«آقا»، در این کویر تو باران رحمتی
«آقا»، در این کویر تو باران رحمتی یزد این دارالعباده ایران اسلامی در استقبال رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، دیروز یکپارچه شور و نشاط شد و مردم مومن و انقلابی این دیار با ابراز زیباترین و صمیمانهتریناحساسات قلبی، یک روز سرد
«آقا»، در اين كوير تو باران رحمتي
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
يزد اين دارالعباده ايران اسلامي در استقبال رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، ديروز يكپارچه شور و نشاط شد و مردم مومن و انقلابي اين ديار با ابراز زيباترين و صميمانهتريناحساسات قلبي، يك روز سرد زمستاني را به روزي بهاري و پرطراوت تبديل كردند.
چهارشنبه دوازدهم دي ماه سال، 68 انتظار طولاني اما شيرين مردم مومن استان يزد به ثمر نشست و صدها هزار نفر از مردم دارالعباده ميزبان مقام عظماي ولايت شدند.
چهره شهر يزد كه از هفتهها قبل براي اين ديدارآماده شده، بسيار ديدني است، در جاي جاي شهر پارچه نوشتهها و پلاكاردهايي درخير مقدم مقام عظماي ولايت و عكسهاي بزرگ با توصيفاتي از رهبر معظم انقلاب چشمها را نوازش ميدهد.
از ساعات اوليه صبح ديروز مردم از شهرهاي مختلف استان به سمت يزد حركت كردند و از هر كوچه و خيابان گروههاي مختلف مردم از زن و مرد، پير و جوان و كودك در حالي كه عكسهاي رهبرشان را در دست داشتند به سمت محل ديدار عازم شدند.
در ميادين مختلف شهر و در خيابانهاي اصلي ايستگاههاي صلواتي از مردم پذيرايي ميكردند و با شيرينيهاي مخصوص يزد (باقلوا، قطاب، كيك يزدي) و چاي گرم كام استقبالكنندگان از رهبر را شيرين ميكردند.
هواي سرد يزد و آسمان اين شهر ابري مانع از آن نشده بود كه سيل مشتاق جمعيت براي زيارت رهبرشان از ساعتها قبل در ميدان امير چخماق به انتظار ننشينند.
رهبر فرزانه هنوز به جايگاه وارد نشده بود كه مردم مشتاق و منتظر با شعارهاي خود فرياد ميزدند، «اي رهبر آزاده، آمادهايم، آماده» و «ما اهل كوفه نيستيم، علي تنها بماند».
قبل از ورود رهبر معظم انقلاب به جايگاه سخنراني دو دختر و پسر يزدي با اهداي يك دسته گل نرگس به سلاله زهرا(س)، به ايشان خيرمقدم گفتند و براي اين وجود مبارك اسپند دود كردند. رهبر بزرگوار نيز همچون پدري دلسوز دست نوازش بر سرآنان كشيد و از اين آيندهسازان كشور دلجويي كردند.
مردم شهر قنات، قنوت و قناعت ، پس از 22 سال، رهبر و مقتداي خود را همچون نگيني درخشان در ميان خود ميديدند و اشك ريزان، ارادت خود را نشان ميدادند.
و به راستي «آقا در اين كوير تو باران رحمتي».