آستانه دعا
آستانه دعا وقتی از ایران میآمدی کولهباری از التماسها را به دوش کشیدی. از همسایه دیوار به دیوارتان گرفته که مریضی لاعلاج در خانه دارد، تا بستگانی که هر کدام از یک درد و رج مینالند و تو بقچه سفرت را پر کردی از دعاهای مردمی که تو را با اشکهایشان بدرقه
آستانه دعا
وقتي از ايران ميآمدي كولهباري از التماسها را به دوش كشيدي. از همسايه ديوار به ديوارتان گرفته كه مريضي لاعلاج در خانه دارد، تا بستگاني كه هر كدام از يك درد و رج مينالند و تو بقچه سفرت را پر كردي از دعاهاي مردمي كه تو را با اشكهايشان بدرقه كردند. راستي چگونه ميتواني حجم اين همه دعا و خواستنها را به ساحت استجابت برساني. تو تنها قاصد آنهايي هستي كه ميدانند فاصله استجابت دعا و قنوتها در اين شهر كم ميشود، اما نميداني آيا تمام آن حرفها را درست به سرانجام رساندهاي. به خودت ميپيچي كه كداميك از خواستهها را به زبان بياوري به فكر علاج بيماري همسايه باشي يا براي مريض منظور دعا كني از خواستههاي دنياييات بگويي يا براي جوانان فاميل دست به دعا برداري. البته منافاتي ندارد كه تمام اينها را به زبان بياوري، اما آيا فرصت اين روزها به تو اجازه ميدهند تنها و تنها براي گذران چند روزة دنيا دعا كني. شايد تو هم فهميده باشي كه اينجا براي عافيت و عاقبت دعا كردن بهتر باشد اما اين تمام دعاهايي كه ميخواهي نيست. بايد فكري ديگر كني. بايد كمي بيشتر در حجم قنوتهايت ماندگار شوي. اين كدام دعايي است كه ميتواند تمام خواستههاي دنياييات را برآورده كند و تمام درخواستهاي معنويات را اجابت نمايد. تو پس از اين حاجي لحظات شدهاي تا عرش را در چند قدمي خود احساس كني... بايد فكري براي خواستنهايت بكني و چشم ميگرداني در آسمان تا شايد از بين اين همه دعا، دعايي بيابي كه فراگير باشد «ما عادت كردهايم به خاطر خودمان دعا كنيم، اگر براي فرج آقا دعا ميكنيم براي اين است كه او بيايد و گرفتاريهاي ما تمام شود و اگر نماز او را به جاي ميآوريم نگاه طمعكارانه داريم، ميخواهيم راحت باشيم. راستي اين روش دعا كردن درست است؟ نه... هرگز... بايد براي فرج او دعا كنيم. براي او به خاطر خود او دعا كنيم. اگر بيايد بيشك تمام گرفتاريها تمام ميشود، اما او بايد بيايد و دعاي من و تو بايد خالي از شائبههاي شخصي باشد. ما امام زمان را براي خودمان ميخواهيم بايد او را براي خودش بخواهيم، اگر او را آنگونه كه بايد بخواهيم، ميآيد و اولين ثمره آمدنش برآورده شدن خواستههاست.»
حالا ميفهمي وسيعترين دعا كه تمام دردها را شامل ميشود، چيست. بايد براي فرج او دعا كني. آنگونه كه خداوند امر آمدنش را هرچه زودتر مقرر كند، نه براي آسايش خودت، بلكه براي او... به خاطر او... با انگيزه حضور او... او كه بيايد همه خوبيها هست... او كه باشد همه دردها درمان ميشود... فرج او در واقع فرج ماست. ظهور او در حقيقت ظهور ماست. ماييم كه از بودن خويش غائبيم و اوست كه حاضر است.