اول خرید بعد زیارت...؟!
اول خرید بعد زیارت...؟! حکایتی داریم ما با این پیرمرد هم کاروانیمان. دیروز به من میگه دیگه میخواهم اگر خدا بخواد برم حرم یه زیارت حسابی بکنم... بهش میگم مگه تا حالا چیکار میکردی؟ میگه خب من عیال وارم، کلی آدم اومدن فرودگاه، کلی آدم هم اومدن خونه
اول خريد بعد زيارت...؟!
حكايتي داريم ما با اين پيرمرد هم كاروانيمان. ديروز به من ميگه ديگه ميخواهم اگر خدا بخواد برم حرم يه زيارت حسابي بكنم... بهش ميگم مگه تا حالا چيكار ميكردي؟ ميگه خب من عيال وارم، كلي آدم اومدن فرودگاه، كلي آدم هم اومدن خونه خداحافظي كردن، تازه الان نزديك 30 تا نوه و نتيجه هم دارم، نميتونم دست خالي برم، ميگن طرف حاجي شده اما دلش نيومده يه سوغاتي كوچولو براي ما بياره... وضع بازار رو هم كه خودت ميبيني، اگر آدم براي يه جنس كوچولو، چند تا مغازه رو هم بره سر بزنه ضرر نميكنه... خلاصه از روز اول كه اومديم به حاج خانم گفتم من حوصله حرف و حديث مردم را ندارم، اول بريم خريدهامون رو انجام بديم بعد اگر وقت شد زيارت هم ميريم. حالا هم كه شكر خدا، هم تقريباً خريدهامون تموم شده هم پولهامون، پس بهتر بريم حرم يه زيارتي بكنيم.
با خودم ميگويم عجب دنيايي... ما چه قدر رسم و رسومهاي دستوپا گير داريم، بنده خدا اين حاجي بيشتر از اينكه به فكر اعمال و زيارت باشه به فكر حرف مردم...
حال چهطوري به اين حاجي بفهمونم كه زيارت توي اين شهر رو نميتوني! در هيچ جاي دنيا پيدا كني اما اين خرتوپرتهاي دو ريالي و پنج ريالي رو ميتوني همه جاي عالم پيدا كني.
حاج كرم