متن کامل

میقات حج سال دوازدهم شماره چهل و پنج پاییز 1382 زیارت عارفانه رحیم کارگر زیارت، حضوری عارفانه و مشتاقانه در بارگاه پاکان جهان و تشرّف به حرم های مقدّس و نورانی آنان است. زیارت، سفری پر از شور و شوق و سرشار از اخلاص و عشق، به سوی حرم معصومان و برگزیدگ

ميقات حج
سال دوازدهم شماره چهل و پنج پاييز 1382

زيارت عارفانه

رحيم كارگر

زيارت، حضوري عارفانه و مشتاقانه در بارگاه پاكان جهان و تشرّف به حرم هاي مقدّس و نوراني آنان است.

زيارت، سفري پر از شور و شوق و سرشار از اخلاص و عشق، به سوي حرم معصومان و برگزيدگان الهي است.

زيارت، اعلام تولاّ و تبرّاي دائمي شيعيان و اظهار مودّت و دوستي واقعي ولايت مداران است.

زيارت، حضور آگاهانه، عالمانه و خرد ورزانه در حرم عالم ترين عالمان و دانشمندترين دانشمندان گيتي است.

زيارت، برقراري ارتباط دروني با حجت هاي الهي و فراهم كردن اتصال معنوي و قلبي با اولياي خداوند است.

زيارت، تمسّك به «ثقلين» پيامبر(صلي الله عليه وآله) و شفاعت خواستن از آل عبا است.

زيارت، بيعت مستمر و هميشگي با امامان معصوم و تبعيت خالصانه از خاندان وحي است.

زيارت، شرفيابي به محضر اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه وآله) وكسب فيض و بركات معنوي از ساحت آن بزرگواران است.



--[195]--

زيارت، توسّل عاشقانه به دامان آل ياسين و دعا و حاجت خواستن از واسطه هاي مقرّب الهي است.

زيارت، ديداري عاشقانه و مشتاقانه از مزار اهل بيت و اظهار علاقه قلبي به آنان است.

زيارت، خلوت گزيدن و انس گرفتن با سرچشمه هاي رحمت و فيض الهي است.

زيارت، تكريم و تعظيم در برابر كساني است كه فاني در معبود خويش گشته و جز رضاي حضرت دوست راهي نپيموده اند.

زيارت، هويت وجودي خويش را بازيافتن و از زلال حضور يار سيراب گشتن و شبيه امام شدن است.

زيارت، دانشگاه انسان سازي و معنويت و مكتب خودسازي و معرفت است.

زيارت، فرصت طلايي طهارت و پاكي اخلاق و موعد توبه و پاكسازي درون است.

زيارت، داراي حكمت و فلسفه هاي متعددي است و اسرار و آثار گران قدري در آن وجود دارد كه انديشه و نگارش در مورد آنها مجال گسترده اي مي طلبد.

تعظيم، تكريم، گرامي داشت و ياد كرد انسان هاي شايسته، هنرمند، فرهيخته، فرهنگ ساز، نقش آفرين، مصلح، متحول كنندگان تاريخ و... و نيز زنده نگه داشتن نام و ياد آنان پس از مرگ، لازمه محبت، عشق و ارادت انسان ها به نيكي ها و كمالات است و ريشه در فطرت و سرشت آدمي دارد.

شخصيت هاي صالح با توجه به پايگاهي كه در عقايد، احساسات وعواطف ملت ها دارند، نام و يادشان همواره زنده مي ماند و علاقه مندان به آنان براي زنده نگه داشتن يادشان تا پاي دار، پايداري مي كنند و تا قطع قدم، ثابت قدم مي مانند و براي نيل به كام معنا گام به دام بلا مي نهند.

ذكر مناقب و فضايل آل طاها و ياسين(عليهم السلام) ، احساس شادماني و سرور در مواليد و تألّم و اندوه در مصايب آنان، از يك سو، موجب تقرّب به خدا است; زيرا ارتباط عقلي و عاطفي با آن ذوات نوري ـ كه انسان هاي كامل اند ـ مايه بهره وري از معارف قرآن و استفاده از سنت معصومان(عليهم السلام) مي گردد و سبب تحكيم پيوند با خليفه خدا مي شود; گذشته از آنكه بزرگداشت نام و ياد اولياي الهي نيز هست.



--[196]--

يكي از راه هاي بزرگداشت مفاخر و صاحبان كمال، زيارت آنان است كه در حقيقت موجب بقا و استمرار حيات علمي، هنري و معنوي آنان مي گردد. افزون بر اينكه عامل پيوند نسل حاضر و نسل هاي آينده، با نسل هاي گذشته و وسيله ارتباط روحي با آنان و كمالاتشان است.(1)

زيارت امامان، متصل شدن به آنان و غرق شدن در انوار و معنويّات ايشان است و نيز الهام گرفتن، درس آموختن، تحرّك و سير در فضيلت ها و تكامل و ساخته شدن است.

زيارت، تكريم و تعظيم در برابر كساني است كه فاني در معبود خويش گشته و جز رضاي حضرت دوست راهي نپيموده اند.


زيارت پيشوايان ديني، نوعي بهره برداري بزرگ از وجود آنان، بعد از مرگ و شهادت است كه: يعني آنان حتي پس از رفتن به زير خاك، از قبر خويش فرمان عدالت، تقوا و مبارزه با ستمكاران را مي دهند. بي جهت نيست كه خلفاي جور، مردم را از زيارت اباعبدالله(عليه السلام) منع كردند و به حرم آن حضرت در كربلا آب مي بستند; زيرا زائران آن حضرت در سر قبر وي، پيمان مبارزه با ستمگران را مي بستند و مي گفتند: مانند تو با كافران و ظالمان خواهيم جنگيد.

امامان(عليهم السلام) كه بعد از واقعه كربلا مي خواستند، قيام آن حضرت و عزاداري را به صورت مكتبي در آورند، شيعيان خويش را به زيارت آن حضرت تشويق مي كردند.

تا جايي كه امام باقر(عليه السلام) به محمدبن مسلم مي فرمايد:


«مُرُوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ(عليه السلام) فَإِنَّ إِتْيَانَهُ مُفْتَرَضٌ عَلَي كُلِّ مُؤْمِن يُقِرُّ لِلْحُسَيْنِ بِالاِْمَامَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ».(2)

«شيعيان ما را امر كنيد به زيارت قبر حسين(عليه السلام) ; زيرا زيارت او بر هر كس كه به امامت او عقيده دارد، واجب است.»

علاّمه مجلسي در بحارالأنوار پس از نقل رواياتي چند، مي فرمايد: ظاهراً بيشتر اخبار اين باب و بسياري از اخبار ابواب آينده، وجوب زيارت آن حضرت را مي رساند; بلكه آن را اعظم و آكد فرايض مي شمارد، بعيد نيست كه بگوييم: زيارت آن حضرت در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ ادب فناي مقرّبان (شرح زيارت جامعه كبيره)، ج 1، ص 17 و 21

2  . وسائل الشيعه، ج14، ص443




--[197]--

مدت عمر، يك دفعه واجب است در صورت قدرت، مرحوم پدرم ـ نوّرالله ضريحه ـ نيز اين نظر را داشت.(1)

اهميت و ضرورت زيارت به حدي است كه در روايات از آن به عنوان عهدي الهي و فريضه اي ضروري نام برده شده است. امام رضا(عليه السلام) نيز فرموده است:


«إِنَّ لِكُلِّ إِمَام عَهْداً فِيعُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الاَْدَاءِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ».(2)

«هر امامي به گردن دوستان و شيعيان خود، عهدي دارد كه با زيارت قبور آنان، وفاي به اين عهد كامل مي گردد و به خوبي گزارده مي شود.»

امام صادق(عليه السلام) نيز در روايتي دستور مي دهد كه:


«ائْتُوا قَبْرَ الْحُسَيْنِ(عليه السلام) كُلَّ سَنَة مَرَّةً».(3)

«سالي يك بار، به زيارت قبر حسين(عليه السلام)برويد.»

امام ابي جعفرثاني(عليه السلام) مي فرمايد:

«شيعيان ما را امر كنيد كه به زيارت قبر حضرت حسين بن علي(عليه السلام) بروند ; زيرا زيارت آن حضرت، بر هر مؤمني كه اقرار به امامتش از جانب خداوند ـ عزّوجل ـ دارد، فرض و واجب است».(4)

البته فقهاي شيعه و سني با استناد به توصيه ها و تأكيدات فراواني كه درباره زيارت شده است، فتوا به استحباب زيارت داده اند.(5) نامور اماميه، مرحوم محقق حلّي گفته است: «بر حج گزار مستحب مؤكّد است كه به زيارت پيامبر(صلي الله عليه وآله) بشتابد».(6)

ابن قدامه، عالم بزرگ اهل سنت، مي گويد:

«زيارت قبرپيامبر(صلي الله عليه وآله) مستحب است; زيرا از خود آن حضرت روايت شده است: كسي كه حج بگزارد و قبر مرا بعد از وفاتم زيارت كند، همانند آن است كه در حياتم مرا زيارت كرده باشد».(7)

ابن هبير نيز مي گويد: «پيشوايان چهارگانه اهل سنت بر استحباب زيارت پيغمبر(صلي الله عليه وآله)اتفاق كرده اند».(8)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . بحارالأنوار، ج 98، ص 10 ; به نقل از خاندان وحي، ص402

2  . الكافي، ج4، ص567 ; بحارالأنوار، ج 100، ص 116

3  . وسائل الشيعه، ج14، ص532

4  . كامل الزيارات، ص 395

5  . شرح زيارت جامعه كبيره، ج 1، ص 31

6  . شرايع الاسلام، ج 1، ص 278

7  . المغني و الشرح الكبير، ج 3، ص 588

8  . الغدير، ج 5، ص 110




--[198]--

با اين حال زيارت بايد در راه خدا و به قصد تقرّب به او و اولياي او باشد و زائر در صدد اجراي دستورها و فرمان هاي الهي باشد.

امام علي(عليه السلام) مي فرمايد:


«زُر فياللّهِ أَهلَ طاعَتِهِ وَ خُذْ الهِدايَةَ مِنْ أَهْلِ وِلايَتِهِ».(1)

«براي خدا به ديدن اهل طاعت او برويد و هدايت را از اهل ولايت او بگيريد.»

همچنين مي فرمايد: «براي خدا زيارت كنيد و براي خدا همنشيني نماييد. از دشمنان خدا ببريد و با دوستان او پيوند برقرار سازيد».(2)

آثار و بركات زيارت

زيارت، هم به عنوان توسّل به درگاه ائمه(عليهم السلام) و شفاعت اين پيشوايان از ما نزد خداوند است و هم نوعي دعا; يعني سخن گفتن با خداوند، اما به طوري غير مستقيم و با واسطه. همان طور كه در هنگام دعا و نيايش خالصانه، روح انسان صفا يافته و درهاي رحمت الهي به روي او گشوده مي شود; زيارت نيز باب معرفت الهي است; در هنگام زيارت احساس مي كند در فضاي باز ملكوتي قرار گرفته است و در آسمان رحمت الهي، پرواز مي كند و فيض هاي ربّاني از هر طرف به سوي او جاري است.(3)

زيارت در نظر شيعه، عبادتي است داراي ابعاد بسيار: انسان را در مسير الله حركت مي دهد و توجه او را به ذات اقدسش بسيار مي كند. او را هم رنگ وپيرو معصومان مي كند، روح و روانش را از زنگار گناهان و آلودگي ها پاك و خلوص و پاكي را جانشين آن مي سازد و نيز در جهت كارهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي او را راهنمايي مي كند و از همه مهم تر راه و روش چگونه زيستن را به او مي آموزد.

زائر در پرتو فيض شفيع، امام و ولي خدا قرار مي گيرد، راز دل بر مي گشايد و اندوه دل سبك مي كند.

چه مخاطبي امين تر و شايسته تر و فريادرسي مطمئن تر از امام كه عقده هاي گره خورده دروني ما را بشنود و مي شنود كه زائرش را چنان سبك بال و سبك بار، راهي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . غرر الحكم، ح 1، ص 5491

2  . بحارالأنوار، ج 77، ص 192

3  . شرح زيارت جامعه (بااختران تابناك ولايت)، ص 8




--[199]--

ديارش مي كند.

زنگار دل را از زنگ زندگي پر غوغا، به آب جان بخش عطوفتش مي شوييم، با كوهي از غم به سويش مي رويم، با نشاطي معنوي و سبك بال، در هواي عنايت و شفاعتش به پرواز در مي آييم.

زيارت، حالت خضوع و فروتني را در انسان پرورش مي دهد و زيارت هاي وارده، انسان را با مفاهيم و معارف غني اسلام، آشنا مي سازد.

زيارت، حالت خضوع و فروتني را در انسان پرورش مي دهد و زيارت هاي وارده، انسان را با مفاهيم و معارف غني اسلام، آشنا مي سازد.

زيارت در خلوتگه دل و در حضور امام، شوق انابت و شور توبه، براي زائر به وجود مي آورد.

در حالت دعا ـ كه دعا بخشي از زيارت است ـ انسان احساس آرامش و آسايش روحي مي كند كه خوشبختي به معناي واقعي كلمه، جز آرامش دل نيست.

و به راستي بايد گفت: «زيارت، ارتباط با خدا، وليّ خدا و روحيه شهادت طلبي و جهاد در راه خدا را در انسان بالا مي برد.

زيارت، وسيله آشنايي با سنت ها، گويش ها، فرهنگ ها و شيوه هاي زندگي مردم مناطق مختلف است و عامل گسترش اطلاعات و توسعه ارتباطات و تجربه اندوزي است...».(1)

مي توان آثار و بركات زير را براي «زيارت امامان معصوم(عليهم السلام)» برشمرد:

1 . بهره مند شدن از فضاي معنوي حرم هاي شريف كه محلّ تردّد فرشتگان، ارواح انبيا و اوليا و محلّ تردّد و تعلق ويژه روح بلند زيارت شونده است و دعا كردن در آنجا در مظان استجابت دعا مي باشد.

2 . گسترش فرهنگ توحيدي و ولايت اهل بيت عصمت و طهارت در ميان راه ها و شهرها و مسير مشاهد مشرّفه.

3 . ارتباط ملت ها و مليت هاي مختلف و آگاهي از مشكلات، مشقّات و امكانات يكديگر و عمل به توصيه هاي كلي قرآن بر سير در اقطار زمين و تماشاي فرجام مجرمان.

4 . حرم هاي شريف امامان معصوم(عليهم السلام) در طول تاريخ مراكز علم، تبليغ و ترويج

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . زيارت و آداب آن، ص3




--[200]--

دين، مبدأ قيام ها و نهضت ها، محل پيمان بستن و هم قسم شدن براي انقلاب هاي رهايي بخش، جنبش هاي انتقام آميز و... بوده است.(1)

5 . به طور كلي مي توان گفت كه زيارت، باعث نزديكي زائران به معنويات، نيكي ها و فضايل اخلاقي و دوري از كژي ها و ناراستي ها مي شود و بهترين موقعيت براي توبه و آمرزش خواهي است.

6 . زيارت، ارتباطي قلبي مستمر با اولياءالله و اعلام تولاّ و محبت جاودانه خود نسبت به آنان است و اين باعث تقويت روحيه ولايت مداري است.

7 . بسياري از كساني كه مشكلات و گرفتاري هاي مختلف (مريض، فقر، بدهي و...) دارند، در موقع زيارت و توسل جستن به اهل بيت(عليهم السلام)، شاهد برطرف شدن مشكلات خود مي شوند.

آداب زيارت

الف : آداب عمومي زيارت

زيارت خاندان نبوي(صلي الله عليه وآله) ، بايد همراه با آداب و شروط خاص آن باشد تا زائر بر معنويت و قداست عمل خود بيفزايد; از ثواب ها و پاداش هاي بيشتري بهره مند شود; احترام اهل بيت را هر چه بيشتر رعايت كند، زيارت و دعاي او مقبول درگاه الهي شود; خواسته ها و دعاهاي او بيشتر در مظان استجابت باشد. يك سري از اين آداب، عمومي بوده و بهتر و سزاوار است كه همه زائران آن را رعايت كنند.

«محمد بن مسلم به امام باقر(عليه السلام) عرض كرد: اگر به زيارت پدر شما برويم، حج كرده ايم؟ فرمود: آري. پرسيدم: پس آنچه بر حاجي لازم است، بر ما نيز لازم است؟ فرمود: چه چيز؟ عرض كردم: چيزهايي كه براي حاجي لازم است، فرمود: لازم است:

ـ با همسفرت خوش رفتار باشي;

ـ كمتر حرف بزني، مگر در خير و خوبي ها;

ـ ياد خدا بسيار كني;

ـ جامه ات پاك باشد;

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . ادب فناي مقربان (شرح زيارت جامعه كبيره)، ج 1، ص 25 و 26




--[201]--

ـ پيش از رسيدن به حائر غسل كني;

ـ خاشع باشي و نماز زياد بخواني و بر محمد و آل محمد بسيار صلوات بفرستي;

ـ از برداشتن آنچه مال تو نيست، خودداري كني;

ـ چشمت را ]از حرام[ فروبندي;

ـ اگر ديدي يكي از برادران همسفرت، توشه اش تمام شده و از سفر بازمانده، لازم است به او رسيدگي و كمك مالي كني;

ـ لازم است تقيه را ـ كه قوام و استحكام دين تو به آن است ـ رعايت كني و از منهيات و ستيزه و جرّ و بحث و قسم خوردن زياد و جدال و بحث دوري كني.

پس اگر اينها را رعايت كردي، حج و عمره تو ]و زيارت[ به طور كامل انجام شده است.(1)

آداب پيش از سفر

1 . زائر با مال حلال به زيارت برود; زيرا با لقمه حرام، نه نماز قبول مي شود و نه زيارت پذيرفته مي گردد و نه دعايي مستجاب مي شود.

با لقمه حرام، نه نماز قبول مي شود و نه زيارت پذيرفته مي گردد و نه دعايي مستجاب مي شود. 2 . از گناهان دوري كند; چون خداوند متعال، تنها عمل افراد باتقوا و پرهيزگار را مي پذيرد.

3 . زائر هنگام سفر، از خداوند بخواهد كه مشكلات سفر را بر وي آسان نمايد.

4 . به هنگام ترك وطن و وداع از همسر و فرزندان، آنان را به تقوا و انجام عمل خير سفارش كند.

5 . هنگام تهيّه بليت و وسيله نقليه، مرتكب مردم آزاري، بدرفتاري، دروغ گويي، حق كشي و سوء استفاده از اموال عمومي نشود.

6 . بداند كه اگر پيش از اين مسلماني را كوچك شمرده و او را نزد خود نپذيرفته است، معصوم(عليه السلام) نيز او را نخواهد پذيرفت.

7 . تا جايي كه ممكن است، همراهان را ياري رساند و به آنان نيكي كند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . بحارالأنوار، ج 101، ص 142 ; ميزان الحكمه، ج 5، ص 2288 ; كامل الزيارات، ص 227




--[202]--

8 . خدمت به مردم را كوچك و ناچيز نشمارد و بداند كه كمك كردن به همراهان، پاداشي ويژه دارد.

9 . هنگام تشرف، شايسته است كه لباسي پاكيزه و مرتب بپوشد و خود را خوشبو و معطر سازد (مگر در زيارت امام حسين(عليه السلام)). مبادا بوي نامطبوع عرق تن و كثيفي جوراب ها يا پاها، موجب ناراحتي و آزار ديگر زائران گردد.

10 . با وضو و در صورت امكان با غسل زيارت و با آرامش و وقار، وارد حرم شود و پس از اذن دخول، با خضوع، اميدواري، حضور قلب و چشمي گريان به محضر امام مشرف گردد.

11 . زائر در قصد زيارت، خود را آماده وصال به ديار يار و طيران در ولاي امام و جولان در معراج گاه دل و جان كند.

12 . براي كسب شايستگي حضور در محضر آن بزرگان، بايد خلق و خوي و منش و روش خود را نيكو بدارد و در حد توان به نيازمندان ياري رساند.

13 . از صدقه دادن ـ كه رفع خطر مي كند ـ دريغ نورزد.

14 . از غيبت و بدگويي بپرهيزد.

15 . در ورود به حريم حرم، بايد مطهر و مؤدب به درگاه رود و با عشق و علاقه به زيارت بشتابد.

16 . زيارت هاي معتبر و نقل شده از ائمه معصوم(عليهم السلام) (مانند زيارت امين الله و جامعه كبيره و زيارت مخصوص ائمه(عليهم السلام)) را قرائت كند و از خواندن زيارتنامه هاي مجعول بپرهيزد.

17 . هنگام خواندن زيارتنامه و تمام مدتي كه در حرم مطهر است، مواظب باشد كه صدايش مزاحم راز و نياز اطرافيان نشود.


با توجه به سفارش ائمه(عليهم السلام) به نماز اول وقت، با شنيدن اذان، زيارت را ترك كند و به صفوف نماز جماعت بپيوندد. 18 . با توجه به سفارش ائمه(عليهم السلام) به نماز اول وقت، با شنيدن اذان، زيارت را ترك كند و به صفوف نماز جماعت بپيوندد.

19 . در طول سفر و زيارت، كلام بيهوده و لغو و مخاصمه و مجادله را ترك كند.

20 . همواره به گفتن تكبير، تحميد، تسبيح و صلوات بر محمد و آل محمد(عليهم السلام)




--[203]--

مبادرت ورزد.

21 . به صاحب قبر توجه كامل نموده و با فراغت خاطر از امور دنيوي، دعا و زيارتنامه بخواند.

22 . هنگام ديدن قبر و ضريح مطهّر، تكبير بگويد.

همچنين ده ها آداب ديگر كه بهتر است زائران ديار نور، آنها را رعايت كنند تا هم به ثواب و فيض بيشتري نايل شوند و هم موجبات نزديكي و انس بيشتر با ائمه معصوم(عليهم السلام)را فراهم آورند.


ب : آداب عرفاني زيارت

زيارت، تشرّف به محضر صاحبان علم، كرامت و عصمت و باريافتن به بارگاه بزرگان فضل، تقوا و حكمت است. زائران ديار نور، بايد جان و روح خود را در زلال جاري آداب و بايسته هاي عرفاني و اخلاقيِ «زيارت»، شست و شو دهند و با عشق و علاقه و پاكي نفس، حريم حرمت آن بزرگان را حفظ كنند.

زيارت حقيقي، آنگاه تحقق مي يابد كه با شروط خاص خود و آداب ظاهري و باطني انجام گيرد و زائر با آگاهي، معرفت و آمادگي كامل، گام در وادي نور نهد و به نحو شايسته، از اين فيض بي كران برخوردار گردد.

زائران جهت بهتر بهره بردن و استفاده كامل از اين فرصت معنوي، بايد آداب و شروط زيارت را مورد توجه و دقت قرار دهند تا بتوانند از آن چشمه هاي زلال نور و حكمت، بهره برده و دل و جان خود را صفا بخشند.

زائر ميهمان و دعوت شده كريمان و مقرّبان درگاه الهي است; بنابراين بايد با آمادگي كامل و با طهارت جسم و روان و پاكي ديده و دل، در اين ميهماني حاضر شود و در كمال وقار، طمأنينه و معرفت، در خدمت ميزبان قرار گيرد.

بهترين راه آشنايي و شناخت اين آداب و وظايف، مطالعه و عمل به دستورالعمل هاي عارفان و دانشمندان اخلاق است.


1 . توجه به اهميت و ارزش «زيارت»

«زيارت»، در فرهنگ والاي شيعه، جايگاه و اهميت ويژه اي دارد و عمق و ژرفاي




--[204]--

معنوي آن، در بحر بي كران تفكّر و انديشه بشري در نمي آيد. اين فرهنگ متعالي و انسان ساز، در هيچ جامعه و تمدّني به اين شكل و صورت زيبا وجود ندارد.

عالم رباني مولا احمد نراقي(رحمه الله) گويد:

«زيارت ايشان (پيامبر(صلي الله عليه وآله) و ائمه(عليهم السلام))اظهار اخلاص و تجديد عهد ولايت است و باعث سرور ايشان و رواج امرشان و غمناكي دشمنان ايشان است و مخفي نماند كه اخبار بي حد و احاديث لا تُعَد، در فضيلت قبور مطهّر و مراقد منوّر ايشان رسيده ]است[... حضرت پيغمبر(صلي الله عليه وآله) به امير مومنان علي(عليه السلام) فرمود:

«يا ابالحسن! به درستي كه خداي تعالي قبر تو و فرزندان تو را، بقعه هايي كرده است از بقعه هاي بهشت و عرصه اي از عرصه هاي آن و دل هاي خلق و برگزيدگان بندگان خود را مايل به آنها ساخته، تا خواري و اذيت راه را متحمل شوند و قبور شما را تعمير كنند و بسيار به زيارت آيند; به جهت تقرب به خدا و دوستي پيغمبر او. يا علي! اين طايفه مخصوص اند به شفاعت من و وارد مي شوند بر حوض من و ايشانند زيارت كنندگان من و همسايگان من فرداي قيامت دربهشت».(1)

با توجه به اهميت وارزش والاي «زيارت» خاندان وحي و نيز دستورات فراوان آنان به اين امر، بايسته است كه از هر لحاظ به آداب و شروط عرفاني و اخلاقي زيارت پايبند و مقيد باشيم و آنها را رعايت كنيم.

مرحوم مولا محمد بيدآبادي(رحمه الله) مي گويد:

«بر تو لازم است كه تلاش و همت كني كه شرايط و آداب زيارت را به نحو كامل به جاي آري و آن كس را كه به زيارتش رفته اي تعظيم نمايي و حريم حرمتش را نگه داري و زائران را مساعدت و ياري نمايي.

بر حذر باش كه در خواندن زيارت نامه، در اين گفته ات دروغگو نباشي; آنجا كه مي گويي: شهادت مي دهم و اعتراف مي كنم كه شما جايگاه مرا ناظر هستي و به گفته هاي من واقفي و مي شنوي».(2)

عارف رباني مرحوم ملكي تبريزي مي فرمايد: «بر تو است كه با تمام جد و جهد خود و آنچه در توان داري، در زيارت آن حضرت كوشش كني; زيرا تو مباني شناسايي آن بزرگوار و معرفت حقوق و مراحم او را محكم ساختي و بر آن يقين كردي».(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . معراج السعاده، ص 703

2  . پيام حوزه، شماره 6

3  . المراقبات، ج 2، ص 228




--[205]--

2 . معرفت و شناخت

مهم ترين نكته هنگام زيارت و شرفيابي به حضور خاندان وحي، شناخت و معرفت نسبت به آن بزرگان و مقرّبان درگاه الهي است و اينكه عالم هستي به طور كامل در محضر آنان است و ايشان احاطه كامل بر جميع مسائل دارند.

آنچه مايه كمال زيارت مي شود، معرفت و شناخت مقام و موقعيت زيارت شونده است; نه اعمالي بي روح و همراه با غفلت



سرّ اينكه توصيه كرده اند زيارت زائر با معرفت باشد، آن است كه آنچه مايه كمال زيارت مي شود، معرفت و شناخت مقام و موقعيت زيارت شونده است; نه اعمالي بي روح و همراه با غفلت (مانند بوسيدن صرف و ناآگاهانه ضريح يا در و ديوار، گردش بي هدف در اطراف ضريح، تماشاي آثار هنري، شمارش ستون ها، چراغ ها و شمعدان هاو...)، اين كارها به سياحت و جهانگردي شباهت بيشتري دارد تا زيارت. ثواب هاي اخروي و آثار دنيوي كه در روايات آمده، بر زيارت واقعي مترتّب است; يعني، جايي كه ارتباط قلبي با زيارت شونده، برقرار گردد و منشأ تحوّل در زائر شود; نه هر سياحت و زيارت جسمي و صوري.

نتيجه شناخت و معرفت، زيارتي است كه از سر شوق و علاقه انجام مي گردد و نشاطي معنوي و سروري دروني براي زائر به وجود مي آيد.

3 . اعتقاد به حيات و قدرت پيامبر(صلي الله عليه وآله) و ائمه(عليهم السلام)

عارف الهي حاج ميرزا جواد ملكي تبريزي در رابطه با زيارت نبي اكرم(صلي الله عليه وآله)مي نويسد:

«چون جلالت و حق پيامبر(صلي الله عليه وآله) را شناختي و دانستي كه او زنده و در نزد پروردگار خود به زائر خويش نظر دارد و سلام آنان را مي شنود و از ضمير آنها آگاه است، براي گناهان آنان طلب آمرزش مي كند و در نيازمندي هاي آنان، شفاعت مي نمايد.... در اين صورت او را چنان زيارت كن، همان طور كه او زنده است و تو را مي بيند و با تو رو به رو است و چيزي تو را از توجه به او مشغول نمي سازد و سراسر وجود تو، به حضرت او با




--[206]--

محبت و هيبت او... متوجه خواهد بود و تو از طول مناجات با او و عرض حوايج خود به آن حضرت خسته نخواهي شد و در حرم آن حضرت با كسي تكلّم نخواهي كرد; بلكه به چيزي كه تو را از مراقبت بازدارد، نظر خواهي كرد; چون مي داني كه او به حال تو دانا است و به تو نظر دارد».(1)

مولا محسن فيض كاشاني در رابطه با زيارت رسول گرامي(صلي الله عليه وآله) مي نويسد:

«اما كيفيت زيارت آن حضرت، اين است كه در برابر مرقد مطهر آن جناب بايستد و آن حضرت را هم اكنون كه به صورت ظاهر از دنيا رفته است، مانند آن وقت كه در قيد حيات بوده، زيارت كند و نزديك به مرقد مطهرش نرود. چنانكه اگر در برابر شخص بزرگوار زنده اي قرار بگيرد، از نظر احترامش نزديك او نمي رود; در برابر مرقد مقدس نبوي همين معنا را مراعات كند و متوجه باشد كه پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) از حضور و قيام و زيارت او باخبر است و سلام و صلوات او به آن جناب مي رسد. بنابراين، مناسب است، صورت آن حضرت را، در خيال خود مجسم سازد و به عظمت آن جناب توجه نمايد و مقام آن حضرت را در دل خود بزرگ شمارد.

در روايت آمده است كه خداي متعال مي فرمايد: «فرشته اي را موكل قبر آن حضرت ساختم كه هر كس از امت او، به وي عرض سلام كند، او سلام آن شخص را بدان حضرت ابلاغ كند».

اين موقعيت براي كسي است كه از دور بدان جناب سلام كند. مسلماً شخصي كه قطع مراحل و طي منازل نمايد و به شوق زيارت آن حضرت حركت كند، موقعيتش بيش از اينها خواهد بود».(2)

عارف رباني، مرحوم بهاري همداني درباره آداب زيارت خاندان وحي(عليهم السلام)مي گويد:

«باري چون قصد زيارت اولياي حقيقي ] به خصوص خاندان وحي(عليهم السلام) [ را بنمايد، اولا بايد بداند كه نفوس مقدسه طيبه طاهره، چون از ابدان جسمانيه مفارقت نمود و متصل به عالم قدس و مجردات گرديد، غلبه و احاطه ايشان به اين عالم اقوا گردد و تصرّفاتشان در اين نشأت، بيش از سابق شود و اطلاعاتشان به زائران اتمّ و اكمل گردد. "  فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمْ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ... "  .(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . المراقبات، ج 2، ص 227

2  . حقايق، ص 543

3  . «پس آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزي داده مي شوندو به آنچه كه خداونداز فضل خودش به آنان داده شادمانند» ; (آل عمران (3) آيه 170).




--[207]--

پس نسيم الطافشان و رشحات انوار آن بزرگواران، بر زوّار و قاصدين
ايشان مي رسد; خصوصاً لِلْخُلَّص مِنْ قاصَديهِمْ ]به خصوص كساني كه با خلوص نيت قصد زيارت آن بزرگواران را نموده اند[. پس خوب است زوار به قصد تجديد
عهد با آنها و اعلاي كلمه ايشان و رَغماً لاَِنفِ أعْداء ]به جهت خواري و سرافكندگي دشمنان آنان[ و قصد زيارت مؤمن خالص الايمان و به اميد استشفاع از براي بخشش گناهان ورجاي وصول بر فيوضات عظيمه، رو به آن بزرگواران كند (با مراعات آن آدابي كه در كتب مزار ثبت است) و بايد بداند كه آنها مطلع بر حركات و سكنات اين شخص; بلكه مطلع از خطورات قلبيه او هستند و لذا بايد كمال سعي در تضرع و ذل و انكسار بنمايد; خصوصاً در حين دخول به مرقدهاي شريفه ايشان و حواس خود را به تمامه و كماله جمع نمايد كه تفرقه حواس و تشتّت افكار باطله، به منزله پشت كردن به
امام است».(1)

عالم رباني مولا محمد مهدي نرافي و مولا احمد نراقي گفته اند:

«بدان كه نفوس قدسيه ـ خصوصاً نفوس مقدسه انبيا و ائمه(عليهم السلام) ـ هرگاه از ابدان شريفه خود رحلت نمودند و دست از بدن برداشتند و صعود به عالم بالا كردند، نهايت احاطه و غايت استيلا بر اين عالم از براي ايشان حاصل مي شود و تمامي امور اين عالم در نزد ايشان، منكشف و ظاهر مي گردد و تمكّن از تصرف و تأثير در اين عالم، از براي ايشان حاصل مي شود.

پس هر كه به قبور مطهّره ايشان حاضر شد، به جهت زيارت ايشان، بر او مطلع مي گردند و از احوال زائران مرقد مطهرشان، استحضار تمام دارند و سؤالات و تضرعات و توسلات ايشان را مي شنوند و نظر به رأفت و مهرباني ايشان نسبت به مخلصان، نسيم الطاف ايشان بر آنان ميوزد.

پس دامن شفاعت به ميان مي زنند و از خداوند طلب حوايج ايشان را مي كنند و از درگاه الهي، مسألت برآمدن مطالب و آمرزش گناهان ايشان را مي كنند.

همين سرّ است در ترغيب به زيارت پيامبر(صلي الله عليه وآله) و ائمه(عليهم السلام) علاوه بر اينكه در زيارت ايشان اظهار اخلاص و تجديد عهد ولايت است و باعث سرور ايشان و رواج امر آنان و غمناكي دشمنان ايشان است».(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . تذكرة المتقين، ص 76

2 ـ جامع السعادات، ج 3، ص 398 و 399 ; معراج السعاده، ص 73




--[208]--

4 . تواضع و فروتني در زيارت

يكي از آداب مهم زائران درگاه خاندان وحي، رعايت خشوع و خضوع در موقع زيارت و داشتن تواضع، فروتني و خاكساري در حرم آن پاكان است.

عالم رباني مرحوم نراقي مي نويسد:

«چون به جهت زيارت او بر در ايستادي، نهايت خضوع و خشوع را بايستي به جاي آوري و او را زنده تصور كني و نزديك قبر مطهر منوّر بروي; چون فرقي ميان حيات و ممات ايشان نيست».(1)

دانشمند اخلاق مرحوم سيد عبدالله شبّر نيز درباره زيارت پيامبر گرامي(صلي الله عليه وآله) و ائمه طاهرين(عليهم السلام) مي گويد:

«درحال زيارت اين بزرگواران، شايسته است كه با كمال خشوع و ادب در مقابل مزارشان بايستي و همان گونه كه زندگان آنان را زيارت مي كني، از دنيا رفتگان ايشان را زيارت كني و چون به قبرشان نزديك مي شوي، چنان حركت كن كه گويي به شخص خودشان در حال زندگي نزديك مي شوي.

بدان كه آنان، از زيارت تو و حضور تو در آن مكان، آگاه اند و سلام و درود تو به آنها مي رسد.


و بدان كه آنان، از زيارت تو و حضور تو در آن مكان، آگاه اند و سلام و درود تو به آنها مي رسد. پس صورت كريم شان را در خيال خود تصور كن كه در مقابلت ايستاده و آن مرتبه عالي را كه در نزد خدا دارند، به خاطر آور و سخنان و مواعظ شريف آنان را به ياد آور».(2)

مرحوم مولا احمد نراقي نيز مي نويسد:

«چون فضيلت زيارت ايشان و سرّ آنان را شناختي و بزرگي و جلالت قدر ايشان را دانستي، پس بايد در هنگام دخول بر مراقد منوره و مشاهد مشرّفه ايشان، نهايت تواضع و فروتني و غايت خضوع و شكستگي كني و در دل خود، عظمت شأن و جلالت قدرشان را مستحضر گردي و متذكّر حق عظيم ايشان، در ارشاد مردم و رواج دين الهي شوي».(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . جامع السعادات، ج 3، ص 403

2  . الاخلاق، ص 127

3  . معراج السعاده، ص 704




--[209]--

5 . توجه به عظمت و بزرگي پيامبر و ائمه(عليهم السلام)

پيامبر خدا(عليهم السلام) وائمه(عليهم السلام) صاحبان عزّت، عظمت و شرافت اند و فضل و برتري آنان بر تمامي خلايق روشن و مسلم است. آنان، در نزد پروردگارشان، محبوب، برگزيده و عزيزاند و خداوند نور وجودي آنان را اشرف و برتر از همه مخلوقات قرار داده و در دنيا و آخرت به آنان عصمت، قدرت، توانايي، حكمت و دانش عطا فرموده است. پس زائران بايد به اين امر، توجه كرده و در همه حال به بزرگي و عظمت آنان يقين و باور داشته باشند. صاحب «المراقبات» مي نويسد:

«و چون ]زائر[ به در حرم رسيد، بداند كه قصدش ورود بر پادشاه بزرگي است كه در بارگاه او، جز پاكان نزول نكنند و اجازه نيابند و همانا او حرمي را اراده كرده است كه انبيا و مرسلين و ملائكه مقرّبين، بدون اذن داخل آن نمي شوند».(1)

پس بايسته است كه با توجه به عظمت و شأن والاي آنان، به زيارت و ديدارشان بپردازد و به الطاف و عنايات ايشان نظر داشته باشد كه پذيرش آن، موجب سعادت هر دو جهان است. اگر به بزرگي و عزّت خداي آنان باور كامل داشته باشد، زيارت كاملي نيز خواهد داشت و بهره هاي فراواني از اين زيارت خواهد برد.

عارف كامل مرحوم ملكي تبريزي مي نويسد:

«بداند كه او از جانب خداي ـ جلّ جلاله ـ قادر است به آنچه بخواهد از عدل و فضل، با او رفتار كند. پس اگر به كرم و فضل خود، به او توجه كند و وي را بپذيرد و زيارتش را قبول كند و سلام او را جواب گويد و سخنش را گوش دهد; خوشا به حال او! باز خوشا به حال او!

در اين صورت چنان است كه به زيارت خداي ـ جلّ جلاله ـ نايل گشته است و در اين كار با فرشتگان مقرب و پيامبران مرسل، شريك شده است و اين جماعت، بهترين رفقاي او خواهند بود».(2)

صاحب المراقبات در ادامه مي افزايد:

«زيارت آن بزرگواران امر عظيمي است و در اين باب روايت شده است كه: خداي تعالي دو مرتبه زائران آنها را زيارت مي كند; ولكن خطر آن هم بسي عظيم است. پس بترس كه به كوشش خودت; در آن خطر واقع نشوي و آن را سبك نشماري; حال آنكه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . المراقبات، ج 2، ص 233

2  . المراقبات، ج 2، ص 234




--[210]--

نشانه اذن ورود، اين است كه دل انسان خاشع و چشمش گريان شود و حال معنوي خوبي داشته باشد.

او در نزد خدا بسي بزرگ است. مهم تر آنكه معرفت و عظمت او و علمش را به حال خودت و نهادت، محكم بداني و آفات گفتار و كردار و حقايق دعوي خودت را بشناسي و اگر قادر بر اصلاح خود و كردارت نباشي، لامحاله به تقصير خودت معترف باش و شرمساري مقصّران از پيشاني تو هويدا و خوف و خضوع و خواري، به قدر جنايتت پيدا باشد».(1)

عالم ربّاني مولا مهدي نراقي مي فرمايد:

«پس بدان كه او (پيامبر گرامي(صلي الله عليه وآله)) بر حضور تو مطلع است و زيارت تو به او مي رسد. پس شخص مقدس او را به خيال خود متصوّر سازي و او را در مقابل خود بر تخت عظمت و جلال حاضر كني. چون از زيارت او فارغ شوي، به نزد منبر مطهر برو و دست خود را بر آن بكش و تضرّع كن و حاجت خود را عرض كن و بالا رفتن پيامبر(صلي الله عليه وآله)را بر آن تصوّر نما...».(2)

6 . اذن دخول

يكي از آداب مهم تشرّف به حرم، گرفتن اذن دخول و اجازه حضور عاشقانه و آگاهانه است. قرآن مي فرمايد:


} يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ...{(3) ; «اي كساني كه ايمان آورده ايد، وارد خانه هاي پيامبر نشويد، مگر اينكه به شما اذن داده شود.»

پس هنگام ورود به مكان هايي كه متعلق به آن حضرت است، بايد اجازه خدا، ملائكه، پيامبر(صلي الله عليه وآله) و امامان(عليهم السلام) را اخذ كنيم و پس از كسب اجازه ـ كه با دگرگوني احوال و خشيت و نرمي دل همراه است ـ گام در اين روضه هاي پاك نهيم.

هنگام قرائت اذن دخول ـ چه به عربي يا فارسي ـ توجه كامل قلبي لازم است و انسان بايد با خضوع و خشوعي كامل، از آن حضرات اجازه ورود بگيرد. پس نشانه اذن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ المراقبات، ج2، ص 239 ـ 242

2  . جامع السعادات، ج 2، ص 403

3  . احزاب (22)، آيه 53




--[211]--

ورود، اين است كه دل انسان خاشع و چشمش گريان شود و حال معنوي خوبي داشته باشد. اگر اين اجازه براي او حاصل نشد، با گريه و زاري، استغفار و پافشاري، اجازه تشرّف بگيرد و در غير اين صورت سعي كند دوباره و با آمادگي كامل به زيارت برگردد.

عارف كامل ملكي تبريزي(رحمه الله) مي نويسد:

«پس ]زائر[ به دل و زبانش از خداي ـ جلّ جلاله ـ اذن بخواهد و سپس از حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) و پس از آن از جانشينان و اوصياي او ـ به ويژه باب شهر علمِ او و بقيه خلفاي او ـ استيذان كند.

سپس از فرشتگان خدا ـ كه موكّل به حرم شريف او هستند ـ اذن بگيرد. آن وقت به بساط خدمت او و حضور در مجلس او، قدم بگذارد; زيرا اگر غفلت كند، در خطر عظيمي خواهد افتاد».(1)

او همچنين مي افزايد: «زائر همواره به درگاه او باشد و بنگرد از كدام دفتر، نام او بيرون مي آيد (از پذيرفته شدگان يا بازندگان). پس اگر دلش رقّت يافت و چشمانش گريان شد و شوق او را به هيجان آورد و در قلب خود، شيريني مناجات او و لذت گفت و گوي با او را يافت و از جام كرامت او نوشيد، حاكي از حسن اقبال آن حضرت با او و پذيرفتن او است.

بنابراين، داخل شود كه او را اذن و امان داده اند و لطف و احسان كرده اند; و الاّ توقف كند، توقف كسي كه چاره هاي او ناچار گشته و باب آرزوها بر او مسدود شده است و در اين حال به درگاه خداي ـ جلّ جلاله ـ ملتجي شود. التجاي كساني كه مضطر شده اند تا دل شريف او را نسبت به تو با عطوفت فرمايد و لطف منيف او را به تو معطوف دارد...»(2)

7 . طهارت ظاهري و باطني

در «زيارت» خاندان نور، دو نوع پاكي و طهارت لازم و بايسته است:

1 . طهارت و پاكي ظاهري (غسل، وضو، رعايت نظافت، تميزي بدن و لباس، استفاده از عطر و...).

2 . طهارت باطني و حقيقي (پاكي و تزكيه نفس و تشرف با دلي پاك و آرام).

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . المراقبات، ج2، ص233

2  . همان، ص 233 ـ 237




--[212]--

آيت الله ملكي تبريزي در باره طهارت ظاهري و غسل و رعايت آداب ديگر مي نويسد:

«زائر بايد غسل كند و پاكيزه ترين لباس خود را بپوشد و به آنچه مي تواند، خود را خوشبو سازد و با سكينه و وقار قصد حرم مبارك بكند و در حال راه رفتن، گام هاي كوچك بردارد و بين هر گام، تسبيح، تحميد، تهليل و تكبير بگويد و چنين بداند كه آن حضرت او را مي بيند و به آنچه در نهاد او خطور مي كند، دانا است و مراتب شوق و حسرت دل و اندوه دروني را مشاهده مي كند و به تمام وجود او متوجه است.

از اين رو اهتمام مي كند كه غير او به خاطرش خطور نكند و در راه زيارت او، به احدي ننگرد و به چيزي كه مانع حضور قلب او مي شود، متوجه نگردد».(1)

اما طهارت حقيقي و باطني، عبارت است از پاك نمودن درون از هر آنچه رنگ و بوي غير خدايي دارد; همان طور كه كارآيي آينه در صورتي است كه از جلا و روشنايي كامل برخوردار باشد.

اگر شخصي گناهي در صحيفه اعمال داشته باشد، بايد به سرعت توبه و استغفار كند و با حالت توبه و انابه به زيارت برود



مهم ترين نشانه پاكي و طهارت نفس، گناه نكردن و دوري از محرّمات الهي و معاصي است. پس اگر شخصي گناهي در صحيفه اعمال داشته باشد، بايد به سرعت توبه و استغفار كند و با حالت توبه و انابه به زيارت برود و از ثواب ها و بهره هاي معنوي آن استفاده كند و در ضمن از اين موقعيت مناسب براي تحكيم و قبولي توبه بهره برد.

عارف رباني مرحوم بهاري همداني مي نويسد:

«اگر بتواند، يك توبه درستي با جميع مقررات معلوم در محل خود در خدمت ]پيامبر(صلي الله عليه وآله)[ و امام(عليه السلام) بجا آورد. آن بزرگوار را شاهد و شفيع خود قرار دهد و بنا بگذارد عند المراجعه، اگر دهاني كه به آن آستانه شريفه رسيده و اعضايي كه بر آنجاها ماليده شده و از بركت آنها اكتساب نور كرده، دوباره به لوث معاصي تلوّن نگرداند; بلكه از لغويات بي فايده هم اجتناب ورزد».(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . همان، ص 233

2 ـ تذكرة المتقين، ص 78




--[213]--

عارف الهي، ميرزا جواد ملكي تبريزي(رحمه الله) بر اين امر تأكيد مي كند كه زائر مرقد منوّر حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) بايد با طهارت جسم و روح و با توبه كامل، به آن مكان مقدّس قدم بگذارد و به زيارت آن حضرت بپردازد:

«باري، بر زائر واجب است ]به حكم عدل[ كه در اين محضر عظيم حاضر نشود، مگر بعد از توبه درست و راستي كه او را لا محاله از مخالفت فعلي پاك كرده باشد، تا از ورطه عتاب نجات يابد و از رد شدن، از درگاه او در امان باشد. و اگر توفيق اين كار را پيدا نكند، بر او است كه از دري غير از آن داخل شود و آن درهاي اعتراف، پوزش، توسّل، استغفار، التجا و اضطرار است و اگر نفسِ اهمال كار او، در حمل لوازم اين درها مسامحه كند، ناچار از نا اميد نبودن از اجابت داخل شود و خداي ـ جلّ جلاله ـ را به اميد اينكه قلب رسول(صلي الله عليه وآله) را بر او مهربان كند، بخواند. ابليس هم از اين در داخل شد و پيروز گشت و به مراد رسيد. در دعاي خود بگوي:


«اللهُمَّ يا مَنْ اَجابَ لاَِبْغَضِ خَلقِهِ اِبْلِيس حيثُ استَنْظَرَهُ فَاسْتَجِب لَهُ، فَاِنَّه دَعاكَ و هُوَ عاص و اَنَا أدعوكَ و اَنَا عاص فَكَما اَنَّ اجابَتَكَ شَمَلتهُ حيثُ دعاكَ و لَمْ يَقْنُطْ مِنْ رَحْمَتِكَ فَلتَشمِلْني و اَنَا اَدعوكَ و اَرجو اِجابَتَكَ» ;

«پروردگارا! اي كسي كه دعاي دشمن ترين خلق خود، ابليس، را اجابت كردي، موقعي كه از تو مهلت خواست. پس دعاي مرا هم مستجاب كن، هم چنان كه دعاي او را مستجاب كردي; زيرا او تو را دعا كرد و حال آنكه نافرمان بود و من هم تو را مي خوانم با اينكه گناه كار و نافرمانم و همچنان كه اجابت تو شامل حال او شد، موقعي كه تو را خواند و از رحمت تو نا اميد نشد. پس رحمت خود را شامل حال من هم بفرما كه تو را مي خوانم و اميد اجابت تو را دارم.»

و چون از اين در داخل شوي، پروردگارت تو را نا اميد نخواهد كرد; زيرا او نزد نيك پنداري بنده خود مي باشد. چگونه چنين نباشد و حال آنكه در كتاب خود نازل فرموده است: "  وَاسْأَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْء عَلِيماً "  (1) و چون خدا به تو راغب شود و به تو عطف توجّه فرمايد، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) نيز با پذيرش و عطوفت، به تو توجّه فرمايد. آن حضرت با شفقت، ملاطفت و مهرباني به تو رو مي كند و تو را در كنف

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نساء (4) آيه 31، «از فضل خدا مسألت كنيد خدا هميشه با شما مهربان است».




--[214]--

رأفت و عنايت خود جاي مي دهد و مانند پدري با عاطفه و مادري رئوف در جواب تو لبّيك مي گويد و در مقام اجابت خطاب تو، برمي آيد و تو به مراد خودت; بلكه فوق مرادت مي رسي و براي هميشه رستگار مي شوي. چون تو با اين حالات به درگاه او بيايي و در برابر او، صورت زائر داشته باشي و اقبال او را نسبت به خود بداني، بر تو است كه با مناجات لطيفي، با او نجوا كني و در حضور او، حاجات و نيازمندي هاي خود را عرضه نمايي و آنچه از هجران و فراق او بر تو رسيده است، به خدمتش شكايت بري و آنچه از مصايب بر ذريه آن حضرت وارد گشته و حقوق آنها غصب شده و... به ياد آوري و نزد او، از بدي احوالت و سختي ابتلايت، شكوه نمايي... . پس بگو: اي رسول خدا! در اوان زندگاني ات در دنيا، علمي براي دين و مناري براي هدايت و حلاّل مشكلات و روشن كننده معضلات بودي، از خدا و صفات و رضاي او خبر مي دادي و... به ما رحم آور و بر ما ترحّم كن، اي رحمة للعالمين! به نواده خودت (مهدي موعود) به ظهور و پراكندن نور در اين عرصه تاريك و شب ديجور امر فرما، تا اسلام حمايت شود و قرآن زنده گردد و احكام دين تقويت گردد و بساط عدالت گسترده و دستگاه جور و ستم برچيده شود و عِرض و آبروي مسلمانان مصون و جهانيان در تحت تربيت واقع گردند...».(1)

8 . گفت و گو و راز نياز

يكي از آداب مهم زيارت، عرض نياز و حاجت به شفيعان و واسطه هاي درگاه الهي و متوسل شدن و درخواست استجابت دعا از برگزيدگان و مقربان حضرت حق است. اين خواسته خود او است كه براي درخواست و دعا كردن به درگاه او، وسيله اي بياوريم "  ...وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ "  .(2)

عارف ربّاني ميرزا جواد ملكي تبريزي درباره زيارت نبي گرامي(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد:

«بالجمله با آن حضرت(صلي الله عليه وآله) مناجات مي كني و اشتياق خودت را به زمان «حضور و اشراق نور» او ابراز مي داري و از هجر او، به خود او شكايت مي نمايي و از بلاياي عمومي و خصوصي كه به تو رسيده است، عرض حال مي كني. سپس نزد او به اسرافي كه به نفس خود كرده اي و تقصيري كه در عبادت پروردگارت نموده اي، اقرار و اعتراف

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ المراقبات، ج 2، ص 246

2  . نساء (4)، آيه 35




--[215]--

مي كني و از او مسألت مي نمايي كه در نزد خدا، براي تو طلب آمرزش نمايد و درد تو را به دواي خويش درمان كند و عقل تو را كامل گرداند و نورانيت تو را به دعاي خود تمام فرمايد و تو را به دوستان خودش ملحق سازد و در همسايگي خودش، تو را بپذيرد; زيرا او گرامي ترين خلايق است و واردان بر خود را رد نمي كند و زائر و ميهمان خود را جز با حاجات برآورده و افزوني فضل و كرم، دور نمي سازد.

يقين بدان كه او(صلي الله عليه وآله) رحمت خدا براي جهانيان است و اگر تو از «فيض اقدس و نور ازهر» او محروم بماني، مانع از جهت تو است و گناهان هرچند بسيار باشند، مانع نمي شوند، مگر اينكه خللي از جهت ايمان پيدا شود».(1)

آن عارف كامل در ادامه مي فرمايد:

«سپس با آرامش و خشوع قدم بردارد و ذكر كند تا در برابر ضريح مقدّس بايستد... و با حقيقت سلام، بر او سلام دهد و بر آل او و پدران و عترت او، به تفصيل و ترتيب سلام بفرستد و در عرض سلام و صلوات، مبالغه نمايد.

بر تو است كه حضور آن حضرت را در برابر خود بداني كه او متوجّه به تو است و رو به تو آورده است و هر چه در ظاهر و باطن تو باشد، مي بيند و مي شنود و بر رازهاي نهاني و خفاياي امور تو و كردارهاي تو مطلع و آگاه است. در اين صورت هرگاه تو كاري را كه از آن نهي شده اي، مرتكب شوي، از لباس بدنت، يا تصاحب مال غير خودت، يا نپرداختن حقوق عترت و ذريه او، يا فقراي امت او، يا چيزي از حقوق خدايي ]او آن را مي داند[ و حال آنكه تو در زيارت او مي گويي: «من آنچه را تو حلال شناخته اي، حلال مي دانم و آنچه را حرام فرموده اي، حرام مي شمارم» و يا مي گويي: «اي رسول خدا! من تو را زيارت مي كنم در صورتي كه به گمراهي مخالفان، تو بينا هستي»...

يا در زيارت مي گويي: «پدرم، مادرم، جانم، مالم و فرزندانم فداي تو باد!»، چگونه اين همه را فدا مي كني و حال آنكه تو مخالف امر و نهي او، در مقدار كمي از مال خود هستي؟ و اگر به تو بفرمايد: اي دروغگو! آيا مرا گول مي زني؟ جواب تو چه خواهد بود؟ بترس از اينكه در دعوي خود دروغگو باشي ودر پيشگاه حضرت او، خلافواقع بگويي و حال آنكه او دروغ را حرام فرموده است. و بدان كه دروغ گفتن به كسي كه عالم به دروغ است ومي داند كه دروغ مي گويي، استهزاي او است و پناه بر خدا از اين خطرها».(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ همان، ص 243

2 ـ همان، ص 240




--[216]--

9 . مداومت بر زيارت

صاحب «المراقبات» مي نويسد:

«وقوف خود را در آستانه آن حضرت طولاني كن و از آن خسته مشو; زيرا خردمند در طول زماني كه موجب انتفاع و بهره برداري او است، خسته نمي شود».(1)

صاحب «تذكرة المتقين» نيز نوشته است:

تا زماني كه شوق و ميل باطني، به زيارت ودعا داري، در حرم باش و زماني كه ميل تو، به سستي گراييد; بلافاصله از حرم خارج شو

«و استعجال (شتاب) در مراجعت از مشاهد مشرّفه ننمايد. مهما امكن توقّف كند. وسوسه خيالي كه كارم معوّق مانده، خانه ام تنها است، خرجي ندارم، رفيق مي رود و غيرذلك را ـ از آن فكرهايي كه اگر خودش تأمّل كند، مي داند كه شيطان او را اغوا مي نمايد تا از زيارت باز ماند ـ به خود راه ندهد. خصوصاً اگر جمعه يا يكي از زيارت هاي مخصوصه قريب باشد; زيرا كه چهل يا پنجاه يا بيشتر از عمرش گذشته، يك دفعه موفّق به زيارت شده، هيهات كه ديگر برگردد، دوباره موفق به مراجعت شود. مادامي كه آنجا هست، خيالش مي رسد كه برگشتن و آمدن حتّي سالي يك مرتبه سهل كاري است; امّا نخواهد شد، تجربه شده ]است[. باري باقي ماند كلام در اينكه مادامي كه در مشاهد است، آيا زيارت امام و داخل حرم زياده برود يا نه؟ پس صبح و شام مشرّف شود».(2)

آيت الله بيد آبادي نيز مي نويسد:

«تا زماني كه شوق و ميل باطني، به زيارت ودعا داري، در حرم باش و زماني كه ميل تو، به سستي گراييد; بلافاصله از حرم خارج شو كه ذكر نگفتن بهتر است از ذكري كه با غفلت و بي توجهي به محتواي ذكر باشد».(3)

10 . يادآوري مصايب

زائر حرم هاي معصومين(عليهم السلام)، ضمن زيارت و دعا، سزاوار است كه مصيبت ها و سختي هايي كه بر آنان وارد شده و رنج ها و اذيت هاي آنان را يك به يك به ياد آورد. اظهار همدردي و تألم نمايد و اندوهگين و غمناك باشد. به خصوص در همه حال، از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ همان، ص 252

2 ـ تذكره المتقين، ص79

3 ـ پيام حوزه، شماره 6




--[217]--

مصايب حضرت ابا عبدالله(عليه السلام) ياد نمايد و در اندوه و شهادت مظلومانه ايشان، شراره هاي اشك و غم را بر رخسار خود نمايان سازد.

صاحب «المراقبات» به زائران حرم نبوي سفارش مي كند:

«در ضريح مقدّس او، قبر سيده زنان و بانوي بانوان جهان را زيارت كن(1) و در زيارت آن خاتون، مانند عملي كه در زيارت پدر بزرگوارش به جا آورده اي، به جاي آر; زيرا او پاره تن او و كريمه و حبيبه او است.

پس از زيارت حضرت زهرا(عليها السلام) قصد زيارت ائمه بقيع نما، همچنان كه قصد زيارت آن حضرت را نمودي و به نحوي كه در زيارت آن بزرگوار گذشت، آنان را نيز زيارت كن; زيرا آنها به منزله جان او هستند. هر كس آنها را اطاعت كند، از رسول خدا(صلي الله عليه وآله)اطاعت كرده است و هر كس آنان را دوست بدارد، او را دوست داشته است و هر كس براي آنها فروتني كند، براي رسول خدا(صلي الله عليه وآله) فروتني كرده است. فرقي ميان آنان و او نيست; زيرا آنها جانشينان و ذرّيه او مي باشند و همگي يك نور هستند».(2)

11 . درخواست دعا و حاجت

ما شيعيان معتقديم كه افاضه معصومان(عليهم السلام) ، تنها به زمان حيات ايشان منحصر نيست و پس از رحلت از اين دنيا، ارواح ايشان بر مردم و نيز جهان آفرينش تسلّط و اشراف دارند و نيازمندان مي توانند با زيارت قبور خاندان وحي، از ارواح پاك و مطهّر ايشان استمداد بطلبند و كسب فيض كنند.

حضرت صادق(عليه السلام) فرموده اند:

«هنگامي كه از دعا خواندن در كنار مرقد مطهّر حضرت نبوي فارغ شدي، نزديك منبر بيا و دست بر آن بكش و سر و صورت بر دو پايه زيرين آن بگذار كه به درد چشم مبتلا نشوي. سپس از جاي حركت كن و حمد و ثناي خدا را به جاي آر و حاجت خود را بخواه; چه آنكه پيغمبر(صلي الله عليه وآله) فرموده است: ميان خانه و منبر من باغي از باغ هاي بهشت است و منبر من بر دري از درهاي كوچك بهشت قرار گرفته است.

كسي پرسيد: آيا امروز هم باغي از همان باغ ها است؟

فرمود: آري، اگر پرده گشوده شود، همان باغ را خواهيد ديد».(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بنابه روايتي مي گويند، كه مرقد حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) در كنار مرقد شريف حضرت رسول اكرم(صلي الله عليه وآله)است.

2 ـ المراقبات، ج2، ص253

3 ـ حقايق، ص545




--[218]--

صاحب «المراقبات» مي نويسد:

«براي تمام بيماري هاي خود، از او طلب درمان مي كني و به جلب عطوفت او و طلب باران از ابر جود و رأفت او، حوايج خود را مي خواهي. به يقين كه او كريم ترين تمام خلايق است و بخشنده تر از هر جواد و كريم است...».(1)

در حرم مطهّر براي پدر و مادرت و نيز كساني كه حقي بر تو دارند (مانند بزرگان دين و اساتيد و خويشاوندان و دوستان) دعا و طلب رحمت نماي



و نيز همو مي نويسد: «در طلب رحمت و سؤال و تضرّع و ابتهال نبايد تسامح كني; زيرا شخص كريم، حرمت واردان را ضايع نمي سازد و در تقصيرات و لغزش هاي وارد شده، مسامحه روا مي دارد و از كردار خطاي او در مي گذرد».(2)

آيت حق مرحوم بيد آبادي نيز نوشته است:

«در حرم مطهّر براي پدر و مادرت و نيز كساني كه حقي بر تو دارند (مانند بزرگان دين و اساتيد و خويشاوندان و دوستان) دعا و طلب رحمت نماي».(3)

12 . تجديد عهد و پيمان

«زيارت» در ميان شيعه، عبادتي است داراي ابعاد بسيار: انسان را در مسير «الله» قرار مي دهد و توجه او را به ذات اقدسش بسيار مي كند; او را همرنگ و پيرو معصومان مي سازد; روح و روانش را از زنگار گناهان و آلودگي ها پاك مي كند و خلوص و طهارت را جانشين آن مي گرداند. همچنين او را در جهت كارهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي رهنمون مي كند و از همه مهم تر، راه و روش چگونه زيستن را به او مي آموزد. پس زائر بايد در محضر ائمه(عليهم السلام) تعهّد نمايد كه دست به زشتي گناه نيالايد و پيمان ببندد كه بنده راستين خدا و پيرو واقعي آنان باشد.

عارف كامل ملكي تبريزي مي نويسد:

«پس ايمان خودت را تازه كن و از كفر و شرك جلي به خداوند پناه ببر; ليكن چه بسا ظلمت و تاريكي گناهان مانع از درك فيض زيارت او ـ كه شامل حال تو گشته است ـ باشد و از مشاهده انوار او ـ كه به تو رسيده است ـ كور شده باشي. در اين حال اگر تو را دلي و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ المراقبات، ج2، ص228

2 ـ المراقبات، ج 2، ص 228

3 ـ پيام حوزه، ش6




--[219]--

فطانتي باشد، به ناچار اين را درك خواهي كرد و به پاره اي از آثار آن، علم حاصل خواهي نمود كه شفقت آن حضرت(صلي الله عليه وآله)نسبت به مؤمنان و دوستداران عترت او معلوم است; هرچند كه گناه كار باشند.

از اين رو چگونه شفاعت او نسبت به گناه كاران و زائراني كه بر او وارد شده و به سلام او آمده و با او مناجات كرده اند و شكايت بينوايي خويش را به دربار او آورده و حقوق زايدي بر او دارند، شامل نشود و اين حقوق نزد او ضايع گردد؟

كساني كه از اخلاق كريمه آن حضرت و معامله او با عموم مسلمانان ـ بهويژه واردين به درگاه حضرتش در حال حيات او ـ و رفتارش نسبت به نيازمندان، خبر دارند، همه اينها را مي دانند و مي شناسند....

زائر بايد در محضر ائمه(عليهم السلام) تعهّد نمايد كه دست به زشتي گناه نيالايد و پيمان ببندد كه بنده راستين خدا و پيرو واقعي آنان باشد.

به هر حال بر زائران او واجب است كه به فضل و كرم و افاضه آن حضرت، كاملا حسن ظن داشته باشند و از فيض زيارت او و انوار اقبالش استمداد كنند و از اشراق و روبه رو شدن با آن حضرت استضائه و طلب روشني نمايند; چه، او است كه روشن كننده هر ظلمتي است و به هر آفريده اي افاضه مي فرمايد و براي جهانيان كفايت است. او نور خداي انور و ضياي ازهر و فيض اقدس است».(1)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ المراقبات، ج 2، ص 246 ـ 249




--[220]--

13 . برخورد خوب با ديگران

يكي از بايسته هاي مهم زيارت، حُسن خُلق، برخورد خوش، رفتار صميمانه و احترام به زائران، همسفران و مجاوران است. رعايت اين بايسته ها، موجب تقرّب و نزديكي بيشتر زائر به معصوم(عليه السلام) و جلب عنايت و الطاف آن بزرگواران مي شود.

عالم رباني بهاري همداني در اين باره مي نويسد:

«بايد حالش با حال وقتي كه مشرّف نشده بود، تفاوت بيّن داشته باشد و مهما امكن، خُدّام و مجاورين را مراعات نمايد به عطا و بخشش و احسان، و آنها را اكرام نمايد و در نظرش وقعي داشته باشند. هر چه را جفا ببيند، به شيريني متحمّل شود، بداند از كه كشيده، در راه كه بوده، در بذل مال به آنها مضايقه نكند و مشايخ و اهل علمشان را بيشتر از همه تكريم و توقير نمايد و در سختي و شدايد سفر، از عمل خود منضجر و پشيمان نگردد; به خصوص در مقام خوف از اعدا كه خودشان فرموده اند: «اَلا تُحِبُّون اَنْ تُخافُوا فينا؟» ]= آيا دوست نداريد كه در راه ما دچار ترس و خوفي شويد؟[ ».(1)

چون از حرم خارج شدي، عتبه در و آستانه را ببوس. در مراجعت اگر بدنت برمي گردد، تو با قلب و روح و فكر خودت در حضور او مقيم بمان و از خدمت او مفارقت نكن



14 . رعايت حرمت حرم معصوم(عليه السلام)

صاحب «تذكرة المتّقين» مي نويسد:

«مبادا با كسي صحبتي خارجه بكند; چه جاي اينكه در حرم مطهّر ـ نستجيرُ بالله ـ غيبت كند، يا گوش به غيبت دهد و يا دروغ گويد يا به ساير معاصي مرتكب شود; بلكه صدا هم نبايد بلند كند. "  لاَ تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ... " (2) در اينجا هم جاري است; خصوصاً در حرم امير(عليه السلام) كه به منزله نفس رسول خدا(صلي الله عليه وآله) است. چهار گوشه قبر مطهّر را ببوسد و به زبان خود عرض حال كند و حاجاتش را از آن بزرگوار بخواهد، بگويد: اي بزرگ بر همه كس:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تذكرة المتقين، ص78

2 ـ حجرات (49) آيه 2، «صداهايتان را بالاتر از صداي پيامبر بلند نكنيد».




--[221]--

يا من بازمانده را نزد خود از وفا طلب *** يا تو كه پاكدامني مرگ من از خدا طلب(1)

15 . اجازه خروج

درد انگيزترين زمان زيارت، موقع وداع و خداحافظي از محضر پاك معصومان(عليهم السلام)است كه زائر بايد با معرفت و بينش زياد، عشقي وافر و قلبي اندوهگين با محبوب و وليّ خود وداع كند و از او تقاضاي شرفيابي مجدّد نمايد.

صاحب «المراقبات» مي نويسد:

«و كوشش كن برنگردي مگر اينكه آثار اذن و اجازه خروج ظاهر شود. همچنان كه بعد از ظهور آثار اجازه ورود، داخل گشتي و چون اراده برگشت نمودي، به قهقرا و به عقب سر اندك و آرام آرام برگرد و دوباره به مقام خود برو و بر آن حضرت سلام ده و كمي بايست و سلام را تكرار كن و چون از حرم خارج شدي، عتبه در و آستانه را ببوس. در مراجعت اگر بدنت برمي گردد، تو با قلب و روح و فكر خودت در حضور او مقيم بمان و از خدمت او مفارقت نكن و چون كوچه اي را به انتها رسانيدي و خواستي داخل كوچه ديگري شوي، به عقب سر برگرد و به آن حضرت با سلام اشاره كن تا اينكه داخل منزلت شوي...».(2)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تذكرة المتقين، ص 77

2 ـ المراقبات، ج2، 254


| شناسه مطلب: 80462