حج سرمایه بزرگ مسلمانان
حج سرمایه بزرگ مسلمانان سید محمد ضیاء آبادی گرایش و مجذوبیّت انسانها به خانه خدا و مرکز توحید، بدون این که محتاج به محرّکی باشند، از یک طرف، و آن اجتماع بزرگ امّت اسلامی، در زمان و مکان واحد، برای انجام یک سلسله اعمال عبادی مشترک که در ایجاد تفاهم و ات
حج سرمايه بزرگ مسلمانان
سيد محمد ضياء آبادي
گرايش و مجذوبيّت انسانها به خانه خدا و مركز توحيد، بدون اين كه محتاج به محرّكي باشند، از يك طرف، و آن اجتماع بزرگ امّت اسلامي، در زمان و مكان واحد، براي انجام يك سلسله اعمال عبادي مشترك كه در ايجاد تفاهم و اتّحاد افكار و ائتلاف قلوب فوق العاده الهام بخش و مؤثّر است، از طرف ديگر، يك سرمايه عظيم آسماني است كه از طرف خداوند منّان، به مسلمانان اعطا شده است كه اگر به هوش باشند و آن چنان كه شايسته است به انجام رسانند، عالي ترين منافع انساني از ملكات فاضله اخلاقي و قدرت مبارزه با بيگانگان و فداكاري در راه ريشه كن ساختن دستگاههاي ضدّ خدا، و به وجود آوردن يك زندگي سراسر سعادت توأم با معنويّت و طهارت، در دنيا و عقبي، عايدشان خواهد شد. اين نمونهاي از منافع حج است كه آيه شريفه ميفرمايد: وَاَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ... لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ.مردم را دعوت عمومي به حج كن تا بيايند... و شاهد منافع گوناگون خويش در اين برنامه حيات بخش باشند.
كعبه، ضامن بقاي جامعه بشري
جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلائِدَ، ذلِكَ لِتَعْلَمُوا اَنَّ اللهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّمواتِ وَما فِي الاَْرْضِ وَاَنَّ اللهَ بِكُلِّ شَيْء عَلِيمٌ؛ «خداوند، كعبه ـ بيت الحرام ـ را وسيلهاي براي استواري و سامان بخشيدن به كار مردم قرار داد، و ماه حرام، و قربانيهاي بي نشان، و قربانيهاي نشان دار را. اين گونه احكام (حساب شده و دقيق)، به خاطر آن است كه بدانيد خداوند، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، ميداند، و خدا به هر چيزي داناست.
كعبه، در اين آيه مباركه، به (الْبَيْتَ الْحَرامَ) (خانه محترم) توصيف شده و با صفت (قِياماً لِلنّاسِ) (وسيله برپا بودن مردم) معرّفي گرديده، و ماه ذيحجّه به، (الشَّهْرَ الْحَرامَ ) (ماه محترم) متّصف شده، و هَدْي و قَلائد (قرباني و تقليد، تقليد يعني آويختن چيزي به گردن حيوان، از گاو و گوسفند و شتر، تا نشانه انتخاب آن حيوان براي قرباني باشد) علامت احترام و تجليل از آن خانه به حساب آمده و همه اينها، وسيله بقا و صيانت انسانها از تباهي و فساد، نشان داده شده است. از اين رو از تمام اين اوصاف و عناوين، اين مطلب استفاده ميشود كه علّت و سبب و ملاك قيام بودن آن خانه و تكيه گاه بودنش براي حيات و بقاي مردم، همانا حرمت و جلالت و هر چه كه محبوبِ عمومي شد، وسيله اتّحاد اجتماعي خواهد بود؛ و اتّحاد اجتماعي نيز خلاّق سعادت دو جهان خواهد شد.
آري، كعبه خانهاي است كه مورد تقديس و احترام همگاني است؛ مركزي است كه قبله است و تمام مسلمانان از تمام نقاط جهان به هنگام نماز و عرض بندگي به پيشگاه خدا، رو به سوي آن ميايستند، و ذبايح خود را از گاو و گوسفند و شتر، وقتي پاك و حلال ميدانند كه رو به سمت كعبه، سر بريده شوند. مردگان خود را، به سمت كعبه، در ميان قبر ميخوابانند. حالات شريفه و اعمال صالحه خود را، از هر قبيل كه باشد، وقتي در درجه كمال فضيلت ميشناسند كه در حال مواجهه با سمت كعبه انجام شود، و آن چنان قداست و حرمت، براي كعبه قائلند كه در دورترين نقاط عالم و در مخفيترين مكانها هم كه باشند، به هنگام قضاي حاجت مراقبند، رو به سمت كعبه يا پشت به سمت كعبه نباشند و استقبال و استدبار كعبه را در آن حال حرام ميدانند (شيعه در اين مسأله متّفقند)، و در كار تجليل و تقديس و احترام از آن خانه، تا حدّ قرباني دادن و فداكاري كردن و از نفايس و اموال خود گذشتن پيش ميروند.
حال، يك چنين نقطهاي كه بيت حرام و خانه محترم به احترام عمومي است، وقتي هدف مشترك واقع شد و محور فعّاليّت همگاني قرار گرفت، بدون ترديد، عامل ابقاي امّت و جامع شمل جمعيت خواهد بود و مرجع و پناهگاه ستمديدگان و خانه امن ترسيدگان خواهد شد.
بديهي است كه اين همه آثار حياتي، معلول همان حرمت و قداستي است كه خدا، در آن خانه جعل فرموده و آن را به طور خارق العاده و اعجازآميز، محبوب و محترم ساخته و دلها را به سوي آن متمايل گردانيده است.
ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّمواتِ وَ ما فِي الاَْرضِ.
اين حرمت و محبوبيّت و اين تجليل و تقديس همگاني كه سرچشمه حيات سراسر سعادت جامعه انسان است، دليل روشني بر وجود مدبّري عليم و حكيم است كه عالِم به جميع مصالح و نيازمنديهاي انسان در زندگي فردي و اجتماعي است.
او ميداند كه جامعه بشر، نياز به مركز و مرجع واحدي دارد كه مورد احترام و محبوب جهاني باشد. خانه اميد بشر و مأمن انسان باشد تا همه در آن جا جمع شوند و دل به دل و دست در دست هم، با نيروي شگرف اتّحاد، گره از جميع مشكلات بگشايند و راه زندگي را با سعادت و سلامت بپيمايند؛ و لذا كعبه را چنين محلّي قرار داده و در آن، جعل حرمت و محبوبيّت فرموده است.
همين امر، كافي است كه ما را به علم و تدبير حكيمانه اش، متوجّه سازد و بفهماند كه علم خدا، محيط به تمام ذرّات كائنات است و همه چيز روي حساب دقيق، براي هدف و غايت مخصوصي به وجود آمده و بر اساس حكمت و مصلحتي در جريان است. وَاَنَّ اللهَ بِكُلِّ شَيْء عَليم
كعبه، پناهگاه جامعه انساني
(وَاِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَاَمْناً«و به خاطر بياوريد هنگامي را كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براي مردم قرار داديم».
بي ترديد، جامعه بشر به هنگام بروز اختلاف و پيش آمدن تعدّيات، نياز به يك مرجع و ملجأ بين المللي دارد كه مورد احترام عمومي باشد و همه، خود را موظّف به خضوع و تسليم در برابر آن بدانند، تا اگر فرد يا ملّت ستمديدهاي، به آن جا پناهنده شد، تمام ملل به حمايت او برخيزند و براي حفظ حرمت آن مرجع، داد او را از ظالم بگيرند و ظالم را سر جايش بنشانند.
جامعه انسانها، يك خانه امن، و امان خانه جهاني لازم دارد تا وقتي انسان ترسيده، و يا قوم وحشت زدهاي، خود را به آستان آن مأمن رسانيد و فرياد استمداد كشيد، چنين ملّتي با جدّ تمام، حامي مظلومان و امان بخش وحشت زدگان خواهند بود. نه تنها در ميان خودشان هيچ گونه ظلم و ارعاب، ديده نخواهد شد، بلكه در سطح سياست جهاني نيز، به عنوان يك ملت دادرس، مصلح و به وجود آورنده امنيّت همه جانبه شناخته خواهند شد، پس كاملا صحيح و درست است كه كعبه، عامل ايجاد و ضامن بقاي صلح و امان جهاني است.
(جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ) و (واِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَاَمْناً).
بنابراين، بي شكّ و ترديد بايد گفت، حيات بشر وقتي سعيد و داراي خيرات و بركات است كه كعبه، سرِپا باشد و حج، با شرايط كاملش انجام شود.