طواف کعبه پیش از اسلام
طواف کعبه پیش از اسلام احمد صادقی اردستانی اشاره طواف، رکن عمره و حج، دوّمین عمل عمره و اوّلین عمل در مسجدالحرام است، جایی که خداوند به ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) دستور داده: آن را از شرک و آلودگیها برای طوافکنندگان و معتکفین و قیام کنندگان و سجده کنندگ
طواف كعبه پيش از اسلام
احمد صادقي اردستاني
اشاره
طواف، ركن عمره و حج، دوّمين عمل عمره و اوّلين عمل در مسجدالحرام است، جايي كه خداوند به ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) دستور داده: آن را از شرك و آلودگيها براي طوافكنندگان و معتكفين و قيام كنندگان و سجده كنندگان پاك و پاكيزه گردانند (بقره، 125، حج 26) و نيز فرمان داده: وَلْيَطَّوَّفُوا بِالبَيْتِ الْعَتِيقِ (حج 26 و 29) اين جا، مسجدالحرام است، جايي كه خداوند فرموده: آن را براي مردم، مساوي قرار داديم، چه آنهايي كه در آن جا زندگي ميكنند و چه آنهايي كه از نقاط دور و اطراف، وارد ميشوند (حج، 25)، همه در آن مكان مساوي هستند، هيچ كس امتيازي بر ديگري ندارد و هيچ كس نبايد براي ديگري مزاحمت و ممانعت ايجاد كند، همه سفيدپوشان مؤمن، كه با رنگ يكسان لباسِ خويش، مساوات و يك رنگي و يگانگي ديني را به نمايش گذاشتهاند، همراه و هم رنگ بايد دور كعبه طواف كنند، به يك طرف، به يك جهت، با يك هدف، اطاعت و عبوديّت، آن هم در اوج خضوع و نهايت فداكاري، يعني خدايا! به گِرد كوي تو، به دور خانهات ميگردم و فداييات هستم، پروانه شمع وجودت شدهام.
از آن پروانه بر فانوس، هر دم ميزند خود را
كه خواهد با عزيز خويش در يك پيرهن باشد
طواف قبل از اسلام
قبل از اسلام كفار و مشركين به دور خانه كعبه، به روش خاصّي طواف ميكردند، امام صادق(ع) فرموده است: قبيله قريش، بتهايي را كه دور كعبه قرار داشتند، با مشك و عنبر تزيين و خوشبو كرده بودند، «يَغُوث» مقابل در كعبه قرار داشت، «يَعُوق» در جانب راست و «نَسْر» در طرف چپ، هرگاه افراد وارد ميشدند، در برابر يَغُوث به سجده ميافتادند، سپس در حالي كه نيم خيز بودند، دور يَعوق ميگرديدند و آنگاه، دور نَسْر ميچرخيدند و لبّيك ميگفتند... (كافي، ج 4، ص 542) هم چنين امام باقر(ع) فرموده: آنان با بدن عريان و برهنه طواف ميكردند. (بحارالانوار، ج 22، ص 294) و به بيان قرآن كريم، نماز مشركان زمان جاهليت صوت كشيدن و كف زدن بود. (انفال 35) و برخي هم گاهي براي اين كه نماز رسول خدا(ص) را به هم بزنند، به صوت كشيدن و كف زدن اقدام ميكردند. (مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 2، ص 540) هشام بن محمّدبن سائب، معروف به ابن كلبي (متوفاي 204هجري) مينويسد: علت رواج بت پرستي در ميان اولاد اسماعيل و تمايل آنها به بت پرستي اين بوده است، كه هر مسافري كه از مكّه به اطراف سفر ميكرد، از سنگهايي كه در اطراف كعبه بود، به عنوان تبرّك به همراه خود برميداشت، تا آنها را به خاطر انتساب و مجاورت با كعبه، در سفر تعظيم و تقديس كند. آن مسافران، در هر منزلگاه كه فرود ميآمدند، سنگهايي را كه همراه داشتند، به زمين مينهادند و براي اين كه به وسيله تقديس آنها، خانه كعبه را تعظيم كرده باشند، آن سنگها را مانند كعبه ميپرستيدند و به دور آنها طواف ميكردند و دست و صورت خود را به آنها ميماليدند! (بتهاي عرب، ترجمه الاصنام، ص 48) استاد، علاّمه شيخ محمود شَلتوت، (متوفّاي 12 دسامبر 1963 ميلادي) رئيس دانشگاه الأزهر مصر مينويسد: عرب، به شرك و بتپرستي گراييد، بتها را بر فراز خانه توحيد افراشتند، آنگاه از هر سو بدانجا روي آورده و به عنوان ميانجي خداوند به پرستش آنها پرداختند، از آنها ياري ميطلبيدند و به نام آنها قرباني ميكردند. مراسم حج، اين گونه دستخوش بدعتهاي آشكار گرديد، اعراب به پيروي از اميال خويش، گاهي برهنه به طواف كعبه ميرفتند، گاهي بر خويشتن چربي و خوراكيها را تحريم ميكردند، برخي از رفتن به عرفات با ساير مردم خودداري ميكردند، زيرا خويشتن را برتر دانسته، براي خود سزاوار نميديدند كه با آنان در يك جايگاه مشترك قرار بگيرند! (سيري در تعاليم اسلام، ص 310)