هم نفس با جبرئیل

هم نفس با جبرئيل

به سمت مشرق جغرافيا سفر بايد
به روزهاي سراسردعا سفر بايد

به بال عشق و جنون تا خدا دخيل شويم
شبيه معجزه حضرت جليل شويم

چه روزهاي پس از عشق خوب و سرشارند
چه چشك ها كه در اين روزها گرفتارند

سفر به نقطه اعجاز مي كنم امشب
هواي روشن پرواز مي كنم امشب

از اين حوالي سر سبز تا خدا مستم
كنار قبه خضراي چشم تو هستم

كنار چشم آيينه زار تنهايي است
كنار چشم تو يك كهكشان زيبايي است

دلم هواي كبوتر شدن به سر دارد
وچشم هام كه پرپر شدن به سر دارد

از اين حوالي سر سبز تا غربيستان
هزار ناله ني مي وزد زنخلستان

هر آنچه نور در اين شهر آيينه كاري است
از ارتفاع بلند نگاه تو جاري است

هلا ستاره اميد من در اين دنيا
هلا خلاصه خورشيد من در اين دنيا

بتاب بر دل باراني ام كه آب شوم
بتاب بر من خاموش آفتاب شوم

به لهجه عربي بازهم غزل خوان باش
دوباره باز بيا هل اتاي انسان باش

چقدر حضرت جبريل با تو خوش باشد
چقدر نغمه ترتيل با تو خوش باشد

نفس در اين لحظات از شماره مي افتد
از آسمان به قنوتم ستاره مي افتد

ستاره ها همه دنباله دار تا عرش اند
ستاره ها همه چشم انتظار تا عرش اند

تو دست مي كشي از دور بر سر انسان
نسيم مي شوي از سمت سوره قرآن

به روح خسته اين شهر مثل يك جاني
شبيه ناب ترين آيه هاي قراني