متن کامل
صفحه 7 جشن تکلیف ویژه دختران محمد محمدی ری شهری پیشگفتار نوجوانان عزیزی که به سن تکلیف می رسند، لازم است آگاهیهایی نسبت به اصل تکلیف و اهمیت آن و دانستنیهایی درباره عقاید، احکام شرعی و مسائ
صفحه 7 |
جشن تكلیف ویژه دختران
محمد محمدی ری شهری
پيشگفتار
نوجوانان عزيزي كه به سن تكليف مي رسند، لازم است آگاهيهايي نسبت به اصل تكليف و اهميت آن و دانستنيهايي درباره عقايد، احكام شرعي و مسائل اخلاقي داشته باشند. چه بهتر كه مجموعه اي از اين دانستنيها در آغاز تكليف و همزمان با «جشن عبادت» به آنان ارائه شود.
آنچه مي خوانيد، خلاصه شده و برگرفته از كتابي با همين نام (جشن تكليف) است كه قبلا توسط نويسنده، تدوين و منتشر شده است. چون محتواي آن كتاب، هم مفصّل و هم سنگين بود و بيشتر با اوليا و مربّيان محترم امور تربيتي و جوانان عزيز تناسب داشت، قرار شد بر مبناي مطالب آن، دو كتاب ديگر، ولي خلاصه تر و ساده تر، يكي براي پسراني كه به سنّ تكليف مي رسند، و ديگري براي
صفحه 8 |
دخترانِ تازه به تكليف رسيده تدوين شود و به تناسب نياز و سطح معلومات اين دو گروه، عرضه گردد.
خدا را شكر كه اين كار انجام گرفت و بنابر تقاضاي اينجانب كار تلخيص و بازنويسي به زبان ساده تر را برادر گرامي نويسنده فاضل و شاعر ارجمند حجة الاسلام والمسلمين جناب آقاي جواد محدثي بر عهده گرفتند، كه همينجا از زحمات ايشان قدرداني مي شود. و اينك كتاب «جشن تكليف شماره 1» ويژه بلوغ دختران تقديم مي گردد.
اميدوارم كه نشر اين كتاب گامي جهت آشنايي بيشتر فرزندانِ اسلام و انقلاب، با معارف ديني و وظايف اسلامي به شمار آيد.
محمدي ري شهري
اسفند 1374
صفحه 9 |
با شما گلهاي ايمان
خوشا به حالتان كه تندرست و سالميد،
اهل ايمان و پاكي و علاقه مند به نماز و قرآن واسلاميد،
از اينكه توفيق يافته ايد مخاطب فرمان خدا باشيد و اجرا كننده دستورهاي خداي مهربان باشيد، خوشحاليم و تبريك مي گوييم.
شما گلهاي معطّر باغ ايمان و قرآنيد كه در بوستان انقلاب اسلامي و در كشور امام زمان «ع» و در دامن پدران و مادران متعهّد و مؤمن رشد كرده ايد.
«جشن تكليف»، شيرين ترين لحظه نوراني است كه شما به استقبال تكليفهاي خدايي مي رويد.
اميدواريم كه مايه افتخار ايران اسلامي و عزّت
صفحه 10 |
و آبروي پدر و مادر خود باشيد.
آنچه مي خوانيد، مجموعه اي از نكات و يادآوريها و دانستنيهايي است كه شما در آستانه تكليف خوب است بدانيد و به آنها توجه كنيد.
دلهاي شما از نور خداشناسي روشن باد.
«تكليف» چيست؟
وقتي پسر يا دختر به سنّ معيّني رسيدند و بالغ شدند، به آنان «مكلّف» گفته مي شود. كسي كه به سنّ تكليف مي رسد، بايد دستورهاي ديني را انجام دهد و به واجبات عمل كند و از آنچه خداوند ممنوع ساخته (يعني محرّمات) پرهيز كند.
خداوند، براي آنكه ما به سعادت برسيم و راه صحيح زندگي را بشناسيم، هم در وجود ما «عقل» قرار داده است و هم توسّط پيامبران «دين» فرستاده است تا با عمل به راهنماييهاي عقل و دين، انسانهايي كامل و سعادتمند شويم. اين را هم بايد بدانيم كه آنچه را خداوند بر ما «واجب» ساخته و از ما خواسته است كه عمل كنيم، كارهاي نيك و سودمند و مفيد براي ما وجامعه است و آنچه را كه «حرام» دانسته و از آن نهي فرموده است، كارهاي ناشايست و زيان آور است كه براي جسم و
صفحه 11 |
روح ما ضرر دارد.
از اين جهت، كسي به سعادت مي رسد كه در اجراي فرمان خدا كوشا باشد و دقيقاً دستورهاي ديني را كه دستور خداوند است، انجام دهد.
جشن تكليف براي چيست؟
ما براي هر عيد يا هر مناسبت خوب كه از طرف پروردگار، نعمتي به ما رسيده باشد، جشن مي گيريم تا بدين وسيله سپاسگزاري و شكر و شادي خودمان را نشان دهيم.
به تكليف رسيدن، يك عيد به حساب مي آيد، چون از نظر عقلي و جسمي به حدّي رسيده ايم كه خداوند به ما دستور مي دهد و ما خوشحاليم كه خواسته ها و دستورهاي او را اطاعت كنيم و بنده شايسته او به حساب آييم و چه افتخاري از اين بالاتر؟ ما با «جشن تكليف»، نعمتهاي خدا را گرامي مي داريم و اين روز بزرگ را كه در آن به سنّ تكليف رسيده ايم، بعنوان يك روز پرشكوه و خاطره اي به يادماندني به ياد مي سپاريم.
بعضي از دانشمندان بزرگ اسلامي هم در گذشته، روز تكليف خود را با مراسمي كه برگزار مي كردند، جشن مي گرفتند، مثل «سيد بن طاووس» و به فرزندانِ خود
صفحه 12 |
سفارش مي كردند كه اين روز بزرگ را جشن بگيرند.
خاطره جشن تكليف، يك خاطره شيرين تربيتي و معنوي است. مناسب است كه نوجوانان عزيز، تاريخ دقيق تولّد خود را بدانند، تا بتوانند روز مكلّف شدن خود را طيّ مراسمي جشن بگيرند و شادي كنند.
شكرانه تكليف
غير از آنچه در مراسم «جشن تكليف» اجرا مي شود، خوب است خود دختر يا پسري كه به سنّ تكليف مي رسد، به شكرانه و سپاس اين نعمت، چند كار انجام دهد:
1 ـ سجده شكر براي سلامتي و نعمت تكليف.
2 ـ كمك به نيازمندان و دادنِ صدقه.
3 ـ سلام دادن به فرشتگاني كه همراه انسانند و كارهاي خوب و بد را مي نويسند.
4 ـ پناه بردن به خدا از شرّ شيطان.
5 ـ كمك خواهي از خدا و دعا براي موفقيت در انجام وظيفه.
در «مراسم عمومي» جشن تكليف هم بايد برنامه هايي اجرا شود كه حاضران را به نعمت الهي و به اهميّت انجام وظيفه توجّه دهد و سازنده باشد.
صفحه 13 |
در اين مورد، پدران و مادران و اوليا و مربّيان بيشترين سهم و وظيفه را دارند تا اين خاطره تربيتي و ديني را هر چه با شكوهتر و به ياد ماندني تر قرار دهند و به خود تازه مكلّفين هدايايي به تناسب سنّ آنان بدهند، بخصوص آنچه به انجام تكاليف ديني و بالا بردن معلومات مذهبي و فرهنگي آنان كمك كند، براي هديه بهتر و مناسبتر است.
شرايط تكليف
در دين اسلام، در صورتي انسان موظّف است دستورهاي ديني و واجبات را انجام دهد و حرامها را ترك كند كه شرايط زير را داشته باشد. به اينها «شرايط تكليف» مي گويند:
اوّل : بلوغ
دوّم : عقل
سوّم : علم
چهارم : قدرت
امّا توضيح مختصر درباره اينها:
«بلوغ» يعني رسيدن به حدّي از شرايط جسمي كه بتواند تكليفهاي الهي را انجام دهد. و اين نشانه هايي دارد، از جمله تمام شدن 9 سال و وارد شدن به دهسالگي كه
صفحه 14 |
شرط سنّي در دختران است. دختران از نظر سنّ زودتر از پسران به تكليف مي رسند و اين نوعي امتياز براي آنان و نشان آمادگي بيشترشان است.
«عقل» يعني نيروي شناخت خوب و بد كه در انسان است. كسي كه ديوانه و سفيه باشد، تكليف هم ندارد. عقل، پايه همه تكليفهاي ديني است.
«علم» يعني دانستن احكام خدا. كسي كه حكم خدا را نداند، تكليفي هم ندارد. البتّه انسان وظيفه دارد كه احكام را ياد بگيرد و به بهانه ندانستن، نمي تواند از انجام وظايف ديني كوتاهي كند.
«قدرت» يعني توانايي براي انجام تكليف; چه توانايي جسمي باشد يا مالي يا فكري. تكليف هر كس هم به اندازه قدرت اوست و اگر انجام وظيفه اي براي كسي ممكن نباشد، براي او واجب نيست. مثلا كسي كه نتواند روزه بگيرد يا قدرت جنگيدن نداشته باشد، روزه و جهاد از عهده او برداشته مي شود. خداوند از هيچكس بيش از توانايي او تكليفي نخواسته است.
دين اسلام، ديني آسان و مطابق با عقل و منطق و فطرتِ انسان است و نبايد با سختگيريهاي بيش از حدّ، مردم را از دين بيزار كرد.
خداوند هم در مقابل انجام تكاليف و ترك حرامها
صفحه 15 |
به انسان پاداش مي دهد، پاداشي بيشتر از عمل انسان، و اين از لطف و مهرباني خداوند نسبت به بندگان است.
ناگفته نماند كه همه دستورالعملهاي ديني چه واجبات، چه حرامها و چه آنچه مستحبّ يا مكروه است، حكمت و دليلي دارد و هيچ يك از آنها بي جهت و بي علّت نيست. خواه فلسفه و علّت آنها را بدانيم يا ندانيم. البته دانشمندان به كمك علم، راز برخي از احكام الهي را كشف كرده اند، ولي بسياري از احكام است كه چون فرمان خداوندِ حكيم و داناست، به آنها عمل مي كنيم و آنها را قبول مي كنيم، هر چند علّت آن را هنوز ندانسته باشيم.
اين را هم بدانيم كه سود و زيانِ واجبات و محرّمات، تنها مربوط به جسم ما نيست، بلكه برخي از آثار تكليفها به فكر و روان و اخلاق ما مربوط مي شود، چون انسان تركيبي از جسم و جان است، نيازهاي او هم بعضي جسمي و بعضي روحي است. قوانين اسلام هم به هر دو جنبه جسم و روح توجّه دارد.
نتيجه نهايي انجام تكاليف ديني و پرهيز از آنچه ممنوع و حرام است، به كمالِ انسان مربوط مي شود. يعني مسلماني كه به همه وظايف خود عمل كند و بنده خالص و مطيع پروردگار باشد، «انسان كامل» مي شود، انساني كه مقامش از فرشتگان هم بالاتر است.
صفحه 16 |
دانستنيهاي تكليف
يك مسلمان مكلّف، از دين خود آگاهيهاي بسياري بايد داشته باشد. معلومات مذهبي را از راه مطالعه كتب ديني يا شركت در كلاسها و جلسات مذهبي مي توان ياد گرفت. اين دانستنيها بعضي اعتقادي است، بعضي اخلاقي و بعضي عملي و رفتاري.
در اينجا فشرده برخي از اين دانستنيها براي شما بيان مي شود.
1 ـ دانستنيهاي اعتقادي
مسائل اعتقادي را هر كس بايد با دليل بداند و بتواند ثابت كند. دين شناسي پايه اساسي زندگي درست و خداپسندانه است. معلومات ديني، بطور عمده درباره خدا، پيامبر اسلام، پيامبران، معاد، عدل، امامت، قرآن
صفحه 17 |
و وحي است.
جهان، آفريده خداوند است. خداوند، داراي علم، قدرت و حكمت است و همه موجودات را طبق نظم و برنامه و هدفي آفريده است. جهان به خودي خود و تصادفي پديد نيامده است. خلقت انسان هم روي هدف و برنامه است.
خداوند، يكتاست. شريك و مثل و مانند ندارد. جسم نيست و به چشم نمي آيد. همه چيز را مي داند و هر كاري بخواهد انجام مي دهد. قدرتش بي پايان است. خداوند عادل است، به كسي ظلم نمي كند و پاداش هر كس را چه در دنيا چه در آخرت مي دهد.
خداوند، براي شناساندن راه سعادت و رستگاري به انسانها پيامبران را فرستاده است. فرستادن پيامبران را «بعثت» گويند. پيامبران الهي، دستور از خدا مي گرفتند و دين آسماني را به مردم مي رساندند.
پيامبران را صد و بيست و چهار هزار نفر گفته اند كه آخرين آنها پيامبر اسلام حضرت محمد «ص» است. عقيده به پيامبران را «نبوّت» گويند.
پيامبر «معصوم»اند، يعني از هر گناه و خطا و اشتباهي دورند. اطاعت آنان واجب است. نام تعدادي از پيامبران در قرآن آمده است.
صفحه 18 |
قرآن كتاب آسماني مسلمانان است كه از سوي خدا بر پيامبر ما نازل شده و دست نخورده باقي مانده و به دست ما رسيده است. پيامبران اولوالعزم كه صاحب كتاب بودند، عبارتند از حضرت نوح، حضرت ابراهيم، حضرت موسي، حضرت عيسي و حضرت محمد (عليهم السلام).
پس از درگذشت پيامبر اسلام «ص»، وظيفه ادامه راه او و بيان اسلام و هدايت مردم بر عهده امامان است. امامان ما معصوم اند و اطاعتشان واجب است.
عقيده به ادامه راه نبوّت توسّط امامان را «امامت» گويند. انتخاب امام نيز، مثل برگزيدن پيامبر، از سوي خداست. پيامبر اسلام، به فرمان خدا جانشين خود را در روز «غديرِخُم» به مسلمانان معرّفي كرد. امامان همه از دودمان پاك پيامبرند و ما پيروان اهل بيت «ع» به آنان عقيده داريم. نامهاي مقدس آنان عبارت است از:
اول ـ حضرت علي «ع»
دوم ـ امام حسن مجتبي «ع»
سوم ـ امام حسين «ع»
چهارم ـ امام سجّاد، علي بن الحسين «ع»
پنجم ـ امام محمد باقر «ع»
ششم ـ امام جعفر صادق «ع»
هفتم ـ امام موسي كاظم «ع»
صفحه 19 |
هشتم ـ امام رضا «ع»
نهم ـ امام محمد تقي (جواد) «ع»
دهم ـ امام علي النقي (هادي) «ع»
يازدهم ـ امام حسن عسكري «ع»
دوازدهم ـ امام مهدي «ع»
امام دوازدهم، حضرت صاحب الزمان «ع» زنده است. او در سال 260 هجري به دنيا آمد. پس از رحلت پدرش، از نظرها پنهان بود. مدّت 69 سال توسّط چهار نماينده مخصوص با مردم ارتباط داشت كه به آنان «نُوّاب اربعه» گويند. اين مدّت به نام «غيبت صغري» معروف است.
از سال 329 هجري امام زمان «ع» بطور كلّي از چشمها غايب شد و نماينده خاصّي نداشت. در اين دوران، علماي ديني و فقهاي داراي شرايط، نايب آن حضرت اند. اين دوران را كه تا كنون ادامه يافته و تا زمان ظهور امام عصر «ع» ادامه خواهد داشت، «غيبت كبري» گويند.
وقتي آن حضرت ظهور كند، دنيا را پر از عدل و داد خواهد كرد. در عصر غيبت امام زمان، مردم بايد از فقها پيروي كنند و با اصلاح خود و جامعه و تشكيل حكومتِ شايسته و اسلامي، زمينه آمدن آن حضرت را فراهم كنند.
«معاد»، يكي ديگر از مسائل اعتقادي است، يعني
صفحه 20 |
اينكه ما پس از مردن، دوباره زنده خواهيم شد تا به كارهاي خوب و بد ما رسيدگي شود. آن روز حسابرسي را «قيامت» يا «رستاخيز» گويند.
چنين روزي حتمي است. هم وعده خداست و هم گفته پيامبران و رسول خدا. آيات فراواني در قرآن است كه جزئيات روز قيامت را بيان مي كند. عقل ما هم همين را مي فهمد.
اگر بنا باشد كه خوبان و بدان يكسان باشند و هيچ فرقي ميان بندگانِ خوب و يكتاپرست، با انسانهاي مشرك و ظالم و گناهكار نباشد، اين خلاف عدالتِ خداوند است.
در قيامت، افراد خوب به «بهشت» مي روند و افراد بد به «جهنّم». در بهشت، همه نوع نعمتها و لذّتها و هر چه دل انسان بخواهد فراهم است و پاداش خداوند به نيكوكاران است. در جهنّم هم افراد به كيفر گناهان خود مي رسند و عذاب الهي آنان را فرامي گيرد و در شعله هاي آتش مي سوزند.
برپايي قيامت، آخرِ اين جهان است و پس از برپايي قيامت، ابديّت و هميشگي است. نيكان هميشه در بهشتند و ستمكاران و مجرمان هميشه در عذاب دوزخ خواهند بود.
صفحه 21 |
2 ـ دانستنيهاي اخلاقي
صفات اخلاقي خوب را «فضايل اخلاقي» گويند و به صفات ناپسند، «رذايل اخلاقي» گويند. پيامبر اسلام «ص» برانگيخته شده است تا مردم را از نظر اخلاق، تربيت كند و به كمال برساند. كسي كه «خودساخته» نباشد و صفات و اخلاق بد را از خود ريشه كن نكرده باشد، هميشه طعمه شيطان است و به گناهان مختلف كشيده مي شود.
گاهي جوانان به «چشم چراني» و نگاه به نامحرم مي پردازند. گاهي هم دختران، حجاب را رعايت نمي كنند، هم خود مرتكب گناه مي شوند، هم جوانان را به گناه مي كشند. عفاف و پاكدامني براي يك مسلمان از بزرگترين ارزشها به حساب مي آيد. هر دختر بايد بكوشد تا عفيف و پاك و خداترس باشد و به كمك ايمان به خدا و ترس از قيامت، از گناهان و رذايل اخلاقي بپرهيزد.
«حيا» يكي ديگر از ارزشهاي اخلاقي است كه يك نوجوان را از آلوده شدن به گناه و رابطه هاي حرام، نگاه مي دارد. كسي كه از خدا شرم نكند، ممكن است به هر آلودگي اخلاقي گرفتار شود.
خوب است با مطالعه زندگي بزرگان و انسانهاي وارسته، فضيلتهاي اخلاقي را در خودمان ايجاد كنيم و زشتيها را از دل و از رفتار خويش، دور سازيم.
صفحه 22 |
رذيلت ها:
صفات زشت و ناپسندي كه در قرآن و احاديث از آنها نكوهش شده است، بسيار است. اينجا به بعضي از آنها اشاره مي شود:
ظلم (رعايت نكردن حق ديگران و ستم به آنها)
بداخلاقي (رفتار تند با ديگران)
خودپسندي (خود را بي نقص دانستن و عيب خود را نديدن)
تكبّر (خود را بزرگتر و برتر از ديگران دانستن و بي اعتنايي به مردم)
حسد (از نعمت و خوشي ديگران رنج بردن و خواهان از بين رفتن آن شدن)
بخل (آنجا كه بايد پول خرج كرد و كمك نمود، خرج نكردن)
خشم (عصباني شدن و كنترل خود را از دست دادن)
فضيلت ها:
بعضي از اوصاف خوب و شايسته كه مايه افتخار و ارزش انسان است، عبارت است از:
انصاف (با عدالت رفتار كردن، آنچه براي خود نمي پسنديم براي ديگران هم نپسنديم)
ايثار (به خاطر ديگران از حق خود گذشتن، ديگران را بر خود مقدم داشتن بدي ديگران را با خوبي و نيكي پاداش دادن)
صفحه 23 |
صبر (مقاومت در مقابل سختيها، مصيبتها و حوادث ناگوار)
محبّت (ديگران را دوست داشتن و به ديگران دوستي كردن و علاقه نشان دادن)
قناعت (به كم راضي بودن، اسراف نكردن)
مهمان نوازي (احترام به مهمان و پذيرايي شايسته از او)
امانت داري (اموال و وسايل ديگران را حفظ كردن و به صاحبانش دادن)
نيكي به همسايه
احترام به پدر و مادر
صله رحم (سركشي به خويشاوندان و احوالپرسي و رفت و آمد با بستگان)
بردباري و حلم (در مقابل حرفها و رفتارهاي ناپسند ديگران عصباني نشدن)
شجاعت و بي باكي در مقابل دشمن
خوش اخلاقي و برخورد خوب با ديگران
تواضع با مردم
خيرخواهي و كمك به ديگران
صفات نيكو زياد است. پيامبر اكرم «ص» مبعوث شد تا انسانها را به اين صفات شايسته كه به آنها «مكارم اخلاق» هم مي گويند، آراسته كند. از سخنان آن حضرت است كه:
صفحه 24 |
«بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَكارِمِ الاَْخْلاقِ»
برانگيخته شدم تا اخلاق خوب و والا را كامل كنم.
خود پيامبر خدا «ص» و خاندان پاك او، نمونه كامل فضايل اخلاقي بودند و صفات شايسته در همه رفتار و زندگي پيامبر و امامان و حضرت زهرا «ع» و حضرت زينب «ع» وجود داشت. بايد سعي كنيم در اخلاق و رفتار خوب، مثل آنان باشيم و از آنان سرمشق بگيريم.
3 ـ دانستنيهاي عملي
مقصود از دانستنيهاي عملي، چيزهايي است كه براي هر انسان مكلّف يا كسي كه به سنّ تكليف نزديك مي شود، لازم است آنها را بداند و آشنا باشد كه به فرمان خداوند، چه كارهايي را «بايد بكند» و چه كارهايي را «نبايد بكند».
قبل از بيانِ اين دانستنيها به يك موضوع مهمّ اشاره مي كنيم و آن عبارت است از «تقليد».
تقليد يعني اينكه يك مسلمان در برنامه هاي عملي زندگي و احكام شرعي از يك «مجتهد» پيروي كند.
همانطور كه در هر موضوعي مثلا درمان بيماري يا تعمير وسايل خانه يا دوختن لباس يا يادگرفتن يك زبان يا صنعت، انسان به كارشناس و متخصّص مراجعه مي كند،
صفحه 25 |
در احكام دين هم به متخصّص رجوع كند.
به كسي كه در مسائل ديني و احكام شرعي متخصّص باشد، «مجتهد» و «فقيه» گفته مي شود و عمل كردن به نظر مجتهد را «تقليد» مي گويند.
امام صادق «ع» فرموده است:
«از فقيهان و مجتهداني تقليد كنيد كه خويشتن دار ومخالف هواي نفس و مطيع فرمان خدا باشند.»
مجموعه دانستنيهاي عملي كه به نام «واجبات» و «محرّمات» ناميده مي شوند، بسيار است، امّا در اينجا به برخي از آنها اشاره مي كنيم.
توضيح بيشتر تكاليف ديني را مي توانيد با مراجعه به «توضيح المسائل» بياموزيد.
در رساله هاي احكام، نظر و فتواي مجتهدي را كه از او تقليد مي كنيد، نوشته اند.
واجبات:
نماز (از مهمترين تكليفها و ستون دين است و نبايد آن را ترك كرد)
روزه (كه در ماه رمضان، طبق برنامه خاصي از خوردن و آشاميدن پرهيز مي كنند)
خمس و زكات (نوعي پرداخت مال كه شرايط خاصي دارد و در
صفحه 26 |
رساله ها بيان شده است)
حج (زيارت خانه خدا در مكّه، براي آنان كه از نظر مالي و بدني توانايي داشته باشند)
جهاد (مبارزه با دشمنان خدا و دفاع از اسلام و كشور اسلامي)
امر به معروف و نهي از منكر (يعني وادار كردن ديگران به كارهاي خوب و واجب و جلوگيري و نهي از كارهاي ناپسند و حرام، كه اين هم مثل نماز و روزه، وظيفه همگان است)
تولّي و تبرّي (يعني دوستي كردن با دوستان خدا و دشمني كردن با دشمنان خدا)
به اين واجبات، «فروع دين» مي گويند و در كيفيت انجام دادن آنها بايد طبق نظر مجتهدي كه از او تقليد مي كنيم، رفتار كنيم.
محرّمات:
آنچه در اسلام «حرام» و ممنوع است، يك مكلّف بايد از آنها اجتناب و دوري كند. گناهان هم زياد است. بعضي كوچك است (گناهان صغيره) و برخي بزرگ است كه مجازاتِ آنها هم سخت تر است (گناهان كبيره).
برخي از گناهان از اين قرار است:
آزار پدر و مادر
دروغگويي و قسم دروغ خوردن
صفحه 27 |
غيبت (پشت سر ديگران حرف زدن و عيب آنها را فاش كردن)
سخن چيني (نقل حرفهاي اين و آن به يكديگر و ايجاد اختلاف و دشمني)
استهزاء (مسخره كردن ديگران، چه با حرف و زبان، چه با اشاره و حركات)
اسراف (ولخرجي و هدر دادن نعمتهاي خدا و ريخت و پاش در خوردنيها و آشاميدنيها و پوشيدنيها و ...)
بي نمازي (نخواندن نماز و سهل انگاري در انجام اين وظيفه مهمّ)
تهمت (به ديگران نسبتهاي ناروا دادن و گفتن كارهاي بدي كه انجام نداده اند)
بي حجابي (خود را از نامحرم نپوشاندن و ارتباطهاي حرام با نامحرم داشتن)
سرگرمي به لهو و لعب (كارهاي بيهوده و زيان آور، از جمله سرگرمي به عسكهاي مبتذل و موسيقي كه وقت را هدر مي دهد و فكر را خراب مي كند)
قماربازي (بُرد و باخت با وسايل مخصوص قمار)
دزدي (پول و وسايل ديگران را دزديدن)
خيانت
و گناهان ديگري مثل: خوردن مُردار و خون و گوشتِ خوك، شراب خوردن، استعمال مواد مخدّر، دروغ
صفحه 28 |
بستن به خدا و پيغمبر، فرار از جبهه جنگ، فاش كردن اسرار، خوردن مال يتيم، پيمان شكني، كمك به ظالم.
مسلمان واقعي كسي است كه از دستورهاي خدا كاملا پيروي كند و با نافرماني در مقابل پروردگار، خود را گنهكار و اهل دوزخ نسازد.
گناه هر چه كوچك باشد، ولي چون نسبت به خداي بزرگ است، بزرگ به حساب مي آيد.
صفحه 29 |
توبـه
اگر خداي نكرده كسي اشتباه كرد و فريب شيطان را خورد و مرتكب يكي از گناهان شد يا وظايف واجب را انجام نداد، به چنين كسي «گناهكار» گفته مي شود. خوشبختانه خداي مهربان، راهِ خوب شدن را به روي انسانها باز گذاشته و از گناهكاران خواسته است كه «توبه» كنند.
توبه، يعني پشيمان شدن از گناه و كار زشتي كه انسان انجام داده است و تصميم گرفتن براي آنكه ديگر آن كار را انجام ندهد و گفتنِ «اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّي وَأتُوبُ اِلَيْه».
خودِ توبه، از واجبات است و نبايد آن را به تأخير انداخت. در اوّلين فرصت، انسان بايد از خطاي خود پشيمان شود و توبه كند. خداوند هم قول داده است هر
صفحه 30 |
كس كه جدّي و از ته قلب توبه كند و از گناه دست بكشد، توبه او را بپذيرد و گناهان او را عفو كند.
خداوند، توبه كنندگان را دوست دارد. پس نبايد از رحمت خداوند مأيوس بود. ادامه گناه، خودش گناه بزرگي است.
از خدا بخواهيم كه گناه ما را بيامرزد و توفيق دهد كه هرگز از دستورهاي او نافرماني نكنيم.
(پايان)