در مدرسه‌ی مدینه

در مدرسه‌ی مدینه شهر بزرگی که همه خانه‌ها و محله‌هایش گرداگرد مسجدالنبی ساخته شده است. از هر جای شهر که به راه افتی گذرت از میان مسجد است. واز میان مسجد به هر جای شهر که بخواهی می‌توانی بروی. این نقطه مرکزی با درها و آستانه‌هایش تو را به شش سوی مدینه

در مدرسه‌ي مدينه

شهر بزرگي كه همه خانه‌ها و محله‌هايش گرداگرد مسجدالنبي ساخته شده است. از هر جاي شهر كه به راه افتي گذرت از ميان مسجد است. واز ميان مسجد به هر جاي شهر كه بخواهي مي‌تواني بروي.

اين نقطه مركزي با درها و آستانه‌هايش تو را به شش سوي مدينه راهنمايي مي‌كند.

در مسجدالنبي، محمد (ص) را زيارت مي‌كني و در هنگام ديدار از نبي، فاطمه و علي (عليهما السلام) را مي‌بيني و اين ها همه از يك خانه و يك مسجد در بستر زمان جاري شده‌اند.


مسلمان بودن

دانستيم كه «چگونه مي‌توان مسلمان بود و خوي مسلماني را در همة وجوه نماياند. همه خوي كه تو را محمدي و مسجدي مي‌كند.» شايد كه در هنگام رجعت به شهر و ديار خود ملبس به لباس آنان شوي و گرد ذلت و زبوني ساليان دراز دوري از اين مسجد و خانه را از خود دور كني. ارتباط خانه نبي خدا و وصي او و مسجدي كه در آن حكم خداي را بر پا مي‌دارد ارتباطي لاينفك و جدانشدني است. نزول وحي از آسمان به مكه، به صحن مسجدالحرام، از مسجد الحرام به مسجدالنبي و از هم آنجا به خانة علي و فاطمه عليهما السلام مبدأ و مقصود معلوم است. باشد تا راه گم نكني و در بيراهه نيفتي.

همراهي پيامبر

اين سفر به زائر نشان مي‌دهد كه در طول تاريخ آنها كه اخلاق منتشر در صحن مسجدالنبي و ساكنان خانه همجوارش را يافتند، در احد، خندق و تبوك ماندند و ديگر كسان كه به خود رجعت كردند،‌شكست احد را نصيب دلاوران و سواران پيكار اُحد كردند.

احد عبرتگاه بزرگ تاريخ مسلمين شد. تا همگان بدانند:

در تمامي عقبه‌ها و جنگ‌هاي سخت،

حتي اگر نبي در ميان حاضر باشد و تو اخلاقت مسجدي نباشد، نتيجه بودنت تنها شكستي سخت است.

در مقابل اگر ولي و نبي غايب باشند، اما تو هواي مسجدالنبي را استنشاق كرده باشي و اخلاقت رنگ آنجا را گرفته باشد هر كه باشي؛

از هر كجا كه آمده باشي؛

هر چه كني و هر چه بر جا گذاري،

براي همگان عبرتي است حسنه؛

و براي صاحبان خرد نشانه‌اي از ماندگاري ابدي.



تعليم و تربيت

دريافتيم كه زائر در اين سفر ناخودآگاه با زمان، ‌با تاريخ و با گذشته رودررو مي‌شود.

همه دستمايه حاجي و تحفه‌اي كه از اين سفر به همراه مي‌آورد، از ميان همين مدرسه و كلاس جمع‌آوري مي‌شود تا چه اندازه استعداد داشته باشد. در اين سفر اين وجه، وجه تاريخي بيش از همه اعمال و مناسك خود را مي‌نماياند. هيهات كه جلوة زندگي ماشيني و رنگ و لعاب ‌مدنيت گسترده شده در پهنة زندگي چونان حجاب و مانعي حايل ميان اين دانش آموزان كلاس تاريخ و معلم و كلاس درسيشان مي‌شود. با همة اينها ضربات چوب معلم تاريخ بر تخته سياه، آنها را به خود مي‌آورد و ناگزير به شنيدن ماجراها و درك حوادث مي‌كند. ديري نخواهد گذشت كه حاجي ديگر بار، از همين مسير راهي شهر و ديارش خواهد شد اما تا به آن روز او را فرصتي است تا از نزديك منافع نهفته در اين سفر را دريافته و ره توشه وتحفه‌اي در خور براي خويش و دوستانش گرد آورد.


خودباوري

فهميديم مسلمانان، به دليل سابقة تاريخي و منابع غني فرهنگي سرآمد همة اقوام بودند اما در يك دوره به دليل بروز تضادها و تناقضات و بسياري دلايل ديگر لطمات زيادي را در حوزة فرهنگي، مدني تحمل كرده بودند و آن چه كه مي‌توانست آنها را در خروج از اين بن بست ياري دهد همان منابع و سرمايه‌هاي فرهنگي بود. اما فقدان مطالعه جدي در حال و روزشان و همچنين عدم تمسك مستمر به هويت‌هاي معنوي وضع آشفته و تعليقي مسلمين را طولاني و طولاني‌كرد.


شهري زنده

مدينه با همه مساجدش شهري است كه نشان مي‌دهد چگونه يك شهر مي‌تواند تفكر و اعتقاد، بينش و باور و بالاخره اخلاق داعي بزرگ را در بستر زمان جاري سازد اگر چه اينك شهر مدينه در ميانة معماري بيگانه با روح مسجدالنبي فرو رفته و به تبع آن اخلاق بيگانگان بر مردمان ساكن مدينه مستولي شده است. ليكن مدينه متأثر از فضاي عطرآگين مسجدالنبي، شور شهر پيامبر (ص)،‌شهر فاطمه (س)، شهر همه نيكان پرورده شده در كلاس درس نبي را در دل زائر زنده مي‌كند. همچنان كه كوه احد‌، كوهي از بهشت را در چشم و دل زائر تصوير مي‌كند.

گزيده‌، بخت خاك، شفيعي سروستاني


| شناسه مطلب: 80932