متن کامل

نوع اثر : مقاله عنوان :سيماى محمد (ص) صاح&

نوع اثر :

مقاله

عنوان :سيماى محمد (ص)

صاحب اثر :


جواد محدثى

منبع :

ماهنامه كوثر شماره 28

نگاهى گذرا و گلگشتى معنويت‏بار، در مجموعه «سيماى محمد (ص) در آينه شعر فارسى‏»، گردآورى استاد محمود شاهرخى و استاد مشفق كاشانى. پهنه ادب فارسى، در زمينه وصف

عترت مصطفى (ص) و ستايش خورشيد فلك رسالت و خاندان پاك و اوصياى والاى او، لبريز از گهرهاى ماندگار و اشعار نغز و جاودانه است. كدام شاعر متعهد و وفادار و حقشناسى

است كه دم از مسلمانى بزند و در نعت آورنده اسلام، پيامبر اكرم (ص) عرض ادب نكند؟ كتاب «سيماى محمد در آينه شعر فارسى‏» يكى از زيباترين مجموعه‏هايى است كه با پشتوانه ذوق

و شناخت و دقت دو تن از مفاخر ادبى و شعرى كشورمان، از ميان انبوه سروده‏ها در مدح پيامبر خاتم (ص) گزينش شده و چاپ و تقديم اهل ولايت گشته است. شعرهاى اين مجموعه،

متنوع و در قالب‏هاى مختلف و از دوره‏هاى گوناگون است. نظام جمع‏آورى و تدوين سروده‏ها، بر اساس نام پديدآورندگان و به صورت الفبايى است. از تعداد 82 شاعر، از قرون گذشته

تا عصر حاضر، زيباترين سروده‏ها در قالبهاى مختلف، همچون غزل، قصيده، مخمس، شعر نو و... عرضه شده است. مقدمه‏اى هرچند كوتاه، اما ادبى و عالمانه به خامه استاد محمود

شاهرخى (جذبه) در مطلع كتاب آمده است. در بخشى از آن آمده است: «از ديرباز، شاعران و سخنوران، هريك متناسب با شان و مرتبه خويش، نه در خور قدر و مقام آن عنصر سماحت

و مبدا فصاحت و بلاغت، زبان به ستايش و ثناى وى گشاده و تاج عشق او را بر فرق جان نهاده‏اند، كه اگر آن آثار گرد آورى شود، كتابخانه‏اى بزرگ، از آن پديد خواهد آمد. و نيز، از

دير زمان تذكره نويسان و جنگ پردازان بر وفق ذوق و سليقه خويش منتخبات و گزيده‏هايى از نعوت و مناقب آن سرور ساخته و پرداخته‏اند كه در ميان آن آثارى سخت زيبا و شورانگيز،

مشاهده مى‏شود.» (ص 12) شاعرانى كه در اين مجموعه، آثارى از ايشان آمده، اغلب از چهره‏هاى سرشناس و نامدار شعر پارسى‏اند. از جمله به اين نامها برمى‏خوريم: ملك الشعراى

بهار، عبد الرحمان جامى، مولوى، حزين لاهيجى، خاقانى شيروانى، اميرى فيروزكوهى، مهرداد اوستا، اديب الممالك فراهانى، سعدى، عطار، غروى اصفهانى، نظامى گنجوى، يغماى

جندقى، سنايى غزنوى، الهى قمشه‏اى، حسان، رسا، خوشدل، مشفق، شاهرخى، رهى معيرى و... چكامه بلند و معروف اديب الممالك، در مطلع اشعار، مى‏درخشد:

برخيز شتربانا، بربند كجاوه كز چرخ همى گشت عيان رايت كاوه

دو شعر، از اقبال لاهورى دارد، دو مخمس بلند از حميد سبزوارى، چشم را مى‏نوازد. شعرى از محتشم كاشانى ديده مى‏شود، شعر زيباى «باور كنيم سكه به نام محمد است‏» از جمله دو

شعر على معلم درخشندگى دارد و چهار شعر از موسوى گرمارودى، كه نو سروده معروف «خاستگاه نور» هم در زمره اينهاست. عنوانهايى كه براى اشعار، گزينش شده، از زيبايى ادبى

خاصى برخوردار است و اغلب با برخوردارى از «صنعت تلميح‏» به روايات و مناقب آن حضرت و تعابير قرآنى و حديثى اشاره دارد، مانند: خواجه كونين، بهشت‏سرمد، شمس رسل،

عقل نخست، جان جهان، مطلع اشراق، علت ايجاد، زبده وجود، فيض نخست، شهسوار ملك هستى، كريم السجايا، صاحب لوا، خواجه كاينات، گلشن دين، فخرآدم و... از اين گونه

عنوانهاى دلنشين. شعر زيباى خاقانى، با عنوان «خاك مشك‏آلود»، اين گونه آغاز مى‏شود: صبحوارم، كافتابى در نهان آورده‏ام آفتابم كز دم عيسى نشان آورده‏ام «مصدر فيض‏» نام شعر

سيد ابو الحسن رضوى است كه در «14 بند» آمده است. يكى از بندها را مى‏خوانيم:

اى بر همه انبيا، مقدم وى راهنماى ولد آدم

منشور شريف امر و نهيت يك نكته نه بيش بوده، نه كم

دستور تو هرچه هست، متقن آيات تو هرچه هست، محكم

در خاطر توست آنچه در دهر انجام دهد قضاى مبرم

دين تو كه در خور خلود است دستور تحرك و صعود است

كتاب را ورق كه مى‏زنيم، به شعر معروف سعدى «جمال محمد» مى‏رسيم، با اين مطلع:

ماه، فرو ماند از جمال محمد سرو، نباشد به اعتدال محمد

قدر فلك را كمال و منزلتى نيست در نظر قدر با كمال محمد

دلت مى‏خواهد همه شعرش را بياورى، ولى ... بنا بر اختصار است! هر چه مى‏خواهى كتاب را بربندى و مقاله را به پايان آورى، اما نكهت گلهاى معطر اين بوستان مجال نمى‏دهد. ولى

... چاره‏اى نيست. نگاه شتابان و گذرا به اين مجموعه شعر را با دو بيت از شعر معلم به پايان مى‏بريم:

باور كنيم، رجعت‏سرخ ستاره را ميعاد دستبرد شگفتى دوباره را

باور كنيم، ملك خدا را كه سرمد است باور كنيم سكه به نام محمد است

مدح پيامبر خاتم (ص)

از زنده ياد، استاد «محمد على مردانى‏» ادبيات ولايى كشورمان در اين اواخر، يكى از خدمتگزاران سخت كوش و خالص و مخلص خود را از كف داد. زنده‏ياد، استاد «محمد على

مردانى‏» از شاعران شيفته اهل بيت عصمت و طهارت بود، كه هنر شعرى و ذوق ادبى خويش را وقف «آل الله‏» و انقلاب اسلامى مى‏كرد. و سروده‏هاى بسيارى در مدح و مرثيه خاندان

رسالت و در گراميداشت ايام الله و حماسه‏هاى دفاع مقدس آفريد و پس از عمرى خدمت‏به فرهنگ ناب اهل بيت (ع) چهره در نقاب خاك كشيد. روانش شاد و مهمان عترت پيامبر باد. ضمن

گرامى‏داشت نام آن عزيز، شعرى از او را در مدح حضرت رسول (ص) به شما خوانندگان گرامى تقديم مى‏كنيم. (واحد ادب كوثر)

بر سر كوى تو هر كه راه ندارد واى به حالش كه داد خواه ندارد

نام تو نازم كه در صحيفه هستى فاصله جز (ميم)، با اله ندارد

خواند احد، (احمد)ت، از آنكه به عالم غير تو كس اين مقام و جاه ندارد

بس كه بلند است قاف قدر تو، اى جان چرخ، بر آن پايگاه، راه ندارد

ختم به نام تو شد رسالت و دنيا بعد تو جز عترتت پناه ندارد

بعد تو غير از دوازده وصى تو عالم اسلام، پادشاه ندارد

درس عفاف از بشر ز فاطمه (س) گيرد روز جزا نامه سياه ندارد

روشنى طلعت‏حسين و حسن (ع) را نير تابان و نور ماه ندارد

لرزد و ريزد بناى گنبد گيتى دست ولايت گرش نگاه ندارد

كيست كه چون از پس مباهله آيد جز على و آل او سپاه ندارد؟

جز در احسان مهدى (ع) تو به عالم امت پاكت پناهگاه ندارد

جز به تو گويد خدا درود به وصفت؟ گر شكند سر، قلم، گناه ندارد

شيوه «مردانى‏» است مدحتت امروز پيش تو فردا، جز اين گواه ندارد



| شناسه مطلب: 80794