ميقات حج
سال دهم شماره چهلم تابستان 1381ح>
يادي از استاد نجفي شوشتري
سيّدعلي قاضي عسكر
دانشمند فرزانه و محقق ارزشمند آقاي دكتر سيد محمد باقر نجفي(رحمه الله)زندگي را در سنّ 56 سالگي بدرود گفت و علاقمندان به علم و فرهنگ و دين را در سوگ خود غمگين ساخت. وي در سال 1325 هـ . ش . در خرمشهر به دنيا آمد و پس از گذراندن مراحل تحصيل مقدماتي، در شهرهاي آبادان و خرمشهر به تهران هجرت و در رشته هاي اقتصاد و حسابداري، فلسفه، حكمت و عرفان و تاريخ و ادب ادامه تحصيل داد و از محضر استاداني همچون : علامه جعفري، جلال الدين همايي، محمد محيط طباطبايي، پروفسور محمود حسابي و... بهره گرفت.
سپس به دانشگاه الازهر مصر رفت و پس از طيّ مراحل دانشگاهي به ايران بازگشت. مرحوم نجفي خود در اين زمينه مي گويد:
«چون به ايران بازگشتم، از سَر غرور و خدمت به فرهنگ و معنويات، به تشويق استادان مطهّري، جعفري و مرتضي شبستري، در مركز تحقيقات و مدرسي و محققي پژوهشكده علوم ارتباطي و توسعه ملّي، خيره و حيران ماندم و چشم به دود شعله شومينه سياست فرهنگي نابينا كردم تا يافتم بايد پنجره اين بناهاي عاريتي را به سوي باغ فرهنگ ايران بگشايم... .»
وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي به موطن اصلي خويش خرمشهر بازگشت و در آنجا به تحقيق و تأليف پرداخت، ليكن با آغاز جنگ تحميلي، خانه و كاشانه اش زير
--[197]--
هجمه ددمنشان بعثي قرار گرفت و به ناچار از آن شهر هجرت كرد. مرحوم نجفي در اين باره مي گويد:
«سال هاي 57 و 58هـ . ش. در خرمشهر به سر مي بردم، مشغول تحقيق و تدوين نهايي مجلّد اول مدينه شناسي بودم كه عراقي ها با گلوله هاي توپ، خرمشهر را مورد حمله قرار دادند، پس از هجوم، راهي جز ترك خانه و ديار نداشتم، به همراه همسر و سه پسر كوچكم و دختر بيست روزه ام، خانه و هرچيز باارزشي كه در آن بود را رها كرديم و شبانه از شهري در آتش خارج شديم، مدتي در بروجرد به سر برديم تا اينكه قسمت هايي از خرمشهر را عراقي ها گرفتند، همسرم مرا تشويق كرد تا به خرمشهر بازگردم و مقداري پول و اثاث و لباس برداشته، بازگردم. با زحمت فراوان به خرمشهر بازگشتم. شهر را دود و آتش فرا گرفته و خالي از سكنه بود. نبرد توپخانه ها و خمپاره ها در غرب شهر ادامه داشت. خانه شخصي ما در منتهي اليه شرق شهر قرار داشت و با افتادن و خزيدن و دويدن، خود را به خانه ام رساندم، همه چيز موجود بود، به اتاق كودكانم رفتم امّا نتوانستم چيزي را انتخاب كنم... به اتاق كتابخانه ام رفتم، شش هزار جلد كتاب و صدها ميكروفيلم و پرونده تحقيق داشتم، نگاهي به همه انداختم، قدرت تصميم گيري نداشتم، به اتاق پذيرايي رفتم به فرش ها، ظرف ها و اشياي باارزش نگاه كردم، چه مي توانستم بردارم و در ماشين كوچك خود جاي دهم و بار كنم؟! كمي لباس بچه هايم را برداشتم و به كتابخانه بازگشتم و چمداني را كه در آن عكس ها و اسلايدها و تحقيقات «مدينه شناسي» و «آثار ايران در مصر» و «دين نامه هاي ايران» بود برداشتم و با هرچه ثروت بود خداحافظيِ هميشگي كردم. اين سخت ترين انتخابي بود كه بر سر ادامه تحقيق وجود داشت و در نهايت بر نفس خود فايق آمدم و نقوش مدينه را آوردم و ثروت خانه را رها كردم... .»
مرحوم سيد محمد باقر نجفي در زمينه هاي گوناگون تخصص و تبحّر داشت، ليكن از آن همه، به كار مدينه شناسي اش به شدت عشق ميورزيد. از ايشان پرسيده بوديم از چه زماني انگيزه چنين پژوهشي در شما پديدار شد؟ در پاسخ گفت :
«در آبان ماه سال 1353 هـ . ش. براي اوّلين بار طرحي دادم تا پيش از آغاز سفر
--[198]--
ايرانيان به مكه، مجموعه اي از سخنراني هاي تلويزيوني درباره حج اسلام برگزار شود كه موافقت شد، در اين خصوص ديدارهايي در عالم فرهنگ با مرحومان آقايان سيد محمد بهشتي، مرتضي مطهّري، محمدتقي جعفري، سيد مرتضي شبستري، سيد غلامرضا سعيدي، احمد آرام و... داشتم، همه از طرح استقبال كردند، چند موضوع انتخاب شد: فلسفه حج، احكام حج، تاريخ و جغرافياي حجاز، راهنمايي پزشكي و مسائل زيستي و اخلاقي. هرچه پرس و جو كردم كه فردي را بيابم تا درباره «تاريخ آثار حجاز» با او مصاحبه اي داشته باشم، نيافتم... .»
(تصوير 22)
مرحوم نجفي از همين جا كار را آغاز مي كند و مي گويد:
«غربت مدينه دهان گشود، جانم را همچون جامه اي پوسيده در صحرايي نهاد و بر آن آتش انداخت... .
چند ماهي نگذشته بود كه در بيابان هاي حجاز ايستادم... به بادي مي ماندم كه بي آنكه جايي را بشناسم مي تاختم. بي آنكه بدانم به كجا بايد بروم. به خاكي مي ماندم كه پراكنده مي شدم.
كار آكادميك را در مدينه و از خانه ابوايّوب انصاري آغاز كردم... سال ها تحقيق كردم تا يافتم چه چيزهايي وجود داشته و در صده هاي بعد آثاري از آن حفظ
--[199]--
شده است، ولي وقتي خواستم آن ها را بيابم بيش از بيست سال طول كشيد تا نشاني هاي قديمي آن ها را در مناطق و روستاها و شهرهاي مهم حجاز جستجو كنم... .»
مرحوم نجفي با عشق و شوري خاص سال ها در بيابان هاي مكه و مدينه تردّد داشت و به دنبال آثار پيامبرخدا(صلي الله عليه وآله)مي گشت تا آن ها را بشناسد و سپس به مردم بشناساند.
از چند سال پيش كه از نزديك با وي آشنا شدم، در بيشتر جلسات، هرگاه نام مدينه را مي آورد اشك از ديدگانش جاري مي شد; به طوري كه گويي از عشقي شديد مي سوزد. او نزديك به ده روز در منطقه غدير خم حضور يافت و از آنجا گزارش و فيلم و عكس تهيه كرد.
در يك شبِ به ياد ماندني كه براي عرضه كار جديدش; يعني «مصحف ايران» توفيق شرفيابي به محضر رهبر معظم انقلاب حضرت آية الله خامنه اي را يافت و نتيجه تحقيق خود درباره غدير را به معظم له تقديم مي داشت و هنگام شرح چگونگي تهيّه آن، اشك از ديده فرو ريخت.
و وقتي كار قرآني اش، كه منعكس كننده يك هزار سال تاريخ كتابت قرآن همراه با نمونه كارهاي هنري، تذهيب، جلد و ديگر ويژگي هاي قرآن هاي خطي بود، به مقام معظم رهبري ارائه داد، از سوي معظم له مورد تشويق قرار گرفته و معظم له از سليقه او در تهيّه مصحف تمجيد فرمودند، نكاتي را نيز به نامبرده يادآور شدند، كه پس از آن جلسه چندين مرتبه اظهار داشت: همه آن نكات را اعمال خواهم كرد و حدوداً چند ماه قبل از رحلتش با خوشحالي مي گفت : همه آن نقطه نظرها را پياده كردم كه اميد است اين اثر ارزشمند و به ياد ماندني به زودي چاپ شود.
تمام عشق او مدينه شناسي بود، طريق هجرت را كه خود چندين مرتبه آن را وجب به وجب پيموده بود، اخيراً آماده چاپ كرده و پيش بيني مي كرد اين مجموعه به شش جلد برسد.
مرحوم نجفي كارهاي گروهي را فردي انجام مي داد و موفق هم بود، مجموعه اي از عكس ها، فيلم ها، كتب و آثار خود را نيز به دفتر مطالعات و تحقيقات وزارت امور خارجه واگذار كرد و به همّت والاي برادر بسيار ارزشمند و گراميم جناب آقاي صادق
--[200]--
خرازي كه در حفظ روحيه و كمك به كارهاي پژوهشي و تحقيقيِ گسترده مرحوم آقاي نجفي، از هيچ گونه تلاشي فروگذاري نكردند، مركزي به نام مدينه شناسي در دفتر مطالعات تاسيس گرديد كه موجب دلگرمي بسيار ايشان شده بود.
به هرحال، وي محقّقي بود توانا كه در پژوهش و تحقيق و توانايي در قلم و بيان و تلاش و پشتكار بسيار جدّي و سختكوش و مخلص بود.
فقدان اين دانشمند سترگ را به محققان و انديشمندان و فرهيختگان كشور و نيز همسر و فرزندان و بستگان داغدارش تسليت مي گوييم و گرچه تحقيقات وي در زمينه مدينه شناسي ناتمام ماند، ليكن نام و يادش همچنان جاودانه خواهد ماند.
در پايان برخي از آثار چاپ شده مرحوم سيد محمد باقر نجفي; اعم از كتب، و سخنراني ها را جهت اطلاع خوانندگان تقديم مي داريم:
1. متافيزيك مسيحي، تهران، شركت انتشار، 1346، 122ص.
2. زندگي و اصالت مذهبي، خرمشهر، كتابخانه امام صادق(عليه السلام)، 1349، 73 ص.
3. ايدئولوژي الهي (چاپ دوم با نام : تفكّر مذهبي. چاپ سوم با نام : جهان شناسي ابديت)، با مقدمه محمود طالقاني، محمّد تقي جعفري، انتشارات بعثت، 1349، 288ص.
4. جهان بيني انساني، تهران، 1350، 274ص.
5. خروش حماسه ها، تهران، شركت انتشار، 1351، 56ص.
6. انديشه علمي مذهب،متن سخنراني هادردانشكده نفت آبادانو...،تهران،1352، 73ص.
7. سوز مسلماني، تهران، شركت انتشار، 1352، 176ص.
8. انديشه علمي، انديشه مذهبي، مجموعه 7 ميزگرد تلويزيونيم تهران، راديو تلويزيون ملّي ايران، 1352.
9. مجموعه گفتار راديويي، (1353ـ1354)، دو مجلّد، 362ص.
10. اسلام، ماركسيسم، تهران، انتشارات سروش، 1354، 134ص.
11. تاريخچه كنفرانس اسلامي، تهران، گروه تحقيق راديو تلويزيون ملّي ايران، 1355، 321ص.
12. بررسي كوتاهي از رسانه ها، مراكز و سازمان هاي مذهبي ايران، تهران، پژوهشكده علوم ارتباطي و توسعه ايران، مرداد 1355، 17ص.
13. كتابشناسي نسخه هاي خطّي فارسي، كتابخانه عارف حكمت، مدينه، عربستان سعودي،
--[201]--
1356، 135ص.
14. بهائيان، تهران، انتشارات طهوري، 1356، 814ص.
15. خوزستان در منابع ايرانشناسي، شيراز، انتشارات طهوري، 1361، چاپ دوم، آلمان، 1994، 252ص.
16. از قاهره تا صوفي آباد سمنان، دمي با رساله فتح المبين علاء الدّوله سمناني، تهران، 1365، 45ص.
17. مدينه شناسي، (جلد اول) بافت تاريخي جغرافيايي شهر مدينه در زمان پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله)، آلمان 1364ش، 600ص.
18. دين نامه هاي ايران، كلن، آكادمي علوم اسلامي، انتشارات بريل، 1987، 498ص.
19. منابع تفاهم در مذاهب اسلامي، آلمان، كلن، 1987، تقديم به كنگره بين المللي بزرگداشت پروفسور فلاطوري استاد دانشگاه كلن، 182ص.
20. گفتگويي درباره كتاب سلمان رشدي و ضرورت طرح نقد پژوهش هاي فرهنگي در ارتباط با آزادي بيان، تهران، مجموعه مصاحبه ها، 1987، 62ص.
21. آثار ايران در مصر، كلن، آكادمي علوم اسلامي، 1989، 744ص.
22. فرهنگ ايران زير ضربات جنگ عراق با ايران، مقاله اي كه نگارش آن 8 سال به درازا كشيد، تهران، 1370، 9 ص.
23. غرب در فرهنگ ايران، متن سخنراني در دانشگاه كلن، 28 آگوست 1989، آلمان، سپتامبر 1993، 30ص.
24. هويّت فرهنگي ايرانيان، متن سخنراني در دانشگاه كلن، 22 سپتامبر 1990، 37ص.
25. نقد تاريخي گسترش اسلام در ايران، كلن، 1990، 21ص.
26. شاهنامه فرودسي به دور از تعصّبات و بهره برداري ها، كلن به مناسبت سال جهاني بزرگداشت شاهنامه فرودسي، يونسكو، سپتامبر 1990، 69ص.
27. مباني عرفان درشاهنامه فردوسي، متن سخنراني دردانشگاه كلن، 26 آوريل، 1991، 24ص.
28. نقش محيط طباطبايي در حفظ هويّت فرهنگي ايرانيان، متن سخنراني در خانه فرهنگي ايران، كلن، 28 نوامبر 1992، 32ص.
29. بحر بصره، بحر فارس، آلمان، 1993، 30 ص.
--[202]--
30. مادهاي كرد، متن سخنراني در انستيتو ايران و عرب، لندن، 20 سپتامبر 1993، آلمان، آگوست 1994، 27ص.
31. بعد از جنگ فرهنگ ايران، متن سخنراني در كانون ايران، 17 سپتامبر 1993، آلمان، آگوست 1994، 26ص.
32. مقامات بايزيد بسطامي، آلمان، 1994، 178ص.
33. مقامات سهل تستري، كلن، مارس 1994، 58ص.
34. ريشه هاي نظريّه فرهنگ ها و رويارويي سياست ها در تاريخ فرهنگي ايران، كلن، 1994، 77ص.
35. مهاجران جهان، يونسكو، نوامبر 1994، 71ص.
36. نيايش مهاجران، كلن، 1373، 39ص.
37. كين زدايي در شاهنامه فردوسي، متن سخنراني در خانه فرهنگي ايران، كلن، 21 ژانويه 1995.
38. گذار از حماسه پهلواني به حماسه عرفاني، لندن، مجلّه صوفي، شماره 29، دسامبر 1995، 12ص.
39. تمدّن ها، روياروي سياست ها، نقدي بر نظريّه جنگ تمدّن ها، اثر ساموئل هانتينگتون، كلن، رساله اوّل : فوريه 1995، 32ص. رساله دوم و سوم : آوريل 1995، 19ص، 34ص. 31ص.
40. دانشمندان مهاجر، متن سخنراني در جامعه استادان و متخصّصين ايراني مقيم، كلن، 29 آوريل، 1995، 17ص.
41. اعلاميّه جهاني حقوق فرهنگ ها، كلن، دسامبر 1995، 28ص.
42. نامه اي به پاپ اعظم درباره اظهار نظر ايشان پيرامون خدا در قرآن، كلن، فوريه 1996.
43. مفهوم فرهنگي قوميّت ايراني، متن سخنراني در كانون ايران، لندن 17 مه 1996، 17ص.
44. خاطرات فرهنگي، كلن، 1997، 42ص.
45. مدينه شناسي، (جلد دوم) تاريخ جغرافيايي غروات پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله)، بن، 1997، 508ص.
46. شاهنامه هاي ايران، هانور، 1997.
--[203]--
47. هفت فرهنگ ايران در گفتگوي فرهنگ ها، بر اساس نظريّه تمدّن ها، سياست ها، كلن، دسامبر 1997، 248ص.
48. آشفتگي در گفتگوي فرهنگ ها، متن سخنراني در لندن، كانون ايران، 28 مه 1999، 16ص. به مناسبت سال 2001، سال جهاني گفتگوي تمدّن ها.
49. فرهنگ گفتگو، متن سخنراني، يوني 1999 به بعد، 151ص.
50. مدينه شناسي، (جلد سوم) تاريخ جغرافيايي مسير هجرت پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله)(در دست چاپ).
51. مدينه شناسي، (جلد چهارم) تاريخ جغرافيايي مسير بازگشت پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله) به مكّه (در دست چاپ).
52. صلح فرهنگ ها، به مناسبت سال 2001، سال جهاني گفتگوي تمدّن ها، نوامبر 1999.
53. فرهنگ صلح، فرهنگ ايران در آستانه هزاره سوم، به مناسبت سال 2001، سال جهاني گفتگوي تمدّن ها، ژانويه 2000.
54. غم و عزا در فرهنگ ايران، متن سخنراني در لندن، كانون ايران، 26 مه 2000.
55. خاطراتي از پروفسور محمّد تقي جعفري، بين سال هاي 1965ـ1977، كلن، 31ص.
|