده شدن خواسته‌هايش دست طلب به درگاه خداوند دراز كند، در هر مكاني از حرم امير المؤمنين هم كه باشد، به خواست خدا حاجاتش برآورده مي‌شود.

سيد عبدالكريم بن طاووس، با سندي كه «داود بن فرقد» نقل كرده، روايت مي‌كند:

ابوعبدالله به من فرمودند، در نزديكي كوفه قبري است كه اگر انسان داراي اندوه و مشكل در آنجا دو يا چهار ركعت نماز بخواند، خداوند خواسته‌هايش را بر مي­آورد و غم­هايش را مي‌زدايد. راوي‌گويد: عرض كردم منظورتان قبر امام حسين عليه السلام است؟ امام با سر اشاره كردند: نه. پس پرسيدم: قبر اميرالمؤمنين؟ حضرت با سر اشاره كردند: بله.

جلوه‌هاي طبيعي روضة مطهّر حيدري

پديدة اول

ديوار شرقي صحن شريف حيدري، به­گونه‌اي طراحي شده است كه در تمام فصول سال، شاخصي است براي تعيين وقت زوال. اين پديده در دو جاي آن رؤيت مي‌شود.

اوّل: در زير ساعت، روبه­روي باب «امام رضا عليه السلام » (معروف به باب سوق الكبير) سه قوس وجود دارد كه با كاشي خميدة آبي رنگ پوشيده شده است؛ زماني كه خورشيد به ميانة قوس وسطي مي‌رسد، نشانة وقت زوال مي‌باشد.

دوّم: در ايوان­هاي چهارگانه‌اي كه ميان باب «مسلم بن عقيل» (معروف به باب العبايجيه) و گوشة شمال شرقي قرار دارد؛ هنگامي كه خورشيد بالا مي‌آيد و به اندازة چهار انگشت از لبة اين ايوان‌ها مي‌گذرد، در تمامي فصول سال نشان دهندة وقت زوال است.

پديده دوّم

در حرم مطهّر، جلوه‌اي وجود دارد كه هر روز، زمان طلوع و غروب خورشيد و در تمامي فصول سال، تكرار مي‌شود. اين پديده زماني اتفاق مي‌افتد كه پرتو خورشيد هنگام طلوع آفتاب از پنجره‌هاي شرقي پايين گنبد، به داخل حرم رخنه مي‌كند و همزمان با غروب خورشيد، از پنجره‌هاي غربي پايين گنبد خارج مي‌شود.



[1] . «وليّ شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كساني كه ايمان آورده‌اند: همان كساني كه نماز بر پا مي‌دارند و در حال ركوع زكات مي‌دهند.»

[2] . «بگو: كافي است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد.»

[3] . «و از ميان مردم كسي است كه جان خود را براي طلب خشنودي خدا مي‌فروشد. و خدا نسبت به [اين] بندگان، مهربان است.»

[4] . مدرك روايت بيايد؟؟؟


| شناسه مطلب: 80399