دعا برای رهایی از سوء عاقبت
دعا برای رهایی از سوء عاقبت ربّنا لاتَجعلنا مَعَ القَومِ الظّالِمین. پروردگارا، ما را در زمره گروه ستمکاران قرار مده. (اعراف: 47) خداوند در قرآن کریم سرگذشت بسیاری از افراد و امتها را نقل کرده که دچار سوء عاقبت شدهاند. بررسی آ
دعا براي رهايي از سوء عاقبت
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
ربّنا لاتَجعلنا مَعَ القَومِ الظّالِمين.
پروردگارا، ما را در زمره گروه ستمكاران قرار مده. (اعراف: 47)
خداوند در قرآن كريم سرگذشت بسياري از افراد و امتها را نقل كرده كه دچار سوء عاقبت شدهاند. بررسي آيات الهي نشان ميدهد كه از عوامل مهم بدعاقبتي تكذيب انبياي الهي و همراه نشدن با دين خدا و دنيا پرستي و تكبر و گناه و مال پرستي و عقايد متزلزل است از جمله: بد عاقبتي ابليس به سبب تكبر، سوء عاقبت قارون به سبب دنيا پرستي، عاقبت به شر بلعم باعورا به علت غفلت از خدا و توجه به دنيا و شيطان، كه خود مسبب سوء عاقبت كثيري از انسانها ميشود.
در تاريخ اسلام فراواناند اصحاب پيامبر(ص) و هم پيمانان ائمه طاهرين(ع) (مثل ناكثين) كه سرانجام ديندار و مؤمن از دنيا نرفتند و گرفتار كفر و شر شدند. از اين رو قرآن امر فرموده است كه در روي زمين سير كنيد و براي عبرت گيري و بيداري، عاقبت تكذيب كنندگان حق را ببينيد.
دو مسئله است كه بايد از هم تفكيك شود: يكي گرفتاري به سبب سوء عمل و ضعف عقيده و ايمان و يكي گرفتاري براي آزمايش و ترفيع درجه، كه خاص مؤمنان بالله و اولياء الله است. به چند روايت توجه كنيد:
«افراد كوتاه بين، كه ديد محدودي از اين جهان و حوادث آن دارند، چنين ميپندارند كه اگر خداوند به كسي نعمت داد، او را گرامي داشته و اگر نعمتي را از او سلب كرد به او اهانت نموده و خشم گرفته است. «فاما الانسان اذا ما ابتليه ربه فاكرمه و نعمه فيقول ربي اكرمن و اما اذا ما ابتليه فقدر عليه رزقه فيقول ربي اهانن. (فجر 15-16)
اما اين تلقي و برداشت صحيح نيست؛ بلكه انسان در هر دو حالتِ تنگدستي و گشادهدستي مشمول الطاف الهي است: در حال گشايش، مشمول نعمت ثروت و امكانات است (و خدا به او تفضل كرده است) و در حال تنگ دستي نيز، مشمول نعمت پاكيزگي است. اگر انسان در اين دنيا متحمل بلايا و سختيها شود، خواه سختيهاي غير اختياري باشد، مثل بيماريها و ابتلا به داغ عزيزان، و خواه سختيهاي ارادي، مثل زهد و قناعت و كف نفس از شهوات و حتي اجتناب از مباحات، به همان نسبت در جهان آخرت، كه در حقيقت حكايت واقعي انسان است، پاداش ميبيند. بنابراين هر بنده اي كه مورد محبت الهي باشد پروردگار مصايب و سختيهاي بيشتري به او ميدهد تا در آخرت جزاء و پاداش بزرگي نصيب او شود...»
بنده آن باشد كه بند خويش نيست
جز رضاي خواجه اش در پيش نيست
گر ببرّد خواجه او را پا و دست
دست ديگر آورد كاين نيز هست
نه ز خدمت مزد خواهد نه عوض
نه سبب جويد ز امرش نه غرض
لطف الله صادقي