ميقات حج
سال هفتم شماره بيستم و هفتم زمستان 1378
كتابخانه هاي مدينه منوّره
مهدي مهريزي
اگر دو شهر شريف مكّه و مدينه تنها به عنوان دو مركز «عبادي» و «معنوي» شناخته شوند، حاكميتِ نوعي جداييِ دين از سياست و تحجرگرايي و جمود را به دنبال دارد و با تأسف بايد گفت كه اينك چنين جوّي در آنها حاكم است و فضاي معنوي و پاره اي انديشه هاي جمودگرايانه بر شهر نوراني مدينه منوّره، صبغه علمي و فرهنگي آن را مكتوم و در خفا نگهداشته است.
از ريشه اين پديده ناميمون كه بگذريم، بايد بگوييم كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) و اهل بيت(عليهم السلام) و صحابه او به اين دو شهر نگاه معنوي، علمي و سياسي داشتند و تمامي زواياي زندگي كامل يك انسان را در آن پايه گذاري كردند.
به بركت پيامبر كتابت و علم در شبه جزيره رونق گرفت، چنانكه به بركت او مشاركت سياسي و حضور اجتماعي مردان و زنان در اجتماع معنا يافت. البته عبادت و معنويت نيز ركن اصلي و اوّل دعوت پيامبر(صلي الله عليه وآله) به شمار مي رود.
جدا ساختن سه ركن «معنويت»، «علم» و «سياست»، جدايي دين از سياست و عبادتِ خشك را بر جاي مي گذارد. پس بر مسلمانان است كه در رونق بخشيدن به فضاي علمي و سياسي اين شهرها همّت ورزند و تنها به بُعد عبادي و معنوي آن بسنده نكنند.
بر عالمان مسلمان است كه در اجتماع بزرگ حج و زيارتِ حرم نبوي، به تبادل علم و دانش بپردازند و باب گفتگو در سياست ديني را بگشايند، همانگونه كه از
--[181]--
عطر معنوي آن بهره مند مي گردند.
در اين مقال بر آنيم تا به يكي از شاخصه هاي علم و فرهنگ; يعني «كتابخانه» در شهر مدينه منوره بپردازيم و گزارشي اجمالي از آن ارائه كنيم.
اين گزارش شامل سه بخش است:
الف ـ كتابخانه هاي مدينه در عهد عثماني.
ب ـ كتابخانه مسجد النبي.
ج ـ كتابخانه ملك عبدالعزيز.
و تحقيق در اين امر مفيد است توجّه مي كنيم:
بخش اوّل:
كتابخانه هاي مدينه منوره در عهد عثماني
كتابخانه، دوّمين محور فرهنگي مدينه منوره در دوره عثماني به شمار مي رفته است. در اين دوره بجز كتابخانه هاي مسجدالنبي، رباط ها و مدارسي كه از دوره مماليك بر جاي مانده بود وجود داشت و چندين كتابخانه جديد بنا شد كه برخي از آنها وابسته به رباط ها و مدارس بود و برخي ديگر مستقل. و اين نخستين بار بود كه در مدينه منوره، كتابخانه هايي مستقل از رباط و مدرسه براي پذيرايي اهل مطالعه تأسيس مي شد.
در دوره عثماني، همچنين برخي از دانشمندان مسلمان كتابخانه هاي شخصيِ خود را به روي دانش پژوهان گشودند و اجازه دادند كه از آنها استفاده و بهره برداري شود و در همين دوره بود كه عاريت كتاب در برابر دريافت ضمانت رونق گرفت.
تشكيل كتابخانه در عهد عثماني، سيري صعودي داشت; بدين صورت كه در آغاز اين امر به كندي انجام مي گرفت و پا به پاي بناي رباط و مدرسه پيش مي رفت، امّا در اواخرِ اين عهد; به ويژه در قرن سيزدهم هجري شتاب گرفت و مشهورترين كتابخانه هاي مدينه، بلكه مشهورترين كتابخانه هاي عهد عثماني تأسيس شد و در اين بُرهه از تاريخ، تعداد كتابخانه هاي عمومي و خصوصي مدينه از هشتاد و هشت گذشت.
اينك به معرفي و شناساندن مهمترين كتابخانه هاي عصر عثماني
1 ـ اين قسمت ترجمه اي است آزاد، از صفحات 105ـ112، جلد سوم كتاب: التاريخ الشامل للمدينة المنورة، د. عبدالباسط بدر، الطبعة الأولي،1414 هـ .ق. ـ 1993م.، المدينة المنورة.
2 ـ عهد عثماني عبارت است از اوايل قرن دهم هجري كه سلطان سليم حجاز را تحت سيطره خود درآورده تا زماني كه آل سعود به حكومت دست يافتند.
--[182]--
مي پردازيم كه اسناد تاريخي بدان اشارت دارد:
1 ـ كتابخانه عارف حكمت
اين كتابخانه، مشهورترين كتابخانه عربي است كه به جهت دارا بودن نسخه هاي كمياب، از گنجينه هاي مدينه و از كتابخانه هاي تراثي برجسته به شمار مي رود.
مؤسس آن، احمد عارف حكمت، دانشمند ترك تبار است كه نسبتش به حسين بن علي(عليه السلام) مي رسد.
وي مدّتي عهده دار امر قضاوت در قدس، مصر و مدينه (در سال 1239 هجري) بود. همچنين مشاغل ديگري در استانبول بر عهده داشت تا اينكه در سال 1262 هجري به سمت شيخ الإسلامي منصوب شد. اين منصب را نزديك به هشت سال; يعني تا سال 1270 هجري، عهده دار بود. در اين سال بود كه از اين سمت كناره گرفت و به عبادت و دانش اندوزي روي آورد و سرانجام در سال 1275 هجري دنيا را وداع گفت.
احمد عارف حكمت پس از كناره گيري از منصب شيخ الاسلامي در سال 1270 هجري، به تأسيس اين كتابخانه همّت گمارد و براي ساختمان آن در قسمت جنوبي مسجدالنبي پول فراوان فرستاد. پس از بنا و ساختمان كتابخانه، اقدام به ارسال نسخه هاي خطي و كتب چاپي كرد. در گردآوري كتابها و خريداري آن، اموال بسيار صرف كرد و تلاش هاي گسترده اي را مبذول داشت و بدين سبب نفيس ترين كتاب ها، با زيباترين خط را از نقاط مختلف گرد آورد. بر صفحه عنوانِ يكي از نسخ خطي نوشته است:
«400 جنيه طلاي عثماني براي خريد آن پرداخت كردم».
احمد عارف كه مصمم بود كتابخانه اش به عنوان يك مركز فرهنگي در خدمت نشر دانش و فرهنگ قرار گيرد، در گزينش كتابداران و كاركنان كتابخانه ها سخت گيري هاي ويژه داشت، و نظام نامه اي دقيق براي استفاده از كتابخانه تنظيم كرد و در جهت پشتيباني مالي از كتابخانه، املاكي را در استانبول و مدينه وقف نمود; در مدينه پنج خانه وقف كرد كه البته درآمد آن اندك بود. چند باغ بزرگ به مساحت 5559 ذرع وقف كرد كه درآمد سالانه اش كمتر از 15 هزار جنيه طلاي عثماني نبود.
نظام نامه اي كه براي بهره برداري از كتابخانه تنظيم كرد، حاوي شرايط ويژه اي
--[183]--
بود كه برخي از بندهاي آن چنين است:
1ـ كتابخانه بايد داراي يك مدير و چهار كتابدار از علماي صالح، فارغ البال و خوش خلق باشد و يك خادم كه وظيفه نگهباني و نظافت را بر عهده گيرد.
2ـ كتابخانه يك ساعت پس از طلوع آفتاب گشايش مي يابد و تا يك ساعت به غروب آفتاب داير مي باشد.
3ـ كتابداران موظف اند با قرائت دو جزء از قرآن، كار روزانه خود را آغاز كنند و هر روز دو نفر از كتابداران اين وظيفه را بر عهده خواهند داشت.
4ـ جايز نيست هيچ دانش طلبي را از استفاده منع كرد و نمي توان كتاب را از كتابخانه خارج ساخت.
5 ـ پاكسازي كتابخانه، هر سه سال يكبار و با اِشراف قاضي مدينه صورت مي گيرد.
6 ـ كتاب ها را بايد ترميم و تجليد كرد.
خلاصه، مؤسس شرايطي سخت براي انتخاب مدير، كتابداران و بهره برداري از كتابخانه مقرر كرده بود. وي ارث بردن شغل كتابداري را منع كرده و فرمان داده بود كه هر يك از كتابداران كه توان انجام وظيفه را ندارد بايد تعويض گردد.
در ضمن حقوقي مناسب آن روز براي كاركنان منظور كرده بود.
كتاب هاي اين كتابخانه را تا 5404 شمارش كرده اند كه برخي از آنها نسخه هايي بسيار نفيس است. كتب اين كتابخانه شامل كتب شرعي، لغت و غيره مي باشد.
از ويژگيهاي اين كتابخانه ارائه خدمات جانبي; از قبيل در اختيار نهادن قلم، دوات، كاغذ و... و فراهم ساختن فضاي آرام و راحت براي مطالعه كنندگان بود.
2ـ كتابخانه محموديه
اين كتابخانه، چنانكه در وقف نامه آن آمده، توسط سلطان محمود دوّم، در سال 1237 هجري، در جنب مدرسه محموديه تأسيس شد.
محمود لبيب بتنوني نويسنده «الرحلة الحجازيه» در سال 1237 هجري از اين كتابخانه ديدن كرده و درباره اش گفته است:
«گر چه به پاي كتابخانه عارف حكمت نمي رسد و از آن كوچك تر است و مانند آن نظام مند نيست، امّا زيبا و مرتّب است.»
تعداد كتاب هاي اين كتابخانه را 4569 گفته اند كه قريب به سه هزار آن نسخ خطي بود و برخي از آنها نسخه هاي كمياب.
--[184]--
تونسي در كتاب «الاعلام» مي نويسد:
«برخي از دانشمندان، كتابخانه هاي خود را وقف كتابخانه محموديه نموده اند كه يكي از آنان شيخ محمد عابد سندي، از محدّثان مشهور و ديگر، شيخ العلماي مدينه از سوي محمد علي پاشا، مي باشد».
3ـ كتابخانه هاي مدارس
مدارس عصر عثماني داراي كتابخانه هايي بود كه در درجه نخست طلاب مدرسه از آن استفاده مي كردند و در درجه دوّم عالمان و دانش طلبان. برخي از اين كتابخانه ها كتاب را عاريت مي دادند تا از مدرسه خارج شود، البته در برابر ضمانتي كه از مراجعه كننده دريافت مي داشتند.
سالنامه عثماني فهرستي از اين كتابخانه ها را، به ترتيب تعداد كتاب، بدين شرح تنظيم كرده است:
1ـ كتابخانه مدرسه بشيرآغا 2063 جلد كتاب.
2ـ كتابخانه مدرسه سلطان عبدالحميد اوّل 1669 جلد كتاب.
3ـ كتابخانه مدرسه عمر افندي قره باش 1269 جلد كتاب.
4ـ كتابخانه مدرسه شفا 1246 جلد كتاب.
5ـ كتابخانه مدرسه ساقزلي 593 جلد كتاب.
6ـ كتابخانه مدرسه احسائيه 461 جلد كتاب.
7ـ كتابخانه مدرسه كبرلي 157 جلد كتاب.
8ـ كتابخانه مدرسه امين افندي 100 جلد كتاب.
9ـ كتابخانه مدرسه حسين آقا 100 جلد كتاب.
تونسي در كتاب «الاعلام» از كتابخانه هاي ديگري چون كتابخانه مدرسه قازانيه، كيلي ناظر و عرفانيه هم نام برده، ليكن از تعداد كتاب آن ها سخني به ميان نياورده است. البته بدين مطلب اشاره كرده كه در اين كتابخانه ها كتبي جالب وجود داشت كه وقف كتابخانه مدرسه شده بود.
اين كتابخانه ها غالباً پس از بازگشايي مدارس تأسيس مي شد و گاه زماني طولاني ميان تأسيس مدرسه و راه اندازي كتابخانه فاصله مي افتاد كه اين به جهت فراهم نبودن كتاب بود. گرچه سالنامه دولت عثماني از كتابخانه هاي ديگر مدارس فهرست و آماري ارائه نكرده ليكن به نظر
--[185]--
مي رسد، ساير مدارس نيز داراي كتابخانه بوده اند اما بدانجهت كه تنها طلاب مدرسه از آن استفاده مي كردند، در گزارش ها از آن ياد نشده است.
4ـ كتابخانه هاي شخصي
در عصر عثماني گروهي از عالمان مدينه كتابخانه هايي داشتند كه به جهت زياديِ كتاب و داشتن كتاب هاي نادر زبانزد بودند.
درِ برخي از اين كتابخانه ها به روي اهل علم گشوده بود و كتابداران در طول روز پاسخگوي مراجعين بودند.
يكي از اين شخصيت ها امين پاشا شيخ الحرم است كه پس از كناره گيري از منصب خويش، به دانش روي آورد و كتابخانه اي فراهم ساخت.
دوم از آنان شيخ عمر حمدان تونسي است كه لقب «محدّث الحرمين» را داشت و كتاب هايش، كه 908 جلد بود، پس از مرگش به كتابخانه عمومي مدينه ملحق شد.
ديگري سليم بك است كه طبق آمار سالنامه عثماني 500 كتاب داشت.
به جز اينها، از عبدالغفور افندي بخاري، محمد ثروت افندي و احمد بساطي مي توان ياد كرد كه كتابخانه بساطي 1050 كتاب داشت.
اين كتابخانه سهمي به سزا در فرهنگ عموميِ مردمِ مدينه و نيز شخصيت مردم و اهل علم داشت.
5 ـ كتابخانه رباط ها و زاويه ها:
«رباط» مكاني بود براي اقامت مجاورين، طلاب و رهگذراني كه قصد مدينه را داشتند. برخي از اين رباط ها ويژه سرزمين يا گروهي خاص بود; مانند رباط جبروت كه از آنِ مردم حبشه بود و رباط ارناووط كه به مردمان بالكان اختصاص داشت و رباط روم كه ويژه مردمان آسياي ميانه بود.
و برخي ديگر از رباط ها عمومي بود كه همه مي توانستند از آنها استفاده كنند. بسياري از اين رباط ها داراي كتابخانه هايي بود، حاوي نسخه هايي از قرآن كريم، تفاسير، كتب حديث و غيره، كه برخي از اينها كتابخانه هاي عظيم بود; مانند كتابخانه رباط عثمان بن عفان كه كتب بسيار در زمينه فقه مالكي داشت و رباط قره پا و جبروت و...
گفتني است كه بيشترين كتاب هاي اين كتابخانه ها را، شيوخ و اهل علم مقيم
--[186]--
در آنها وقف مي كردند.
«زاويه» به جايي گفته مي شد كه شيوخِ صوفيه، طلاب و مريدان را به حضور مي پذيرفتند و سبب رواج اين زاويه ها، اقامتِ گروهي از مشايخ صوفيه و يا ورود مريدان آنها در مدينه بود.
تعدادي از اين زاويه ها نام مشايخ تصوف را بر خود داشتند.
علي بن موسي مشهورترين زاويه ها را 12 عدد يادآور شده كه اين، همه زاويه ها نيست. كساني كه به اين مكانها آمد و شد داشتند، مجالس ذكر بر پا مي كردند و يا در درس مشايخ شركت مي جُستند.
بسياري از اين زاويه ها داراي كتابخانه بود و در آن نسخه هاي قرآن كريم، كتب تفسير و نوشته هاي صوفيه وجود داشت. اين زاويه ها تا پايان عصر عثماني برقرار بود.
بخش دوم:
كتابخانه مسجد نبوي شريف
كتابخانه مسجدالنبي در سال 1352 به پيشنهاد عبيد مدني مدير اوقات مدينه تأسيس شد، و آن پيشتر در جنب باب مجيدي بود كه به محل كتابخانه ها منتقل شد و در سال 1399 هـ .ق. به جايگاه فعلي انتقال يافت.
محل فعلي آن جنوب قبر پيامبر و در قسمت باب عمر واقع است. اين كتابخانه در دو ساختمان و هر يك داراي دو طبقه است.
در يك ساختمان نسخه هاي خطي و كتاب هاي تاريخ، جغرافيا و مرجع قرار گرفته و در ساختمان ديگر كتب فقه، اصول، علوم قرآن و علوم حديث جاي دارد. اين كتابخانه داراي 1900 نسخه خطي است كه تاريخ برخي از آنها به 578 هجري مي رسد. بخشي از اين كتابخانه، قسمت صوت است كه تمام درسهاي مسجدالنبي و خطبه ها از سال 1407 در آن جمع آوري گرديده و موجود است.
اين كتابخانه از 5/7 صبح تا بعد از نماز عشا به مدت 14 ساعت در تمامي روزهاي سال باز مي باشد.
بخش سوم:
كتابخانه ملك عبدالعزيز
كتابخانه ملك عبدالعزيز با مساحت 2309 متر در شرق مسجد نبوي واقع است.
1 ـ در اين گزارش از مجله المنهل، شماره 499، سال 1413، ص 228 و 229 استفاده شده است.
2 ـ در اين گزارش از كتاب: التاريخ الشامل للمدينة المنورة، ج3، ص262 و 263 و نيز مجله المنهل، شماره 499، سال 1413، صص 234 ـ 230 استفاده شده است.
--[187]--
كلنگ اين كتابخانه را ملك فيصل در محرم سال 1393 هجري به زمين زد و ملك فهد در محرم سال 1403 هـ .ق. آن را افتتاح كرد.
اين كتابخانه متشكّل از كتابخانه هاي تراثي و حاوي نسخ خطي مدينه بود كه به صورت پراكنده در مدينه وجود داشت تا اينكه با ساخت و تأسيس اين كتابخانه ساير كتابخانه ها بدين جا منتقل شد و در اين مجموعه جديد استقلال خود را تا كنون حفظ كرده است. گفتني است كه اين كتابخانه داراي پنج طبقه بدين شرح است:
1ـ زيرزمين
در اين بخش، امورِ فنّيِ مربوط به نسخ خطي; چون تهيّه فيلم، نگهداريِ ميكرو فيلم ها و ... انجام مي شود.
2ـ طبقه همكف
در اين طبقه، كه ورودي كتابخانه نيز به شمار مي رود، دفتر اطلاعات، محلّ استراحت مراجعان جاي گرفته است.
در سمت راست اين طبقه، مكاني براي بحث و مباحثه با قفسه هاي كتاب، پيش بيني شده است.
قسمت چپ اين طبقه، سالن كنفرانسي است كه گنجايش 400 ميهمان را دارد. در همين طبقه كتابخانه نوباوگان و كودكان نيز جاي گرفته است.
3ـ طبقه اوّل
در اين طبقه كتابخانه قرآن كريم جاي دارد. در كتابخانه قرآن، نسخه هاي خطي از قرآن كريم با خط هاي كوفي، ثلث، نسخ و مغربي موجود است و قديمي ترين خط مربوط به سال 549 هـ .ق. است كه ابوسعيد محمدبن اسماعيل بن محمد آن را تحرير كرده است.
حجم اين نسخه از قرآن كريم 20×30 سانتي متر است و در سال 1253 هـ .ق. اهدا شده است.
قرآني با حجم 5/142×80 سانتي متر با وزن 154 كيلوگرم نيز در اين كتابخانه وجود دارد، سزاست بگوييم كه قرآن هاي خطي در محفظه هاي زيبا و شكيل نگهداري مي شود.
در همين بخش، شمعداني كه براي روشنايي مساجد و مدارس و رباط ها استفاده مي شد، نيز نگهداري مي شود.
چهار لوح خطي با نگارش سلطان محمودخان و سلطان عبدالمجيدخان به خط ثلث در اين كتابخانه موجود و اين جملات بر آنها مكتوب است:
--[188]--
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، } حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ{
} إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً{
اَللهُ وَلِيُّ التّوفِيق
شش قطعه از پرده كعبه مربوط به سالهاي 1348 تا 1396 هجري از سوي پادشاهان سعودي: عبدالعزيز، سعود، فيصل و خالد نيز زينت بخش آن است.
4ـ طبقه دوم
در اين طبقه، كه به صورت قفسه باز تنظيم شده، 26376 كتاب در موضوعاتِ علوم و معارف، فلسفه، اديان و اسلام (شامل علوم قرآن، تفسير، قراءات و احكام) جاي گرفته است.
5 ـ طبقه سوم
در اين طبقه 14 كتابخانه به صورت مستقل قرار دارد كه در مجموع داراي 13460 كتاب چاپي و 6389 نسخه خطي مي باشد.
عناوين اين كتابخانه هاي مستقل، عبارت است از: محموديّه، عبدالقادر شبلي، شيخ ابراهيم فتني، آل صافي، ساقزلي، عمر حمدان، كتبي، عرفانيه، قازانيه، احسانيه، رباط عثمان، رباط جبرت، رباط قره باش و رباط كيلي ناظر.
كتابخانه شيخ عارف حكمت نيز به صورت موقّت در مكتب عبدالعزيز نگهداري مي شود. در اين كتابخانه 21 پارچه طلاباف وجود دارد كه ده قطعه آن در كتابخانه قرآن است.
گفتني است اين كتابخانه فهرست چاپ شده ندارد و همچنين داراي نظام رايانه اي نيست. البته به گفته يكي از كتابداران، در حال ثبت و طراحي سيستم رايانه اي هستند.
اين كتابخانه، بجز روزهاي پنجشنبه و جمعه، در ايام هفته در وقت اداري صبح باز است.
به گفته مدير اين كتابخانه، مراجعه كنندگان بيشتر كساني هستند كه در حال تهيّه پايان نامه كارشناسي ارشد و رساله دكتري مي باشند، همچنين استادان و پژوهشگران، بخشي ديگر از مراجعه كنندگان را تشكيل مي دهند.
1 ـ جهت آگاهي بيشتر فهرستي از منابعي كه در معرفي كتابخانه هاي مدينه تدوين شده شناسانده مي شود:
الف: كتب
1 ـ التاريخ الشامل للمدينة المنورة، د. عبدالباسط بدر، الطبعة الاولي، 1414 هـ .ق. ـ 1993م.، ج3، صص112ـ 105
2 ـ المدينة المنورة في القرن الرابع عشر، احمد سعيد بن سليم، الطبعة الاولي، 1414 هـ .ق. ـ 1993م.، صص 130ـ 128
ب: مقالات
1 ـ مكتبة المسجد النبوي، مجلة المنهل، شماره 499، سال 1413 هـ .ق.، ص 228
2 ـ مكتبة ملك عبدالعزيز، مجلة المنهل، شماره 499، سال 1413 هـ .ق.، ص 230
3 ـ المدينة المنورة المنتديات و المكتبات الخاصة، مجلة المنهل، شماره 499، سال 1413 هـ .ق.، ص222
4 ـ المكتبات في جزيرة العرب، سال 2 (1388ق)، شماره 10، صص 907ـ893
5 ـ المكتبات العامة في المدينة المنوره، مجلة عالم الكتب، مجلد2 (سال 1401ق)، شماره 2، صص266-263
6 ـ مكتبة عارف حكمت، جملة الفيصل، شماره 212، سال 1415 هـ .ق.، ص 118
7 ـ مكتبة عارف حكمت، جملة الزهراء، ج 5، شعبان سال 1344، ص 474
8 ـ مكتبة عارف حكمت، جملة الزهراء، ج 5، شوّال سال 1344، ص 636
9 ـ مكتبة شيخ الإسلام عارف حكمت، جملة العرب، مجلد 3، سال 1388، ص 243
10 ـ مكتبات المدينة المنورة في العهد العثماني، مجلة كلية الشريعة و الدراسات الإسلامية بجامعة امّ القري، سال 3 (1397 هـ .ق.)، شماره 2، ص 7ـ16
ج: پايان نامه
1 ـ المكتبات العامة بالمدينة المنورة ماضيها و حاضرها، حمادي علي محمّد التونسي، رسالة ماجيستر، جامعة ملك عبدالعزيز، سال 1401 هـ .ق.، ص 260 اين رساله در مكتبه عبدالعزيز، در مدينه در قسمت كتابخانه عارف حكمت موجود است.
--[189]--
* پي نوشتها:
|