پرهیز از عُجب و غرور
پرهیز از عُجب و غرور یکی از آفات عبادت عُجب است، شیطان بدین وسیله میکوشد تا خودبینی را تلقین کند و حجگزار امکان دارد که گرفتار چنین آفتی شود و با پایان گرفتن اعمال و مناسک، حالت خود بزرگبینی در قالب عبادت در نفس او پدید آید و تبعات ناشایست اخلاق
پرهيز از عُجب و غرور
يكي از آفات عبادت عُجب است، شيطان بدين وسيله ميكوشد تا خودبيني را تلقين كند و حجگزار امكان دارد كه گرفتار چنين آفتي شود و با پايان گرفتن اعمال و مناسك، حالت خود بزرگبيني در قالب عبادت در نفس او پديد آيد و تبعات ناشايست اخلاقي به بار آورد. در پارهاي موارد ديده شده كه پس از بازگشت از عرفات و منا و رمي جمرات، چنين حالتي رخ نموده، تكبر و ناسازگاري، جاي تواضع، عطوفت و مهر را گرفته است و در حين بازگشت به وطن و در فرودگاه در مسائل جزئي جدال و مكابره درگرفته است؛ گويي در اين سفر انسانساز، زائر هيچ چيز كسب نكرده و تنها با كولهباري از سوغاتِ از مكه و مدينه بازگشته است. چنين حالتي را بايد در همان عجب و خودبيني ريشهيابي كرد كه بيطاقتي و عصبي شدن نيز به آن كمك ميكند. حاجي نمونه بايد سعي كند كه اخلاق محمدي(صلي الله عليه وآله) را از سفر حج به ارمغان آورد و ابليس را به پاي جمرات به خاك سپارد. جلسات آموزشي و ارشادي ميتواند در اين خصوص نقش مؤثري ايفا كند. همكاران روحاني بايد بر مسائل اخلاقي زائران تأكيد بيشتري داشته باشند و به زائران توجه دهند كه اگر بخواهند حج آنها پذيرفته شود، در برابر امامان و اولياي خدا كه با آن همه عبادت، سراپا خضوع و خشوع بودهاند، عمل آنها مورد توجه قرار گيرد بايد از خود مراقبت كنند. ياد آورند حالت حضرت زينالعابدين(عليه السلام) را كه هنگام تلبيه بر خود ميلرزيد و ياراي سخن گفتن نداشت و ميفرمود: ميترسم خداوند بگويد «لا لبيك»! اين تذكرات ميتواند در روحيه زائر مؤثّر باشد و او را به حقيقت حج واقف سازد و با اخلاق حجگزاران واقعي آشنا كند. رعايت نكردن مسائل اخلاقي؛ حكايت از آن دارد كه چنين زائري قبل از عزيمت و طيّ سفر، آماده نشده و اعمال حج چنانكه بايد بر او تأثير ننهاده است. خالي رفته و خالي برگشته و از معنويت و اخلاق حج، بيبهره مانده؛ تنها وسواس و توجه وي به قالب اعمال بوده، نه قلب و حقيقت و روح حج. در حالي كه اگر روح عمل ضعيف و كممايه باشد، از قالب، كاري ساخته نيست. حج برنامه تكامل و تربيت است، نه تنها يك مانور و حركت دوري. و اگر رهآورد تربيتي اين حركت، ضعيف و ناچيز باشد، از آن حركات چيزي به دست نيامده است. چنين زائري با پايان گرفتن اعمال و پس از بازگشت از منا، چهرهاي را كه به گرد و غبار عرفات و مشعر و منا تبرك شده، مسخ ميكند و چون به وطن باز ميگردد، استقبالكنندگان با چهرهاي خالي از خضوع و خشوع و توام با نوعي كبر و تجمّل روبرو ميگردند و از آنچه زائر بايد در مدينه و روضه پيامبر(صلي الله عليه وآله) و قبرستان بقيع و حرم امامان يافته باشد، اثري نميبينند. آنان كه از ديار حق به وطن مألوف خود بازميگردند بايد مراقب باشند تا در سيما و چهرهشان آثار تحوّل روحي و اخلاقي مشهود بوده، ديگران را نيز تحت تأثير قرار دهند. اگر زائر از اين فرصت معنوي و كلاس انسانساز نتواند بهره گيرد و تنها به سرابي بسنده كند و قطرهاي از زمزم اخلاص و معنويت و ايثار را نچشيده باشد، بر چنين حج و عمرهاي بايد تأسف خورد.