شکر نعمت
شکر نعمت حضرت رسول(صلی الله علیه وآله)هم زبانی شاکر بر نعمتها داشت، هم دستانی پیوسته به دعا بلند در درگاه خدای بزرگ و کمال را نیز در همین میدید. اگر به مقام «رسالت» رسید چون «عبودیت» داشت و چون «بنده» بود «رسو
شكر نعمت
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
حضرت رسول(صلي الله عليه وآله)هم زباني شاكر بر نعمتها داشت، هم دستاني پيوسته به دعا بلند در درگاه خداي بزرگ و كمال را نيز در همين ميديد. اگر به مقام «رسالت» رسيد چون «عبوديت» داشت و چون «بنده» بود «رسول» شد. در تشهدهاي نماز نيز ابتدا به عبوديت او گواهي ميدهيم سپس به رسالت او، چون آن بود كه زمينه ساز اين گشت. (اَشهدُ اَنَّ مُحمَّداً عَبدُهُ وَ رسولُهُ). به روايت امام صادق(عليه السلام)روزي جبرئيل بر حضرت پيامبر(صلي الله عليه وآله) نازل شد و عرض كرد: خداي متعال سلام ميرساند و ميفرمايد: اين دشت مكّه و بطحا از آنِ توست، اگر بخواهي آن را برايت پر از طلا كنم! حضرت رسول (صلي الله عليه وآله) سه بار به آسمان نگاه كرد، سپس گفت: نه، خدايا! ميخواهم يك روز سير باشم تا تو را حمد و شكر كنم، يك روز گرسنه باشم تا از تو مسئلت نمايم: «لا يا ربِّ! وَلكنْ اَشبَعُ يوماً فَاَحمَدُكَ وَاَجُوعُ يوماً فَاَسأَلُكَ». اين نهايت اشتياق بندگي است تا پيوسته عاكف درگاه حق و معتكف آستان عبوديت خدا باشد.