حفظ رهآوردهاى معنوى حج
حفظ رهآوردهای معنوی حج جواد محدثی حالتهای معنوی خوب، گوهر است. هرچند اندک و کوتاه، امّا پربهاست.آنچه در طول این سفر به دست میآید و آن زلالی روح و روحیه خشوع و خدا ترسی و لذّت از عبادت که فراهم میشود، باید تکثیر شود و امتداد یابد. م
حفظ رهآوردهاي معنوي حج
جواد محدثي
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
حالتهاي معنوي خوب، گوهر است. هرچند اندك و كوتاه، امّا پربهاست.آنچه در طول اين سفر به دست ميآيد و آن زلالي روح و روحيه خشوع و خدا ترسي و لذّت از عبادت كه فراهم ميشود، بايد تكثير شود و امتداد يابد. مراقبت از نورانيّت حج و شفافيّت جان، ضروري است. ابليس، هميشه در كمين است. او دشمن قسم خورده انسان است. يك لحظه از دام گستردن پيش پاي انسان و تلاش براي اغواي او غافل نيست. كسي كه گناه ميكند، ميدان را براي شيطان خالي گذاشته است و كسي كه در ميدان جهاد با نفس و مقابله با تمنيّات شيطاني مقاومت ميكند، آن دشمن را به زمين زده است. بهترين ارمغان اين سفر، همراه بردن همين حالتهاي با صفا و پر معنويّت ايّام حج است. وقتي كه در منا و عرفات، اشك ريختي وتوبه كردي و با خدا و رسول آشتي نمودي و به امام زمان(عج) قول دادي كه پيرو شايسته و شيعه پاي بند به ديانت باشي، ديگر نبايد زير قولت بزني و پيمان بشكني و باز هم از در دوستي و رفاقت با شيطان درآيي! در حديث است: حاجي تا گناه نكند، نورانيّت حج در او باقي است. و در حديث ديگري آمده است: حاجي وقتي عرفه را درك ميكند، مشمول رحمت الهي ميشود و آمرزيده ميگردد، همچون روز تولّد از مادر. حيف است كه اين پاكيزگي روح، از دست برود و دوباره غفلت بر دل و جان، سايه اندازد. راست گفتهاند كه مهمتر و سخت تر از پيروزي، نگهداري آن است. تو كه در اين مشاعر مقدسه و مواقف كريمه، وقوف و بيتوته كردي، تو كه دست و صورت بر كعبه مقدس ماليدي، تو كه گرد خانه خدا طواف كردي، تو كه به ياد هاجر و اسماعيل، در حجر اسماعيل نماز خواندي، تو كه پشت مقام ابراهيم عبادت كردي، تو كه در حرم پروردگار، به تلاوت كلام اللّه پرداختي، حيف است كه اين پلهها را كه تا اينجا بالا آمده اي، دوباره به پايين برگردي و اين گامهاي نوراني را كه تاكنون برداشته اي، به عقب بروي. مگر نه اينكه عبوديت، انسان را به قرب خدا ميرساند؟ و مگر نه اينكه عبادت، معراج مؤمن است؟ تو در اينجا هم بنده مطيع فرمان بودهاي و هم اهل نماز و ذكر و تلاوت و تهجّد. نكند كه باز هم گرفتار دوري و فاصله از خدا شوي! حاجي شدن، در روز عيد قربان و با ذبح قرباني و تراشيدن سر تحقّق مييابد. ولي حاجي ماندن، جهاد و مراقبتي دائمي ميطلبد. مثل نگهداري از يك قله فتح شده در عمليات نظامي. زباني كه در اينجا لبيك گفته است، ديگر نبايد به خواستههاي نفس، لبيك بگويد. دستي كه اينجا كعبه و حجرالاسود را لمس كرده است، نبايد پس از بازگشت از حج، به گناه و خيانت آلوده شود. چشمي كه به كعبه نگريسته، نبايد به نگاه حرام آلوده شود. دلي كه به ياد خدا و قيامت در اين ديار، لرزيده و خاشع گشته است، نبايد بازهم گرفتار قساوت گردد. پايي كه در مسير رمي جمرات، رفت و آمد داشته، نبايد راه حرام را بپيمايد. وقتي كه موهاي سر تراشيده شد، افكار آلوده هم بايد از سر برود. وقتي كه حاجي به قربانگاه رفت، بايد همه زندگيش يك قربانگاه شود كه هر چه جز خدا را در پيشگاه رضاي الهي قربان كند. حج، چراغ راه است. اين چراغ را در روزها و شبهاي زندگيمان، روشن نگه داريم!... كم كم به پايان اين سير و سلوك ميرسي، امّا اين پايان، آغازي براي مرحله اي نو در زندگي و مسلمان زيستن و بنده بودن است. حج يك سرمشق است؛ زندگي پس از حج، تكرار آن درسها و آموزهها و تعميق آن باورها و بينشهاست، تا روح حج ، در كالبد حيات مسلمان جاري شود و راه توحيدي ابراهيم خليل و صراطِ نوراني حضرت رسول(صلي الله عليه وآله)، همواره پيش پاي زائر باشد. نورانيّتِ فراهم آمده از حج را در رواق جان خود، پاينده نگه دار، تا حج و عمره و مناسك اين سفر عبادي و عبادت عرفاني سياسي، چراغ راه باشد و نيروي حركت. مبادا با داشتن سرمشق عبوديت و الگوي بندگي، بنده خوبي نباشيم!