از خداوندگار کعبه چه میخواهی؟ هر بار تو را مینگرم...
از خداوندگار کعبه چه میخواهی؟هر بار تو را مینگرم... حتماً این جمله را که عامه مردم آن را نقل میکنند، زیاد شنیدهاید که میگوید: هرکس برای اولین بار، نگاهش به خانه خدا بیفتد، سه حاجت او روا میشود. شاید خیلی از ما، زمانی که داشتیم با دوستان و آشن
از خداوندگار كعبه چه ميخواهي؟
هر بار تو را مينگرم...
حتماً اين جمله را كه عامه مردم آن را نقل ميكنند، زياد شنيدهايد كه ميگويد: هركس براي اولين بار، نگاهش به خانه خدا بيفتد، سه حاجت او روا ميشود. شايد خيلي از ما، زماني كه داشتيم با دوستان و آشنايان خداحافظي ميكرديم و از آنان براي سفر به خانه خدا حلاليت ميطلبيديم، با اين جمله آنها روبرو شده باشيم كه: فلاني، وقتي چشمت به خانه خدا افتاد، ياد ما باش و براي ما دعا كن.
اين دو موضوع، هيچوقت نميتواند كنار هم قرار بگيرد، اگر خدا تنها سه حاجت انسان را در نگاه اول برآورده كند. پس، آن خواستهها و نيازهاي ما بايد خيلي مهم و سفارشي باشد كه براي همان نگاه كنار بگذاريم و بقيه دعاها و حاجات را در ادامه به زبان آوريم.
اين موضوع از طرف حجتالاسلام والمسلمين كاظم صديقي، سخنران بعثه مقام معظم رهبري در مدينه رد شده و به گفته او، چنين روايتي در منابع تاريخي مشاهده نشده است. به اقتضاي عقل و منطق بشري هم اين قضيه نميتواند صادق باشد. چرا كه توانايي خداوند قادر و متعال را در انديشه ما محدود ميكند در حالي كه پروردگار بيهمتا بر انجام هركاري تواناست.
البته فراموش نكنيد كه سفر اوليها به دليل زيارت بار نخست خانه خدا از جانب آفريدگار مهربان مورد لطف و تفقد بيشتري قرار ميگيرند و اين قضيه در گفتههاي برخي از بزرگان به چشم ميخورد.
شما چه خواستيد؟
خدا هميشه به بندگانش لطف دارد. اگر خدا بندگانش را دوست نداشت، وضعيت زندگي ما هم طور ديگري ميشد، اما همين خداي مهربان در بعضي مواقع و برخي مكانها فرصت بيشتري براي اكرام به بندگانش قرار ميدهد. مثل اولين نگاه به كعبه. زائراني كه براي اولين بار به زيارت خانه خدا ميآيند، معمولاً پيش از رسيدن به مسجدالحرام فكرهايشان را خوب جمع ميكنند و بعد در آن لحظه خاص كه با هيچ زباني نميتوان زيبايي آن را توصيف كني، اين خواستهها را به اميد استجابت سريعتر عرضه ميدارند. شما در نگاه اول چه خواستيد؟
علي محمدي كه از يزد به مكه مكرمه اعزام شده است، ميگويد: «من از خدا فقط زيارت خانه خودش را خواستهام. اميدوارم كه هر سال قسمتم بشود و بتوانم به مكه بيايم.»
فاطمه رسولي و محمد بقايي هم كه از اصفهان عازم مكه شدهاند قبل از هر حرفي ميگويند، خواستههايشان مادي نبوده است. و ادامه ميدهند كه: «از خداوند، سلامتي و موفقيت بچههايمان را خواستهايم و البته مهمتر از اينها عاقبت به خيري براي همه پيروان اهل بيت(ع)».
يك جوان حدوداً 30 ساله تهراني هم كه مايل نيست نامش را بگويد، به جمع ما ميپيوندد و اظهار ميدارد: «از خداوند سه چيز خواستهام؛ اول اين كه ديدار با امام زمان (عج) را روزي ما قرار دهد و بتوانيم همراه با خانوادهمان در لشكر آن حضرت به عنوان سرباز انجام وظيفه كنيم. دوم اين كه حقيقت را نشانم دهد و من و خانوادهام را خدمتگزار حقيقت گرداند. در آخر هم به خدا گفتهام تو بهتر ميداني كه من فهم درستي ندارم، پس بايد خيلي چيزهاي ديگر ميخواستم كه نخواستم، خودت آنها را به من ارزاني كن.»
هاشم صادقي هم كه امسال به همراه خانوادهاش از يك كشور خارجي به سفر مكه آمده است، ميگويد: «دعاها و خواستههاي من كمي طولاني است. اول از همه پيروزي اسلام و انقلاب در همه صحنهها به ويژه در كشور خودمان به عنوان يك الگوي موفق و قابل استفاده براي همه حقيقتجويان عالم و همه مسلمانان را خواستهام. ديگر اينكه بتوانيم اصلاح نفس داشته و عنصر مفيدي براي جامعه باشيم و سوم استجابت دعاي امام زمان(عج) در حق ما كه «اللهم ارزقنا توفيق الطاعه و بعد المعصيه و....» تا در نهايت كه «اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا» است.»
فاطمه سادات حسيني نيز از خداوند فرج امام زمان (عج) و توفيق خدمت سرافرازانه به اسلام و مسلمين را خواسته است.
زهرا صادقي كه سن و سال زيادي ندارد و همراه خانوادهاش به مكه مكرمه آمده و 91 ساله است، از خدا خوشبختي همه جوانان را ميخواهد و خطرات و نگرانيهاي پيرامون نسل جوان را در سراسر دنيا فراوان ميداند.
حسين نيز كه 17 ساله است از خدا آينده خوب، شغل خوب و موفقيت در تحصيلات عالي را درخواست كرده و در آخر، زينب نيز به عنوان كوچكترين عضو اين خانواده ميگويد: «من از خدا سلامتي خودم و خانوادهام و موفقيت در درسها را خواستهام.»
يكي از اعضاي كاروان شيراز در مجاورت مقام ابراهيم در حال راز و نياز با خداوند است. 95 سال دارد و با يكي از كاروانهاي فارس راهي مكه شده است، او ميگويد: «براي بچهها چيزهايي خواستهام كه از جمله آنها، عاقبت بخيري، موفقيت در درسها، تندرستي و دينداري است، اما درباره خودم فقط از خداوند خواستهام كه گناهانم را ببخشد.»
يك روحاني هم كه به عنوان زائر در كارواني از شهر قم حضور دارد، ميگويد: «از خداوند خواستهام مرا جزو زائران حقيقي خودش قرار دهد. چرا كه ممكن است انسان، پايش به اين سرزمين برسد، اما نيات ديگر اجازه زيارت واقعي و راز و نياز با پروردگار را به او ندهد. بعضيها براي گشت و گذار و خريد به اينجا آمدهاند كه من به عنوان روحاني كاروان، درباره قدرشناسي اين سفر برايشان سخن گفتهام.»
پنج كليد خدايي زيستن
با هركس كه درباره خواستههايش حرف بزنيم حرفهايي از اين دست ميشنويم و به عبارتي شنيدن هيچ كدام اين حرفها چندان عجيب و بعيد نيست، اما خوب كه نگاه كنيم، در مييابيم در تمام خواستههاي زائران يكي ـ دو جمله تكرار ميشود: خداوندا! دست ما را از دامن فيوضات خود كوتاه مكن و به قول معروف «يارب نظر تو برنگردد» يا «خدايا! ظهور ولي عصر، حجتبنالحسن(عج) را نزديك و چشم ما را به جمال آن حضرت روشن كن.»
بعضيها هم يك خواسته كوتاه دارند: «خدايا! در دنيا از زيارت و در آخرت از شفاعت اهل بيت عصمت و طهارت(ع) بهرهمندمان ساز.»
شما با خداي خود چه گفتهايد؟ ببينيد آيا تمام آنچه در سينه داشتيد به زبان آوردهايد. البته، گمان نكنيد كه شرط برآورده شدن حاجات انسان، اين است كه خواستهها و نيازهايش را به زبان آورد، بلكه او قلب شما را ميخواند، اما سخن گفتن بندگانش را بسيار دوست دارد.
حجتالاسلام والمسلمين كاظم صديقي درباره دعاهاي انسان وقتي به خانه خدا مينگرد، ميگويد: «بهتر است انسان در نگاه به كعبه يا طواف خانه خدا، پنج خواسته اساسي را مطرح كند و از ذات مقدس او، سلامت و عافيت، امنيت، ديانت، آبرو و عقل را بخواهد. چرا كه انسان بدون اين پنج چيز، زندگي خوبي نخواهد داشت.»