متن کامل
انشای شهود سفرنامه عمره مفرده *امیر دبیری مهر بخش اول چند سال پیش یکی ازفرصتهای خوب زندگی را برای انجام عمل نیک دیگری از
![]() |
*امیر دبیری مهر
بخش اول
چند سال پیش یكی ازفرصتهای خوب زندگی را برای انجام عمل نیك دیگری ازدست دادم . فرصت عمره مفرده ازطرف كانون فارغ التحصیلان دانشگاه ازاد را بخاطر قرض الحسنه دادن هزینه ان به خانواده ای . ولی همیشه خودم را برای ازدست دادن این فرصت بی نظیر نكوهش می كردم تااینكه امسال به گونه دیگری فرصت این سفر دست داد وبار سفر بستم تا به ارزوی دیرینم نایل شوم. قبل از سفر شوق زاید الوصفی برای دیدن وبوییدن مدینه (بخوانید مسجد النبی) ومكه(بخوانید مسجد الحرام وخانه كعبه ) داشتم .
سرانجام روز موعود فرارسید وسوم مرداد ماه 86 قرار بود ساعت 30/10شب ازفرودگاه مهراباد با پرواز شماره 1581راهی مدینه شویم ولی این سفر با 5/2ساعت تاخیر ساعت یك بامداد چهارم مرداد انجام شد.
حدود 450 مسافر دریك بویینگ 747. مهمانداران درپاسخ به اعتراض مسافران درخصوص تاخیر طولانی پرواز گفتند وقتی قرار است هفته ای 40 پرواز بدون حتی یك صندلی خالی انجام شود همین است وبجای اعتراض آب نبات بخورید.
به هر حال ساعت 3 بامداد درفرودگاه مدینه نشستیم وبعد از انجام مراحل اداری فرودگاه با اتوبوس هایی كه ازقبل اماده بود راهی هتل الموده العالمی نزدیك مسجد النبی شدیم .بسیار خسته وخواب آلود.
ولی همه اعضای كاروان شماره 57111 كه اغلب از هنرمندان كشوروخانواده های
انان بودند ازسر شوق قید خواب راپس از10 ساعت تشریفات سفر زده وراهی مسجد النبی
و بقیع شدند. قدم گذاشتن به مدینه ومسجدالنبی ومكانی كه سالها محل زندگی ؛
عبادت و ابلاغ رسالت محمد (ص )بوده بسیار شعف انگیز است .
چیزی بین رویا وواقعیت . مسجدی بسیار بزرگ اما صمیمی ودلپذیر وروحانی و آرام
وپاك .
علی رغم جمعیت بسیار زیاد زوار ، آدمی درمسجد پیغمبراحساس تنهایی خوبی می كند.
گویی به تنهایی به اینجا دعوت شده ای همانگونه كه به تنهای محشور خواهیم شد
ولقد جئتمونا فردا وملایك خداوند به پیش باز تو امده اند.
شوق واقبال عبادت در زوار حرم نبوی بیدار شده وبه قلیان می رسد . بوی رحمه العالمین در جای جای مسجد النبی به مشام می رسد. ادای احترام مستمر مسلمانان ازاقصی نقاط عالم به رسول اكرم و ذكر مداوم نام مقدس محمد (ص)این پیام را به آدمی می دهد كه آیا عالم كون ومكان فردی عزیزتر ومحبوب تر ازمحمد (ص ) به خود دیده است ؟
هنوز
ازسر مستی دیدار این فضا ی روحانی هوشیار نشده بودم كه خود را درمقابل مزار
مظلوم چهار ولی بزرگ خدا و امام معصوم دربقیع یافتم . امام حسن بن علی ؛ امام
علی بن حسین (زین العابدین )؛ امام محمد باقرو امام جعفر صادق .
تا روز آخری كه درمدینه بودم به این می اندیشیدم كه چگونه این خاك می تواند
این همه عظمت وبزرگی را یكجا بپذیرد.
بقیع كلكسیون ارواح مطهر وبزرگ است ؛آدمی را حیرت زده می كند. تصور اینكه این
قبرستان جایی است كه هرهفته ازجانب حضرت ولی عصر (عج ) زیارت می شود وحضرت
ایشان بر مزار اجداد بزرگش فاتحه وادعیه می خواند برعظمت این مكان می افزاید
،به ویژه كه اگر تصور كنی اشكهای پاك مهدی نیز درغم غربت پدرانش براین خاك می
ریزد.
صفای مسجدالنبی در منبر پیغمبر است ومروه آن درمحراب پیغمبر. ولی حجر الاسود
این مسجد دربیت الزهراست .
خانه زیبا و دلگشای فاطمه زهرا (س ) كه در گوشه خانه پیغمبر واقع است ودرب این
خانه محل تجمع و حضور قلب مسلمانان شیفته اهل بیت پیغبر است .
ازآنجا كه وهابیون با روضه خواندن وگریه وزاری درمساجد وبرمزار وقبور مخالفند شیعیان روبروی این بیت شریف می نشینند و به تنهایی ودردرون قلبشان مجلس نوحه وروضه برپا می كنند ومن نیز چنین كردم وچه صفا وحالی داشت كه جز با نفخات قدسی روح مطهر حضرت زهرا (س ) این حال میسر نمی شود.
یكی ازصحنه های دیدنی حضور درحرمین شریفین كه توجه هر زائری را جلب می كند،اهتمام وشوق زاید الوصف زوار به اقامه نمازهای جماعت است ؛ تصور كنید ساعت 4 صبح فوج فوج مردم را می بینید كه به اتفاق همسر وفرزندان ریز ودرشت خود به سمت مساجد راهی می شوند تا ازفیض نماز جماعت محروم نشوند.
همین صحنه تا عشا ، چهار بار دیگر تكرار می شود وهیچ خستگی و خمودگی درنماز گزاران ایجاد نمی گردد.
امامان جماعت نیز نمازها را انصافاً زیبا وجذاب وبا توجه می خوانند و این هم درجلب وجذب مسلمین بسیار موثر است . بویژه نمازهای صبح ومغرب مسجد الحرام كه توسط شیخ عوادالجهنی و شیخ الماهر كه هردو بسیارجوان هستند خوانده می شود .
صوت ولحن بسیار زیبای "الماهر" به گونه ای است كه نمازگزاران را هم به تامل در آیات و هم به قرائت بیشتر قرآن بعد از نمازدعوت می كند .
این قاری وحافط قرآن كه نمازهای مغرب وعشای مسجد الحرام را می خواند ازاینكه درحین خواندن آیات قران درنماز دچار حزن وبغض و گریه شود ابایی ندارد و چه حالی به اهل دل ومعنا درنماز می دهد وقتی اشكی به آرامی ازسر خضوع وخشوع دربرابر باری تعالی ازگوشه چشمی جاری می شود.
اهل سنت بلافاصله بعد از اذان ،نماز نمی خوانند بلكه فاصله ای 15تا 20 دقیقه ای بین اذان ونماز قائل می شوند تاهم مسلمین ازخانه وبازار به مسجد برسند وهم حضار درمسجد نمازهای مستحبی و قضا به جای آورند و یا دعا كرده وقرآن بخوانند.
تلویزیون المجد عربستان هم كه نمازهای مسجد الحرام را بطور زنده پخش می كند
دراین فاصله ادعیه مخصوص پخش می كند. سنت پسندیده ای است . درتفاوت نمازهای
جماعت اهل سنت با شیعیان كه خیلی جزئی است می توان به موارد زیر اشاره كرد:
1- عدم استفاده ازمهر ازسوی اهل سنت. شیعیان هم برای حفظ وحدت مسلمین درعربستان
چنین می كنند.
2- دست به سینه ایستادن برخلاف شیعیان كه خبردار ودست به كنار می ایستند.
3- حذف بسم ا... ازابتدای حمد وسوره ازجانب اهل سنت
4- ادای جمعی واژه آمین
5- پرهیز ازصلوات بر محمد وال محمد درنماز ازسوی اهل سنت
6- تفاوت اذان واقامه اهل سنت با شیعه به این گونه كه آنها دراذان شهادت به ولایت حضرت علی نمی دهند وبجای حی علی خیر العمل هم درنماز صبح می گویند الصلاه خیر من النوم (نماز از خواب بهتر است)
7- اهل سنت نمازهای ظهر وعصر را متصل نمی خوانند ایضا نماز های مغرب وعشا را.
برخلاف تصورات قبلی كه بیشترناشی ازتبلیغات تندرو های مذهبی است اختلافات
چشمگیری بین مسلمانان در حرمین شرفین دیده نمی شود.
برخورد های نامناسب وهابی ها هم كمتر از آن چیزی كه تصور می شود.
وقتی بعد از نماز ها رو به سوی برادران اهل سنت می كردم وبه آنها تقبل ا... می
گفتم تبسمی برلبانشان می نشست و ازاین مهر ومحبت ایمانی به وجد می آمدند.
واقعا این بحثهای اختلافات شیعه وسنی كاملا غیر اصیل است . اختلافات دربرابر اشتراكات كم رنگ است واختلافات هم با گفتگو واستدلال تقلیل می یابد چون بسیاری از آنها ناشی ازتصورات وتوهمات اساس طرفین است .
حضور تندروهای وهابی در بقیع بیشترخودنمایی می كند. آنها معتقدند قبور را
نباید زیارت كرد وبر سر قبور نباید ایستاد وگریه كرد یا دعا خواند.
استناد آنها نیز احادیثی ازپیامبر اكرم است كه درروات مسلم ازمنابع درجه یك اهل
سنت نقل شده مبنی براین كه حضور درقبرستانها فقط برای یاد مرگ مجاز است ولاغیر.
برخی ازطلبه های وهابی نیز دراین قبرستان دائما باصدای بلند درحال وعظ و خطابه
دراین خصوص هستند تا به شیعیان دست از این ایین مذهبی خود كه به تعبیر آنها به
اصطلاح شرك است بردارند.
شیعیان هم باصلوات های مكرر وبویژه با تاكید بر وعجل فرجهم
البته برخی رفتارهای ناپسند حاجی های شیعی نیز دردامن زدن به رفتارهای ناپسند وهابیون بی تاثیر نیست . مثل خاك برداشتن ازبقیع ؛ فحش وناسزا گویی به وهابی ها و رفتارهای تحریك كننده .
همین گونه رفتارهای باعث شده كه مزار "ام البنین(س)" مادر بزرگوار حضرت ابالفضل العباس (ع ) نیز در به حوزه های ممنوعه اضافه شود ، درحالی كه قبلا چنین نبوده است .
به هر حال زندگی درهتل الموده العالمی درمدینه دریك هفته اقامت درمدینه هرچند با اعمال مكرر توام بود ولی به هیچ وجه تكراری نبود.
نمازهای جماعت مسجد النبی شوق انگیز بود .قرآن خواندن دراین مسجد مقدس توام
با راز ورمزی است بی مانند .
قرائت قرآن دراین مسجد خستگی همراه ندارد ،ضمن آنكه معانی بهتر ازدیگر ایام
واوقات ومكانها بردلها می نشیند.
تاثیر جغرافیا ومكان بر حقایق و مجردات فرضیه ای بود كه بعد ازاین سفر برای من
به یك قانون واصل كلی تبدیل شد .
مدینه شهری است كه قریب به 30 سوره قرآن دراین شهر نازل شده و تاثیر این واقعیت را هر قاری قرآنی فهم می كند.
درروایات هم آمده كه مستحب است حاجیان قرآن را دراین شهر ختم كنند . توفیقی كه نصیب بسیاری شد .
درمدینه ، مساجد مقدس فراوانی وجود دارد كه بوی پیامبر واهل بیت واصحاب
ویاران محمد (ص ) را می دهد. مثل مسجد غمامه یا استسقا كه پیامبر درآنجا برای
نازل شده باران نماز ودعا خواند و مردم مدینه ازبارش باران سیراب شدند. مسجد
معروف قبا ، مسجد ذو قبلتین كه آیات قرآن مبنی بر تغییر قبله از بیت المقدس به
مسجد الحرام وكعبه در آن نازل شد وپیامبر ادامه نمازشان را رو به سوی كعبه
خواندند و
مسجد مباهله كه دركنار بزرگراه علی بن ابی طالب واقع شده است .
بازارها واوضاع اجتماعی مدینه
مدینه شهر بزرگی است با بیش از800هزار نفر جمعیت .آب وهوای مدینه خشك وبیابانی است ولی بادهای مداومی كه دراین شهر می وزد آفتاب سوزان را تحمل پذیر می كند.
برخی مناطق هم ازدرختان خوبی برخورداراست مثل اطراف مسجد ذو قبلتین كه بسیار سرسبز وخوش آب وهواست . بهترین منطقه مدینه اطراف حرم نبوی است كه مملو ازهتلهای سر به فلك كشیده است و زائران به راحتی وبدون سوار شدن به خودرو ظرف چند دقیقه خود را به مسجد االنبی می رسانند.
درمسیر زوار انواع واقسام مغازه ها و پاساژها قراردارد وحجاج هم از این
بازارها استقبال می كنند .
فروشندگان این بازارها اغلب هندی ؛ پاكستانی ؛ افغانی ؛ مالزیایی و اندونزیایی
هستند وكارگران هم اغب بنگلادشی وسیاه پوستان افریقایی هستند.
اعراب ،كمتر خودشان كار می كنند بلكه آنها را بیشتر می توان دربرخی مراكز خرید
مجلل مثل "الطیبه" دید .
مدینه كلكسیون خودروهای آخرین سیستم است .ظاهرا اعراب به ماشین های شاسی بلند خیلی علاقه دارند.تاكسی های مدینه تویوتای كمری است ومسافر كش ها با تویوتا كریسیدا وكاپریس مسافر كشی می كنند.
شیخ های عربستان همبا "رولز رویز" برای نماز تشریف می آیند.
علی رغم وجود انواع ماشین های مدل بالا اعراب خیلی آرام رانندگی وبسیار مراعات
یكدیگر را می كنند .من دراین مدت حتی یك مورد تصادف هم ندیدم .
سیستم حمل ونقل عمومی خوبی هم دارند. شما می توانید با حدود1000 تا
2000تومان به هرنقطه ای ازمدینه بروید .
اگر هم چند نفر باشید می توانید یكی ون گرفته وهزینه را سر شكن كرده واگر قصد
رفتن به بازارهای دور دست را داشه باشید پول كرایه شما را صاحب فروشگاه مقصد می
دهد نه شما.
چیزی به نام بدحجابی درمدینه ومكه دیده نمی شود. زنان عرب اغلب پوشینه
دارند و بسیار محجوب هستند. آنها هرچند حضور پررنگی دربازارها دارند ولی هنوز
حق رانندگی ندارند.
گفته می شود زنان درعربستان هنوز شناسنامه ندارند و ازجانب پدر وشوهرهایشان
هویت می یابند.
مناطقه محروم مدینه خیلی رقت آور است . خانه هایی كوچك و مخروبه كه معلوم نیست آیا كولر گازی دارند تا گرمای این شهر را تحمل كنند یا خیر ؟ همین وضعیت درمكه هم قابل مشاهده است .هرچند مكه شهری كوهستانی و بزرگ تر وبا فراز ونشیبهای بیشتر است . هوای مكه هم شرجی تر است . ولی مدینه تمیز تر ویكدست تر از مكه است .
سرانجام اقامت یك هفته ای درمدینه به سر آمد و قصد عزیمت به مكه را كردیم .
ازیك سو به حال وهوای مدینه عادت كرده بودیم وازسوی دیگر شوق دیدار بیت ا...
ذره ذره وجودمان را فراگرفته بود.
به هر حال به قصد مسجد شجره برای محرم شدن ،حركت كردیم . درمسجد بعد ازغسل ،
لباس احرام كه شامل دو تكه پارچه ساده است پوشیده و 3 نماز دوركعتی مستحب به
جای آوردیم و لبیك گفته وراهی مكه شدیم .
حركت ما بعد از نماز مغرب وعشا بود .بین مدینه ومكه حدود 500كیلومتر فاصله است . ساعت 12شب به مكه رسیدیم . اقامت كوتاهی در هتل هبه ا... ( مركور سابق ) داشته وچمدانها را كه قبلا ارسال شده بود تحویل گرفتیم وبلافاصله راهی مسجد الحرام شدیم .
لحظه دیدار با معشوق ومحبوب و مقصود نهایی نزدیك بود. شوق عجیبی سراسر وجودم را فراگرفته بود. تا دقایقی بعد خانه خدا ونمادی كه سالها به عشق او و به سوی او نماز اقامه ونیایش كرده ام را خواهم دید.
خاك مقدسی كه جای پای همه پیامبران خدا وامامان معصوم واولیا وعرفا درطول
تاریخ را برخود دارد زیر پای من است .
آیا دراین مسجد هم جغرافیا تاثیرات معنوی دارد؟ آیا دراین مسجد هم اززمین وهوا
انوار رحمت الهی قابل دیدن و تجلیات معنوی قابل احساس است ؟
آیا بوی پاك ارواح مقدس حاضر درمسجد قابل استشمام است ؟
دراین فكر وتاملات بودم كه ماشین اززیر گذر مسجد الحرام عبور كرد وبا پله های
برقی ظرف چند دقیقه خود را دربرابر باب الفهد مسجد الحرام دیدم .
در سفرنامه های حج خوانده بودم كه كعبه در یك گودال است وازدور قابل رویت
نیست .هرچند كعبه را نمی دیدم ولی حال وهوای عجیبی درمن ایجاد شده بود بی مانند
وغیر قابل تكرار .
برایم مسجل بود كه نزدیك مقصد هستم هرچند آن را نمی بینم . به توصیه راهبر
كاروان سرها فرو افتاده به سوی كعبه روانه شدیم. او با ما عهد كرد تازمانی كه
اعلام نكرده سرمان را بلند نكنیم. سر به پایین گام به گام وارد مسجد الحرام
شدیم ساعت حدود 2 نیمه شب دهم مرداد 1386. احوالاتم هرلحظه تغییر می كرد .
صدایی درونی می گفت بیا بیا . دائم سعی می كردم عقلانی بیندیشم ودچار موهومات
وتوهمات نشوم ولی ماجرا گونه دیگری بود.
اجزای وجودی و روحانی ام ازكنترل خارج شده بود . راهبر اعلام كرد توقف كنید وسر به سجده بیاساییدونیایش كنید وهرچه ازباری تعالی می خواهید استدعا كنید كه اجابت آن تضمین شده است . این لحظه همان لحظه ای بود كه دیگران از شكوه آن سخن گفته بودند ولی تجربه اش توام با بهجت وشعف فوق العاده ای بود.
یك لحظه كه به خود امدم فقط صدای ناله وگریه و ضجه های كودكانه می شنیدم . بندگان خدا بی اختیار همچون كودكی كه متولد شده است اشك می ریختند . می خواستم برای همیشه دراین شور وشعف وشوق بمانم واین لحظات پایان نپذیرد. بین چشمم ودلم نبردی بزرگ درگرفت . این دو بازهم بی اختیار به مصاف هم رفتند.
همیشه درزندگی چشمانم بردلم تقدم داشتند آنها می دیدند ودل می خواست واین
بار دل دیده بود وچشم ولع دیدن داشت .
دل در حال بود چشم درانتظار.
چشم راهی دل بود تا ازانجا گیسوی یار را ببیند ودل را عاشق كند.
وقتی سر از سجده برداشتم عظمت وشكوهی را دیدم كه همه عالم با همه داشته هایش
دربرابرش هیچ وحتی كمتر ازهیچ بود: "كعبه"
دیدن كعبه پوشیده با پارچه سیاه در دل سیاه شب وبا دلی سیاه ازجهل و غفلت
ومعاصی ،عجب زیباست! گویی خواب می بینم . گویی مرده ام ومن برای حسابرسی آورده
اند. تصوری است كه تصدیقش مشكل است .ولی حواسم تایید كردند كه تو دركنار كعبه
ای وباید آماده اعمال عمره مفرده دربیت ا... الحرام شوی .