#171;علی اصغر مددی#187;، جانباز شیمیایی کاروان رامهرمز: دلِ سوخته از جنگ را با خودم آوردم

«علی اصغر مددی»، جانباز شیمیایی کاروان رامهرمز:دلِ سوخته از جنگ را با خودم آوردم به مدینه آمده،‌ با زخمی که در سینه‌اش دارد. سخت نَفَس می‌کشد اما نفس‌کشان آمده است اینجا. می‌گوید: طلبیده شدم. خدا را شکر که این آرزو را به گور نبردم و حرم حض

«علي اصغر مددي»، جانباز شيميايي كاروان رامهرمز:
دلِ سوخته از جنگ را با خودم آوردم

به مدينه آمده،‌ با زخمي كه در سينه‌اش دارد. سخت نَفَس مي‌كشد اما نفس‌كشان آمده است اينجا. مي‌گويد: طلبيده شدم. خدا را شكر كه اين آرزو را به گور نبردم و حرم حضرت رسول الله(ص) را زيارت كردم.

از راه دور آمده با زحمي كه دشمن بر سينه‌اش نهاده. آمده تا دلسوخته‌تر شود. آمده تا در پيشگاه خدا هم جانبازي كند، مي‌گويد: اگر برگشتي در كار نباشد، اگر خداوند لبيك مرا پاسخ ندهد، شرمنده مي‌شوم، يعني ممكن است خداوند به حريم الهي خود، راهم ندهد.

«علي اصغر مددي» جانباز شيميايي سالهاي جنگ تحميلي، اينك پاسدار بازنشسته‌اي است كه كاروان رامهرمزي‌ها را همراهي مي‌كند. روز نخست جنگ را خوب به ياد دارد: 31 شهريور 59 اسحله برداشتم و رفتم. تنها نبودم. همسايه‌ها، دوستان و همه كساني كه بايد از خاك و ناموس اين مملكت دفاع مي‌كردند، هوشيار شدند. خدا ياري‌مان كرد كه بجنگيم و تا روزي كه شيميايي شدم، به وظيفه‌ام عمل كردم.

حالا او خاطرات جنگ را به مدينه آورده است و تا فرصت هست و كاروان رامهرمزي‌ها گوشه‌اي نشسته‌اند به سلام دادن بر ساحت رسول الله(ص)،‌ حرف‌هاي دلش را مي‌زند: پدرم كشاورز بود. دست‌هايش پر از پينه‌هاي كشت وكار، كه نان حلال بر سفره مي‌گذاشت و هيچ وقت نماز و روزه‌اش را ترك نكرد. هيچ وقت از ذكر خدا غافل نشد و فرزندانش را هم چنين تربيت كرد. نتيجه دعاي او در حق من و ديگر اهل خانه، زندگي سالم و نماز و روزه بود كه انجامش دادم.

مددي، اين يادگار دفاع مقدس، كشاورزي كرده، دست‌هايش پينه بسته و نان حلال بر سر سفره اهل و عيالش گذاشته است. همانطور كه پدر توصيه كرده بود، نمازش و روزه‌اش را ترك نكرد. مي‌گويد: از اينكه توانستم در جنگ وظيفه‌ام را عمل كنم، خوشحالم. اين سينه سوخته‌ام كه چيزي نيست، آمده‌ام مدينه تا بسوزم. آمده‌ام از مظلوميت ائمه بقيع، درس بگيرم، كه مظلوم زندگي كردند و مظلوم رفتند.

<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

 

مددي، نه فرزند دارد. سه طلبه، چهار محصل و يك نفر كه از طرف دانشگاه امام حسين(ع) براي تدريس در مركز الغدير اصفهان، اعزام شده است. او فرزند شهيد هم دارد. مي‌گويد: خداوند به بركت حلال بودن زندگي‌ام، همه آنها را در سايه لطف خودش، سالم نگهداشته است.

 

او در سفر حج و زيارت حضرت رسول‌الله(ص)،‌ دعاهاي بسيار دارد: عاقبت بخيري، طول عمر با عزت براي رهبري، عزت و استقلال براي همه مسئولان و مردم ايران و پاكدامني براي همه جوانان كشورمان.

 


| شناسه مطلب: 81190