گفتوگویی با «کمال تبریزی» دربارة «پاداش» همه چیز معجزه بود
گفتوگویی با «کمال تبریزی» دربارة «پاداش» همه چیز معجزه بود نام «کمال تبریزی» برای آنها که اهل سینما یا تلویزیون هستند، بسیارخاطرهانگیز است. مهارت او در فیلم «مهر مادری» یا طنز تأثیرگذارش در «لیلی با
گفتوگويي با «كمال تبريزي» دربارة «پاداش» همه چيز معجزه بود
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
نام «كمال تبريزي» براي آنها كه اهل سينما يا تلويزيون هستند، بسيارخاطرهانگيز است. مهارت او در فيلم «مهر مادري» يا طنز تأثيرگذارش در «ليلي با من است» را وقتي در كنار نگاه عميق و كارشناسانه «دوران سركشي» كه بگذاري، كمال تبريزي را ميتواني به عنوان فيلم سازي به روز و پيشرو و البته اهل خطر بداني.
تبريزي 48 ساله كارنامه پر فراز و نشيبي دارد تا جايي كه «مارمولك» او در ميان مخاطبان سر و صداي زيادي راه انداخت. او هميشه رگهاي از طنز را در كارهايش داشته و پايان اعجاب انگيزي براي همة اين طنزها ساخته است. دزدي كه خودش را روحاني جا ميزند امّا بالاخره شرايط بيروني تلنگري به درون او ميزند. فيلمبرداري كه اشتباهاً پايش به خط مقدم جنگ باز ميشود. امّا دلش تكان ميخورد و روش ديگري در زندگياش پيش ميگيرد و حالا «پاداش».
يك كارمند وزارت امور خارجه كه تجربه سفر به كشورهاي زيادي دارد به پاداش تلاشهايش از سوي اين وزارتخانه راهي سفر حج ميشود. حالا نه از آن تشريفات خبري هست و نه از آن زرق و برقها.
چه شد كه به سراغ «پاداش» آمديد؟
- 6 سال است دنبال ساختنش هستيم و هر بار به دلايل مختلف اتفاق نيفتاد و خوشبختانه امسال عليرغم اين كه فكر نميكرديم، توانستيم درصد زيادي از تصاويرمان را با سه دوربين بگيريم. خود اين معجزه بود كه توانستيم بدون مجوز اين كار را انجام بدهيم. فيلمبرداري در داخل مسجدالحرام مانده كه امروز با سفير ديدار داشتيم و قرار شد...
اميدوارم ثبت اين تصاوير را در سرزمين وحي كامل كنيم.
ميدانستيد كه گرفتن مجوز براي فيلمبرداري در اين جا تقريباً غير ممكن است. چرا به سراغ اين كار آمديد؟
- علت اين كه اين همه طول كشيد همين است كه هميشه سعي كرديم بتوانيم كار را با مجوزهاي لازم انجام بدهيم. از سال قبل فكر كرديم دل را به دريا بزنيم و همين طوري جلو بياييم و كار را شروع كنيم. خودمان را به خدا بسپاريم و گفتيم اگر تو بخواهي ميشود. اگر همت نميكرديم هميشه حسرت نرفتن اين راه در دلمان باقي ميماند. فكر نميكردم حتي ده درصد اين مقدار را هم بتوانيم تصوير بگيريم.
فكر ميكنيد اين پاداش كدام كارتان است؟
- حس ميكنم وقتي وارد موضوعات نامكشوفي ميشوم كه خيلي افقش روشن نيست، فكر ميكنم خدا اين كار را دوست دارد. در خيلي از فيلمهايم اين ويژگي وجود دارد. حتماً بعضي جاها هم خطا كردهام فكر ميكنم دنبال اين موضوع رفتن خطرات خودش را دارد و اين پاداش رفتن به سراغ آن موضوعات است. فكر ميكنم الان هم داريم از زاويه جديدي موضع را نگاه ميكنيم؛ مثل «ليلي با من است».
طنز دربارة جبهه با يك كار جدي در حوزه دين حتماً متفاوت است. ابتكار ويژه پاداش چيست؟
- كار داستاني تازهاي انجام شده است. اين بار هم ساختمان داستان با طنز شروع و بعد به يك فضاي ديگر ختم ميشود. فكر ميكنم يك تجربه تازه و ظريف در اين حوزه است و اين كار بايد با حوصله زيادي دنبال شود تا در كنار آن فضاي طنز اين مفاهيم را به شكل عميق در ذهن مخاطب جاگير كند.
سريال «دوران سركشي» كه موضوع فرار دختران را مطرح ميكرد، در زمان خودش تأثيرات اجتماعي خوبي گذاشت. اين سفر پاداش آن كار نيست؟
- دوران سركشي جوشيده از درون و دغدغههاي شخصي من بود. فقط قرار بود كه يك سريال بسازم و بعد كه وارد كار شدم آن دغدغهها شكل گرفت.
اساساً هر وقت فيلمي ميسازيم نبايد بدون دغدغه باشد و بايد به فكر اين باشيم كه معضلات را حل كنيم. آن وقت خدا طبق وعدهاش كه «الذين جاهدوا فينا لهذا سُبلنا» يارياش ميكند و او را به سمت و سويي ميبرد كه از راه خدا دور نشود. احساسم دربارة كارهايم همين است. همين باعث ميشود كه احساس كنم در اين كار عنايتي وجود دارد.
چه ذكري اين روزها ورد زبانتان است؟
- يا قاضي الحاجات را در طواف زياد ميگفتم، در كنار صلوات. وقتي خدا را قاضي الحاجات خطاب ميكنيم همه خواستههايمان را طلب كردهايم.