مساجدی در مدینه
مساجدی در مدینه رسول خدا(ص) فرمودند: «خدایا! عشق مدینه را در دلهایمان بیانداز؛ آن سان که مکه را دوست میداریم، بلکه بیشتر.» مدینه جایگاهی ارجمند و متعالی نزد مسلمانان دارد. مقصد هجرت پیامبر خدا(ص)، نخستین پایتخت اسلام و جایگاه دعوت و ان
مساجدي در مدينه
رسول خدا(ص) فرمودند: «خدايا! عشق مدينه را در دلهايمان بيانداز؛ آن سان كه مكه را دوست ميداريم، بلكه بيشتر.»
مدينه جايگاهي ارجمند و متعالي نزد مسلمانان دارد. مقصد هجرت پيامبر خدا(ص)، نخستين پايتخت اسلام و جايگاه دعوت و انتشار اين دين مبين در جهان است. پس بايسته و شايسته است كه آثار بديع و نشانههاي برجسته و ارزشمند آن باز شناسانده شوند.
بيشتر زائران سرزمين پاك و مطهر مدينه، جز مسجد شريف نبوي، قبرستان بقيع و چهار زيارتگاه معروف كه عبارتند از مسجد قبا، مسجد القبلتين، مساجد سبعه و قبرستان شهداي اُحد، از ساير اماكن مهم مدينه مطلع نيستند.
مسجد المصلي(الغمامه)
اين مسجد در سمت غرب مسجد پيامبر(ص) و به فاصله چهار صد متري آن واقع است. نمازهاي پنجگانه، بجز نماز جمعه، در آن برگزار ميشود.
اين مسجد به «مسجد المصلي» شهرت يافته بود، زيرا پيامبر(ص) نماز دو عيد فطر و قربان را چندين مرتبه در آن اقامه فرمودند. سپس به «مسجد الغمامه» تغيير نام پيدا كرد و اكنون نزد مردم به اين نام معروف است.
روايت شده كه پيامبر(ص) به سوي مسجد المصلي شتافت و فرمود: اين مسجد سايبان و مصلاي ما براي عيد فطر و قربان است. (مساحت آن) براي ما نه تنگ و نه كوچك است.
مسجد الامام علي بن ابيطالب(ع)
اين مسجد در شمال غربي «مسجد الغمامه» و در فاصله تقريباً90 متري آن واقع است. در برخي از كتابهاي مربوط به تاريخ مدينه آمده است: پيامبر يك يا دو سال در اين مسجد نمازگزارده است. برخي از شاعران ابياتي درباره اين مسجد سروده و نسبت به سكونت در خانههاي اطراف آن اشتياق نشان دادهاند.
اكنون مساحت اين مسجد بزرگتر از مساحت مسجداصلي است و به تازگي تجديد بنا شده است.
مسجد السقيا
اين مسجد در غرب مسجد شريف نبوي و در فاصله 2100 متري آن واقع است. مسجد سقيا با داشتن سه گنبد كه بزرگترين آنها گنبد مياني است، ويژگي پيدا كرده است. در حال حاضر اين مسجد در داخل محوطه ايستگاه راهآهن و در سمت جنوب آن واقع است. مردم به اين ايستگاه راهآهن، «استاسيون» ميگويند.
اين مسجد در محل استقرار رسول خدا(ص) به هنگام خروج از مدينه براي جنگ با مشركان در غزوه بدر، احداث گرديد. در اين محل پيامبر(ص) از نيروهايش سان ديد و در همانجا اين آيه نازل گرديد: «وإذ يَعِدُكُمُ الله إحدي الطائِفَتينِ انّها لكم وتودّون أن غير ذات الشوكه تكونُ لكم و يريدُ اللهُ أن يُحقّ الحقّ بكلماته و يقطع دابرَ الكافرين». يعني: «هر آينه كه خدا شما را وعده پيروزي بر يكي از دو طايفه (قافله قريش يا كاروان شام) داد و شما مايل بوديد آن طايفه، كه شوكت و سلاحي به همراه ندارند (بيرنج جهاد) اموالشان نصيب شما شود و خدا ميخواست صدق سخنان حق را ثابت گرداند و ريشه كافران را از بُن بركند.»
پيامبر(ص) در اين مسجد نماز گزارد و براي مدينه بركت خداوندي را آرزو كرد.
در جنوب اين مسجد چاه «السقيا» قرار داشت كه از آن براي رسول خدا(ص) آب آورده ميشد. اكنون اثري از اين چاه يافت نميشود.
مسجد المنارتين
اين مسجد در غرب مسجد السقيا و در فاصله يك كيلومتري آن واقع است و در صد متري قبل از پمپ بنزين العواجي (الخضر) و در سمت راست راه قديمي مكه قرار دارد. اين مسجد اينك به حال خود رها شده و به حالت ويرانهاي است كه امكان نماز خواندن در آن وجود ندارد.
پيامبر خدا(ص) در اين محل نمازگزارد و به همين خاطر در آن محل مسجدي احداث گرديد.
مسجد الاجابه
اين مسجد در شمال شرقي مسجد نبوي و در مسافت تقريباً 650 متري آن واقع است.
اين مسجد به بني معاويه، كه از طايفه اوس ميباشند، تعلق داشته و به نام آنها شناخته ميشده است ليكن اكنون به «مسجـد الاجابه» مشهـور است، زيـرا خدواند متعال در اين مسجد دعاي پيامبرش را اجابت كرد. روايـت شده اسـت روزي پيامبر(ص) از اين محل ميگذشت، پس وارد مسجد شد و دو ركعت نماز گزارد ما نيز همراه او نماز گزارديم. سپس دعاي خود را طول داد و بعد از آن، رو به ما كرد و فرمود: از پروردگارم سه چيز خواستم، دوچيز را اجابت نمود و يك چيز را دريغ كرد؛ از خدا خواستم امّت مرا با خشكسالي هلاك نكند پس اجابت كرد و از او خواستم امّت مرا با غرق كردن هلاك ننمايد، پس اجابت فرمود. خواسته سوّمم اين بود كه خودشان را ميان خود قرار ندهند، پس دريغ نمود.
ابن شبّه ميگويد: پيامبر(ص) دو ركعت نماز در مسجد بني معاويه گزارد. سپس برخاست و به مناجات با پروردگارش پرداخت و آنگاه از مسجد خارج شد.
گفته شده است كه پيامبر اكرم(ص) به اندازه دو وجب از سمت راست محراب در آن نماز گزارد. اين مسجد در دوران هاي متعدد مورد اهتمام بوده و مكرر نوسازي گرديده است.
به علاوه اين كه گفته شده، مباهله ميان پيامبر(ص) و هيأت مسيحيان نجران، در اين مسجد به وقوع پيوست، به طوري كه خداوند متعال به رسولش دستور داد تا آنها را نفرين كند ولي آنان در آخرين لحظات، از نفرين متقابل خودداري ورزيدند.
مسجد السجده
اين مسجد به طول تقريبي پانصد و پنجاه متر از شمال مسجد نبوي فاصله دارد و در آخر خيابان ابوذر، كه به خيابان قديم فرودگاه ارتباط دارد، واقع است.
نام اصلي اين مسجـد، «مسجد السجده» است. علّت اين نامگذاري آن است كه پيامبر(ص) در اين مسجد دو ركعت نماز خواند و در ركعت دوّم سجدهاش را طول داد، به طوري كه اصحاب گمان بردند وي جان به جان آفرين تسليم كرده است. ليكن وقتي كه از سجده برخاست فرمود: جبرئيل نزد من آمد و گفت هر كس از امّت تو بر تو صلوات بفرستد، خداوند بر او ده صلوات ميفرستد و ده بار درجات او را بالا ميبرد.
سپس نام «البحير» بر اين مسجد اطلاق شد. البحير نام باغي است كه مسجد در كنار آن قرار دارد. سرانجام و به مرور زمان اين اسم به بوته فراموشي سپرده شد و در حال حاضر به نام «مسجد ابوذر» معروف است. شايد اين نام گذاري، به دليل قرار گرفتن آن، در خياباني به همين نام باشد.
مسجد السبق
اين مسجد در شمال شرقي مسجد پيامبر(ص) و در فاصله پانصد متري آن واقع است. و نيز در آخر تونل سابق «مناخه» كه اينك بر امتداد آن افزوده شده، قرار دارد و همچنين در پهلوي ايستگاه اصلي مسافربري قرار گرفته است. اين مسجد از اين رو به «سبق» شهرت يافت كه در وسط ميدان اسب دواني واقع شده كه در دوران پيامبر(ص) وجود داشت. «الدارمي» در «سنن» خود اين روايت را آورده است كه: «رسول خدا(ص) مسابقه اسبها را ميان منطقه الحفياء تا محلي به نام «الثنيه» برگزار ميكرد...»
در حال حاضر ساختمان اين مسجد نوسازي شده و نمازهاي پنجگانه در آن برگزار ميگردد و از مساجد بزرگ مدينه منوره به شمار ميآيد.
مسجد الرايه
اين مسجد در شمال مسجد نبوي و در فاصله 1800 متري آن واقع است. اين مسجد اينك در پشت پمپ بنزين «الاهلي» كه به پمپ بنزين «الزغيبي» معروف است، قرار دارد.
مسجد الرايه در اين زمان در محاصره خانههاي تازهساز واقع شده و چون در محل بلندي قرار گرفته از يك سر بالايي به آن دسترسي پيدا ميشود. پيشتر به مساحت يك اتاق و از سنگ بوده و در نزديكياش حياطي داشته است. ليكن در حال حاضر اتاق پهلوي مسجد نوسازي گرديده و از موزاييكهايي به حجم كوچك براي كف آن استفاده شده است و همه حياط به مسجد اضافه شده و اتاق را به وسيله يك ديوار، كه در آن يك درب تعبيه شده، از مسجد جدا كردهاند.
علّت نامگذاري اين مسجد به «الرايه»، قرار داشتن آن بر كوه الرايه است و اين كوه همان است كه پيامبر اكرم(ص) پرچم پيروز خود در جنگهاي خيبر و تبوك را بر آن نصب كرد.
رسول خدا(ص) بر فراز اين كوه نماز خواند و در روزهاي نخستِ كندن خندق مدينه، گنبدي بر مسجد ساخته شد.
مسجد الدرع
اين مسجد در سمت چپ جاده منتهي به مزار سيد الشهدا (قبرستان شهداي احد) و در فاصله سيصد متري قبل از مسجد الشيخين قرار دارد. بدان جهت آن را به «مسجد الدرع» (يعني زره) نامگذاري كردند كه پيامبر(ص) زره يا لباس مخصوص جنگي خود را در آن گذاشت.
اصل ساختمان مسجد به سبك عثماني است و در حال حاضر بناي آن نوسازي شده است.
مسجد الشيخين
اين مسجد در سمت چپ جاده منتهي به قبرستان شهداي احد و در فاصله 1300 متري آن واقع است. در كنار اين مسجد، مسجد تازهاي احداث گرديد كه به نام «مسجد الشيخين» خوانده ميشود.
اصل نامگذاري اين مسجد به مسجد الشيخين، در انتساب به «اجمه الشيخين» صورت گرفت كه در واقع جايگاهي متعلّق به يهوديان بود و گفته شده است اين مكان از اين رو به «اجمه الشيخين» معروف شد كه مرد و زني كه از عمرشان صد سال گذشته بود در همين مكان به ديدار هم آمده و سرگرم صحبت و معاشقه ميشدند و مردم از اين موضوع تعجب كرده و اين مكان را بدين اسم ناميدند.
اين مسجد پيش از آن به «مسجد البدائع» شهرت داشت. ابن شبه به نقل از سعد آورده است كه «پيامبر(ص) در مسجدي كه در محل شيخين واقع است نماز گزارد و در آن خوابيد تا اين كه روز بعد، نماز صبح را نيز در آنجا اقامه كرد و سپس به سوي اُحد كوچ نمود. همچنين ابن عباس به نقل از سعد گفته است: پيامبر(ص) در مسجدي كه نزد بدائع يا نزد شيخين قرار دارد نماز عصر و مغرب و عشا و صبح را اقامه كرد و تا صبح روز بعد در آن اقامت نمود.»
اين مسجد اكنون به «مسجد المستراح» شناخته ميشود و مردم مدينه آن را با همين نام ميشناسند و ظاهراً وجه اين نامگذاري ناشي از استراحتي است كه پيامبر(ص) در سر راهش به سوي جنگ اُحد در ايـن مسجـد داشته اسـت. رسـول خدا(ص) در مقابل اين مسجد از لشكريان خود سان ديد و كساني را كه لشكر او را كوچك شمردند بازگردانيد و به علاوه گروهان متشكّل از يهوديان همپيمان را نيز بازگردانيد و فرمود: «ما در جنگ خود بر ضدّ مشركان، از مشركان ياري نميگيريم. اينجا بود كه عبدالله بن ابي و تعدادي از منافقاني كه همراهش بودند و در مجموع يك سوم لشكر اسلام را تشكيل ميدادند، بازگشتند. عبدالله بن ابي بهانه آورد كه پيامبر(ص) رأي ديگران را بر رأي وي ترجيح داده است!»