انسجام اسلامی و بلوغ اجتماعی
انسجام اسلامی و بلوغ اجتماعی علی شیرازی انسجام یعنی یکپارچگی و هماهنگی و با هم جور شدن. انسجام اسلامی هم یعنی ملتهای مسلمان با هم همراه، یکپارچه و هماهنگ باشند. در هر نظام اجتماعی یک مسأله وجود دارد و آن انسجام اجتماعی است. جامعه از انسانها تشکیل میش
انسجام اسلامي و بلوغ اجتماعي
علي شيرازي
انسجام يعني يكپارچگي و هماهنگي و با هم جور شدن. انسجام اسلامي هم يعني ملتهاي مسلمان با هم همراه، يكپارچه و هماهنگ باشند. در هر نظام اجتماعي يك مسأله وجود دارد و آن انسجام اجتماعي است. جامعه از انسانها تشكيل ميشود و انسانها با هم به وسيله يك عامل پيوند ميخورند كه آن عامل بايد مورد مطالعه قرار گيرد. پيدايش جامعه به اين است كه انسان فردي كه تنازع بقاي فردي دارد، تبديل شود به واحدي از يك موجود زنده بزرگتر به نام جامعه. همان طوري كه سلولهاي بدن ما نسبت به ما واحدي هستند كه تنازع بقاي فردي آنها در سيستم يك موجود حل شده، همين حالت را بايد افراد جامعه نسبت به جامعه پيدا كنند.
بلوغ اجتماعي يعني اين كه انسان احساس عضويت در جامعه كند و معني عضويت در جامعه يعني فدايي جامعه شدن و بدون بقاي جامعه، نتواند خود را قبول نمايد و اصلا قبول نكند؛ يعني جزء روند بلوغ يك فرد هست كه به جايي برسد كه حيات خودش را به راحتي سپر بلاي بقاي جامعه كند؛ همان گونه كه ميليونها سلول در هنگامه خطر براي جان فرد، فداي وي ميشوند. مقام معظم رهبري در تاريخ 17/1/1386 در جمع كارگزاران و دولتمردان جمهوري اسلامي ايران فرمودند:
«ما اگر بخواهيم اتحاد ملي و انسجام اسلامي تحقق پيدا كند، بايد بر اصولي كه بين ما مشترك است، تكيه كنيم؛ نبايد خودمان را سرگرم فروعي بكنيم كه مورد اختلاف است». سخن از انسجام با ملتهايي كه هم سود ميباشند، به معناي آن است كه مشتركات در ميان آنان به جهاتي تقويت شده است؛ هر چند كه در مسايلي چون زبان و قوميت از مشتركات بهره مند نباشند و از آن سود نبرند. پس بايد بر مشتركات پاي فشرد و مانع نزاع بر سر فرعيات شد.
تفكر انسجام اسلامي به معناي آن است كه ملتهاي مختلف اسلامي با همه تنوع و اختلافات روشي و تجربهاي، ميتوانند از الگوهاي مشتركي استفاده كنند و در راستاي منافع مشترك حركت نمايند. براي رسيدن به اين هدف، بايد از واگرايي و عوامل ايجاد آن كاست و به علل و عوامل وحدتآفرين و همدلي و همگرايي افزود.
اگر ملتهاي منطقه، انسجام اسلامي خويش را تقويت كنند، عوامل تفرقه افكن نميتوانند براي واگرايي جمعي اين ملتها كاري از پيش ببرند و نتيجه آن ميشود كه در پرتو اين انسجام، ملتهاي مسلمان از همگرايي سود برده، براي رسيدن به آرامش و آسايش از توان و ظرفيت يكديگر بهرهمند ميشوند.
اين وظيفهاي است كه دين اسلام و قرآن مجيد بر گردن مسلمانان نهاده است. با آن كه روشها و فرهنگهاي هر ملتي در يك سرزمين و كشور با سرزمين و كشور ديگر متفاوت است، ولي به جهت مشتركات كلان فرهنگي و هدفي، ميتوانند و بايد از انسجام برخوردار باشند تا جلوي نفوذ دشمن را بگيرند و بر عزت الهي خويشتن در جامعه بشري بيفزايند.