متن کامل

چکیده: این مطلب که امام حسین(علیه السلام) حج تمتّع خود را نیمه تمام گذاشته، به عمره تبدیل کرد و مکه را به هدف عراق ترک نمود، برای برخی از تاریخ نویسان، گویندگان و نیز مدّاحان، امری است مسلّم و به عنوان نظریه ای مشهور جا افتاده است. در مقابل این، نظ

چكيده:

اين مطلب كه امام حسين(عليه السلام) حج تمتّع خود را نيمه تمام گذاشته، به عمره تبديل كرد و مكه را به هدف عراق ترك نمود، براي برخي از تاريخ نويسان، گويندگان و نيز مدّاحان، امري است مسلّم و به عنوان نظريه اي مشهور جا افتاده است.

در مقابل اين، نظريه ديگري است كه باور دارد اينگونه نبوده است كه آن حضرت مُحرم به احرام حج تمتع شده و آن را از باب حكم مصدود، به عمره مفرده بدل ساخته است، بلكه امام(عليه السلام) با عمره مفرده وارد مكه شد و با طواف وداع يا با عمره ماه ذي حجه از مكه خارج گرديد.

اگر برخي از مورخان و گويندگان در نقل هاي تاريخي خود، دقت بيشتري مي كردند و آن را با روايات صحيح تطبيق مي دادند، قول مشهور را برمي گزيدند.

نتيجه اين دو نظريه اين است كه عمل امام(عليه السلام)به عنوان يك سنت عملي، قاعده فقهي است.
اگر نظريه نخست را بپذيريم، بايد فقها در فتواي
خود به آن استناد كرده باشند، كه در ظاهر اين گونه
نيست.

در اين پژوهش با استناد به روايات صحيح
و دقت در نقل هاي تاريخي و به پشتوانه
استنباط فقيهان، نظريه صحيح غيرمشهور را
برگزيده ايم:


صفحه 101


قول مشهور

1 . مرحوم شيخ مفيد (متوفاي 413 هجري قمري) در كتاب شريف الارشاد مي نويسد:

امام حسين(عليه السلام) به خاطر ترسي كه از دشمن داشت، نتوانست حج را به جا آورد و نيت خود را به عمره مفرده تبديل كرد و پس از اتمام اعمال عمره، مكه را به سوي عراق ترك نمود.

و لمّا أراد الحسين(عليه السلام) التوجه إلي العراق، طاف بالبيت و سعي بين الصفا و المروة و أحلّ من إحرامه و جعلها عمرة لأنّه لم يتمكّن من تمام الحجّ مخافة أن يقبض عليه بمكة، فينفذ إلي يزيد بن معاوية، فخرج(عليه السلام) مبادراً بأهله و ولده و من انضمّ إليه من شيعته (1)

وقتي امام حسين(عليه السلام) تصميم گرفت به عراق برود، خانه خدا را طواف كرد و ميان صفا و مروه سعي نمود و از احرام خود خارج شد و آن را عمره قرار داد (تبديل نيت به عمره مفرده) زيرا به خاطر دستگير شدن در بين مناسك نمي توانست اعمال حج را به پايان برساند. چون مي خواستند او را دستگير كنند و نزد يزيد بن معاويه ببرند. از اين روي امام(عليه السلام) با خانواده خود و شيعيان همراهش از مكه خارج شدند.

2 ـ محمدبن احمد بن علي الفتال النيشابوري (متوفاي 508 قمري) كه رييس نيشابور او را به شهادت رساند (معجم رجال الحديث) در روضة الواعظين (ص 177) گفتاري مثل گفتار شيخ مفيد، در كتاب خود نقل كرده اند.

3 ـ شيخ طبرسي (متوفّاي 548 قمري) علت تبديل احرام امام(عليه السلام) به عمره مفرده را اين گونه بيان مي كند كه: لأنّه لم يتمكّن من تمام الحجّ مخافة أن يقبض عليه بمكّة فينفذ إلي يزيد بن معاوية ; زيرا به خاطر دستگير شدن در هنگام انجام مناسك، نمي توانست اعمال حج را به پايان برساند، چون مي خواستند او را دستگير كنند و نزد يزيدبن معاويه ببرند.(2)

نكته: از كلمه من تمام الحجّ در نقل شيخ مفيد و شيخ طبرسي فهميده مي شود كه امام(عليه السلام)مُحرم به احرام حج نشده بوده، بلكه نيت عمره تمتع را به عمره مفرده تبديل كردند.

4 ـ علاّمه سيد مرتضي عسكري در كتاب معالم المدرستين ، به نقل تاريخ ابن كثير (متوفاي 744 قمري) از امام حسين(عليه السلام) نقل مي كند كه: ثمّ طاف الحسين بالبيت و بين الصفا و المروة و قص من شعره و أحلّ من إحرامه و جعلها عمرة .(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . الارشاد، ج2، ص66

2  . اعلام الوري بأعلام الهدي، ج1، ص445

3  . معالم المدرستين، ج3، ص57 ; تاريخ ابن كثير، ج8 ، ص166


صفحه 102


نكته: از كلمه و جعلها عمرة در نقل ابن كثير فهميده مي شود كه امام(عليه السلام) نيت احرام حج را به عمره مفرده تبديل نمودند كه خلاف قاعده است.

5 ـ علاّمه مجلسي (متوفاي 1111 قمري) در كتاب بحار الأنوار (ج44، ص363) قول شيخ مفيد را پذيرفته و به نقل از منتخب آورده است:

أنّ يزيد أنفذ عمرو بن سعيد بن العاص في عسكر عظيم و ولاّه أمر الموسم و أمره علي الحاج كلّهم و كان قد أوصاه بقبض الحسين(عليه السلام) سرّاً و إن لم يتمكّن منه بقتله غيلة، ثمّ إنّه دس مع الحاجّ في تلك السنة ثلاثين رجلاً من شياطين بني أميّة و أمرهم بقتل الحسين(عليه السلام) علي أيّ حال اتفق، فلمّا علم الحسين(عليه السلام) بذلك، حلّ من إحرام الحجّ و جعلها عمرة مفردة .(1)

مضمون نقل اين است كه يزيد عمرو بن سعيد بن عاص را با لشكري عظيم امير حج كرد و از او خواست كه امام حسين(عليه السلام) را دستگير نمايد و اگر نتوانست به قتلش رساند و سي نفر از شياطين بني اميه را در ميان حاجيان قرار داد و آنان را مأمور كرد كه به شكل ممكن، امام حسين(عليه السلام) را به قتل برسانند. وقتي امام حسين(عليه السلام) از اين توطئه آنان آگاه شد، از احرام حج خارج گرديد و آن را عمره مفرده قرار داد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . بحار الانوار، ج45، ص98 ; المنتخب، ص304


صفحه 103


نكته: از كلمه حلّ من إحرام الحجّ و جعلها عمرة مفردة در نقل علاّمه مجلسي فهميده مي شود كه امام(عليه السلام) نيت احرام حج را به عمره مفرده تبديل كرد و از احرام خارج شد، كه خلاف قاعده است.

6 ـ شيخ عبدالله البحراني (متوفاي 1130 قمري) هم گفتاري مثل گفتار شيخ مفيد در كتاب ارشاد، در كتاب خود (كتاب العوالم، الإمام الحسين(عليه السلام) ، ص213) نقل كرده اند.

7 ـ قندوزي (متوفاي 1249 هجري قمري) در كتاب ينابيع الموده مي نويسد:

بعد أن طاف و سعي و أحلّ من إحرامه، و جعل حجّه عمرة مفردة، لأنّه لم يتمكّن من إتمام الحجّ مخافة أن يبطش به و يقع الفساد في الموسم و في مكّة، لأنّ يزيد أرسل مع الحجّاج ثلاثين رجلاً من شياطين بني أميّة و أمرهم بقتل الحسين علي كلّ حال .(1)

بعد از اين كه امام(عليه السلام) طواف و سعي انجام داد. از احرام خارج شد و نيت خود را به عمره مفرده تبديل كرد; زيرا مي ترسيد كه در اثناي مناسك و در مكه فسادي ايجاد شود و نتواند حج خود را به پايان برساند; چون يزيد سي تن از شياطين بني اميه را در ميان حاجيان قرار داده بود و آنان مأمور بودند كه به هر شكل ممكن، امام حسين(عليه السلام) را به قتل برسانند.

نكته: از كلمه و جعل حجّه عمرة مفردة در نقل قندوزي فهميده مي شود كه امام(عليه السلام) نيت احرام حج را به عمره تبديل نمود و از احرام خارج شد و از عبارت لأنّه لم يتمكّن من إتمام الحجّ برداشت مي شود كه امام(عليه السلام) محرم به احرام حج شده بود و خوف آن داشت كه نتواند آن را به پايان رساند، از اين روي، با تبديل نيت، از احرام خارج شد كه خلاف قاعده است.

اما در نقل شيخ مفيد عبارت من تمام الحجّ بود كه فهميده مي شود امام(عليه السلام) محرم به احرام حج نشدند بلكه نيت عمره تمتع را به عمره تبديل نمودند.

قول غير مشهور

آنان كه قول مشهور را بر نمي تابند، مي گويند: اين گونه نبوده است كه امام حسين(عليه السلام)محرم به احرام عمره تمتع شده و عمره تمتع را به عمره مفرده تبديل كرده باشند يا چنين نبوده است كه محرم به احرام حج تمتّع گرديده و آن را از باب حكم مصدود، به مفرده مبدّل ساخته باشند بلكه آن حضرت با عمره مفرده وارد مكه شدند و با طواف وداع يا عمره مفرده ماه ذي حجه بدون تبديل نيت، از مكه خارج گرديدند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . ينابيع المودة لذي القربي، ج3، ص59


صفحه 104


چنانكه امام صادق(عليه السلام) با استناد به فعل امام حسين(عليه السلام) مي فرمايد: وَ لاَ بَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِي ذِي الْحِجَّةِ لِمَنْ لاَ يُرِيدُ الْحَجَّ ; كسي كه نمي خواهد حج به جا آورد، جايز است كه در ماه ذي حجه عمره مفرده انجام دهد.

مستند اين قول دو روايت صحيح از يك سو و تحليل عقلي از وقايع تاريخي قبل از حركت امام(عليه السلام) از مكه به عراق از سوي ديگر مي باشد.

روايت نخست، صحيحه ابراهيم بن عمر اليماني از ابي عبدالله(عليه السلام) است.

* أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُل خَرَجَ فِي أَشْهُرِ الْحَجِّ مُعْتَمِراً، ثُمَّ رَجَعَ إِلَي بِلاَدِهِ قَالَ: لاَ بَأْسَ وَ إِنْ حَجَّ فِي عَامِهِ ذَلِكَ وَ أَفْرَدَ الْحَجَّ فَلَيْسَ عَلَيْهِ دَمٌ فَإِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيّ(عليهما السلام) خَرَجَ قَبْلَ التَّرْوِيَةِ بِيَوْم إِلَي الْعِرَاقِ وَ قَدْ كَانَ دَخَلَ مُعْتَمِر .(1)

از امام صادق(عليه السلام) درباره مردي سؤال شد كه در ماه هاي حج، عمره مفرده به جا آورده، آنگاه به شهر خود بازگشته است. آن حضرت مي فرمايد: جايز است و اگر در همان سال حج به جا آورد و حج اِفراد انجام دهد، بر او قرباني نيست و در ادامه فرموده است: حسين بن علي(عليهما السلام) روز ترويه به جانب عراق رفت، در حالي كه به عمره مفرده محرم شده بود.

روايت دوم، صحيحه يا مصحّحه معاوية بن عمار است.

* قالَ قُلْتُ لاَِبِي عَبْدِ اللَّهِ(عليه السلام) مِنْ أَيْنَ افْتَرَقَ الْمُتَمَتِّعُ وَ الْمُعْتَمِرُ؟ فَقَالَ: إِنَّ الْمُتَمَتِّعَ مُرْتَبِطٌ بِالْحَجِّ وَ الْمُعْتَمِرَ إِذَا فَرَغَ مِنْهَا ذَهَبَ حَيْثُ شَاءَ وَ قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيّ(عليهما السلام) فِي ذِي الْحِجَّةِ ثُمَّ رَاحَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ إِلَي الْعِرَاقِ وَ النَّاسُ يَرُوحُونَ إِلَي مِنًي وَ لاَ بَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِي ذِي الْحِجَّةِ لِمَنْ لاَ يُرِيدُ الْحَجَّ .(2)

معاوية بن عمّار مي گويد: به امام صادق(عليه السلام) عرض كردم فرق عمره تمتع و مفرده چيست؟ فرمود: عمره تمتع با حج مرتبط است و كسي كه عمره مفرده را انجام مي دهد، هنگامي كه آن را به پايان رساند، مي تواند به هرجا كه بخواهد برود و امام حسين(عليه السلام) در ذي حجه عمره مفرده به جا آورد سپس در روز ترويه به عراق رفت در حالي كه مردم به سوي منا مي رفتند و كسي كه نمي خواهد حج به جا آورد، جايز است كه در ماه ذي حجه عمره مفرده انجام دهد.

نكته: اين دو روايت كه از نظر سند صحيح اند، به طور صريح دلالت مي كنند كه امام حسين(عليه السلام) در ماه ذي حجه به عمره مفرده محرم شده و آن را به پايان رسانده اند و هيچ دلالتي بر تبديل نيت، از آن ها فهميده نمي شود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . كافي، ج4، ص535

2  . محمد بن الحسين باسناده عن محمد بن يعقوب مثله و كذلك الكافي، وسائل الشيعه (آل البيت) الحرّ العاملي، ص310، باب: ابواب عمره حديث 2 و 3)


صفحه 105


امام(عليه السلام) پيش از حركت از مدينه به سوي مكه، در عالم خواب از پيامبر اسلام شنيده بود كه فرمود: حبيبي يا حسين، كأنّي أراك عن قريب مرمّلاً بدمائك مذبوحاً بأرض كرب و بلاء  ;(1) عزيز من! اي حسين! گويا مي بينم كه به همين زودي در سرزميني به نام كربلا كشته و سرت از تن جدا مي شود و در خون خود مي غلتي.

مرگ بر انسان ها لازم گرديده و همانند گردن بند در گردن دختران است و من به ديدار نياكانم آنچنان اشتياق دارم كه يعقوب به ديدار يوسف

نقل شده كه امام حسين(عليه السلام) بيست و پنج بار به زيارت خانه خدا رفت كه آخرين بار در سال 60 هجري بود.

و در سال 57 هجري بود كه آن حضرت در كنار جبل الرحمه دعاي عرفه را خواندند.

امام حسين(عليه السلام) شب 27 رجب سال 60 هجري قمري، از ميقات مسجد شجره به صورت عمره مفرده عازم مكه شدند و سوم شعبان به مكه رسيدند. بعد از اعمال عمره مفرده، مكه را پايگاه خود قرار داد و ماه هاي: شعبان، رمضان، شوال، ذي قعده و هفت روز از ذي حجه را در مكه گذراند و مردم نيز گروه گروه با ايشان ديدار مي كردند. حتّي عبدالله بن زبير در جماعت امام شركت مي كرد.(2)

كوفيان پس از شنيدن ماجراي مخالفت امام(عليه السلام) با يزيد، او را به عراق دعوت كردند. ازاين رو، امام(عليه السلام) مسلم بن عقيل را در 15 رمضان سال 60 به كوفه فرستاد تا اگر مردم خواهان او هستند، عازم عراق شود. پس خطاب به او فرمود:

و إن رأيت الناس مجتمعين علي بيعتي فعجّل لي بالخبر حتّي أعمل علي حسب  ذلك .

اگر ديدي كه مردم در بيعت با من يكپارچه اند و براين امر تمايل دارند، بي درنگ خبر آن را به من برسان تا بر اساس آن اقدام كنم.

مسلم بن عقيل پنجم شوال به كوفه رسيد و بعد از اين كه حدود 18 هزار نفر با او بيعت كردند، با فرستادن نامه اي به حسين بن علي(عليهما السلام) از او خواست كه در آمدن به كوفه شتاب كند(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . بحارالأنوار، ج44، ص328

2  . ترجمه وقعة الطف ، ابومخنف، صص108 ـ 110

3  . بحار الأنوار، ج44، ص335


صفحه 106


با نزديك شدن موسم حج، كه مسلمانان گروه گروه وارد مكه مي شدند، در آستانه روز ترويه، آن حضرت تصميم گرفت كه به سوي عراق حركت كند. پيش از حركت، اين خطابه را در ميان افراد خاندان بني هاشم و گروهي از شيعيان خويش، كه در مدت اقامت آن حضرت در مكه بدو پيوسته بودند، ايراد كرد:

حمد و سپاس از آنِ خداست، آنچه خدا بخواهد همان خواهد شد و هيچ نيرويي در مورد فرستاده اش حكمفرما نيست، مگر به اراده خداوند و درود و سلام خداوند بر فرستاده اش. مرگ بر انسان ها لازم گرديده و همانند گردن بند در گردن دختران است و من به ديدار نياكانم آنچنان اشتياق دارم كه يعقوب به ديدار يوسف. و براي من قتلگاهي معين شده است كه در آنجا فرود خواهم آمد و گويا با چشمان خود مي بينم كه درندگان بيابانها (لشكريان كوفه) در سرزميني در ميان نواويس و كربلا اعضاي مرا قطعه قطعه و شكم هاي گرسنه خود را سير و انبانهاي خالي خود را پر مي كنند. از پيش آمدي كه با قلم قضا نوشته شده است، چاره و گريزي نيست. بر آنچه خدا راضي است ما نيز راضي و خوشنوديم. در مقابل بلا و امتحان الهي صبر و استقامت ميورزيم كه اجر صبركنندگان را بر ما عنايت خواهد كرد. ميان پيامبر و پاره هاي تن وي (فرزندانش) هيچ گاه جدايي نخواهد افتاد و در بهشت برين در كنار او خواهند بود; زيرا آنان وسيله خوشحالي و روشني چشم پيامبر بوده و وعده او (استقرار حكومت الله) نيز به وسيله آنان تحقق خواهد يافت. (1)

و امام سخنانش را با اين جمله پايان داد:

مَنْ كانَ باذِلاً فِينا مُهْجَتَهُ وَمُوَطِّناً عَلي لِقاءِ اللهِ نَفْسَهُ; فَلْيَرْحَلْ مَعَنا، فَإِنّي راحِلٌ مُصْبِحَاً إِنْ شاءَ اللهُ تَعالي ; آگاه باشيد! هر يك از شما كه حاضر است در راه ما از خون خويش بگذرد و جانش را در راه شهادت و لقاي پروردگار نثار كند، پس آماده حركت با ما باشد كه من فردا صبح حركت خواهم كرد، ان شاءالله. (2)

در اينجا توجه به چند نكته ضروري است:

1 . امام(عليه السلام) از ابتدا تصميم داشت از مكه خارج شود و از آينده حركت خود، كه در كربلا به شهادت مي رسد، آگاه بود و در روز هشتم ذي حجه كه حجاج عازم منا و عرفات بودند،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . الْحَمْدُ لِلَّهِ وَمَا شَاءَ اللَّهُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِاللَّهِ وَصَلَّي اللَّهُ عَلَي رَسُولِهِ وَسَلَّمَ خُطَّ الْمَوْتُ عَلَي وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقِلادَةِ عَلَي جِيدِ الْفَتَاةِ وَمَا أَوْلَهَنِي إِلَي أَسْلافِي اشْتِيَاقَ يَعْقُوبَ إِلَي يُوسُفَ وَ خُيِّرَ لِي مَصْرَعٌ أَنَا لاقِيهِ كَأَنِّي بِأَوْصَالِي يَتَقَطَّعُهَا عُسْلانُ الْفَلَوَاتِ بَيْنَ النَّوَاوِيسِ وَكَرْبَلاءَ فَيَمْلأَنَّ مِنِّي أَكْرَاشاً جُوفاً وَ أَجْرِبَةً سُغْباً لا مَحِيصَ عَنْ يَوْم خُطَّ بِالْقَلَمِ رِضَي اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْتِ نَصْبِرُ عَلَي بَلائِهِ وَيُوَفِّينَا أُجُورَ الصَّابِرِينَ لَنْ تَشُذَّ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ لَحْمَتُهُ وَهِيَ مَجْمُوعَةٌ لَهُ فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ تَقَرُّ بِهِمْ عَيْنُهُ وَتَنَجَّزُ لَهُمْ وَعْدُهُ مَنْ كَانَ فِينَا بَاذِلا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَي لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنِّي رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّه . (بحار الانوار، ج44، ص367)

2  . (بحار الانوار، ج44، ص36 ; اللهوف، ص52)


صفحه 107


مكه را به جانب عراق ترك كردند.

2 . حركت امام از مدينه به مكه در ماه هاي عمره مفرده; يعني ماه هاي رجب و شعبان صورت گرفت و نه در ماه هاي حج; يعني شوال، ذي قعده و ذي حجه.

3 . گفتگويي كه امام(عليه السلام) سه روز قبل از حركت با ابن عباس و محمد حنفيه و
ديگران داشت و آنان اصرار مي كردند كه امام(عليه السلام) از رفتن به عراق منصرف شود(1) و آن حضرت به ابن عباس مي فرمايد: إنّي قد اجمعت المسير في أحد يومي هذين إن شاءالله ; تصميم گرفته ام در اين يكي دو روز، به جانب عراق حركت كنم، اگر خداوند بخواهد. (2) و همچنين با عنايت به اين سخن امام(عليه السلام) كه در روز قبل از حركت فرمود: فَإِنّي راحِلٌ مُصْبِحَاً
إِنْ شاءَ اللهُ
كه امام(عليه السلام) خود را براي حج آماده نكرده، بلكه مقدمات سفر به عراق را تهيه ديده است.

4 . با توجه به سخن امام صادق(عليه السلام) كه فرمود: حسين بن علي(عليهما السلام) روز ترويه به سوي عراق رفت و در حالي كه به عمره مفرده محرم شده بود، معلوم مي شود كه امام از همان ابتدا قصد عمره تمتع نكرده بود و تنها به خاطر احترام كعبه، عمره مفرده به جا آورده بود و اينگونه نبوده است كه عمره تمتع را به مفرده تبديل كرده يا حج تمتع را از باب حكم مصدود به مفرده مبدّل كند; زيرا اگر امام در ماه هاي حج، محرم به احرام تمتّع شده بود، بايد براي بستن احرام، به يكي از مواقيت پنجگانه مي رفت (مسجد شجره، جُحفه، يلملم، قرن المنازل و وادي عقيق) و در يكي از آن ميقات ها احرام مي بست، نه در ادني الحلّ (تنعيم و جِعرانه)، كه ميقات اهل مكه و ميقات عمره مجدّد است.

حضور در ميقات هاي پنج گانه كه فرسنگ ها از مكه فاصله دارد، نه در تاريخ آمده و نه در جوامع روايي ذكر شده است.

5 . اگر امام(عليه السلام) محرم به احرام حج شده بود، بايد مانند ديگر مردمان، در بعد از ظهر روز هشتم و روز ترويه در مسجدالحرام احرام مي بست، در حالي كه امام چند روز پيش از حركت، به طور غير رسمي و در روز هفتم، به طور رسمي، اعلام كرده بود كه صبح هشتم عازم عراق هستم و با اين اعلام، جايي براي حكم مصدود باقي نمي ماند.

مصدود عبارت است از كسي كه دشمن او را از عمره يا حج منع كند.

اگر كسي احرام عمره يا حج را بست و بعد از آن، دشمن يا كس ديگر او را از رفتن به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . دينوري، اخبار الطوال، صص 245 ـ 243

2  . ترجمه وقعة الطف ابومخنف، ص111


صفحه 108


مكه يا رفتن به عرفات منع كند و راه ديگري نباشد، مي تواند در همان محل كه ممنوع شده، يك شتر يا يك گاو يا يك گوسفند قرباني نموده و تقصير كند و از احرام خارج شود.(1) و چنين مطلبي در تاريخ يا حديث نيامده است.

6 . آنچه از شيخ مفيد و ديگران آمده، اين است كه امام(عليه السلام) قبل از حركت، خانه خدا را زيارت كرد و سعي ميان صفا و مروه انجام داد و آن را عمره مفرده قرار داد و از احرام خارج شد و هيچ اشاره اي به قرباني كردن شتر يا گوسفند نشده است تا نشانه مصدود بودن از آن فهميده شود.

7 . آنچه از قول شيخ مفيد و ديگر بزرگان برداشت مي شود، تبديل به عمره مفرده است، كه اين قول اشاره به تبديل عمره تمتع به مفرده و نه تبديل حجّ تمتع به مفرده، كه علاّمه مجلسي و قندوزي به آن تصريح كرده اند...

8 . آخرين نكته اين كه: امام(عليه السلام) چون عازم عراق بوده، شب يا صبح هشتم به أدني الحلّ رفته و به احرام عمره مفرده مُحرم شده و قبل از حركت به سوي عراق، اعمال خود را به اتمام رسانده و از احرام خارج شده است; چنانكه امام صادق(عليه السلام) با استناد به فعل امام حسين(عليه السلام)مي فرمايد: وَ لاَ بَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِي ذِي الْحِجَّةِ لِمَنْ لاَ يُرِيدُ الْحَجَّ و در عبارت ديگر مي فرمايد: وَ قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيّ(عليهما السلام) فِي ذِي الْحِجَّةِ .

9 . دقت در گفتار ابو مخنف كوفي (متوفاي 157 هجري قمري)، از مورّخان مشهور شيعه، قول ما را تأييد مي كند.

ابو مخنف به سند خود از عبدالله بن سليم و المذري بن المشعمل الأسديين كه به عنوان حج از كوفه به مكه آمده بودند، نقل مي كند كه گفتند:

فطاف الحسين بالبيت و بين الصفا و المروة و قص من شعره و حلّ من عمرته ثمّ نحو الكوفة و توجّهنا نحو الناس إلي مني (2); حسين(عليه السلام) برگِرد خانه خدا و بين صفا و مروه طواف كرد و كمي از موي خود را چيد و از عمره خود بيرون آمد. آنگاه به سوي كوفه روان شد و ما همراه مردم به منا رو كرديم.

ابن جرير طبري (متوفاي 310 هجري قمري) نيز روايت ابو مخنف را در كتاب خود آورده است.(3) همانطور كه ملاحظه مي شود هيچ اشاره اي به تبديل نشده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . مناسك حج، مسائل 1370 و 1372

2  . مقتل الحسين(عليه السلام) ، ابومخنف الأزدي، ص66

3  . تاريخ الطبري، ج4، ص289


صفحه 109


گفتار فقيهان

در ادامه بحث و به عنوان حسن ختام، لازم است به گفتار فقيهاني كه متكي بر روايات صحيحه است، استناد كنيم:

1 . مرحوم آيه الله سيد محسن حكيم، در كتاب مستمسك العروة مي نويسد:

و امّا ما في بعض كتب المقاتل; من أنّه(عليه السلام) جعل عمرة مفردة، ممّا يظهر منه أنّها كانت عمرة تمتع و عدل بها إلي الإفراد. فليس ممّا يصحّ التعويل عليه في مقابل الأخبار المذكورة التي رواها أهل الحديث  ;(1) تكيه برآنچه در بعضي ازكتاب هاي مقاتل آمده است كه: امام(عليه السلام)عمره خود را عمره مفرده قرار داد; يعني محرم به عمره تمتع شده بود و نيت خود را به مفرده تبديل كرد. (2)

همانگونه كه ملاحظه مي كنيد، مرحوم حكيم روايت را بر نقل تاريخ ترجيح مي دهد و قول تبديل نيّت از عمره تمتع به مفرده را نمي پذيرد.

2 . مرحوم آيه الله خوئي در كتاب الحج مي نويسد:

قد دلّ بعض النصوص المتعبرة علي جواز الخروج حتي يوم التروية مثل صحيحة إبراهيم بن عمر اليماني،... و في الرواية و إن لم يصرّح بجواز الخروج يوم التروية ولكن يظهر من استشهاد الصادق(عليه السلام) بقضية خروج الحسين(عليه السلام) إنّ ذلك من باب تطبيق الكبري علي الصغري و إنّ خروجه يوم التروية كان جائزاً في نفسه، و استشهاده بفعل الحسين(عليه السلام) دليل علي جواز الخروج، سواء كان الحسين(عليه السلام) مضطراً كما في كتب المقاتل و التواريخ، أم لا. و أوضح من ذلك دلالة معتبرة معاوية بن عمار... و الحاصل: لا ريب في أنّ المستفاد من الخبرين أن خروج الحسين(عليه السلام) يوم التروية كان علي طبق القاعدة لأجل الإضطرار و يجوز ذلك لكلّ أحد و إن لم يكن مضطرّ .(3)

مضمون گفتار مرحوم آيه الله خوئي اين است: خارج شدن از مكه در روز ترويه جايز است و استشهاد امام صادق(عليه السلام) به قضيه خروج امام حسين(عليه السلام) دليل بر جواز خروج از مكه در روز ترويه است و اين استشهاد از باب تطبيق كبري بر صغري است.

و مستفاد از خبر ابراهيم بن عمر يماني و معاوية بن عمار اين است كه خروج

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . وسائل، باب7، از ابواب عمره، حديث 13، ج14 ص313

2  . مستمسك العروه، ج11، ص192

3  . كتاب الحج، ج2، ص236


صفحه 110


امام حسين(عليه السلام) در روز ترويه، بر طبق قاعده بوده نه به خاطر اضطرار كه در كتاب هاي تاريخي و مقاتل آمده است.

3 . آيت الله گلپايگاني در تقريرات البيع آورده است:

و ظاهر الرواية (صحيحة معاوية بن عمّار) أنّ فعل الحسين(عليه السلام) كان لأجل جواز الخروج من مكة في أيّام الحجّ بعد الفراغ من العمرة لأنّه ان صدر ذلك منه(عليه السلام) لأجل الضرورة بقرينة ذيل الرواية المصرّح بجواز الخروج في ذي الحجّة بعد العمرة لمن لايريد الحجّ فانّ قوله(عليه السلام) و لا بأس بالعمرة الخ، مراده أنّه يجوز له الإكتفاء و الخروج من مكة و لا يلزمه الإتيان بالحجّ بأن كان في ذي الحجة .(1)

مضمون گفتار آيت الله گلپايگاني نيز اين است كه مستفاد از ظاهر روايت معاوية بن عمار، خروج امام حسين(عليه السلام) از مكه به عراق در روز ترويه، از باب اضطرار نبوده، بلكه از باب جواز خروج در ايام حج مي باشد.

4 . آيت الله جوادي آملي با استناد به روايت ابراهيم بن عمر يماني مي گويد:

اين گونه نبوده است كه عمره تمتع را به مفرده تبديل كرده يا حج تمتع را از باب حكم مصدود به مفرده مبدّل ساخته باشد.

بنابر اين نتيجه اين مي شود كه استناد به عمل امام حسين(عليه السلام) ، به عنوان يك سنت عملي و قاعده فقهي است. امام(عليه السلام) محرم به احرام عمره تمتع نبوده و عمره تمتع را به عمره مفرده تبديل نكرده است; چنانكه از شيخ مفيد نقل شده بود. يا محرم به احرام حج تمتع نشده و آن را از باب حكم مصدود به عمره مفرده مبدل نساخته است; چنانكه در بحارالأنوار آمده است، بلكه امام(عليه السلام) با عمره مفرده وارد مكه و با عمره مفرده ماه ذي حجه از مكه خارج شده است.

همانگونه كه از روايت ابراهيم بن عمر يماني و معاوية بن عمار به صراحت استفاده مي شود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . تقريرات البيع، ج1، ص355


| شناسه مطلب: 80701