سخن نخست
سخن نخست شمیم دلکشبانگ رحیل میآید صدای در زدن جبرییل میآید هوای شهر پراز رازقی، پراز عوداست شبیه عطر خوش بالهای موعود است نگاهها همه لبریز از ترانه صبح وچشمهای پر از عاشقانه
سخن نخست
شميم دلكشبانگ رحيل ميآيد صداي در زدن جبرييل ميآيد
هواي شهر پراز رازقي، پراز عوداست شبيه عطر خوش بالهاي موعود است
نگاهها همه لبريز از ترانه صبح وچشمهاي پر از عاشقانه صبح
به سمت سبزي اين آستان رها شدهاند به سمت وسعت يككهكشان رها شدهاند
ترنم از نفس شهر تا خدا پل زد زمين به حجم زمان رنگي ازتوسل زد
چقدر سبز تر از هر چه سبز هستي تو چه عاشقانه تو درآسمان نشستي...تو
تو مثل صاعقه نور در تجلايي شبيه روضهاي از دور در تجلايي
سلام حضرت خورشيد در زمين و زمان سلام حضرت پيغام آور قرآن
سلام حضرت جغرافيايايمانها سلام حضرت نصف النهار انسانها
سلام حضرت عشق... اي سلاله ياسين سلام حضرت منطومه بهشت آيين
سلام حضرت خاتم سلام حضرت عرش سلام حضرتعرفان سلام حضرت نقش
سلام حضرت والشمس ..والضحي ...در طور سلام حضرت اقرء سلام حضرت نور
سلام حضرت جنات تحتها الانهار سلام حضرت باران سلام حضرت نار
سلام حضرت سرمستي مدام نسيم سلام حضرت ميخانه خوش تسنيم
سلام حضرت مسك الختام آيينه سلام حضرت خيرالانام آيينه
سلام حضرت پيمانههاي خمره حيق سلام حضرت انگشترانههاي عقيق
سلام سوره انسان و سوره توحيد سلام حضرت بي انتهاترين خورشيد
سلامهاي زمان را جواب خواهي داد به تيرگي زمين آفتابخواهي داد
وزيده بر دل اين شهر جاني از نفحات پر است شهر تو از عاشقانه صلوات...
حامد حجتي<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />