متن کامل
میقات حج سال هشتم شماره سی ام زمستان 1378 نقش حج در تقریب مذاهب اسلامی و وحدت مسلمانان از دید امام خمینی(قدس سره) نادعلی صالحیاهمیّت حج و آثار آن فریضه حج، یکی از مسایل عبادی ـ سیاسی آیین مقدّس اسلام است که همه ساله، از سوی هزاران انسان م
ميقات حج نقش حج در تقريب مذاهب اسلامي و وحدت مسلمانان از ديد امام خميني(قدس سره) نادعلي صالحي اهميّت حج و آثار آن فريضه حج، يكي از مسايل عبادي ـ سياسي آيين مقدّس اسلام است كه همه ساله، از سوي هزاران انسان مشتاق، از سراسر جهان، با مليّت ها، نژادها، رنگ ها و زبان هاي مختلف، در سرزمين وحي انجام مي گيرد. در ميان فرايض و دستورهاي دين، كم تر فريضه اي مانند حج، مورد توجه و سفارش قرار گرفته است. تأكيد قرآن كريم و توصيه هاي پي درپي و بسيار شديد اولياي دين در اين زمينه، وصف ناشدني است. عبدالله بن سنان از امام صادق(عليه السلام) نقل مي كند كه آن حضرت فرمود: }لَو عطّل الناسُ الحجَّ لَوَجَبَ عَلَي الإمام أنْ يجبرَهم علي الحجّ، إنْ شاؤوا و إنْ أبوا; فإنّ هذا البيت إنّما وضع للحجّ(270){; «اگر مردم حج را رها كردند، بر زمامدار مسلمانان است كه آنان را بر انجام دادن فريضه حج وادار سازد، چه بخواهند و چه نخواهند; چرا كه اين خانه، براي حج برپا شده است.» اهميّت حج تا آن جا است كه امام صادق(عليه السلام) در جايي ديگر مي فرمايد: «فإنْ لمْ يكنْ لَهُم أمْوال، أنفقَ عليهم مِنْ بَيت مال المسلمين»;(271) «اگر مردم، هزينه سفر حج را نداشته باشند، مخارج سفر آنان از بيت المال مسلمانان پرداخت مي كند.» باز از آن حضرت، با سندي معتبر نقل شده كه فرمود: «مَنْ مات وَ لَمْ يَحج حَجّةَ الإسلام، لم يمنعه من ذلك حاجّة تحجف به أمْ مرض لا يطيق فيه الحجّ، أو سُلْطان يمنعه، فليمت يهودياً أوْ نصرانياً»(272); «هركس از دنيا برود، در حالي كه فريضه «حجة الاسلام» را به جا نياورده باشد، بدون اين كه حاجتي مانع او شده باشد، يا به جهت بيماري از آن بازمانده باشد، و يا پادشاهي از رفتن او جلوگيري كند، چنين فردي، به كيش يهوديت يا نصرانيّت خواهد مرد.» مصالح اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي و اسرار دقيق و ارزش هاي فراواني در پرتو عمل به مناسك حج نصيب جامعه اسلامي مي گردد كه وفاق و همدلي و اتّحاد و اخوت پيروان مذاهب اسلامي، از آن جمله است. وحدت نيّت، وحدت هدف، وحدت اَعمال، وحدت اذكار و آداب، وحدت رنگِ لباس، وحدت مشاهد شريف; همانند طواف و سعي و برخي ديگر از مناسك و اَعمال حج، اموري هستند كه مسلمانان را به وحدتي همه جانبه و فراگير دعوت مي كنند. امام خميني(قدس سره) در اين زمينه مي فرمايد: «حج، بهترين ميعادگاه مُعارفه ملّت هاي اسلامي است كه مسلمانان، با برادران و خواهران ديني و اسلامي خود از سراسر جهان آشنا مي شوند، و در آن، خانه اي كه متعلق به تمام جوامع اسلامي و پيروان ابراهيم حنيف است، گردهم مي آيند و با كنار گذاردن تشخّص ها و رنگ ها و مليّت ها و نژادها، به سرزمين و خانه اوّلين خود رجعت مي كنند و با مراعات اخلاق كريمه اسلامي و اجتناب از مجادلات و تجملات، صفاي اخوّت اسلامي و دور نماي تشكل اُمّت محمدي(صلي الله عليه وآله) را در سراسر جهان به نمايش مي گذارند.»(273) تاريخ اسلام، همواره، شاهد كوشش ها و تلاش هاي وحدت آفرين شخصيّت هاي برجسته و پيشوايان بزرگ و مجامع علمي ـ ديني بسياري بوده است كه برگ زرّيني از اين تاريخ پرافتخار، به بزرگ پرچم دار توحيد در عصر حاضر و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران اختصاص دارد. خود ايشان مي فرمايد: «ما، سالهاي طولاني است كه دنبال اين هستيم كه مسلمين را با هم، همقدم و همكلام و مجتمع كنيم، براي اين كه تمام گرفتاري هايي كه مسلمين دارند و به دست قدرت هاي اجنبي، آن هايي كه مي خواهند از بلاد مسلمين بهره گيري كنند، آن هايي كه مي خواهند ذخاير مسلمين را ببرند، آن هايي كه مي خواهند دولت هاي اسلامي را در زير يوغ سلطنت خودشان قرار بدهند، اين ها، كوشش كرده اند خودشان و عُمّالشان به اينكه تفرقه بين مسلمين ايجاد كنند... مسلمين بايد يد واحده بر ماسوايشان باشند.»(274) با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، بهترين فرصت و امكانات، در اختيار امام خميني(قدس سره)قرار گرفت تا با پيام ها و رهنمودهاي خود و بسيج امكانات و نيروهاي متعهّد، و با بهره گيري از بُعد وحدت آفرين حج، زمينه تحقّق اين آرزوي ديرينه را فراهم سازند. مقصود از وحدت وقتي بحث از وحدت ميان مذاهب مختلف اسلامي مي شود، قبل از هر چيز بايد مقصود از وحدت روشن شود و معلوم گردد كه آيا «وحدت حقيقي» مورد نظر است يا «وحدت صوري و ظاهري؟» و در صورتي كه حقيقي بودن آن مورد تأييد قرار گرفت، بايد روشن شود كه چه اموري مي تواند مبناي يك وحدت حقيقي قرار گيرد؟ بي ترديد، منظور از وحدت، نوعي هماهنگي و اتحاد حقيقي، برپايه عقايد و رسوم و يا هدف ها و برنامه هاي مشترك يا مقوله اي اعم از اين دو است. براي روشن شدن موضوع، پيش از پيگيري ديدگاه حضرت امام در اين زمينه، از برخي متون قرآني و روايي استعانت مي جوييم: قرآن كريم در باب دعوت اهل كتاب (يهوديان و مسيحيان) به وحدت، خطاب به پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد: «بگو: اي اهل كتاب! بياييد به سوي كلمه واحدي كه ما و شما به طور مساوي آن را پذيرفته ايم و آن عبارت است از اين كه جز خدا را بندگي نكنيم و برايش شريك قرار ندهيم و جز خداي يگانه، بعضي از خودمان را مسلّط و صاحب اختيار بربعض ديگر قرار ندهيم.»(275) در اين آيه شريف هدف هايي مانند «آزادي از سلطه همنوعان و پذيرش سلطنت خداوند و بندگي او»، به عنوان محور وحدت اديان الهي معرفي شده است. از طرفي، در رواياتي بسيار، هدف از برادري و اخوّت، وحدت در اهداف و كمك به همنوعان در زندگي روزمرّه معرفي شده است. امام صادق(عليه السلام) از پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه وآله) نقل مي كند كه گفت: «مؤمنان باهم برادرند: عدّه اي از آنان، نيازهاي ديگران را برآورده مي كنند.»(276) باز در نقلي ديگر، امام صادق(عليه السلام) مي گويد: «كسي كه براي رفع حاجت برادر مؤمن خود، قدم بر مي دارد، مانند كسي است كه بين صفا و مروه، سعي مي كند و آن كسي كه نياز برادرش را برآورد، مانند شهيدي است كه در جنگ بدر و اُحُد، در راه خدا، در خون خود دست و پا زده است.»(277) از اين مجموعه و آيات و رواياتي ديگر، به خوبي روشن مي شود كه وحدت مورد نظر اسلام و مفسّران واقعي آن، وحدت بر اساس پذيرش توحيد و نبوّت و ارزش هاي انساني و هدف هاي مشتركي است كه با توجه به فطرت پاك و نيازها و ضرورت هاي امّت اسلامي، بدون توجه به رنگ و نژاد و زبان و مذهبي خاص، مدّنظر قرار مي گيرد. البته، بديهي است كه مراد از وحدت در اصول اعتقادات، وحدتِ مطلق نيست كه همه پيروان مذاهب اسلامي به كنارگذاشتن عقايد و افكار ويژه و هويّت مذهبي خود و برگزيدن يك فكر فراخوانده شوند. امام خميني(قدس سره) در اين زمينه مي فرمايد: «گمان نكنند برادرهاي سنّيِ ما كه در اسلام اين معنا مطرح باشد كه فرقي ما بين شما و ما باشد. همان طور كه شما، چهار مذهبي كه در اهل تسنن هست، چه طور آن مذهب با آن مذهب دوتا است، لكن برادرند همه، دشمن نيستند اين هم يك مذهب خامسي است كه دشمني در كار نيست. همه برادري، همه مسلمان، همه اهل قرآن، همه تابع رسول اكرم.»(278) «جامعه اي كه همه مي خواهند به اسلام خدمت كنند و براي اسلام باشند، از اين مسائل نبايد طرح شود. ما همه برادر هستيم و باهم هستيم. منتها، علماي شما، يك دسته، فتوا به يك چيز دادند و شما، تقليد از علماي خود كرديد، شديد حنفي، يك دسته، فتواي شافعي را عمل كردند و يك دسته فتواي حضرت صادق(عليه السلام) را عمل كردند، اين ها شدند شيعه. اين ها، دليل اختلاف نيست.»(279) در جايي ديگر مي فرمايد: «ما، به حسب حكم خداي، تبارك و تعالي، اخوّت خودمان را با همه مسلمين جهان، با دولت هاي كشورهاي اسلامي، با ملّت هاي مسلم، در هر مذهبي هستند، در هر كشوري هستند، ما برادري خودمان را با آن ها اعلام مي كنيم. ما مي خواهيم همه مسلمين، يد واحده باشند بر مَنْ سِواهم. هركس، در محيط خودش، با هر حكومتي كه هست و با هر مذهبي كه هست، در محيط خودش باشد و مستقل باشد.»(280) در حقيقت، آنچه امام خميني(قدس سره) در طول حيات سياسيـ مبارزاتي خود بر آن تأكيد داشتند و امت اسلام، مخصوصاً، زائران بيت الله الحرام را به آن دعوت مي كردند، همبستگي مذاهب اسلامي در چهارچوب اصول بنيادين و هدف ها و منافع مشترك است كه در ادامه، به برخي محورهاي مهم آن اشاره مي كنيم. مايه هاي وفاق امام خميني(قدس سره) در مجموع سخنان و بيانات خود به مناسبت هاي مختلف و بهويژه در زمينه استفاده بهينه از همايش عظيم حج، بيش از هرچيز، بر سه محور اساسي جهت برقراري وحدت ميان مسلمانان جهان تأكيد ميورزيدند: 1 ـ دين اسلام امام خميني(قدس سره) با اشاره به آيه } وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا...{(281) و اين كه اسلام، باني عقدِ اخوّتِ ميان مسلمانان است مي فرمايد: «اسلام، بين همه مسلمان ها، عقد اخوّت بسته است و همه را دعوت به اعتصام به حبل الله و پيروي از خط اسلام مي فرمايد.»(282) «حبل الله، اسلام است، صراط مستقيم است. ريسمان بين حق و خلق، اسلام است.»(283) ايشان، ضمن برداشتي اين چنين از روح قوانين و شعائر اسلامي و با اشاره به نقش حج در ايجاد وحدت ميان فِرَق مختلف اسلامي مي فرمايد: «اين خانه ناس است، شخصي يا اشخاص يا گروهي يا طوايف خاصي، اين طور نيست كه اَوْلي باشند به خانه خدا از ديگر ناس. همه مردم، آن هايي كه در سراسر دنيا هستند، در مشارق ارض و مغارب ارض، مكلّف هستند كه مُسْلِم بشوند و در اين خانه كه قرار داده شده است از براي ناس، مجتمع بشوند و زيارت كنند آن بيت مقدس را. عقلا و علماي اسلام، از صدر اسلام تا كنون، كوشش كردند براي اين كه مسلمين، همه باهم مجتمع باشند و همه يد واحده باشند بر غير مسلمين. در هرجا كه مُسْلِمي پيدا بشود، بايد با ساير مسلمين تفاهم كنند و اين يك مطلبي است كه خداي تبارك و تعالي در قرآن كريم، سفارش كرده است و پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) سفارش فرموده است و ائمّه مسلمين سفارش فرموده اند و علماي بيدار اسلام دنبال اين امر را گرفته و كوشش كرده اند به اينكه مسلمين را در تحت لواي اسلام به وحدت و يگانگي دعوت كنند.»(284) 2 ـ منافع و هدف هاي مشترك دومين عامل زمينه ساز وحدت ميان مسلمانان جهان، منافع و هدف هاي مشترك است. رسيدن به تفاهم بر اساس منافع مشترك، توقعي نابه جا نيست. اين مسيري است كه بسياري از كشورهاي متمدن و پيشرفته در زمينه هاي مختلف، آن را تجربه كرده اند. مثال عيني چنين امري، جامعه اروپا است كه مي بينيم پس از تشكيل پارلمان و بازار مشترك اروپايي، با تقويت زمينه هاي مشترك سياسي و اقتصادي و تضعيف نقاط منفي و اختلاف برانگيز، تا آن جا پيش رفت كه حتّي به اتّحاد پولي و حذف مرزها، در جهت تأمين منافع مشترك ميان كشورهاي عضو رسيد. امروزه، با توجه به توسعه ارتباطات و پيشرفت هاي علمي و صنعتي و آسان شدن تبادلات فرهنگي و نزديكي ملّت ها به هم، زمينه هاي مختلفي براي همكاري و تعاون و اتخاذ تصميمات مشترك بر اساس منافع و هدف هاي مشترك مسلمانان فراهم شده است كه همايش عظيم حج، بهترين مجمع بين المللي ـ اسلامي است كه مي توان با بهره گيري از آن، به نقد و بررسي انظار گوناگون در زمينه هاي مختلف پرداخت و نقاط مشترك را تأييد و تقويت كرد و مسائل اختلاف ساز را از جوامع اسلامي به دور راند. امام خميني(قدس سره) خطاب به نماينده و اميرالحاج ايران، همين نكته را متعرض شده، مي گويد: «با توجه به اين كه فريضه حج، يكي از بزرگ ترين فريضه هاي عبادي ـ سياسي اسلام و كنگره عظيم حج در مواقف معظّمه، از بزرگ ترين كنگره هاي جهان اسلام است، حجّاج محترم جهان را دورهم گرد آورده و در مصالح اسلام و مشكلات مسلمين تبادل آرا نموده و در حل مشكلات و راه رسيدن به آرمان مقدس اسلام، تصميمات لازم را اتّخاذ نماييد و راه هاي اتّحاد بين همه طوايف و مذاهب اسلامي را بررسي كنيد و در امور سياسي مشترك بين همه طوايف، مشكلاتي را كه براي مسلمين جهان به دست دشمنان سرسخت اسلام پيش آمده است كه اهمّ آن اختلاف انگيزي بين صفوف مسلمانان است را چاره انديشي بنماييد.»(285) وي در جايي ديگر خطاب به زائران بيت الله الحرام مي گويد: «اگر إن شاءالله، آن وحدت بين مسلمين و دولت هاي كشورهاي اسلامي ـ كه خداوند تعالي و رسول عظيم الشأنش خواسته اند و امر به آن و اهتمام در آن فرموده اند ـ حاصل شود، دولت هاي كشورهاي اسلامي با پشتيباني ملّت ها، مي توانند يك ارتش مشترك دفاعي... داشته باشند كه بزرگ ترين قدرت را در جهان به دست آورند... و اميد است دولت هاي منطقه با قطع نظر از زبان و نژاد و مذهب، فقط، تحت پرچم اسلام، در اين امر فكر كنند و طرح آن را بريزند.»(286) به طور كلّي، در چنين مكان هايي كه به حق، براي مصالح موحّدان و مسلمانان جهان بنا شده است، مي توان با تكيه بر منافع و هدف هاي مشترك، به طرح هاي مهم و فراگير در جهت رسيدن به وحدت ميان مذاهب اسلامي دست يافت و اين امري است شدني و ممكن، كه امام خميني، در بيانات خود، به آن تصريح كرده و حجاج بيت الله الحرام را به آن فرا مي خواند: «بر شما ملّت عزيز اسلام كه براي اداي مناسك حج در اين سرزمين وحي اجتماع كرده ايد، لازم است از فرصت استفاده كرده، به فكر چاره باشيد. براي حل مسائل مشكله مسلمين، تبادل نظر و تفاهم كنيد. بايد توجه داشته باشيد كه اين اجتماع بزرگ كه به امر خداوند تعالي، در هر سال، در اين سرزمين مقدّس فراهم مي شود، شما ملّت هاي مسلمان را مكلّف مي سازد كه در راه اهداف مقدسه اسلام، 3 ـ دشمن مشترك امروزه، كشورهاي اسلامي، از سوي سلطه جويان و غارت كنندگان جهاني، مورد شديدترين و بي رحمانه ترين حمله ها قرار دارند، زياده طلبان و متجاوزان استثمارگر، چشم طمع به سرزمين هاي غني و گران قيمت مسلمانان دوخته و براي چپاول و غارت مخازن عظيم زيرزميني و رو زميني اين كشورها، از هيچ جنايت و توطئه اي فروگذار نيستند، همواره در تلاشند با انواع حيله ها و با بهره گيري از شيوه ها و ابزارهاي مختلف، بر غارت خود تداوم بخشند. اين، مصيبتي عظيم است كه مسلمانان عالم به حكم قرآن كريم كه مي فرمايد: } وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة{(288) وظيفه دارند براي آن چاره جويي كرده و با هماهنگي و اتخاذ تصميمات مشترك از چنگال پليد چنين قدرت هاي فزون طلب و متجاوز، رها شوند. همايش عظيم حج، بهترين فرصت را در اختيار مسلمانان قرار مي دهد تا با تأسّي به سيره بنيانگذاران مكتب توحيد و مبارزه با كفر و ظلم و تجاوز، با رايزني هاي همه جانبه خود، به اقدامي شايسته و بايسته دست زده و بر دشمنان مشترك خود غالب آيند. اين، نكته اي است كه امام خميني(قدس سره) در پيام هاي خود به حجاج بيت الله الحرام، بارها، آن را گوشزد كرده اند: «به حجّاج محترم و زائران بيت الله الحرام، از هر كشور و هر طايفه و تابع هر مذهب هستند، متواضعانه عرض مي كنم، شما، همه، ملّت اسلام و تابع پيامبر و پيروِ دستورات قرآن مجيد هستيد و همه، دشمنان غدّار مشترك داريد كه با ايجاد اختلاف به واسطه عمّال بدبخت خود و رسانه هاي گروهي و تبليغات تفرقه افكن، در طول پس اكنون كه در مركز اسلام حيات بخش، به امر خداوند و رسولش، گرد آمده ايد و از هر ملّت و مذهب، در اين مكان عظيم اجتماع كرده ايد، براي اين درد مهلك و سرطان كشنده، چاره انديشي كنيد و بايد بدانيد كه چاره اساسي در سايه وحدت همه مسلمين و اجتماع همگاني در قطع يد ابرقدرت ها از كشورهاي اسلامي است.»(289) «شرط همه مناسك و مواقف براي رسيدن به آرزوهاي فطري و آمال انساني، اجتماع همه مسلمانان در اين مراحل و مواقف و وحدت كلمه تمامي طوايف مسلمين است، بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبيله و طايفه و مرز و بوم و عصبيّت هاي جاهلي و هماهنگ خروشيدن بر دشمن مشترك.»(290) متفكر و فيلسوف شهيد، آية الله مرتضي مطهري(رحمه الله) در زمينه مبناي وحدت ميان مذاهب اسلامي، سخني جامع دارند كه آن را در پايان اين بخش يادآور مي شويم: «مسلمين، مايه وفاق هاي بسياري دارند كه مي تواند مبناي يك اتّحاد محكم گردد. مسلمين، همه، خداي يگانه را مي پرستند و همه، به نبوت رسول اكرم، ايمان و اذعان دارند. كتاب همه قرآن و قبله همه كعبه است. با هم و مانند هم، حج مي كنند و مانند هم نماز مي خوانند و مانند هم روزه مي گيرند و مانند هم تشكيل خانواده مي دهند و داد و ستد مي نمايند و كودكان خود را تربيت مي كنند و اموات خود را دفن مي نمايند و جز در اموري جزئي، در اين كارها باهم تفاوتي ندارند. مسلمين همه از يك نوع جهان بيني برخوردارند و يك فرهنگ مشترك دارند و در يك تمدّن عظيم و باشكوه و سابقه دار شركت دارند. وحدت در جهان بيني، در فرهنگ، در سابقه تمدّن، در بينش و منش، در معتقدات مذهبي، در پرستش ها و نيايش ها، در آداب و سنن اجتماعي خوب، مي تواند از آنها ملّت واحد بسازد و قدرتي عظيم و هايل به وجود آورد كه قدرت هاي عظيم جهان، ناچار، در برابر آن ها خضوع نمايند. خصوصاً اينكه در متن اسلام، بر اين اصل تأكيد شده است. مسلمانان، به نص صريح قرآن، برادر يكديگرند و حقوق و تكاليف خاصّ آن ها را به يكديگر مربوط مي كند....»(291) موانع وحدت زمينه ها و موانع فراواني در ايجاد تفرقه و جدايي ميان مذاهب و فرق مختلف اسلامي تأثير دارند كه در اين بخش، به مواردي از آن اشاره مي كنيم: 1 ـ قوم گرايي تكيه بر قوميّت و مليّت و مرزبندي هاي نژادي و منطقه اي و تعصّب و افتخار ورزيدن نسبت به اموري از اين دست، يكي از موانع وحدت به شمار مي رود. فخر و مباهات نسبت به امور واهي و اعتباري و مقطعي و منطقه اي; يعني برتري جويي ها و افتخارات متداول ميان برخي ملل و اقوام و خانواده ها ـ كه ملاك حق و باطل را تطابق خواست ديگران با تمايلات و خواسته هاي خود يا عدم تطابق آن مي دانند ـ خروج از اعتقاد به توحيد و... است و بي اعتنايي به توحيد، يكي از موانع وحدت است. امام زين العابدين(عليه السلام) مي گويد: «آن تعصّبي كه صاحبش گناهكار شمرده مي شود، اين است كه فردي، انسان هاي بدكردارِ وابسته خويش را، از افراد نيكوكارِ وابسته به قومي ديگر، بهتر و باارزش تر بشمارد. البته، دوست داشتن بستگان، از تعصّب هاي باطل نيست، بلكه ياري كردن بستگان، براي ستم به ديگران، از نوع تعصّب باطل است.»(292) چنين تعصّبي، زمينه ساز جدايي و خروج از محدوده ايمان و مؤمنان شمرده شده است. امام صادق(عليه السلام) از پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه وآله) نقل مي كند كه گفت: «كسي كه خودش، تعصّب بورزد يا ديگري برايش تعصّب ورزد، حقيقتاً، گردن بندِ ايمان را از گردن خارج كرده است.»(293) نقش اين عامل، در دوري مسلمانان از هم، نقشي اساسي و غير قابل انكار است و با توجّه به همين نكته است كه امام خميني(قدس سره) همه مسلمانان و بهويژه حجاج بيت الله الحرام را به مدّنظر قرار دادن مصالح عالي اسلام و پرهيز از فرقه گرايي و تعصّب هاي جاهلانه فراخوانده، مي گويد: «لازم است حجّاج بيت الله الحرام در اين مجمع عمومي و سيل خروشان انساني، فرياد برائت از ظالمان و ستم كاران را هرچه رساتر برآورند و دست برادري را هرچه بيش تر بفشارند و مصالح عاليه اسلام و مسلمين مظلوم را فداي فرقه گرايي و ملّي گرايي نكنند و برادران مُسْلم خود را هرچه بيش تر متوجّه به توحيد كلمه و ترك عصبيت هاي جاهلي كه جز به نفع جهان خواران و وابستگان آنان تمام نمي شود، بنمايند كه اين، خود، نصرت خداوند تعالي است.»(294) «از مسائلي كه طرّاحان براي ايجاد اختلاف بين مسلمانان طرح ]كرده اند[ و عمّال استعمارگر در تبليغ آن به پاخاسته اند، قوميّت و مليّت است و مسلمانان را در مقابل هم قرار داده اند. در حبِّ وطن حرفي نيست، ولي ملّي گرايي كه به دشمني بين مسلمين و شكاف در صفوف مسلمين منجر ]مي شود[ برخلاف اسلام و مصلحت مسلمين است.»(295) «هان! اي مسلمانان قدرتمند به خود آييد و خود را بشناسيد و به عالم بشناسانيد و اختلافات فرقه اي و منطقه اي را كه به دست قدرت هاي جهان خوار و عمّال فاسد آن ها براي غارت شما و پايمال كردن شرف انساني و اسلامي شما بار آمده، به حكم خداي تعالي و قرآن مجيد، به دور افكنيد.»(296) 2ـ كج فهمي ها و ارائه تفسيرهاي متفاوت از اسلام يكي از اصلي ترين و بزرگ ترين موانع وحدت، كج فهمي ها و تجزيه و تحليل ها و تفسيرهاي غلط و بعضاً متضاد از اسلام، از سوي نااهلان و در نتيجه دورشدن مسلمانان از حقيقت دين و معارف اسلامي است. متفكر شهيد، مرتضي مطهري(رحمه الله) تحت عنوانِ «انحطاط مسلمين در عصر حاضر» مي گويد: «در ميان كشورهاي دنيا، به استثناي بعضي كشورها، كشورهاي اسلامي عقب مانده ترين و منحط ترين كشورها هستند، نه تنها درصنعت عقب هستند، در علم...، در اخلاق، در انسانيّت و معنويّت ]هم[ عقب هستند. چرا؟... بايد اعتراف كنيم كه حقيقت اسلام، به صورت اصلي، در مغز و روح ما موجود نيست، بلكه اين فكر، اغلب در مغزهاي ما به صورت مسخ شده، موجود است... فكر ديني ما بايد اصلاح شود، تفكّر ما درباره دين، غلط است... ما قبل از اين كه بخواهيم درباره ديگران فكركنيم كه آن ها مسلمان شوند، بايد درباره خود فكر كنيم. ما اكنون بيش از هرچيزي نيازمنديم به يك رستاخيز ديني و اسلامي، به يك احياي تفكر ديني، به يك نهضت روشنگر اسلامي.»(297) امام خميني، در زمينه كج فهمي ها و تبليغات سوئي كه به اسم اسلام، عليه اسلام و وحدت بين مسلمانان صورت مي گيرد، مي گويد: «آن هايي كه مي خواهند اسلام را بشكنند، با اسم اسلام، اين ها را گول مي زنند: اوراقي مي نويسند، متفرق مي كنند در همه جا كه چه ]وچه[ و مي خواهند تفرقه بيندازند.»(298) «اصل اين مسأله كه شيعه و سنّي، شيعه، يك طرف و سنّي، يك طرف، اين از روي جهالت و از روي تبليغاتي كه اجانب كرده اند، پيش آمده است. چنان كه بين خود شيعه هم اشخاص مختلفي را با هم به مبارزه وامي دارند و بين خود برادرهاي سنّي هم يك طايفه اي را به طايفه ديگر، در مقابل هم قرار مي دهند.»(299) «مع الأسف، ابعاد مختلف اين فريضه عظيم سرنوشت ساز ]حج[ به واسطه انحراف هاي حكومت هاي جور، در كشورهاي اسلامي و آخوندهاي فرومايه درباري و كج فهمي هاي بعضي از معمّمين و مقدّس نماها در تمام كشورهاي اسلامي، در پرده ابهام باقي مانده است. كج فهماني كه حتّي با تشكيل حكومت اسلامي; مخالف و آن را از حكومت طاغوت بدتر مي دانند! كج فكراني كه فريضه بزرگ حج را محدود به يك ظاهر بي محتوا كرده و ذكر گرفتاري هاي مسلمانان و كشورهاي اسلامي را بر خلاف شرع و تا سرحدِّ كفر مي شمارند. وابستگان به حكومت هاي جابر انحرافي كه فرياد مظلوماني را كه از گوشه و كنار جهان در اين مركزِ فرياد، جمع گرديده اند، زندقه و برخلاف اسلام وانمود مي كنند. بازي گراني كه براي عقب نگاه داشتن مسلمانان و بازكردن راه براي غارت گران و سلطه جويان، اسلام را در كنج مساجد و معابد محصور نموده اند و اهتمام به امر مسلمين را بر خلاف اسلام و وظايف مسلمانان و علماي اسلام معرفي مي كنند. و مع الأسف، دامنه تبليغات گمراه كننده، به قدري بوده و هست كه دخالت در هر امر اجتماعي و سياسي را در جامعه مسلمين، بر خلاف وظايف روحانيون و علماي دين مي دانند و دخالت در سياست را گناهي نابخشودني مي خوانند و فريضه نمازجمعه را به يك صورت خشك، متصور كرده و تجاوز از اين حد را ضد اسلام مي دانند. و بايد گفت اسلام غريب و ناشناخته است و ملّت هاي اسلامي منزوي و ناآشنا به حقايق اسلامند.»(300) 3 ـ توطئه قدرت مندان زياده طلب همان طور كه پيشتر آورديم، غارت گران جهاني، همواره، درصددند تا سلطه خود بر كشورهاي غني را توسعه دهند و بر چپاول و غارت سرمايه و استثمار ملّت هاي محروم، فزوني بخشند. آنان، چون وحدت و انسجام ملّت ها را مهم ترين مانع و سدّي عظيم در مقابل غارت گري هاي خود مي دانند، بيش ترين فعّاليّت خود را براي ايجاد اختلاف ملّت هاي موردنظر، متمركز مي سازند. كه ايجاد اختلاف ميان مذاهب اسلامي، از جمله آن تلاش ها است. امام خميني(قدس سره) در اين زمينه مي فرمايد: «طرح اختلاف بين مذاهب اسلامي، از جناياتي است كه به دست قدرت مندان ـ كه از اختلاف بين مسلمانان سود مي برند ـ و عمّال از خدا بي خبر آنان از جمله «وعّاظ السلاطين» ـ كه از سلاطين جور، سياه روي ترند ـ ريخته شده و هر روز بر آن دامن مي زنند و گريبان چاك مي كنند و در هر مقطع، به اميد آنكه اساس وحدت بين مسلمين را از پايه ويران نمايند، طرحي براي ايجاد اختلاف عرضه مي دارند.»(301) «علما و دانشمندان سراسر جهان، بهويژه علما و متفكران اسلامِ بزرگ، يك دل و يك جهت، در راه نجات بشريّت از تحت سلطه ظالمانه اين اقليّت حيله باز و توطئه گر ـ كه با دسيسه ها و جنجال ها، سلطه ظالمانه خود را بر جهانيان گسترده اند ـ بپاخيزند و با بيان و قلم و علم خود، خوف و هراس كاذبي را كه بر مظلومان سايه افكنده است، بزدايند و اين كتاب هايي را كه اخيراً با دست استعمار كه از آستين كثيف اين بردگان شيطان، منتشر شده و دامن به اختلاف بين طوايف مسلمين مي زنند، نابود كنيد و ريشه خلاف ـ كه سرچشمه همه گرفتاري مظلومان و مسلمانان است ـ را بركنيد.»(302) 4 ـ هواهاي نفساني از جمله موانع وحدت ميان مسلمانان، حبّ نفس و هواهاي نفساني است. امام خميني، اختلاف و جدايي مسلمانان از هم را ناشي از جهات نفساني و اغراض نفسانيه دانسته، مي فرمايد: اختلاف، هميشه ناشي از جهات نفساني است. اگر همه انبيا، الآن، در اين جا جمع بشوند، اختلاف ندارند، براي آنكه آن جهات نفساني را ندارند. آنوقت كه يك طرف، جهت نفساني دارد و يا هردو طرف، جهت نفساني دارند، آنوقت، اختلاف پيدا مي شود. كوشش كنيد كه آن جهات نفساني، بازيتان ندهد كه منشأ مناقشه و اختلاف شود.»(303) «شما، بايد بدانيد كه هر اختلاف و نزاعي شروع شود، از باطن خود انسان است و هر اتحاد و انسجامي كه حاصل شود، از خدا است.»(304) راه هاي ايجاد اتّحاد ميان مذاهب اسلامي در بخش هاي گذشته يادآور شديم كه هريك از مذاهب اسلامي، با وجود اينكه داراي مشخصاتي ويژه اند كه به لحاظ آن، از هم متمايز مي گردند، امّا مايه هاي وفاق و هدف هاي مشتركي دارند كه مي تواند آن ها را به تفاهم و وفاق برساند. نيز گفتيم كه فريضه حج، بهترين موقعيّت مكاني و زماني را در اختيار مسلمانان قرار مي دهد تا با اقداماتي هماهنگ به سوي وحدت بروند. در اين كه چه برنامه ها و طرح هاي عملي و واقع بينانه، با توجه به هدف هاي مشترك، مي تواند زمينه ساز وحدت مسلمانان گردد، ديدهاي مختلفي وجود دارد كه ما، در اين بخش، با توجه به ديدگاه هاي حضرت امام(قدس سره) و با بهره گيري از سخنان ايشان در زمينه فريضه حج، به اموري اشاره مي كنيم: 1 ـ جلوگيري از تبليغات منفي از جمله مهم ترين عوامل حسن تفاهم و وحدت ميان مسلمانان، تكريم و احترام به شخصيّت افراد است. جوّ حاكم بر محيط هاي اسلامي، بايد به گونه اي باشد كه هيچ فرد يا گروهي، خويشتن را در معرض اهانت و تحقير ديگران نبيند و نسبت به عزّت نفس و شخصيّت خود، احساس ناامني و نگراني نكند، هرچند ازنظر مذهبي در اقليّت باشد. همه انسان ها، از هر ملّت و نژاد، از اهانت ديگران آزرده خاطر مي گردند و از خود، عكس العمل نشان مي دهند و دوست دارند در نظر ديگران، با ارزش و مورد احترام باشند. احترام به شخصيّت ديگران، مايه مِهر و محبّت و دوستي، و اهانت و تحقير ديگران، وسيله ايجاد خشم و دشمني و مايه تفرقه و جدايي است. بي جهت نيست كه پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه وآله)مي فرمايد: «لا تحقرنّ أحداً من المسلمين; فإنَّ صغيرهم عند الله كبير».(305) «هيچ يك از مسلمانان را كوچك نشماريد كه خردسالانشان هم در پيشگاه خداوند، بزرگند.» از اين رو نخستين گام براي برقراري وحدت ميان مسلمانان جهان، جلوگيري از هجو و دشنام گويي و تحقير و بي حرمتي است. لازم است عالمان و نويسندگان، از هر مذهب و فرقه كه باشند، در گفته ها و نوشته هاي خود از هر سخن و هر حركتي كه سبب بي حرمتي و تحقير ديگران و تفرقه و جدايي است، پرهيز كنند و پيروان خويش را از بدگويي و تحقير نسبت به خلفا و يا حسّاسيت نشان دادن و برخورد متعصبانه نسبت به زيارت هاي معروف و مستند و غير آن، بازداشته و از فعاليت هاي تفرقه افكنانه آنان جلوگيري كنند. قرآن كريم حتّي اين عملِ زشت را نسبت به مشركان، روانمي دارد و مي فرمايد: } وَلاَ تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَيَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْم...{(306) «و دشنام ندهيد آنان كه جز خدا را مي خوانند، تا دشنام دهند خداي را دشمنانه و از روي ناداني.» امام خميني(قدس سره) مي گويد: «علما و خطبا و ائمه جمعه بلاد و روشنفكران اسلامي، با وحدت و انسجام و احساس مسؤوليّت و عمل به وظيفه سنگين هدايت و رهبري مردم، مي توانند دنيا را در قبضه نفوذ و حاكميت قرآن درآورند و جلوي اين همه فساد و استثمار و حقارت مسلمين را بگيرند... و به جاي نوشتن و گفتن لاطائلات و كلمات تفرقه انگيز و مدح و ثناي سلاطين جور و بدبين كردن مستضعفان به مسائل اسلام و ايجاد نفاق در صفوف مسلمين، به تحقيق و نشر احكام نوراني اسلام همّت بگمارند و با استفاده از اين درياي بي كران ملّت هاي اسلامي، هم عزّت خود را و هم اعتبار امّت محمّدي(صلي الله عليه وآله)را پايدار نمايند.»(307) استاد شهيد مطهّري(رحمه الله) در اين زمينه مي گويد: وحدت اسلامي... ايجاب مي كند... كه مسلمين براي اين كه احساسات كينه توزي در ميانشان پيدا نشود يا شعلهور نگردد، متانت را حفظ كنند، يكديگر را سبّ و شتم ننمايند، به يكديگر تهمت نزنند و دروغ نبندند; از حدّ منطق و استدلال خارج نشوند و در حقيقت، لااقل، حدودي را كه اسلام در دعوت غير مسلمان به اسلام، لازم دانسته است، درباره خودشان رعايت كنند;} ادْعُ إِلَي سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ...{(308) 2ـ شناخت اسلام اصيل و وجوه اشتراك مذاهب همان طور كه پيش تر يادآور شديم، آگاه نبودن از اسلام واقعي و يا كج فهمي ها و داوري هاي جاهلانه تعصب آميز برخي از پيروان مذاهب اسلامي نسبت به هم، از جمله عوامل بهوجود آمدن تفرقه و جدايي ميان مسلمانان به شمار مي رود. اين امر، مي طلبد كه عالمان ديني و روشنفكران مذهبي تلاش همه جانبه اي را براي شناساندن اسلام اصيل و اصول و ارزش هاي ديني مشترك ميان جميع مذاهب دست زده و ضمن تعميق اطلاعات ديني مردم و بالا بردن سطح فرهنگ مسلمانان جهان، بسياري از بدبيني ها و تعصبات ناروا را برطرف كرده و زمينه وحدت حقيقي را فراهم سازند. ناآشنايي پيروان هريك از مذاهب اسلامي به اسلام يا مباني فكري و ديدگاه هاي اعتقادي هم، زمينه ساز بسياري از نفي و طردها و طرح مسائل اختلاف انگيز است و اين خطر، تنها، با بحث و بررسي پيرامون مباني اسلام و تعميق اطلاعات پيروان مذاهب مختلف در اين زمينه از بين خواهد رفت. امام خميني، در لزوم شناخت اسلام واقعي و نقش آن در برقراري وحدت مي فرمايد: «چنان كه كراراً اعلام كرده ام، اگر ملّت اسلام بيدار نشوند و به وظايف خود آگاه نگردند، اگر علماي اسلام، احساس مسؤوليت نكنند و به پانخيزند، اگر اسلام واقعي كه عامل وحدت و تحريك كليّه فِرَق مسلمين در مقابل بيگانگان و ضامن سيادت و استقلال ملل مسلمان و كشورهاي اسلامي مي باشد، به دست عوامل و ايادي اجانب، همين طور در زير پرده استعمار پوشيده بماند، آتش اختلاف و تشتّت در ميان مسلمين افروخته مي گردد و روزهاي سياه تر و نكبت بارتري براي جامعه اسلامي در پيش است.»(309) نكته! در بسياري از موارد، داوري هاي ناروا و كج فهمي ها و بدگويي هاي فرقه هاي مختلف به هم، ناشي از برداشت هاي غلط آنان از منابع و آثار ارائه دهنده عقايد و آداب و رسوم ويژه مذاهب صورت مي گيرد، به طوري كه در انتساب عقيده يا نكته اي خاص به اين يا آن، به روايت يا داستاني از همان منابع معتبر نزد خود آنان استناد مي شود. ازاين رو، پالايش منابع تحقيق و كتب روايي از روايات غير معتبر و ضعيف، و عرضه معارف بي پيرايه و يا حدّ اقل ارائه توضيحي جامع و قابل فهم براي عموم، در ابتداي هر يك از كتب منبع، در زمينه رده بندي اخبار به صحيح و غيرصحيح و ضعيف و جعلي و غيرآن و راه برداشت از روايات، مي تواند در جلوگيري از چنين امور ناشايستي تأثير گذارد. رعايت حقوق برادري در ديد كلّي اسلام، مسلمان، به عنوان برادر مسلمان، شناخته شده است. به حكم اين برادري، حقوقي بر عهده يكايك مسلمانان واجب گرديده است كه بدون پاي بندي به آن، بناي وحدت و اخوّت اسلامي، متزلزل و ناپايدار است. پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه وآله) مي گويد: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادِي: يا لَلْمُسْلِمين! فَلَم يُجِبْهُ فَلَيسَ بِمُسلم».(310) «اگرمسلماني بشنود مردي ـ ازهرمذهب وآيين ـ مسلمانان رابه ياري خودفرا مي خواند و از آنان كمك مي طلبد، ولي او به ندايش پاسخ ندهد و ياريش نكند، مسلمان نيست.» و نيز آن حضرت گفت: «مَنْ أصْبَحَ فَلَمْ يَهْتَمّ بِاُمُورِ الْمُسْلِمين فَلَيسَ بِمُسْلِم».(311) «كسي كه صبح كند و قصد خدمتگزاري در كارهاي مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نيست.» امام خميني(قدس سره) در پيام هاي خود به حجاج بيت الله الحرام، ضمن اشاره به مسؤوليت خطير مسلمانان درباره گرفتاري ها و مشكلات برادران خود در كشورهاي مختلف، برگزاري فريضه حج را بهترين فرصت براي تبادل نظر درباره اين امور و رسيدن به راه حل هاي آن ها مي داند: اكنون كه موسم حج بيت الله الحرام است و مسلمين از اطراف جهان به زيارت خانه خدا آمده اند، لازم است در خلال اَعمال شريفه حج به يكي از بزرگ ترين فلسفه اين اجتماع عظيم توجه داشته و به وضع اجتماعي و سياسي كشورهاي اسلامي، رسيدگي كرده و از گرفتاري هاي برادران ايماني خود مطلع گشته و در رفع آن، در حدّ وظيفه اسلامي و وجداني كوشش كنند. اهتمام به امر مسلمين، از فرايض مهمّه اسلام است.»(312) «بايد در اين اجتماع عظيم الهي ـ كه هيچ قدرتي جز قدرت لايزال خداوند نمي تواند آن را فراهم كند ـ مسلمانان به بررسي مشكلات عمومي مسلمين پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگاني كوشش كنند.»(313) «براي حلِّ مسائل مشكله مسلمين، تبادل نظر و تفاهم كنيد... در راه استقلال و ريشه كن كردن سرطان استعمار، همفكر و همپيمان شويد! گرفتاري هاي ملل مسلم را از زبان اهالي هر مملكت شنيده و در راه حلِّ مشكلات آنان از هيچ گونه اقدامي فروگذار نكنيد! براي فقرا و مستمندان كشورهاي اسلامي، فكري كنيد! براي آزادي سرزمين اسلامي فلسطين از چنگال صهيونيسم ـ دشمن سرسخت اسلام و انسانيّت ـ چاره انديشي كنيد.»(314) تصوّر كنيد كه اگر گروهي، اين چنين، خود را نسبت به سرنوشت هم مسؤول دانسته و در رفع گرفتاري ها و رسيدن به اهداف مورد نظر، يار و غمخوار هم باشند و به تعبير روايات، احترام به هم را تا آن جا رعايت كنند كه حتّي در غياب هم، از هم دفاع كنند و بين خود جدايي و دوگانگي نبينند، چه زندگي شيرين و زيبايي را خواهند داشت! 4ـ صدور فتواهاي وحدت ساز از جمله مسائل مورد بحث بين عالمان ديني، مسأله جواز تقليد و پيروي از فتواي منطبق بر هريك از ديدگاه هاي مذاهب اسلامي يا عدم جواز آن است. در حدود چهل سال پيش، در تاريخ 17 ربيع الأوّل 1378 قمري، برابر با 17 مهرماه 1377 خورشيدي، در روز ميلاد امام صادق(عليه السلام) از سوي مفتي وقت مصر و رييس آن روز الأزهر، شيخ محمود شلتوت، فتوايي بدين شرح صادر شد: «آيين اسلام، هيچ يك از پيروان خود را ملزم به پيروي از مكتب معيّني ننموده و بلكه هر مسلماني، مي تواند از هر مكتبي كه به طور صحيح نقل شده و احكام آن در كتب مخصوص به خود، مدون گشته، پيروي كند. و كسي كه مقلِّد يكي از اين مكتب هاي چهارگانه باشد، مي تواند به مكتب ديگري، هر مكتبي كه باشد، منتقل شود. مكتب جعفري، معروف به مذهب اثناعشري، مكتبي است كه شرعاً پيروي از آن مانند پيروي از مكتب هاي اهل سنّت، جايز است. بنابراين، سزاوار است كه مسلمانان، اين حقيقت را دريابند و از تعصّب ناحق و ناروايي كه نسبت به مكتب معيني دارند، دوري گزينند; زيرا، دين خدا و شريعت او، تابع مكتبي نبوده و در انحصار مكتب معيّني نخواهد بود، بلكه همه صاحبان مذاهب، مجتهد بوده و اجتهادشان مورد قبول درگاه باري تعالي است و كساني كه اهل نظر و اجتهاد نيستند، مي توانند از هر مكتبي كه مورد نظرشان است، تقليد و از احكام فقه آن پيروي كنند. در اين مورد، فرقي ميان عبادات و معاملات نيست.»(315) اين حركت خداپسندانه و هوش مندانه، در آن زمان، براي تحقّق وحدت ميان مذاهب اسلامي و نزديك كردن مسلمانان به هم صورت گرفت و مي طلبيد كه با پي گيري هاي ساير علما و مراجع دينيِ ساير مذاهب، به نتيجه نهايي رسيده و زمينه اتحاد و تقريب هرچه بيش تر ميان مسلمانان جهان فراهم مي شد، امّا چنين نشد و اين معضل، باقي ماند. البته از سوي امام خميني و برخي مراجع ديگر، تنها در خصوص مناسك حج، برخي از فتواهاي وحدت ساز امام خميني(قدس سره) «طواف را به نحو متعارف كه همه حجاج به جا مي آورند، به جاآوريد و از كارهايي كه اشخاص جاهل مي كنند، احتراز شود و مطلقاً از كارهايي كه موجب وهن مذهب است، بايد احتراز شود. در وقوفين، متابعت از حكم قضات اهل سنّت، لازم و مجزي است، اگر چه قطع به خلاف داشته باشيد.»(316) «لازم است برادران ايراني و شيعيان ساير كشورها، از اَعمال جاهلانه كه موجب تفرق صفوف مسلمين است، احتراز كنند. و لازم است در جماعات اهل سنت، حاضر شوند ]و[ از انعقاد ]و[ تشكيل نماز جماعت در منازل و گذاشتن بلندگوهاي مخالف رويه، اجتناب نمايند. و از افتادن روي قبور مطهره و كارهايي كه گاهي مخالف شرع است، جدّاً اجتناب كنند.»(317) «در وقتي كه در مسجدالحرام يا مسجدالنبي، نماز جماعت منعقد شد، مؤمنين، نبايد از آن جا خارج شوند و بايد از جماعت تخلّف نكنند و با ساير مسلمين، به جماعت، نماز بخوانند.»(318) البته، امور زير نيز در زمينه وحدت نقش دارند: الف: تشكيل جلسات سالانه از سوي سران كشورهاي اسلامي و بحث و تبادل نظر درباره امور مشترك. ب: بستن پيمان هاي مشترك براي تبادل امور فرهنگي و اقتصادي و نظامي و غير آن. ج: تأسيس مراكز بزرگ تبليغي با بهره گيري از انواعِ ابزارِ اطلاع رساني و مقابله با اقدامات تفرقه افكنانه دشمنان. د: تأسيس دانشكده ها و مراكز علمي متعدّد در كشورهاي مختلف اسلامي و پذيرش دانشجوياني از جميع مذاهب اسلامي جهت تحصيل در رشته هاي علوم انساني با بهره گيري از منابع مختلف فقه و با توجه به مباني متداول بين جميع مذاهب و غير آن. |