نقش ولایت در پذیرش حج

نقش ولایت در پذیرش حج  آیة الله جوادی آملی   زُهری گوید: در سرزمین عرفات جمعیّت بسیاری حضور داشتند که امام سجّاد ـ ع ـ  فرمودند: چقدر جمعیّت آمده است! عرض کردم چهارصد الی پانصد هزار می شود. این رقم برای قرن اوّل هجری جمعیت کمی نیست!

نقش ولايت در پذيرش حج<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

 

آية الله جوادي آملي

 

زُهري گويد: در سرزمين عرفات جمعيّت بسياري حضور داشتند كه امام سجّاد ـ ع ـ  فرمودند: چقدر جمعيّت آمده است! عرض كردم چهارصد الي پانصد هزار مي شود. اين رقم براي قرن اوّل هجري جمعيت كمي نيست! حضرت فرمودند: گر چه مسأله كمّيت براي شما مطرح است و ليكن اگر روح قضيه را بشكافي؛ «ما أقلّ الحجيج و أكثر الضجيج؛ «حاجيان كمند و سر و صدا و ناله زياد است.» آنگاه فرمود: ميتواني نگاهي به سرزمين عرفات كني، نگاه كرد و با تصرف ولايتي امام سجاد چند حالت به زهري دست داد: افراد را در شكلهاي گوناگون ديد؛ عدّه اي را به صورت ميمون، گروهي را به صورت خوك و جمعي را به شكل گرگ و مانند آن ديد. از اين سخن برمي آيد كه واقعيت و حقيقت حاجي را همان حجّ تأمين مي كند و حجّ واقعي حجّي است كه با ولايت همراه باشد.

 

در همين روايت آمده است: كساني كه قرآن را گرفتند و عترت را رها كردند، از حقيقت حج بهره اي ندارد.

 

آنچه از سخنان امام سجّاد برمي آيد اين است كه: حضرت اين مطلب را به زهري فهماندند كه، گرچه جمعيت حاضر در عرفات در حدود چهارصد يا پانصد هزار نفر است، ليكن حقيقت افراد را باطن آنها مي سازد، نه ظاهرشان. ممكن است افراد در سرشماري و آمار ظاهري به حساب بيايند و لكن در سرشماري كه مربوط به اسرار حجّ است، اينها انسان نيستند. و اين بحث گرچه در باب حجّ مطرح است ليكن به سرّ ولايت برمي گردد، نه سرّ حج، مگر آن كه بگوييم از آن جهت كه ولايت بر اعمال و عبادات سايه افكن است. حقيقت ولايت به عنوان سرّ اعمال و عبادات ظهور مي كند. آنها ممكن است براي خدا و با مال حلال به مكّه  روند. مناسك حجّ و زيارت را هم بحسب ظاهر طبق دستور فقهيشان انجام دهند، امّا وقتي فقه و احكامشان را از امام باقر و امام صادق ـ  عليهماالسلام ـ نمي گيرند و به رهبري عترت طاهر ايمان ندارند و  به ولايت تكويني و تشريعي آنها معتقد نيستند، باطنشان انكار ولايت است و به صورت حيوانيت ظهور مي كند، در نتيجه حجّ و زيارت و صوم و صلوةآنها عبادت مقبول نخواهد بود. اين صحنه گرچه در عرفات اتفاق افتاده است ليكن ممكن است مشابه اين در صفوف طولاني نمازهاي جماعت هم اتفاق بيفتد. در صفوف طولاني نمازهاي جماعت كه رقم آنها به چهارصد يا پانصد هزار مي رسد نيز نمازگزار واقعي كم باشد. بنابر اين ولايت نقش كليدي دارد و در روايات آمده است كه: والي دليل و راهنماي خطوط كلّي دين است. اگر دين مبنا و پايه هاي اوّليه اي دارد و به نام نماز، روزه، زكات، حجّ و مانند آن، والي دليل و راهنما بر آنها است. مُجرِي، مفسّر، مبيّن و حافظ حدود احكام دين است. متخلّفان را مجازات و امتثال كنندگان را تشويق و تأييد مي كند و حدود الهي را حفظ مي نمايد. همانگونه كه امير مؤمنان علي ـ عليه السلام ـ در وصيت‌نامه‌اش فرمود:

 

«اقيموا هذين العمودين و اوتدوا هذين المصباحين.

 

مراد از دو عمود و دو مصباح، قرآن و عترت است كه وصيّت فرمود: كه اين دو مشعل فروزان؛ قرآن و عترت (ولايت) را همچنان افروخته و روشن نگاه داريد كه كار و امور شما به دست اينها انجام گيرد كه اينان رهبران الهي هستند. اگر كسي حقيقت ولايت را عمداً رها كند گرچه به نماز، روزه، زكات و حجّ عمل نمايد، چون فاقد آن سرّ است، قهراً انسانيت را هم از دست داده است؛ زيرا سرّ عبادات است كه تربيت كننده و انسان ساز است و اگر كسي به سرّ عبادت نرسد انسان نيست.

 

تا اينجا آنچه از بيانات و كلمات امام سجّاد، امام باقر و امام صادق  ـ عليهم السلام ـ روشن شد، اين است كه دستورات دين، ظاهري دارد و باطني. باطن آنها با جان انسانها كار دارد و ديگران كه مسأله اخلاق را در حدّ ملكات فاضله يا رذيله تبيين مي كردند، مسأله تجسّم و تجسّد انسان به صور ملكات نفساني را نميتوانستند تبيين كنند، گرچه تعبّداً مي پذيرفتند و نقل هم مي كردند كه برخي بصورت حيوان محشور مي شوند ولي راه علمي براي اثبات آن نداشتند. امّا بر اساس دو مبناي حكمت متعاليه:

 

1 ـ جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس

 

 2  ـ  حركت جوهري

 

 به خوبي مي توان براي اين روايات، ديدگاه علمي درست كرد و آنها را از راه علمي فهميد كه چگونه يك شخص به صورت انسان حركت مي كند امّا در واقع حيوان است. در عين حال كه انسان بوده حيوان شده است، نه اين كه حيواني بشود در عرض انسان نظير حيوانات ديگر، بلكه ميموني است انسان نما، خوكي است انسان نما و گرگي است انسان نما و ... و اينجا خُلق و خوي اوّليه انسان هست كه به صورت حيوانيت اجرا مي شود.

 

مطلب ديگر آن كه: در جريان حجّ، خداوند متعال فرمود: «فيه آياتٌ بيناتٌ ...  گرچه در بسياري از موارد سخن از آيه و علامت است، ليكن در مورد حج فرمود: «آيات بيّنات آيات و نشانه هاي فراواني در حجّ هست. آيات و نشانه هاي تكويني و خصوصيت هاي آسماني و زميني و  اقليمي و جوّي و ... كه براي همه است اما يك سلسله دستوراتي به عنوان مناسك حجّ هست كه عدّه اي از راه دور و نزديك در آنجا سر مي سايند. در خود حجّ آيات الهي است، كعبه جزء آيات الهي است، حجرالأسود و مقام ابراهيم و زمزم جزء آيات الهي است. اين كه سرزمين غير ذي زرع بجايي برسد كه دلهاي عدّه اي مشتاقانه علاقه مند به آنجا باشد و به كعبه و حرم خدا، كه ابراهيم ـ عليه السلام ـ درخواست نمود؛«فاجعل أفئدةً من النّاس تهوي اليهم، عشق بورزد، جزء آيات الهي است. و اين آيات را كساني مي فهمند و مي بينند كه براي انجام وظيفه و تكليف به حجّ رفته باشند نه براي تجارت و سياحت كه اينگونه انسانهايي كه با اين انگيزهها به حجّ مي روند نمي توانند سرّ حجّ و آياتي را كه در حج هست آنگونه كه بايد درك كنند.

 


| شناسه مطلب: 81862