محل همدلی
محل همدلی حج تمرین است؛ تمرین محشر. تمرین گاهی که فارغ از عنوان و لباس و ظاهر در محضر خداوند ایستادهایم. در گرما در تشنگی، در محو کامل درخانهی خدا. در طواف با آن همه صدای ابابیل و پرستو. تمرین سخت است. تمرین آسان نقض غرض است، بیهوده است. در محشر واقعی
محل همدلي
حج تمرين است؛ تمرين محشر. تمرين گاهي كه فارغ از عنوان و لباس و ظاهر در محضر خداوند ايستادهايم. در گرما در تشنگي، در محو كامل درخانهي خدا. در طواف با آن همه صداي ابابيل و پرستو. تمرين سخت است. تمرين آسان نقض غرض است، بيهوده است. در محشر واقعي تخفيف نميدهند، هر كه پاك باشد؛ هر كه خودش را پاك كرده باشد؛ از هول و ترس آن روز ايمن است. هركس خوبتر تمرين كند در ميدان واقعي پيروز است.
فرصت اين تمرين كوتاه است، راه فرار از تمرين در روزگار ما آمادهتر از هر زماني است. دنيا ميفريبد و شيطان مكر ميكند. اينجا به گونهاي و كنار بيتالله گونهاي ديگر، اينجا سرمان را گرم ميكند به خانه و كار و تفريح و آنجا فكرمان را مشغول خريد و سوغات و راحتي و فرق است بين «سوغاتي آوردن از حج» و «حج رفتن براي سوغاتي». فرق است كه كسي براي خدا و براي حج برود و در كنار آن سوغات هم بخرد و كسي كه ميرود سوغات بخرد و در كنار آن حج هم به جا ميآورد. ما حج ميرويم تا تغيير كنيم، تا انسانتر بشويم، تا الهيتر بشويم، تا به وسيلهي حج و نماز و سختي و منا و زدن مو و ناخن در قربانگاه آماده قرب الهي بشويم. آماده بشويم هر چه داريم از سر و دست و مال به پاي خدا بريزيم. مردم را دوست بداريم و فقرا را دستگير باشيم. اصل حج ذكر است. ذكر سلام، و گاه تفرّج در ظاهر مانع گردش در درون است. گردش در درون با خلوت كنارخانه خداوند سازگار است و نه با گردش در بازار.
يكي از دستاوردهاي حج مبادله است؛ مبادلهي فكر، مبادلهي اخبار و مبادلهي محبت با ديگر مسلمانان جهان، حج محل همدلي است و هر چند زائران همزبان نيستند امّا همدلي از همزباني مهمتر است. كمك به ديگر اقوام و تنها به فكر خود نبودن و ديگر مسلمانان را واقعاً برادر و همكيش ديدن از عجايب حج است. اينجا هم يكساناند، در لباس و مقام.
حجّ فرصت تمرين است و در تمرين نبايد به دنبال رفاه بود، نبايد به دنبال خود بود. بايد تمرين كرد و از خود گذشت، تمرين كرد و سختي كشيد، مثل دوران آموزشي سربازي، سخت است ولي آماده ميكند.