تاریخ مکه

تاریخ مکه مدت زمانی پس از آدم، خانة کعبه چندان محل توجه نبوده تا آن که حضرت ابراهیم (ع) بار دیگر آن را تجدید بنا کرد. در این صورت، در نگاهِ‌تاریخیِ‌قرآن، تاریخ مکه و کعبه با تاریخ قدمت انسان بر کرة خاکی برابری می‌کند. آنچه قرآن مجید بدان تصریح کرده، آن

تاريخ مكه

مدت زماني پس از آدم، خانة كعبه چندان محل توجه نبوده تا آن كه حضرت ابراهيم (ع) بار ديگر آن را تجديد بنا كرد. در اين صورت، در نگاهِ‌تاريخيِ‌قرآن، تاريخ مكه و كعبه با تاريخ قدمت انسان بر كرة خاكي برابري مي‌كند. آنچه قرآن مجيد بدان تصريح كرده، آن است كه كعبه به دست ابراهيم (ع) بازسازي شد. در عين حال، قرآن اين ديدگاه را نفي نمي‌كند كه زماني دراز پيش از آن، اين خانه وجود داشته و سپس تخريب شده است.

در آيه‌ي 28 سوره‌ي حج و آيات 35 تا 37 سوره‌ي ابراهيم نيز از پيوند كعبه با ابراهيم(ع) سخن به ميان آمده است. ابراهيم(ع) پس از بناي كعبه از خداوند خواست تا اين مكان را حرم امن خود قرار دهد. خداوند هم دعاي وي را اجابت فرمود. همين امنيت و حرمت بود كه طي قرن‌ها، مكه را از تجاوز قبايل بدوي حفظ كرد و آن را شهري امن و به تعبير قرآن «البلد الامين» و «البلد الحرام» قرار داد.

چرا ابراهيم به مكه آمد؟ ابراهيم (ع) به دنبال مشكلي كه با هسمرش ساره بر سر ازدواج با هاجر و تولد اسماعيل پيدا كرد، همراه هاجر و فرزندش، به مكه آمد و آن مادر و فرزند را در اين سرزمين تنها گذاشت و بازگشت. پس از آن كه با لطف خداوند چاه زمزم پديد آمد و اسماعيل (ع) و مادر وي هاجر اميد زندگي يافتند، همانجا، در كنار ساكناني كه در اطراف بودند و يا پديد آمدن آب به اين سوي آمدند، به زندگي خود ادامه دادند. در واقع، همه‌ي ماجرا، تقديري خاصي بود كه مي‌بايست به احياي دين ابراهيمي در اين سرزمين بينجامد. وقتي اسماعيل (ع) سي‌ساله شد، ابراهيم (ع) بار ديگر به مكه آمد. در اين زمان، آنها با كمك يكديگر خانة كعبه را تجديد بنا كردند.

به دنبال ساخته شدن خانه خدا، عرب‌هاي قبيله‌ي «جُرْهُم» كه در آن نواحي زندگي مي‌كردند و اسماعيل از ميان آنان همسري اختيار كرده بود، به توحيد و خداپرستي گرويدند و پس از آن، مراسم حج هر ساله برگزار مي‌شد. به مرور اين فرهنگ ميان ساير اعراب جزيره العرب نيز گسترش يافت.

ساختمان كعبه كه به دست ابراهيم (ع) بنا شد، بر اساس برخي نقل‌ها، حدود 32/4 متر ارتفاع داشته و ديوار شرقي آن 24 متر، ديوار غربي 10/23 متر، ديوار شمالي 5/16 متر و ديوار جنوبي 15 متر بوده است. در آن زمان خانه‌ي كعبه سقفي نداشت و ديوارهاي آن از سنگ بنا شده بود.

قبيله‌اي كه اسماعيل (ع) در ميان آنان بو، «جُرْهم» نام داشت كه بعد‌ها از ميان رفت و نشان آن در تاريخ گم شد. در دورة تسلط جرهم بر مكه بود كه مردم موحد و خداپرست اين ناحيه؛ پس از سال‌ها كه عقايد توحيدي داشتند، بت پرست شدند. آنان به پيروي يكي از بزرگان خود با نام «عمر بن لُحيّ»، بتي را كه وي از شام به مكه آورد و نامش هُبْل بود، پرستيدند. آنها در عين حال، به كعبه و خداي كعبه (ربّ البيت) نيز معتقد بودند. به مرور، بر تعداد بت‌ها افزوده شد تا آنجا كه در زمان ظهور اسلام، بنا بر اظهار برخي منابع، نزديك به 360 بت در اطراف و دورن كعبه قرار داشت. اين افزون بر بت‌هايي بود كه مردم در خانه‌هاي خود نگه مي‌داشتند.

بعد از جرهم، قبيله‌ي «خُزاعه» بر مكه تسلط يافت. پس از آن، به تدريج قريش توانست مكه را از دست آنها خارج سازد و خود بر آن مسلط شود. تاريخ احتمالي تسلط قريش بر مكه حدود دو قرن پيش از هجرت بوده است.

قريش در مكه

«قُصيّ بن كلاب»، دامادِ رييس قبيله‌ي «خُزاعه» بود. او توانست پس از مگر پدر همسرش، با استفاده از خاندان‌هاي متفرق قريش و با كمك آنها، كه در اطراف مكه زندگي مي‌كردند، بر مكه تسلط يابد. قصي در آبادي مكه كوشيد و دارالندوه را براي مشاوره‌ي رؤسا و برجستگان و چهل‌ساله‌هاي قريشي پديد آورد و سروساماني به مكه داد. وي ادارة امور مكه را به عنوان: پرچمداري، پرده‌داري كعبه، سقايت حجاج، سفارت و ... تقسيم كرد و هر قسمت را به يكي از خانواده هاي قريش سپرد. نوشته‌اند كه او در بازسازي كعبه نيز تلاش‌هايي داشته است. در روزگار پيش از قصي، اطراف كعبه تا فاصله زيادي از سكنه خالي بود؛ اما قصي آنها را در نزديكي كعبه آورد و تنها به اندازة طواف، محدوده‌اي را باقي گذاشت.

پس از قصي، فرزندان وي «عبدمناف» و «عبدالدار» و بعد از آن نيز «هاشم» فرزند «عبدمناف» و «عبدالمطلب» فرزند «هاشم» در مكه نفوذ داشتند. در زمان هاشم بود كه مكه به مركز تجاري مهم تبديل شد و قريش به كار تجارت در بلاد دوردست پرداخت.

ابرهه و مكه

قبايل عرب طي قرنها با فرهنگ توحيدي ابراهيمي خو كرده و از گوشه و كنار جزيره العرب براي زيارت كعبه به اين شهر مي‌آمدند و در ضمن در آنجا به تجارت نيز مي‌پرداختند. برخي از اعراب، به دلايلي كه چندان مشخص نيست، به تدريج كعبه‌هايي در ديار خود ساختند و رنج آمدن به كعبه را از خود برداشتند. شمار اين كعبه‌ها را بالغ بر ده دانسته‌اند كه البته چندان مورد توجه نبوده است.

زماني كه «ابرهه حبشي» از آن سوي درياي سرخ به اين سوي آمد و بر يمن تسلط يافت، تصميم گرفت آيين مسيح را بر اين مناطق مسلط سازد. از اين رو كليسايي بنا كرد و مصمم شد تا مردم عرب را از زيارت كعبه باز دارد و وادار كند تا به كليساي او بروند.

شايد بتوان گفت او در پي توسعه‌ي مسيحيت بوده و وقتي با مقاموت عرب‌ها روبرو شد، تصميم گرفت تا به مكه حمله كند و كعبه را ويران سازد. اين واقعه در سال تولد رسول خدا (ص) كه به «عام الفيل» شهرت يافته، رخ داده است.

بناي كعبه به دست قريش

كعبه همواره مقدس بود و اعراب برگرد آن طواف مي‌كردند و به پرستش بت‌هاي خود مي‌پرداختند. زماني كه رسول خدا(ص) سي و پنج سال داشت، سيل از معلاه مكه به سمت مسجدالحرام جاري شد و كعبه را ويران كرد، در پي آن، قريش تصميم گرفت به بازسازي كعبه گرفتند. آنان شرط كردند كه در بازسازيِ كعبه جز از مال حلال، بهره نگيرند؛ و چون مال حلالي كه به دست مي‌آمد، براي اين كار كافي نبود! هر طايفه‌اي از قريش، ساختن گوشه‌اي از آن را برعهده گرفت و بدين سال ساختمان كعبه سامان يافت.

ارتفاع كعبه در اين بنا تا 64/8 متر رسيد. سقفي نيز براي آن قرار داده شد كه آب آن به وسيله‌ي ناوداني به حجر اسماعيل مي‌ريخت. داخل كعبه با رنگ‌آميزي و تصاويري از ابراهيم و مريم مقدس در حالي كه عيسي (ع) را در بغل داشت! تزيين شده بود.

حدود چهار يا پنج سال پيش از بازسازي كعبه، اميرمؤمنان (ع) در كعبه متولد شد. در اين باره نقل‌هاي تاريخي و شواهد ادبي و شعري فراواني وجود دارد كه جاي ترديد براي محققان باقي نمي‌گذارد. اين شرافتي بود براي امام علي (ع) و مادرش فاطمه بنت اسد كه رسول خدا (ص) او را چونان مادرش دوست مي‌داشت؛ چرا كه به هر روي، رسول خدا(ص) بخشي از دوران طفوليتش را در خانه‌ي «ابوطالب» سپري كرد. مشهور است محلي كه ديوار كعبه شكافته شد و فاطمه‌ي بنت اسد از آنجا به درون كعبه رفت، در سمت ركن يماني قرار دارد. از آنجايي كه چندين بار پس از آن كعبه بازسازي شده، طبعاً نمي‌توان اثر و نشاني از چنان شكافي به دست آورد.


سوتيتر

ابراهيم(ع) پس از بناي كعبه از خداوند خواست تا اين مكان را حرم امن خود قرار دهد. خداوند هم دعاي وي را اجابت فرمود. همين امنيت و حرمت بود كه طي قرن‌ها، مكه را از تجاوز قبايل بدوي حفظ كرد و آن را شهري امن و به تعبير قرآن «البلد الامين» و «البلد الحرام» قرار داد.


ساختمان كعبه كه به دست ابراهيم (ع) بنا شد، بر اساس برخي نقل‌ها، حدود 32/4 متر ارتفاع داشته و ديوار شرقي آن 24 متر، ديوار غربي 10/23 متر، ديوار شمالي 5/16 متر و ديوار جنوبي 15 متر بوده است. در آن زمان خانه‌ي كعبه سقفي نداشت و ديوارهاي آن از سنگ بنا شده بود.


مشهور است محلي كه ديوار كعبه شكافته شد و فاطمه‌ي بنت اسد از آنجا به درون كعبه رفت، در سمت ركن يماني قرار دارد. از آنجايي كه چندين بار پس از آن كعبه بازسازي شده، طبعاً نمي‌توان اثر و نشاني از چنان شكافي به دست آورد.


| شناسه مطلب: 80927